📌#تفنگ_بادی⬇️⬇️⬇️⬇️
اواخر دبیرستان بود.
با بچه ها پایگاه رفته بودیم اردو. 🌹
آنجا بچه ها یک هدف گذاشته بودند که با تفنگ بادی بزنند. یکی از بچه ها گفت که یکی بره هدف رو جا به جا کنه:
محمود رضا رفت و هدف رو گرفته بود توی دستش؛ چند قدم جلو یا عقب رفته بود و گفت بزنید....🔫
رفیقش هم زده بود روی انگشت آقا محمود رضا 😭😭
عکس رادیو گرافی که گرفتیم دیدیم ساچمه کنار بند انگشتش قرار گرفته بود 😔😔
بنده خدا رفت زیر عمل و ساچمه خارج شد و همه چی به خوبی و شادی تموم شد.
۱۴سال بعد در معراج شهدا دیدمش؛ وقتی بالای پیکرش رفتم هنوز لباس های رزمش تنش بود و زخم های پیکرش رو ندیدم.
قبل انتقال پیکر شهید داخل تابوت زخم های رو دیدم که من رو یاد ساچمه ای انداخت که اون روز از توی انگشتش خارج کردن😔
این بار ترکشی که سینه اش رو سوراخ کرده بود و سر یا نوک اون از پشت کتف چپش بیرون زده بود اون رو به عرش و جایگاه بسیار بالایی رسونده بود😭😭💔💔