eitaa logo
°•✨| ترک گناه |✨•°
2.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
7.9هزار ویدیو
120 فایل
🌸وتوکّل علےالحیّ الذےلایموت🌸 وبرآن زنده اےکه هرگز نمےمیردتوکل کن. شرایط تبادل: https://eitaa.com/sharayete_tab خادم↙️ @shahide_Ayandeh313 #تبادل⬇️ @YAMAHDIADREKNI_12 حرفای‌ناشناسمون↙ https://daigo.ir/secret/2149512844
مشاهده در ایتا
دانلود
°•✨| ترک گناه |✨•°
📖کتاب رمان یادت باشد... #پارت_صد‌وپنجاه‌وهشتم🔗 یاد حرف راننده می افتادیم و می زدیم زیر خنده. رفتار
📖کتاب رمان یادت باشد... 🔗 فرمانده سپاه کیه ؟گفت تقی مرادی! گفتم: فرمانده اطلاعات کیه! گفت تقی مرادی! هر سوالی  می‌پرسیدم ،اسم پدرم  را می‌گفت . با خنده گفتم : دست  پدرم درد نکنه با این داماد گرفتنش. تو باید اسم پدر  زنت رو آخرین نفر  لوبدی، نه اولین نفر ! حمید هم خندید و گفت:  تا صبح قلقلک بدی من  فقط همین یه اسم رو بلدم! بعضی اوقات هم خودش از آموزش‌هایی که دیده یا نکاتی که در آن ماموریت یاد گرفته بود صحبت می‌کرد . دوره لوشان بهشان گفته بودند :اگرگاوی رو دیدین که به سمتی میره ،بدونین اونجا چیز مشکوکیه .  چون گاو ذاتا  حیوان کنجکاویه و هر طرف که حرکت میکنه اون سمت  لابد چیزخاصیه . بر عکس گاو ، گوسفند ها هستن. هر وقت گوسفند جایی دور بشه باید اونجا شک کرد. چون گوسفند ذاتاً حیوان ترسوییه و با کوچکترین صدایی که بشنوه چیزی که ببینه از اونجا دور میشه. بعد از کلی  احوال پرسی عکس‌هایی که طی مأموریت لوشان انداخته بود را نشانم داد . این اولین باری بود که می‌دیدم حمید این همه عکس در مدل های مختلف مخصوصا با بادگیر آبی انداخته است . داخل عکس ها چسب اتوکلاوی که بعد از مسابقات کاراته به انگشت پایش بسته بودم مشخص بود .  غرق تماشای عکس ها بودم که با حرف حمید دیگر نتوانستم باقی عکسها را ببینم . به من گفت : این عکس‌ها رو برای شهادتم گرفتم .   حالا که داری نگاشون می کنی ، ببین کدوم  خوبه بنر بشه؟ دلم هری ریخت . لحن صحبت هایش نه جدی بود ، نه شوخی .  همین  میانه صحبت  کردن  اذیتم می کرد . نمی دانستم جوابش را چه بدهم . از دوره نامزدی هر بار که  عکسهای گالری موبایلش را نگاه می‌کردم.......‌