امام صادق (علیه السلام) فرمودند :
یک درهم به برادران باایمان و معرفت، دادن در روز عید غدیر برابر هزار درهم است، بنابراين در این روز به برادرانت انفاق کن و هر مرد و زن مومن را شاد گردان
-مصباح المجتهد
✨«۳روز تا عیدبزرگ غدیر» ✨
☜#ازغدیرغافلنشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عبرتآیندگان!
#انتخابات
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام انصاریان
خانه را به تلخی نکشید
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
°•| ترک گناه |🏴•°
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• #پارت_18🌹 #محراب_آرزوهایم💫 مثلا قهر میکنه و روش رو ازم برمیگردونه ب
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°•
#پارت_19🌹
#محراب_آرزوهایم💫
با تکون دادن سرم حرفش رو تأیید میکنم و دوباره مشغول کارش میشه، در همون بین بهم گوش زد میکنه.
- به حرفهای خاله مریمتهم فکر کن.
تمام حرفهای خاله توی ذهنم تداعی میشه و با من و من میگم:
- دایی...یک چیزی...بگم؟
- بفرما.
- دایی من میدونم که شما به زحمت میافتین و اذیت میشین...اما...اما من...اینجا رو دوست دارم...آخه دایی نمیشه اصلا.
برمیگرده سمتم و خیره میشه توی چشمهام. سریع نگاهم رو به زیر میندازم.
- تو خودت هم میدونی من از بچگیت چقدر دوستت داشتم و همه هم میدونن پس حرفی از مزاحمت نزن! اگه واقعا داییت رو دوست داری، چون با این حرفت خیلی ناراحت میشم.
سرم رو بالا میارم و لبخند زیبایی میزنم.
- فقط اینکه یک سری مسائلی هست که شما بچهها هنوز درکش نمیکنین. میدونی که من همیشه صلاحت رو میخوام!
- بله شما درست میگین، بعد از فوت بابا محسن تنها کسایی رو که قبول دارم شما و مامان هستین.
- بچه پس به حرفم گوش کن دیگه، بعد هم قرار نیست که ارتباطمون قطع بشه، تازه اگه خدا بخواد قراره بیشتر هم بشه.
یکدفعه میزنه توی صورتش و با صدای زنونهای میگه:
- وای! خاک تو سر شیطون غذام سوخت.
بعدم سریع از اتاق میره بیرون.
- از دست تو دایی!
پشت سرش میرم و با خنده میگم:
- اوه اوه، دایی کدبانو چیکار کرده.
بینیم رو میکشه و هر دو باهم میخندیم.
بعد از ناهار، حاضر میشه و میره سرکارش، من میمونم تنهای تنها. با بیمیلی پاهام رو روی زمین میکشم و میرم توی اتاق. کتاب رو برمیدارم و میشینم که درس بخونم، تقریبا ساعت چهار و نیم شروع میکنم و ساعت شیش مغزم سوت میکشه، کتابم رو کنار اتاق پرت میکنم.
- هوف، هرچی میخونم تموم نمیشه.
کلمهی مدافعان حرم دوباره توی ذهنم تلنگر میزنه و شیرجه میرم سمت لپتاپ، سرچ میکنم "سوریه" اولین چیزی که برام میاره نقشهی کلی سوریهست. نگاهی اجمالی بهش میندازم و طبق عادت میرم سراغ تصاویر، چند ثانیهای به صفحهی لپتاپ خیره میشم تا اینکه عکسها رو برام باز میکنه.
عکسهای گروهیِ یک جمع با ریشهای بلند مشکی و سرهای تراشیده، لباسهایی نظامی و پرچمهای مشکی. پایین تر از اونها تصویر سربازهای حیوون صفتی رو نشون میده که هرکدوم یک جوونی رو که لباس نارنجی رنگی رو به تن داره زیر پا دارن، با دست چپ موهاشون رو توی دستهاشون اسیر کردن و سرهاشون رو تا جایی که میشه بالا آوردن، با دست راستشون تیغ بلند و برندهای روی حنجرهی نارنجی پوشها گذاشتن.
تصویر بعدی یکی از اون وحشیها رو نشون میداد که باخوشحالی سر بریدهای که تصویرش شطرنجی شده و قابل دیدن نیست رو مقابل دوربین گرفته. با دیدن این صحنهها ناخودآگاه در لپتاپ رو با ضرب میبندم.
تازه داغی اشک رو روی گونههام حس میکنم.
هوا تاریک شده و غیر از نور کمسوی چراغ مطالعه بقیه خونه در تاریکی محض فرو رفته.
بخاطر اون عکسها دارم از درون میلرزم. درست مثل مامان ملیحه هر دومون موقع ترس که میشه از درون شروع به لرزیدن میکنیم. حس خیلی بدی دارم، مدام اون تصاویر توی ذهنم رژه میرن. صدای چرخیدن کلید توی در که به گوشم میرسه باعث میشه بیشتر بترسم اما با سلام بلند بالای دایی کمی از ترسم کم میشه.
- نرگس؟ دایی جان؟ چرا چراغها خاموشه؟ نرگس کجایـــــــی؟
زبونم قفل شده و نمیتونم حرفی بزنم. به دم در اتاق که میرسه چراغ رو روشن میکنه و با نگاهش خیره میشه به چشمهای عسلی رنگم...
🌻@TARKGONAH1
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°•
#پارت_20🌹
#محراب_آرزوهایم💫
تا میخواد لب باز کنه اما چشمهای خیس اشکم، مانعش میشن. روی تخت روبهروم میشینه و آروم میگه:
- چرا گریه کردی؟
بدون اینکه حرفی بزنم لپتاپ رو به سمتش میچرخونم و درش رو باز میکنم. با دستهای لرزونم عکسها رو نشونش میدم اما خودم نگاه نمیکنم، در اصل قلبم دیگه توانش رو نداره!
لپتاپ رو خاموش میکنه و دستهام رو محکم توی دستهاش میگیره. نگاه لروزنم رو بهش میدم و با لکنت میگم:
- این...اینها...واقعـ...واقعی...بود؟
سرش رو به نشونهی تأیید تکون میده و باعث میشه که اشکهایی که توی چشمها حلقه زده فرو بریزن.
- وای دایی...
انگشتش رو میگیره جلوی صورتم و میگه:
- هیــــــش!
در ادامه توی بغلش حبسم میکنه و آروم زیر گوشم نجوا میکنه.
- دایی جان اینها سوریهن، بعدم فکر کردی مدافعان حرم برای چی میرن؟ میرن جونشون رو میدن تا دست این کثافطها به کشور ما نرسه، فکر کردی من مردم که اینجوری داری میترسی؟ من مواظبتم دایی جان خیالت راحت، خب؟
تن صداش مثل یک آرامش بخش توی کل وجودم تزریق میشه و به کودتای درونم خاتمه میده.
از خودش جدام میکنه و اشکهام رو پاک میکنه. لبخند کوچیکی مهمون لبهام میشه و برای تأیید حرفهاش سرم رو تکون میدم.
- همیشه پیشم باش!
تک خندهای میکنه و میگه.
- باشه، حالا پاشو بریم ساعت یک ربع به دهه دوتا تخم مرغ که بده به ما...
***
با عجله توی راهروی دانشگاه میدویم سمت کلاس و قبل از ترمز کردن با طرف راست بدنم میرم توی دیوار سنگی کنار کلاس، در حالی که بازوم رو ماساژ میدم در رو باز میکنم، میبینم که هنوز نصف بچهها نیومدن.
روی صندلی خالی کنار نازنین میشینم و بدون اینکه سلام کنم با استرس میگم:
- تو چقدر درس خوندی؟
- تا حدودی جزوها و کتاب رو خوندم ولی خیلی کامل نه.
- بازم خوبه من جزوها و کتاب رو خوندم ولی بعضیها رو فقط یک نگاه انداختم.
وقتی خیالش راحت میشه که منم نخوندم، آروم میخنده.
- درسش رو نیوفتیم.
تا میخوام لب باز کنم، استاد میاد و امتحان رو میگیره.
جفتمون دپرس از کلاس میایم بیرون و سمت نیمکتها میریم، در همین بین ماجرای خونهی خاله رفتنم رو براش تعریف میکنم.
- خب حالا میخوایی چیکار کنی؟ میری خونهی خالت؟
- به جز این چارهی دیگهای ندارم.
- حالا کی میخوایی بری؟
شونهای بالا میندازم و میگم:
- شاید فردا، پس فردایی.
- میگم نرگس شاید داییت...
قبل از اینکه حرفش رو کامل کنه، میپرم وسط حرفش.
- نه، اصلا! دایی مهدی خیلی دوست داره پیشش باشم. ولی نمیدونم چرا همه اصرار دارن برم خونهی خاله مریم. اما چون دایی مهدی و مامان اینجوری میخوان رو حرفشون حرف نمیزنم.
با کف دستش میزنه به بازوم و هلم میده.
- خیلی خب توام همچین میگی انگار میخوان ببرنش شکنجهگاه. تازه باید از خدات هم باشه میری پیش هانیه و از تنهایی در میایی.
وایمیایسته و با شیطنت خاصی توی چشمهام خیره میشه.
- تازه این پسر حاجی آقاتون هم هستش.
با صدای بلند میخنده. تنها با یک نگاه عاقل اندر سفیه نگاهش میکنم و بعد هم با تأسف میگم:
- خاک بر فرقت.
بعد از کلاسهای اون روز ساعت دو میرسم خونه و تا لباسهام رو عوض میکنم، دایی هم سفره ناهار رو حاضر میکنه.
چند لقمهای که میخورم دیگه طاقت نمیارم و حرفش رو وسط میکشم.
- دایی، واسهِ خونهی خاله...
- دایی جان موقع غذا خوردن، حرف زدن مکروهه. بزار بعدش باهم حرف میزنیم.
چیزی نمیگم و بیمیل غذام رو میخورم...
🌻@TARKGONAH1
°•| ترک گناه |🏴•°
🌱◆#تفسیر [سوره بقره آیــه۶۶] 🎙◆#استادقرائتی ✨◆#پیشنهاددانلود ⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆ ☜ ت
02.Baqara.067.mp3
1.36M
🌱◆#تفسیر
[سوره بقره آیــه۶۷]
🎙◆#استادقرائتی
✨◆#پیشنهاددانلود
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
⭕️ موج اول حمایت علما از دکتر جلیلی
#جلیلی
#سعید_جلیلی
#انتخابات
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ "شعار صل علی محمد بوی رئیسی آمد" در میدان امام اصفهان طنین انداز شد
#جلیلی
#سعید_جلیلی
#انتخابات
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل خــــــ🏠ــــــانهی خداست🙂☝️🏻
مراقب خونهی خـــــــــــ♡ـــــــــــدا باشیم!
کانال ترک گناه1 ایتا_۲۰۲۴_۰۶_۱۳_۰۷_۵۶_۲۱_۷۵۲.mp3
709.3K
#صلوات_خاصه
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضاع
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#صلوات_حضرت_زهرا
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا ✋🏻❤
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ
بار پروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی اش و فرزندان عزیزش (و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی)، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
@madahi - کربلایی امیربرومند.mp3
14.8M
🔊 #شور_ولادتی
📔 تا هستم من اسیر تو...
🎙 #کربلایی_امیر_برومند
💐 #ولادت_امام_هادی(ع)
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
°•| ترک گناه |🏴•°
*🕊️قرار شبانه با شهدا 🥺 🕊️🌹* ان شاء الله امشب درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شود:
*🕊️قرار شبانه با شهدا 🥺 🕊️🌹*
ان شاء الله امشب درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شود:
🌹محب اهلبیت
سرباز امام زمان🌹
🌹وان شاءالله شهادت 🍃🍃😍
*امشب هدیه میکنیم 10 صلوات و یا بیشتر به روح مطهرشهید والا مقام 🥀🕊️🥀*
*❤️#غلامعلی_تولی ❤️*
💚💚💚💚💚💚💚
💞💞ان شاءالله #شهید_غلامعلی_تولی*
دعاگویی تک تک ما باشد 🤲🏻❤️
*اجرتون باشهدا ان شاءالله❤️*
*#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع*
*#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَجبحقزینبکبرے*
*مشمولدعایشهداءباشید*
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
😴 #اعمال وقت خوابیدن 😴
وضو گرفتن 👈 ثواب شب زنده داری
💢 برابر با هزار رکعت نماز، به گفته مولاء علی 💢
⤵️ يفْعَلُ اللّه ما يَشاءُ بِقُدْرَتِه، وَ يَحْكُمُ ما يُريدُ بِعِزَّتِه 🔸سه مرتبه🔸
↩️ سوره ى تكاثر به سفارش امام صادق علیه السلام فرمود، هرکس سوره تکاثر را قبل هنگام خوابیدن بخواند از عذاب قبر در امان باشد.
🌷✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨🌷
💠ألْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ. حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ. لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ. ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ. ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ💠
🎁 هدیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در روز تولدش در هنگام خواب این بود که حضرت فاطمه (س) فرمودند این بهترین هدیه تمام عمرم بود.🎁
1⃣ سه مرتبه خواندن سوره توحید (قل هو الله احد... ) برابر با ختم قرآن است.
2⃣ صلوات بر من و پیامبران پیش از من سبب شفاعت خواهد شد (اللهم صل علی محمد و آل محمد و علی جمیع الانبیاء و المرسلین)
🔸یک مرتبه🔸
3⃣ استغفار برای مومنین سبب خشنودی آنها از تو خواهد شد اللهم اغفرللمومنین والمومنات
🔸یک مرتبه🔸
4⃣ ذکر (سبحان الله والحمدلله ولااله الاالله والله اکبر) 👈 ثواب حج و عمره را دارد.
🔸یک مرتبه🔸
التـــــماس دعــــ❤️ــــــا
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
4_5987713494760308023.ogg
2.12M
#السلامعلیکیااباصالحالمهدی✋🏼🌱
قرار هرشب مون🌸
『بِســـمِاللهالرَحمــنِالرَحیــم』
📿 اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفاءُ، وَ انْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَ انْقَطَعَ الرَّجاءُ وَ ضاقَتِ الاْرْضُ، وَ مُنِعَتِ السَّماءُ و اَنتَ الْمُسْتَعانُ، وَ اِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْهُوَ اَقْرَبُ؛ يامُحَمَّدُ ياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرين🤲🏼
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1