خداوند متعال مى فرمايد: اهل اطاعت من در مهمانى من اند، اهل شكر و سپاس من در ديدار من اند، اهل ذكر و ياد من در نعمت من اند، و امّا اهل معصيت و نافرمانى من، آنان را هم از رحمت خويش نااميد نمى كنم. اگر توبه كنند، من دوستدار آنانم، اگر بيمار شوند، من طبيب آنانم و با سختيها و مصيبت ها آنان را درمان مى كنم، تا از گناهان و عيبها پاكشان سازم.
[الجواهر السنيّه، ص 286.]
زندگی با خـدا زیباست🌿
شبتون مملو از یاد #خـــدا✨
مداومت بر دعای غریق باعث ثابت موندن در دین میشه،هر روز بخونیم
یاالله یارَحمٰن یارحیم یامُقَلِبَ الْقُلوب ثَبِّت قَلبی عَلیٰ دِینِک
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
کانال ترک گناه1 ایتا_۲۰۲۴_۰۶_۱۳_۰۷_۵۶_۲۱_۷۵۲.mp3
709.3K
#صلوات_خاصه
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضاع
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
#سلام_امام_زمانم ✋🏻❤
#دعای_عهد
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که هر کس چهل صباح این عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه هزار حسنه او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند و آن عهد این است:
🌺🍃
ִֶָ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ִֶָ
اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ
اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ
اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْه
اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ،
وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ
اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ
آنگاه سه بار بر ران خود دست مى زنى، و در هر مرتبه مى گويى:
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
🌺🍃
اللهم عجل لولیک الفرج
بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها 🤲🏻
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
قال الصادق علیه السلام:
🔹علَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّكُمْ لاَ تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ وَ لاَ تَتْرُكُوا صَغِيرَةً لِصِغَرِهَا أَنْ تَدْعُوا بِهَا إِنَّ صَاحِبَ اَلصِّغَارِ هُوَ صَاحِبُ اَلْكِبَارِ.
🔸دعا کنید، زیرا هیچ چیز مانند دعا شما را به خدا مقرب نمیکند. و حاجت کوچک را بخاطر کوچکی آن وانگذارید زیرا صاحب حاجت های کوچک همان صاحب حاجت های بزرگ است.
📚 وسائل الشیعه باب دعا
جلد ۷ صفحه ۳۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارزش مؤمن در فرهنگ اهلبیت(ع)!
حجت الاسلام👇
#عالی🎙
#سخنرانی📺
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
بخشى از سخنان امام عليه السلام درباره پرهيزكارى: «اى بندگان #خدا، از نافرمانى در برابرش بپرهيزيد. و براى تحقّق خواسته هاى خويش كوشش نماييد و از كارهاى ناروا بگريزيد قبل از اينكه سختيها به شما رو آورد و به آغوش #مرگ بيفتيد به كارهاى نيك مبادرت ورزيد. همانا نعمتهاى دنيا زودگذر و ناپايدار است و كسى از خطرها در امان نيست و مصون از بدبختيها نخواهد بود، #دنيا فريب گر مانعِ خوشبختى است و #تكيه گاهى سست و بى اساس است.»
﴿تحف العقول عن آل رسول ص۲۳۶﴾
💚{ #دوشنبههایامامحسنی
☜ #دارفانی ⚠️
☜ #ترک_گناه ❌
°•✨| ترک گناه |✨•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان جذاب و آموزنده ســـرباز قسمت شصت_وششم -خب نظرتون چیه؟ سرشو انداخت پایین و با شرمندگ
🌸🌸🌸🌸🌸
رمان جذاب و آموزنده ســـرباز
قسمت شصت_وهفتم
گذرا نگاهش کرد.
پسر جوان سر به زیر و مؤدبی به نظر میومد.به رو به روش نگاه کرد و گفت:
_بفرمایید.
-سلام ... پویان سلطانی هستم.
فاطمه داشت از تعجب شاخ درمیاورد.هم از اینکه پویان برگشته،هم اینکه این همه تغییر کرده.از تغییراتش خوشحال شد.
-سلام..برادر قدیمی..حال شما؟ خوبید؟
پویان از اینکه فاطمه هنوزم اونو برادر خودش میدونه لبخندی زد.
-خوبم،خداروشکر..شما خوبین؟
-خداروشکر.ممنون..هنوز هم باورم نمیشه، شما که گفته بودید دیگه برنمیگردید؟!!
-بله،ولی اتفاقاتی افتاد که برگشتم.
به صندلی ها اشاره کرد و گفت:
_اگه وقت دارید..چند دقیقه ای مزاحم بشم.
فاطمه به پویان نگاهی کرد.
هنوز سر به زیر بود و به فاطمه نگاه نمیکرد.
با تعلل قبول کرد.
با فاصله روی صندلی نشستن.فاطمه بدون اینکه به پویان نگاه کنه،گفت:
_قبلا هم آدم خوبی بودید ولی الان خیلی تغییر کردید!
-اون موقع که خوب نبودم،شما به من لطف داشتید.الان هم دارم سعی میکنم خوب باشم.
-ان شاءالله موفق باشید.با من امری داشتید؟
-یه سوالی دارم ازتون...
-بفرمایید
-شما ...چند سال پیش ...یه دوست صمیمی داشتید ...
-هنوز هم دارم.
پویان با مکث پرسید.
- ازدواج کردن؟
-نه.
نفس راحتی کشید.فاطمه خنده ش گرفت.خنده شو جمع کرد و گفت:
_ولی بهتره زودتر اقدام کنید.
-چرا؟!
-چون یه خاستگار سمج داره که خانواده ش هم موافقن.مریم هم تا حالا مقاومت کرده که قبول نکرده.
-ولی..آخه من فعلا شرایط شو ندارم.
-چه شرایطی؟
-جریانش مفصله...من تک فرزند بودم.پدر و مادرم خیلی به من وابسته بودن.اگه مجبور نبودم اصلا نمیرفتم ..پدرم هرچی داشت،فروخت و رفتیم.مدتی بعد از اقامت ما،مادرم به شدت بیمار شد.آخر هم بعد یک سال از دنیا رفت...پدرم هم بخاطر علاقه زیادی که به مادرم داشت، خیلی بهم ریخت.چند ماه بعد تصادف شدیدی کرد که همون موقع فوت شد.. من دیگه دلیلی برای اونجا موندن نداشتم. مدتی طول کشید تا تونستم برگردم.اینجا هم فامیل زیادی ندارم.خونه ای گرفتم و تنها زندگی میکنم..الان هم تو همین بیمارستان کار میکنم،تو بخش اداری.
-بخاطر پدر و مادرتون متأسفم.خدا رحمتشون کنه..من هنوز هم خیلی دوست دارم لطف سابق تون رو جبران کنم..برادر من که راضی نمیشه ازدواج کنه.هرکاری برای امیررضا نکردم،با کمال میل برای شما انجام میدم.
-لطف دارید،متشکرم
-من با مریم و خانواده ش صحبت میکنم، ببینم نظرشون چیه،بعد به شما اطلاع میدم..
مکثی کرد و گفت:
_شما هم اون موقع ها یه دوست صمیمی داشتین.
-افشین مشرقی؟!!! اذیت تون کرد؟
-تمام هشدارهایی که داده بودید،درست بود.
پویان خیلی ناراحت شد.با شرمندگی گفت:
_هنوزم مزاحمتون میشه؟
-الان دیگه نه.
با خودش گفت پس به چیزی که میخواسته،رسیده.وگرنه بیخیال نمیشد.
فاطمه گفت:
_ازشون خبری ندارید؟
-نه.من سه ماهه برگشتم.دنبالش گشتم ولی پیداش نکردم.خونه شو فروخته، هیچکدوم از دوستان سابقم ازش خبر ندارن.
-پس میخواید ببینیدش؟
-الان که فهمیدم اذیت تون کرده،دیگه نه.
بعد چند ثانیه با تعجب گفت:
-مگه شما ازش خبر دارین؟!!
-برید سراغش.دیدنش ضرر نداره. مخصوصا که شما مثل برادر بودید... دیدن حاج آقا موسوی رفتید؟
-بله.بابت آشنا کردن من با حاج آقا واقعا ازتون ممنونم.
-وظیفه بود..از حاج آقا سراغ آقای مشرقی رو بگیرید.ایشون میتونن کمک تون کنن.
پویان خیلی تعجب کرد.
به کاغذ تو دستش نگاهی کرد....
بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم»
🌸🌸🌸🌸🌸🌸