امام باقر (ع) فرمودند:
چهار چيز است كه در هر كس باشد اسلام او كامل است و بر ايمانش يارى مىشود و #گناهانش از وى پاك مىگردد و بديدار خدا رود در حالى كه از او خرسند است، و اگر سراپايش را #گناه فرا گرفته باشد خداوند آنها را بريزد.
و آن چهار چيز عبارتند از:
🔸 وفا به عهدى كه انسان با خدا مىبندد،
🔸و راستگوئى با مردم،
🔸و شرم و حيا از آنچه كه نزد خدا و مردم زشت مىنمايد،
🔸و خوشخلقى با خانواده و ساير مردم.
📚 امالی شیخ مفید جلد1
#حدیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ چرا کاربردهایی که برای سورههای مختلف قرآن ذکر شده، با قرآن خوندن ما، برامون اتفاق نمیفته؟
#استاد_شجاعی
°•| ترک گناه |🏴•°
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• #پارت_92🌹 #محراب_آرزوهایم💫 نگاهم رو به بیرون میدوزم که مناظر با سرعت
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°•
#پارت_93🌹
#محراب_آرزوهایم💫
انگشت اشارهم رو روی لبهام میزار و اخطار گونه میگم:
- هیس! الآن همه رو بیدار میکنی.
کمی صداش رو پایین میاره و میپرسه.
- از کجا فهمیدی؟
- خودم شنیدم که با امیرعلی حرف میزد و بهش میگفت که برگردن به حاجی میگن، آقا خیلی هم نگران بودن.
در ادامه پشت چشمی نازک میکنم که سرش رو به صندلی تکیه میده و درحالی که جلوی دهنش رو گرفته میزنه زیرخنده، با تعجب دلیل کارش رو میپرسم.
- وای نرگس!
- بگو چیه؟ چرا همش میخندی؟
- فاطمه که ازدواج کرده.
با حالت گنگی به چشمهاش خیره میشم تا ادامه بده، خندهش که قطع میشه شروع میکنه.
- نمیدونم چرا خیال بافی میکنی برای خودت، فاطمه ازدواج کرده یعنی هنوز توی عقده خونهشون نرفته، تازه اسم شوهرشم امیرعلیه اما بهخاطر کارش نتونست بیاد راهیان یعنی یک مشکلی براش پیش اومده.
- واقعا؟ ای وای من، چقدر بهش بد نگاه میکردم. چیکار کنم حالا؟
- هیچی، فاطمه که چیزی نفهمیده از چشم غرههات وگرنه به من میگفت.
در ادامه دوباره میخنده و در بین خندههاش میگه:
- وای خدایا! نرگس جان فکر نکنم این رگ خواهر شوهری بوده باشهها، یک چیز دیگهست.
دوباره نگاه شیطونش رو چاشنی حرفهاش میکنه که خونم رو به جوش میاره.
- ساکت! دقیقا رگ خواهر شوهری بوده الآنم هیس باش که میخوام بخوابم.
سرم رو به پشتی صندلی تکیه میدم و چشمهام رو میبندم.
- از وقتی که ازدواج کردی خیلی شیطون شدیها! باید به خاله بگم ادبت کنه.
تنها خندهی آرومی میکنه، سرش رو روی شونهم میزاره و هر دو به خواب میریم...
***
نزدیکهای عصر اتوبوس به پایگاه میرسه و همه خسته و کوفته از هم خداحافظی میکنیم. مهدیار به سمت هانیه میاد، سوییچ ماشین رو بهش میده و میگه:
- شما برین توی ماشین ماهم میایم.
به محض نشستن خوابم میبره و نمیفهمم کی راه میافتیم و کی به خونه میرسیم.
از ماشین که پیاده میشم بوی قرمه سبزیهای مامان که توی کوچه پیچیده حسابی هوش و حواس رو از سرم بیرون میکنه.
- سالی که نکوست از بهارش پیداست، عجب استقبالی.
همه به حرف مهدیار میخندیدیم و امیرعلی زنگ خونه رو فشار میده که با صدای گرم و محبت آمیز مامان روبهرو میشیم.
- خوش اومدین، سریع بیاین بالا که از صبح منتظرتونیم.
لبخندی مهمون لبهای همهمون میشه و با صدای باز شدن در به داخل حیاط راهی میشیم. هانیه زودتر از همه به سمت پلهها پا تند میکنه، انگار نه انگار از خستگی نای حرف زدن هم نداشت. امیرعلی و مهدیار هم باهم میرن به سمت خونه خاله مریم اما من چنان مست بوی نارنجهای تازه رسیده میشم که یادم میره باید به جمع بپیوندم و کنار حوض میشینم. قبل از اینکه بریم درختها هنوز جوونه زده بودن، چقد زود میوههاش در اومدن.
دستم رو داخل آب سرد و زلال آب فرو میبرم که کوله بار خستگی رو از روی شونههام برمیداره. با صدای قیژ قیژ در سرم رو بالا میارم که قد بلند دایی جلوی چشمهام ظاهر میشه. با لبخند مهربونش به سمت حرکت میکنه، به محض اینکه به آخرین پله میرسه به سمتش پا تند میکنم و محکم بغلش میکنم.
- رسیدن بخیر دایی جان.
- نمیدونین چقدر دلم براتون تنگ شده بود دایی.
- بیا بریم بالا که باید سیر تا پیاز ماجرا رو برام تعریف کنی.
- چشم.
دستش رو پشتم میزاره و به سمت پلهها هدایتم میکنه.
- چشمت بیبلا...
🏴@TARKGONAH1
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°•
#پارت_94🌹
#محراب_آرزوهایم💫
بعد از کلی خوش و بش کردن و تعریف خاطرات سفر بالاخره بهمون اجازهی استراحت میدن. از اون جایی که آقا نادر بابای هانیه دو روزی هست که برگشته تصمیم میگیرم امشب رو پایین سر کنم.
همینطور که با هانیه خداحافظی میکنم خاله به سمتم میاد و تعارفم میکنه که بمونم اما با اصرار خودم حرفش رو رد میکنم و تنهاشون میزارم. وقتی برمیگردم نگاهم به صورت حاجی میافته که لبخند مهربونی روی لبهاشه و داره نگاهم میکنه، لبخندی متغابل میزنم، سرم رو پایین میندازم و به سرعت به داخل خونه میرم.
قبل از اینکه امیرعلی از اتاقش بیرون بیاد خودم رو روی مبلهای قدیمی مامان میندازم و سرم رو به پشتیش تکیه میدم، چشمهام رو میبندم و زیر لب میگم:
- هرجای دنیا هم که باشی، بازم هیچ جا خونهی خود آدم نمیشه.
با صدای امیرعلی سریع خودم رو جمع و جور میکنم و مثل یک خانم با وقار سر جام میشینم.
- این حرف رو واقعا قبول دارم.
مامان بعد از مدتها تحویلمون میگیره، توی استکانهای شاه عباسی جهیزیهش چایی میریزه و میاره. در بین راه بین دنبالهی حرف ما رو هم میگیره.
- نمیدونین این خونه چقدر در نبودتون سوت و کور و دلگیر بود.
یکی از استکانهای داخل سینی رو همراه با نلبکیش برمیدارم و با کنایه میگم:
- حسابی تحویلمون گرفتین، چایی خودرن داخل این استکانها صفای خاصی داره.
برای دومین بار با لبخندی که رو لب داره استکانی رو از داخل سینی برمیداره و حرفم رو تأیید میکنه.
- خاطراتی که توی وسایل قدیمی هست تا آخر عمر همراهشون میمونه، بهخاطر همین وقتی ازشون استفاده میکنیم حس خوبی بهمون میده.
مامان کنار حاجی میشینه و نگاه خاصی رو بینمون رد و بدل میکنه که از شدت خجالت سرم رو به زیر میندازم و چند دقیقهای در سکوت سپری میشه.
استکان شاه عباسی قرمز رنگ رو از روی نلبکیش برمیدارم، نزدیک بینیم میکنم و با تمام وجودم بوی چای سیاه رو استشمام میکنم که خستگی رو از تنم بیرون میکنه.
نگاهم به امیرعلی میافته که درست جلوم نشسته و استکان چایی رو نزدیک لبهاش میکنه اما همون موقع حاجی سکوت رو میشکنه.
- امیرعلی بابا میدونم خستهم هستی ولی به هر حال مسئلهی مهمیه که باید بهت بگم.
- بگین بابا جان.
- با عمهت قرار گذاشتیم فردا شب بریم خونشون خواستگاری مینا.
تا به اینجای جمله میرسه چایی توی گلوش میپره و شروع میکنه به سرفه کردن. انگار خون داخل رگهام یخ میزنه و دست و پاهام از حس میافته که با باعث میشه دستم به لرزه بیافته، قبل از اینکه کسی متوجه اضطرابم بشه لیوان چایی رو روی میز میزارم. حاجی با خنده به پشتش میزنه و میگه:
- آروم بابا جان.
سرفهش که آروم میشه کمی ابروهاش به هم گره میخوره و در جواب میگه:
- ولی بابا جان ما قبلا در این باره صحبت کردیم.
با این حرفش انگار دوباره خون توی رگهام جاری میشه، چه اتفاقی داره برام میافته؟ چرا انقدر مسئلهی ازدواجش برام مهم شده؟ با صدای حاجی دوباره به خودم میام و مسئله رو همراهشون دنبال میکنم.
- اون موقع یک سال پیش بود، الآن اوضاع فرق میکنه.
بدون اینکه بدونم چرا، بغض به گلوم چنگ میندازه. سعی میکنم جمعشون رو ترک کنم تا بتونم کمی با خودم خلوت کنم و دلیل این حالاتم رو بفهمم. ببخشیدی زیر لب زمزمه میکنم و به سمت اتاق میرم، پشت در پناه میگیرم و در رو میبندم...
☞☞☞
به محض بلند شدنش ناخودآگاه نگاهم رفتنشون رو دنبال میکنه اما وقتی که در رو میبنده سریع افسار نگاهم رو به دست میگیرم. ملیحه خانم هم از جاش بلند میشه و سعی میکنه بهانهای پیدا کنه تا من و بابا رو تنها بزاره. چادر گلدارش رو روی سر مرتب میکنه و در حالی که دوتا از نونهای روی اپن رو برمیداره میگه:
- برم یکم از این نون تازهها بدم به مریم برای شامشون این همه راه نرن تا نونوایی...
🏴@TARKGONAH1
°•| ترک گناه |🏴•°
🌱◆#تفسیر [سوره بقره آیـــه۱۱۱] 🎙◆#استادقرائتی ✨◆#پیشنهاددانلود ⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆ ☜
02.Baqara.112.mp3
1.14M
🌱◆#تفسیر
[سوره بقره آیـــه۱۱۲]
🎙◆#استادقرائتی
✨◆#پیشنهاددانلود
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
کانال ترک گناه1 ایتا_۲۰۲۴_۰۶_۱۳_۰۷_۵۶_۲۱_۷۵۲.mp3
709.3K
#صلوات_خاصه
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضاع
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#صلوات_حضرت_زهرا
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا_س ✋🏻❤
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ
بار پروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی اش و فرزندان عزیزش (و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی)، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
39.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید و #بشنوید
📢
روی وجدان انسان ها پخش میشود
وجدان مرز نمیشناسد...✨👤
•📷•این تصاویر مربوط به ویژه مراسم
دهه سوم محرم الحرام ۱۴۴۶ -۲۰۲۴
در شهر استانبول با مداحی حاج #مهدی_رسولی میباشد.
44.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« ای یارالی قاراداش »
با مدّاحی: حاج #مهدی_رسولی 🌠
🗓 شنبه ۶ مردادماه ۱۴۰۳
👌 حاجی کولاک کردی #شهید_شی🖤
📍#استانبول - #ترکیه
°•| ترک گناه |🏴•°
*🕊️قرار شبانه با شهدا 🥺 🕊️🌹* ان شاء الله امشب درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شود:
*🕊️قرار شبانه با شهدا 🥺 🕊️🌹*
ان شاء الله امشب درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شود:
🌹محب اهلبیت
سرباز امام زمان🌹
🌹وان شاءالله شهادت 🍃🍃😍
*امشب هدیه میکنیم 10 صلوات و یا بیشتر به روح مطهرشهید والا مقام 🥀🕊️🥀*
*❤️#محمد_امین_کریمیان❤️*
💚💚💚💚💚💚💚
💞💞ان شاءالله #شهید_محمد_امین_کریمیان*
دعاگویی تک تک ما باشد 🤲🏻❤️
*اجرتون باشهدا ان شاءالله❤️*
*#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع*
*#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَجبحقزینبکبرے*
*مشمولدعایشهداءباشید*
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
😴 #اعمال وقت خوابیدن 😴
وضو گرفتن 👈 ثواب شب زنده داری
💢 برابر با هزار رکعت نماز، به گفته مولاء علی 💢
⤵️ يفْعَلُ اللّه ما يَشاءُ بِقُدْرَتِه، وَ يَحْكُمُ ما يُريدُ بِعِزَّتِه 🔸سه مرتبه🔸
↩️ سوره ى تكاثر به سفارش امام صادق علیه السلام فرمود، هرکس سوره تکاثر را قبل هنگام خوابیدن بخواند از عذاب قبر در امان باشد.
🌷✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨🌷
💠ألْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ. حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ. كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ. لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ. ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ. ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ💠
🎁 هدیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در روز تولدش در هنگام خواب این بود که حضرت فاطمه (س) فرمودند این بهترین هدیه تمام عمرم بود.🎁
1⃣ سه مرتبه خواندن سوره توحید (قل هو الله احد... ) برابر با ختم قرآن است.
2⃣ صلوات بر من و پیامبران پیش از من سبب شفاعت خواهد شد (اللهم صل علی محمد و آل محمد و علی جمیع الانبیاء و المرسلین)
🔸یک مرتبه🔸
3⃣ استغفار برای مومنین سبب خشنودی آنها از تو خواهد شد اللهم اغفرللمومنین والمومنات
🔸یک مرتبه🔸
4⃣ ذکر (سبحان الله والحمدلله ولااله الاالله والله اکبر) 👈 ثواب حج و عمره را دارد.
🔸یک مرتبه🔸
التـــــماس دعــــ❤️ــــــا
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
4_5987713494760308023.ogg
2.12M
#السلامعلیکیااباصالحالمهدی✋🏼🌱
قرار هرشب مون🌸
『بِســـمِاللهالرَحمــنِالرَحیــم』
📿 اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفاءُ، وَ انْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَ انْقَطَعَ الرَّجاءُ وَ ضاقَتِ الاْرْضُ، وَ مُنِعَتِ السَّماءُ و اَنتَ الْمُسْتَعانُ، وَ اِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْهُوَ اَقْرَبُ؛ يامُحَمَّدُ ياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرين🤲🏼
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری
🏷 #اباعبدالله_الحسین
🎤 حاج حسین سیب سرخی
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
مداحی آنلاین - کیستم من؟ - حسین طاهری.mp3
2.47M
کیستم من؟
پیشوای چهارم اهل یقینم
#شور🔊
#شهادت_امام_سجاد(ع)🏴
#حسین_طاهری🎙
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
🌺🌸🌸قـرارصبــح🌸🌸🌺
سلام بر سیدالشهدا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌷🌷🌷
دعای سلامتی امام زمان (عج)
"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم"
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا
🌷🌷🌷
پر برکت می کنیم روزمان را با سلام بر گلهای هستی:
سلام بر
حضرت محمد(ص)
امام علی(ع)
خانم فاطمه(س)
امام حسن (ع)
امام حسین(ع )
پنج گل باغ نبی،
سلام بر
امام سجاد(ع)
امام باقر(ع)
امام صادق (ع)
گلهای خوشبوی بقیع،
سلام بر
امام رضا(ع)
قلب ایران و ایرانی
سلام بر
امام موسی کاظم(ع)
امام محمد تقی (ع)
خورشیدهای کاظمین،
سلام بر
امام علی نقی (ع)
امام حسن عسکری(ع )
خورشید های سامراء
و سلام بر
حضرت مهدی (عج)
قطب عالم امکان،
امام عصر و زمان
که درود وسلام خدا بر این خاندان نور و رحمت باد.
خدایا به حق این ۱۴ گل روزمان را پر برکت گردان به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللّهم صلی علی محـمد وآل محـمد و عجـل فی فرج موڶانا صـاحب الزمان عج الله و اید امامناالخامنه ای♥️
آمین یارب العالمین
↶【به ما بپیوندید 】↷
........................................
#ترک_گناه
● @tarkgonah1 ●
مداومت بر دعای غریق باعث ثابت موندن در دین میشه،هر روز بخونیم
یاالله یارَحمٰن یارحیم یامُقَلِبَ الْقُلوب ثَبِّت قَلبی عَلیٰ دِینِک
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
کانال ترک گناه1 ایتا_۲۰۲۴_۰۶_۱۳_۰۷_۵۶_۲۱_۷۵۲.mp3
709.3K
#صلوات_خاصه
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضاع
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#سلام_امام_زمانم ✋🏻❤
#دعای_عهد
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که هر کس چهل صباح این عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه هزار حسنه او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند و آن عهد این است:
✨
ִֶָ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ִֶָ
اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ
اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْه
اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ،
وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ
اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ
آنگاه سه بار بر ران خود دست مى زنى، و در هر مرتبه مى گويى:
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
✨
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲🏻
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
#اسماعیل_هنیه به شهادت دسید
روابط عمومی کل سپاه پاسداران:
🔹با عرض تسلیت به ملت قهرمان فلسطین و امت اسلامی و رزمندگان جبهه مقاومت و ملت شریف ایران، بامداد امروز محل اقامت جناب آقای دکتر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی مقاومت اسلامی حماس، در تهران مورد اصابت قرار گرفته و در پی این حادثه ایشان و یک نفر از محافظین وی به شهادت رسیدند.
#تسلیت_ایران_فلسطین
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
این که گناه نیست 02.mp3
6.27M
#این_که_گناه_نیست 2
❌یک اشتبـاه بـزرگ؛
چرا همش دنبالِ اینی، چی ثواب داره؟
چرا نمیری، چیزایی که
کارهای خوبتو بی اثر میکنه، بشناسی؟
✅تا آفت ها رو نشناسی،
خوبی هات پایدار نمی مونن
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : شروط بهشتی شدن
#حجت_الاسلام_والمسلمین_ماندگاری
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝میزند آتش به قلبم ماجرای نیزهها
🎙مداحی دلنشین حاج #محمود_کریمی بمناسب شهادت امام زین العابدین علیه السلام
📎 #شهادت_امام_سجاد
°•| ترک گناه |🏴•°
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°• #پارت_94🌹 #محراب_آرزوهایم💫 بعد از کلی خوش و بش کردن و تعریف خاطرات سف
•°•﴿بسم الله رحمن الرحیم﴾•°•
#پارت_95🌹
#محراب_آرزوهایم💫
فرصت رو مناسب میبینم و سریع اقدام میکنم تا برای هزارمین بار فکر ازواج من و مینا خانم رو از ذهن بابا خارج کنم، پایین پاش روی دو زانو میشینم و دست چروک خوردهش رو بین دستهام میگیرم.
- بابا ازت خواهش میکنم بیخیال این ماجرا بشو، من نمیخوام با دختر عمه ازدواج کنم.
- چرا نمیخوای؟ مینا همهی معیارهایی که تو میخوای رو داره. بعدم این رسم خانوادگی ماست!
سرم رو پایین میندازم و زیر لب میگم:
- لا ﷲ الا ﷲ.
دوباره سرم رو بلند میکنم و با التماس سعی در قانع کردنش میکنم.
- بابا جان میخواین بهخاطر یک رسم خانوادگی زندگی تک پسرتون رو خراب کنین؟
- پسرم من و مادرت هم همینطور ازدواج کردیم.
کمی صدام بلند میشه اما کنترلش میکنم تا از صدای حاجی بلند تر نشه.
- اونجا فرق داشت حاجی، شما عاشق مامان بودین.
- علی جان! عشق، بعد از ازدواج به وجود میاد.
- من چجوری بگم نمیخوام با مینا خانم ازدواج کنم؟ شما دوست دارین این ازدواج سر بگیره و بعد از چند وقت بیاین برگهی طلاقمون رو امضا کنین؟ شما درست میگین مینا خانم دختر محجبه و موجهیه، با وقار، خوش برخورد، تحصیل کرده، کدبانو ولی من و ایشون به هم نمیخوریم.
تنها سری تکون میده و بر خلاف میلش حرفهام رو قبول میکنه.
- چمیدونم بابا جان، هرطور خودت میدونی. دلم نمیخواد زندگی تک پسرم خراب بشه.
لبخندی میزنم، بوسهای روی دستش میزنم و با خوشحالی میگم:
- تا عمر دارم نوکرتم حاجی.
قبل از اینکه بخواد عکس العملی نشون بده در اتاق باز میشه و نرگس خانم بدون هیچ حرفی به سمت آشپزخونه قدم برمیداره، قبل از اینکه نگاهم کار دستم بده سریع سرم رو به قالی زیر پام میدم که حاجی بوسهای به سرم میزنه و میگه:
- تمام آرزوی من خوشبختی و عاقبت بخیریِ تویه، ولی فردا شب باید بریم و اونا رو هم قانع کنی چون من میدونم مینا تو رو دوست داره.
بدون اینکه سرم رو بالا بیارم حرفش رو قبول میکنم.
- چشم، خدا سایهی شما رو از سر من کم نکنه. با اجازهتون من میرم توی اتاق خودم...
☞☞☞
سعی میکنم عادی رفتار کنم. پارچ خالی آب رو زیر چادر رنگیم میگیرم و با قدمهای محکم به سمت آشپزخونه میرم. پارچ رو داخل دست شور میزارم و شیر آب رو تا آخرین حد فشارش باز میکنم تا هرچه زودتر پر بشه و بتونم به اتاق پناه ببرم. توی این فضا احساس خفگی بهم دست میده و نفسم رو تنگ میکنه؛ فکر به اینکه اون بیرون نشستن و برنامه فردا رو میچینن اما من بیخبر از همه چیز به دنبال فرار از این حس غریبم.
حبابهای آب به سر پارچ میرسن و قبل از سرازیر شدنشون شیر رو میبندم. نفس عمیقی میکشم تا بتونم ذهنم رو آروم کنم، نفسم رو با کلافگی به بیرون میدم و عزمم رو برای رفتن جذب میکنم اما ناخواسته صدای حاجی به گوشم میرسه و متوقف میشم.
- من میدونم که مینا تو رو دوست داره.
قلبم لحظهای از کار میافته و پاهام سست میشه، قبل از اینکه تعادلم رو از دست بدم پارچ رو روی میز ناهارخوری میزارم و خودمم روی یکی از صندلیها میشینم تا کمی حالم سرجاش بیاد...
🏴@TARKGONAH1