✨ در کودکی نظام باورهای کودک شکل میگیرد و #والدین تاثیر فوقالعاده ای در رشد افکار منفی و مثبت فرزندشان دارند...
موقع صحبت کردن با آنها.....
▪︎مدام از بی پولی سخن نگوییم
▪︎تو چه قدر تنبل هستی
▪︎آخرش هیچی نمیشوی
▪︎و امثال اینها
✅ذهن آنها را با با #برکت و فراوانی دنیا
✅با اینکه چقدر فوقالعاده و دوست داشتنی هستند
✅و اینکه آینده درخشانی در انتظار شان هست آشنا کنید تا واقعا قدرتمند شوند و با دید مثبتی #زندگی کنند.
#تربیت_فرزند
@tarkgonah1
برکت و روزی:
💠 #صبر در طلب #روزی_حلال
🔹 امام علی(علیه السلام):
انسان به سبب عجله و کم طاقتی، خود را از روزى حلال محروم می کند. در حالی که بیشتر از روزى مقدر شده نصیبش نمی شود.
📚میزان الحکمه/ج4/ص448
✍🏼 انسان باید در راه کسب روزی، به اندازه کافی تلاش بکند و در عین حال به آنچه که به او میرسد راضی باشد. در غیر اینصورت، #حرام به دست خواهد آورد که #برکت ندارد.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
برکت و روزی:
💠 نان حلال
🔸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
کسانی که نان حلال را رها میکنند و به دنبال حرام میگردند، به خیال اینکه از راه حرام درآمد کسب کنند، خدا به فقر مبتلایشان میکند.
📚 امالى طوسی/ص182
✍🏼 وظیفه هر مسلمانی است که از راههای حلال، به دنبال کسب مال باشد.
مال حرام،گرچه زیاد باشد، هم خودش برکت ندارد و باقی نمیماند، هم #برکت را از زندگی میبرد.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
برکت و روزی:
💠 #گناه و برکت
🔹 امام علی(علیه السلام):
هرگاه گناهان آشکار شوند، برکتها از میان میروند.
اِذا ظَهَرَتِ الجِنایاتُ ارتَفَعَتِ البَرَکاتُ
📚 غررالحکم/ح4030
✍🏼 عوامل مختلفی در #برکت داشتن مال دخیل است. گناه از عوامل محروم شدن انسان از رزق و #روزی_حلال و بابرکت است. البته برکت غیر از ثروت است و مال با برکت، مالی است که کم آن نیز انسان را کفایت می کند و در راه شر و گناه مصرف نمی شود.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
برکت و روزی:
💠 #حق_الناس
🔸 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
هر کس حقی از برادر مسلمانش را نگه دارد و به او ندهد، خدا #برکت را از مال و روزی او دور میکند، مگر #توبه کند و جبران نماید.
📚 مکارم الاخلاق/ص370
✍🏼 نگهداشتن مال دیگران نظیر #ارث، بدهی، #امانت و ندادن آن به صاحبش در واقع نگهداری #مال_حرام است که برکت را از روزی میبرد.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
برکت و روزی:
💠 نیکی به #والدین
🔸 پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):
هر کس متعهد باشد که به پدر و مادرش نیکی کند و #صله_رحم انجام دهد، من نیز متعهد میشوم که مالش زیاد، عمرش طولانی و محبتش در دل خویشاوندانش استوار گردد.
📚مستدرک الوسائل/ج15/ص176/ح12
✍🏼 صله رحم، برقراری ارتباط با خویشاوندان و زمینه ساز حل مشکلات یکدیگر است. از نشانه های #متقین و عامل نزول #برکت است.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
........................................
#ترک_گناه
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
💠 عمل نامبارک
🔸 پیامبر صلی الله و علیه و آله:
بدان! راستگویی برکت آور و دروغگویی نامبارک است.
تحف العقول/ص14
✍🏼 #راستگویی از اوصاف #متقین است. آنان همیشه راست میگویند، هرچند به ضررشان باشد. کسی که تقوای الهی را رعایت کند، برکات آسمان و زمین برایش نازل میشود.
🌺 نجات در راستگویی است و #برکت نیز در آن قرار داده شده است.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
........................................
#ترک_گناه
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
💠
🔹 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
هر کس به نام من نامیده شود و به مبارک بودن من برای خودش اعتقاد داشته باشد، برکت به سوی او خواهد آمد و تا قیامت باقی خواهد ماند.
📚 مکارم الأخلاق/ج1/ص65/ح67
✍🏼 پیامبر نگین آفرینش و نمونه انسان کامل است. ایشان آنقدر برای هدایت بشر زحمت کشید که خودشان و تمام چیزهای منتسب به ایشان است، مایه خیر و #برکت است.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
#ترک_گناه
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
🔹 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
هرگاه وارد خانه خود شدید، سلام کنید؛ چرا که سلام #برکت می آورد.
📚 علل الشرایع/ج2/ص583/ح23
✍🏼 سلام یکی از نام های خداست و یاد خدا در هر کجا باشد، برکت مادی و معنوی را به دنبال خواهد داشت.
❤️ زیرا خداوند به کسانی که به یاد او هستند و به این وسیله به کمال خود نزدیک میشوند، نظری ویژه دارد.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
#ترک_گناه
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
💠 #تقوا شرط نزول برکات
🔸 قرآن کریم: اگر اهل شهرها و آبادی ها #ایمان آورده و از نافرمانی خداوند پرهیز کنند، برکتهای آسمان و زمین را به رویشان میگشاییم.
🔆 اعراف/96
✍🏼 بسیاری از مشکلات #زندگی، به خاطر آلودگی به #گناه است.
وقتی از فرامین الهی پیروی نمیکنیم و به دنبال #شیطان و نفس خود هستیم، چگونه از مالک جهان، انتظار #برکت در مال و زندگی داریم.
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
#ترک_گناه
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
💠 #برکت در #رضایت
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم):
🔸هرکس روزى اى دارد، که به او خواهد رسید و اگر به آن #راضى شود، #پر_برکت خواهد شد و برایش کافی خواهد بود.
و هرکس به آن راضى نباشد، برکت نمی یابد و برایش کفایت نمی کند.
📚اعلام الدین/ص342
📌 رضایت به رزق الهی چند خاصیت دارد:
1️⃣ اینکه باعث آرامش انسان است.
2️⃣ موجب سپاسگزاری است.
3️⃣ باعث برکت بیشتر می شود.
⋆C᭄زندگے بــا خدا زیــباستC᭄⋆
☜ تَࢪڪِگُناہ
🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حرمت_عشق
💞 قسمت ۱۴
خانم بزرگ_چون برات برنامه ها دارن.!! با #ارثیه ای که اقاجلال برای پسراش گذاشته بود.بابات وقتی از تهران اومد. #به_هرطریقی که شد، به #طمع_پول، آقاجلال رو راضی کرد، باسهراب دست به یکی کردن که حتما ارث تقسیم بشه.تا کسب و کار راه بندازن.بابات خودش رو از ارتش بازخرید کرد.محمد راضی نبود اما کوروش و سهراب #مجبورش کردن. اونم راضی شد ولی هنوز که هنوزه محمد، دست به سهم الارثش نزده.
_عجب... خب این ارث چه ربطی به من داره!؟
_چایت رو بخور مادر تا بگم
آقابزرگ ته مانده چایش را خورد.با ناراحتی به گل قالی زل زده بود.
_اوایل جوونی، عشق شاهنامه خونی و تاریخ بودم. اسمشونو گذاشتم کوروش و سهراب. بعد چند سال با بدنیا اومدن عموت اسمش رو محمد گذاشتم. تا زیر سایه نور محمدی، زندگیم #برکت داشته باشه.
آقابزرگ آه دردناکی کشید.
_خیلی بده،..#یه_عمرزحمت_بکشی برا بچه هات، برا وقتی که #پیر بشی..ولی.. پیر که شدی،کسی کاری بهت نداشته باشه.. خیلی دلت میگیره..!!
خانم بزرگ_بابات و سهراب به هر جور شده، میخان تو با فتانه یا مهسا، ازدواج کنی. اینم که میگن مهسا، چون خودت یه بار گفتی میخای زن آینده ات #چادری باشه، اونا هم #اصرار دارن مهسا رو بگیری. مادرت هم، چون به خواهرش #وابسته هس #دلش_میخاد دخترای اونو بگیری.
پرسوال گفت:
_مهسا دختر اقای سخایی؟!
خانم بزرگ_اره مادر..!! وقتی بابات و سهراب، سهم الارثشون رو که گرفتن، با اقای سخایی #شریک شدن، باهم کارگاه تولیدی زدن. یه تولیدی که روکش و وسایل اولیه مبل رو درست میکنن.
_پس تمام این مهمونی ها بخاطر اینه؟!!.. اینهمه اصرار بابا.... اینهمه نقشه های مامان.!!!؟؟؟
آقابزرگ_بعد از اون اتفاق، محمد شیمیایی شد، مجروح شد، ولی کسی احوالش رو نپرسید، تازه کوروش و مادرت کلی جنجال بپا کردن، که مقصر همه چی محمد بوده. درصورتیکه اون فقط #یه_اتفاق بود...!
کم کم واضح میشد افکارش..
جواب تمام سوالاتش را چه خوب پیدا کرده بود.همه چراهایی که یک عمر با آنها سر کرده بود...
همه دعواها بر سر #پول..!؟
پدرش و عمویش چه میخواستند..!؟
بر سر ازدواجش #معامله کنند..!؟
نزدیک به اذان مغرب بود...
بلند شد. آستینش را بالا میبرد.
_بااجازتون من برم مسجد. اقابزرگ شمام میاین؟
_نه باباجان حالم خوب نیس، تو برو، التماس دعا.
_خدا بد نده..!! چی شده؟
_خدا که بد نمیده. این بنده های خدا هستن برا هم بد میخان. چیزی نیست باباجان. برو به نماز برسی.
خانم بزرگ_قلب آقاجلال درد میکرد همیشه، اما از اون موقعی که تو حالت بد شد،قلبش بیشتر اذیتش میکنه. وقتی خیلی ناراحت میشه تپش قلبش زیاد میشه. امروزم با یاد اون خاطرات، دوباره...
نگاهی به خانم بزرگ و آقابزرگ کرد...
ناراحت از جملات آقابزرگ و خانم بزرگ #نیم_خیز نشست.پشت دست آقابزرگ را #بوسید.
_این درد رو منم دارم آقاجون.اما شما، مراقب خودتون باشین
نوازش دست اقابزرگ را بر سرش حس کرد.
_چقدر #شبیه_محمدم میمونی باباجان. خدا حفظت کنه پسرم.تو هم مراقب خودت باش، درد بدیه
با لبخند بلند شد.و خداحافظی کرد....
هنوز سوار ماشینش نشده بود،که عمو محمد و طاهره خانم را دید. لبخندی زد. با سر سلامی به طاهره خانم کرد. به سمت عمو محمد رفت. حالا که بیشتر او را شناخته بود. بیشتر از قبل حس صمیمیت داشت.به گرمی دست عمو را فشرد.
_سلام عمو خوبین
+به به ببین کی اینجاست، سلام عمو تو چطوری؟!
_خداروشکر.داشتم میرفتم مسجد.
+خوب کاری میکنی که میای، خیلی تنها هستن. مزاحمت نمیشم. برو ب نماز برسی
_نه بابا. اختیاردارید. پس بااجازتون من برم.
_برو بسلامت. یاعلی
دست عمو را به گرمی تکان داد.یاعلی گفت،بانگاهش ازطاهره خانم خداحافظی کرد.
یک هفته گذشت...
از جلسه کنکور،به خانه می آمد.در را با ریموت باز کرد.ماشین را به حیاط هدایت کرد.به خودش قول داده بود آرام همه چیز را به خانواه اش بگوید. گذاشته بود کمی بگذرد تا هم کنکورش را بدهد و هم با #ذهنی_آرامتر حرفهایش را بزند.
از داخل حیاط...
صدای داد و فریادهای یاشار را خوب میتوانست تشخیص دهد.قدم هایش را بلندتر برداشت.درب ورودی خانه را باز کرد.
یاشار _ولی بابا من اون روز هم بهتون گفتم، من مخالفم که عروسی من و یوسف یه شب باشه. من میخام باغ باشه اونم خارج از شهر. من همون روز اول گفتم بهتون..!
یوسف_سلام
باصدای سلام کردنش،....
پدرش کوروش خان، سری به معنای جواب سلام تکان داد.
برادرش یاشار، چیزی نگفت و فقط به نگاه بسنده کرد.
مادرش فخری خانم گفت:
ادامه دارد...
✨✨💚💚💚✨✨
✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار
💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚