فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🌙| #محرم | «شب سوم محرم، شب حضرت رقیه(س)»
حضرت رقیه(س) از نظر هوش مصنوعی🥺
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
enc_1628887735051409101292.mp3
8.43M
بابام اومده
کربلایی نریمان پناهی
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
🌺🌸🌸قـرارصبــح🌸🌸🌺
سلام بر سیدالشهدا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌷🌷🌷
دعای سلامتی امام زمان (عج)
"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم"
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا
🌷🌷🌷
پر برکت می کنیم روزمان را با سلام بر گلهای هستی:
سلام بر
حضرت محمد(ص)
امام علی(ع)
خانم فاطمه(س)
امام حسن (ع)
امام حسین(ع )
پنج گل باغ نبی،
سلام بر
امام سجاد(ع)
امام باقر(ع)
امام صادق (ع)
گلهای خوشبوی بقیع،
سلام بر
امام رضا(ع)
قلب ایران و ایرانی
سلام بر
امام موسی کاظم(ع)
امام محمد تقی (ع)
خورشیدهای کاظمین،
سلام بر
امام علی نقی (ع)
امام حسن عسکری(ع )
خورشید های سامراء
و سلام بر
حضرت مهدی (عج)
قطب عالم امکان،
امام عصر و زمان
که درود وسلام خدا بر این خاندان نور و رحمت باد.
خدایا به حق این ۱۴ گل روزمان را پر برکت گردان به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللّهم صلی علی محـمد وآل محـمد و عجـل فی فرج موڶانا صـاحب الزمان عج الله و اید امامناالخامنه ای♥️
آمین یارب العالمین
↶【به ما بپیوندید 】↷
........................................
#ترک_گناه
● @tarkgonah1 ●
مداومت بر دعای غریق باعث ثابت موندن در دین میشه،هر روز بخونیم
یاالله یارَحمٰن یارحیم یامُقَلِبَ الْقُلوب ثَبِّت قَلبی عَلیٰ دِینِک
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
کانال ترک گناه1 ایتا_۲۰۲۴_۰۶_۱۳_۰۷_۵۶_۲۱_۷۵۲.mp3
709.3K
#صلوات_خاصه
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضاع
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#سلام_امام_زمانم ✋🏻🖤
#دعای_عهد
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که هر کس چهل صباح این عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه هزار حسنه او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند و آن عهد این است:
✨
ִֶָ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ִֶָ
اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ
اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْه
اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ،
وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ
اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ
آنگاه سه بار بر ران خود دست مى زنى، و در هر مرتبه مى گويى:
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
✨
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲🏻
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه صدای حضرت رقیه از خرابه به کاخ یزید رسید؟
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالروز شهادت حضرت رقیه سلاماللهعلیها
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شباهت چند دختر به #حضرت_رقیه
♨️ ماجرای بیخوابی دختر شهید #صدرزاده
💢 وقتی که عروسکها برای دخترها رنگ میبازند...
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی، به مناسبت سالروز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترخانمی که با لهجه #آذری و کودکانه #حسینیه_معلی رو بهم ریخت؛
#محرم #حضرت_رقیه
#سه_ساله #عاشورا #امام_حسین ع
#کربلا #سوریه #مذهبی
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
🌺پروفایل ویژه محرم
♥️¦⇠#امام_حسین
🖤¦⇠#محرم
♥️¦⇠#پروفایل
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🖤🥺]
همه حزن محرم به کنار ماندهام
من به خدا با داغ رقیه چه کنم؟!
#محرم/#حضرت_رقیه
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
[🖤🥺]
گر دخترکی پیـش پدر ناز کند
گره کربوبلای همه را باز کند
گاهگاهی من هوایی میشوم
غرق نور و کبریایی میشوم
با خودم آهسته میگویم زیر لب
یا رقیه کربلایی میشوم؟!
#محرم/#حضرت_رقیه
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
°•| ترک گناه |🏴•°
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• #پارت_52🌹 #محراب_آرزوهایم💫 مجلس که تموم میشه، نفس عمیقی میکشم و با د
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°•
#پارت_53🌹
#محراب_آرزوهایم💫
از تعجب چشمهام گرد میشه اما از شرم سرم رو پایین میندازم و میگم:
- خواهرم هستن.
بهخاطر اشتباهش لبخندی میزنه و عذرخواهی میکنه.
- متأسفم! فکر کردم همسرتونن، به هر حال هرچه زودتر بهتر.
بدون هیچ حرفی تمام چیزهای داخل نسخه رو تهیه میکنم و برمیگردم. نزدیک یک ساعت روی صندلی انتظار میشینم و صبر میکنم تا سرمشون تموم بشه و برگردیم خونه. اونقدر خستهم که توان نگه داشتن چشمهام رو ندارم، فردام صبح زود باید پیش آقای علوی برم. همینطور که با خودم غر میزنم در اتاق باز میشه و با پرستار بیرون میان. قبل از رفتنمون پرستار روبه هردومون میگه:
- حداقل تا سه_چهار روز نباید چیز سنگین بلند کنه، زیاد نباید راه بره و تا حدا الامکان از پله بالا و پایین نره.
بعد از تشکر و خداحافظی کوتاه به سمت ماشین میریم...
☞☞☞
اینبار به دلیل آروم شدن دردم راحت تر سوار میشم. کمی که میگذره با منومن بالاخره لب باز میکنم.
- ببخشید...اسباب زحمتتون شدم... ممنونم.
آروم اما با منومن جوابم رو میده.
- خواهش میکنم...وظیفهست.
انگار همش منتظر یک موقعیتیه تا چیزی رو ازم بپرسه اما جلوی خودش رو میگیره، در آخر دلش رو به دریا میزنه و لب باز میکنه.
- ببخشید، میتونم یک سوال بپرسم؟
- بفرمایید.
- میشه دیشب رو با تمام جزئیاتش تعریف کنین؟ درست از وقتی که اون مرد دنبالتون افتاد.
لحظهای از سوالش جا میخورم. چشمهام رو میبندم، با یادآوری دیشب دوباره تنم به لرزه میافته.
- داشتم برمیگشتم...دیدم خیابون رو دارن تعمیر میکنن...مجبور شدم از کوچه پس کوچهها برم...یکدفعه صداش رو از پشت سرم شنیدم...دقیقا یادم نمیاد چی گفت، چون خیلی ترسیده بودم اما جوری صحبت میکرد که انگار میشناسم...اول بهش توجهی نکردم و خواستم به راهم ادامه بدم اما دنبالم کرد...وقتی که برگشتم دیدم چاقو گرفته سمتم...یادم نیست ولی فکر کنم گفت من برگ برنده شونم...تهدید کردم که جیغ و داد میکنم اما گفت بیهوشم میکنن.
به اینجا که میرسم صدام لرزون میشه و بغض گلوم رو میگیره.
- خیلی ترسیده بودم، بهخاطر همین پا به فرار گذاشتم اما پام به سنگ گیر کرد و افتادم...اگه شما نمیرسیدین معلوم نیست الآن چه بلایی سرم میاومد.
تنها ممنونی ریز لب میگه و با عصبانیت به جلو خیره میشه.
به خونه میرسیم، در رو باز میکنه و خودش رو عقب میکشه تا اول من برم داخل و بعد خودش. به محض حضورم میبینم که همه وسط حیاط جمع شدن و با حالت مضطرب و نگرانی بهمون نگاه میکنن. مامان سمتم پا تند میکنه و محکم بغلم میکنه.
- چی شده؟ حالت خوبه عزیزدلم؟
از خودم جداش میکنم و با لبخندی جوابش رو میدم.
- چیزی نیست! حالم خوبه، فقط یک زمین خوردن ساده بود که زحمت کشیدن و بردنم درمانگاه.
حاجی چند قدم جلو میاد و با نگرانی میگه:
- اگه میخوایی دخترم بیا پیش مادرت بمون.
با نگاه مهربونی بهش نگاه میکنم.
- نیازی نیست، بالا راحت ترم.
بدون اینکه بهشون چیزی بگم لنگلنگان به سمت پلهها میرم، صدای امیرعلی رو میشنوم که حرفهای دکتر رو برای مامان و خاله بازگو میکنه و مامانم ازش تشکر میکنه...
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°•
#پارت_54🌹
#محراب_آرزوهایم💫
برای دانشگاه حاضر میشم. دوباره عهدی رو که با خودم بستم مرور میکنم و با اطمینان چادرم رو سر میکنم. با اینکه میدونم قراره امروز روز سختی رو پشت سر بزارم اما یک لحظه هم جا نمیزنم، حتی مسر تر از قبل حاضرم این راه رو پیش رو بگیرم.
کیفم رو از کنار تخت برمیدارم و بعد از خداحافظی از خاله یک راست به سمت دانشگاه میرم. به محض ورودم نازی رو میبینم که مثل همیشه با حرص به سمتم میاد اما قبل از اینکه لب به غرغر باز کنه با دیدن چادرم تعجب میکنه، چهرهی جمع شدهش نشون از این میده که از تیپ جدیدم خوشش نیومده.
- این چیه انداختی سرت؟
تمام عزمم رو جذب میکنم و با افتخار میگم:
- چادر!
با لحن تمسخر آمیزی بهم تیکه میپرونه.
- آهان، نمیدونستم! خوب شد که گفتی.
خودم رو برای تمام این حرفها آماده کردم اما حرف بعدی که قراره از دهنش خارج بشه بدجوری حالم رو خراب میکنه و توقع ندارم چنین حرفی رو ازش بشنوم.
- واقعا میخوایی با این قیافه کنار من راه بری؟!
دستهام رو مشت میکنم تا بتونم عصبانیتم رو کنترل کنم، تنها کاری که میکنم نگاهم رو در حلقه میچرخونم و بدون هیچ حرفی به سمت کلاس میرم. دلهره و ترس عجیبی در وجودم رخنه میکنه. به کلاس که میرسم، تمام نگاهها به سمتم میچرخه. بعضی از نگاهها مهربون تر شده اما یک عده نگاهشون از زخم زبون هم دردناک تره!
هرطور که شده اون کلاس رو زیر نگاه سنگین نازنین میگذرونم اما اینبار از نگاه ناپاک پسرهای کلاس در امانم که این موضوع کمی آرومم میکنه.
به محض اینکه کلاس تموم میشه بدون اینکه ثانیهای منتظرش باشم کیفم رو برمیدارم و به سمت بوفه دانشگاه میرم، روی یکی از میز و صندلیهای دونفرهی پلاستیکی میشینم و سعی میکنم خودم رو آروم کنم. نازی رو از دور میبینم که به سمتم میاد، با حرص روی صندلی روبهروم میشینه و بدون هیچ مقدمهای شروع میکنه.
- چت شده نرگس؟ دو_سه روز پیش که همش توی فکر بودی، بعدم که گوشیت قطع بود و جواب نمیدادی، به هانیه زنگ میزنم میگه پاش ضربه خورده دکتر گفته باید استراحت کنه. حالا میای با این قیافه؟ نرگس ما چهار ساله باهم دوستیم، من دوستت دارم نمیخوام ببینم الکی خودت رو از زندگی محروم میکنی!
از حرفهاش خندم میگیره، اما جدیتم رو حفظ میکنم.
- نگران من نباش، خودم رو محروم نمیکنم. توام اگه من رو دوست داری من همینم از این به بعد؛ بودی هستم، نبودی خداحافظ!
قبل از اینکه لب باز کنه یکی از بچههای کلاس میاد و از ادامهی بحث جلوگیری میکنه. نازنین تا میبینش سریع از جاش بلند میشه، بهش دست میده که باعث میشه چشمهام دوبرابر معمول گرد بشه و بهم میگه:
- ایشون آقای مهندس ماهرن که دربارهشون بهت گفته بودم. من برم یک چیزی بگیرم دورهم بخوریم.
با رفتن نازنین جاش رو میگیره و با تکبر روبهروم میشینه اما نگاهم رو به زیر میندازم تا باهاش چشم تو چشم نشم.
- سلام نرگس خانم.
با ابروهای گره خورده جوابش رو میدم.
- علیک سلام.
با استایل خاصی روی صندلی جابهجا میشه و پا روی پا میزاره. ابرویی بالا میندازه که مشخصه توقع این برخورد رو نداره اما با حرفی که از دهنش خارج میشه مشخصه همه چیز رو به خواست خودش برداشت میکنه.
- از جوابت خوشحال شدم. فهمیدم که دختر عاقلی هستی! آخه عادت ندارم منت کشی کنم ولی اگه بخوای با خانواده صحبت میکنم که بیان و یک خواستگاری صوری داشته باشیم. با این قیافه امروزت هم مشکلی ندارم چون به نظر من اینها اصلا مهم نیست، مهم این عشق تو به من و علاقه من به تویه که خیلی ارزش داره! بقیه چیزها به مرور زمان حل میشه.
در تمام مدت از داخل حرص میخورم و از شدت عصبانیت داغ میشم. هرکاری میکنم جلوی خودم رو بگیرم اما آخر از کوره در میرم و با ضرب از جام بلند میشم که تمام چشمهای داخل حیاط دانشگاه سمتم میچرخه.
- کی همچین چرت و پرتی به شما گفته؟
در عین تعجب اخمهاش توهم گره میخوره، با نگاه تیزی از جاش بلند میشه و با صدای محکم و عصبیای میگه:
- دوستت، نازنین!
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
°•| ترک گناه |🏴•°
🌱◆#تفسیر [سوره بقره آیــه۸۶] 🎙◆#استادقرائتی ✨◆#پیشنهاددانلود ⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆ ☜ ت
02.Baqara.087.mp3
1.4M
🌱◆#تفسیر
[سوره بقره آیــه۸۷]
🎙◆#استادقرائتی
✨◆#پیشنهاددانلود
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت عشق رقیه در خرابه جان سپرد و ...
#صابر_خراسانی
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
کانال ترک گناه1 ایتا_۲۰۲۴_۰۶_۱۳_۰۷_۵۶_۲۱_۷۵۲.mp3
709.3K
#صلوات_خاصه
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضاع
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#صلوات_حضرت_زهرا
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا_س ✋🏻🖤
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ
بار پروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی اش و فرزندان عزیزش (و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی)، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1