eitaa logo
°•| ترک گناه |🏴•°
2.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
7.8هزار ویدیو
119 فایل
🌸وتوکّل علےالحیّ الذےلایموت🌸 وبرآن زنده اےکه هرگز نمےمیردتوکل کن. شرایط تبادل: https://eitaa.com/sharayete_tab خادم↙️ @shahide_Ayandeh313 #تبادل⬇️ @YAMAHDIADREKNI_12 حرفای‌ناشناسمون↙ https://daigo.ir/secret/2149512844
مشاهده در ایتا
دانلود
5.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : نظام خانواده را بر اساس فرهنگ دینی شکل دهیم _ _ ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
🌱دعای روز بیست ونهم ✨ ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖کتاب رمان یادت باشد... 🔗 حتما پنج شنبه ها می رفت هیئت. سر و تهش را میزدی از هیئت سر درمی آورد. من را هم که از همان دوران نامزدی پاگیر هیئت کرده بود. میگفت بهترین سنگر تربیت همین جاست. اسم هیئتشان خیمه العباس ، بود. خودش به عنوان یکی از مؤسسان این هیئت بود که آن را به تاسی از شهید «ابراهیم هادی» راه انداخته بودند. اوایل برای دهه محرم  چادر خیلی بزرگ زده بودند و مراسم را آنجا می گرفتند، ولی مراسم های هفتگی شان طبقه همکف خانه یکی از دوستانش بود. آنجا را حسینیه کرده بودند و هر هفته شبهای جمعه دعای کمیل و زیارت عاشورا برپا بود. تنها چیزی که در این میان من را اذیت می کرد، دیر آمدنش از هیئت بود. گویی داخل هیئت که می شد زمان و مکان را از یاد می برد. آن شب خسته بودم و نتوانستم همراهش بروم. گفته بود ساعت یازده ونیم برمیگردم. نیم ساعت، یک ساعت، دو ساعت گذشت! خبری نشد. واقعا نگران شده بودم. هر چه تماس میگرفتم گوشی را جواب نمیداد. ساعت دو نیمه شب شده بود. دلم مثل سیر و سرکه می جوشید. گوشی را برداشتم و به همسر یکی از رفقایش زنگ زدم. فهمیدم که هیئت جلسه داشتند و کارشان تا آن موقع طول کشیده است. چیزی نگذشت که زنگ در را زد. واقعا دلگیر بودم، ولی دوست نداشتم ناراحتش کنم. آیفون را برداشتم و گفتم: «کیه این وقت شب؟» گفت: منم خانوم، حمیدم، همسر فرزانه!» گفتم: «نمی شناسم!» هوای قزوین آن ساعت شب سرد بود. دلم نمی آمد بیشتر از این پشت در بماند. در را باز کردم. آمد داخل راهرو. در ورودی خانه را کمی باز کردم. وقتی رسید، گفتم: «اول انگشتاتو نشون بده، ببینم حمید من هستی یا نه!» طفلک مجبور بود گوش بدهد. چون می دانست اگر بیفتم روی
📖کتاب رمان یادت باشد... 🔗 دنده ی لج حالا حالا باید نازم را بِخَرَد. انگشت روی موتور یخ زده بود. گردنش را هم کج کرده بود. خودش را مظلوم داد نشان می داد. این طور موقع ها که چشم هایش گرد می شد با نمک می شد. گفتم تا حالا کجا بودی؟ ساعت دو نصفه شبه گفت هیئت بودم زیر زمین بود گوشی  آنتن نمیداد جلسه داشتیم برای هماهنگی برنامه ها. انقدر درگیر بودم که زمان از دستم  در رفت ببخشید. گفتم: «برو همون جا که بودی. کدوم مردی تا دو نصفه شب خانمش رو تنها میذاره؟ خواهش می کرد و به شوخی با من حرف می‌زد. من هم خنده ام گرفته بود. به شوخی گفتم: «پتو و بالش نمیدم،همون جا  تو حیاط بخواب.» بیشتر از این گلایه داشتم که چرا وقتی کارش طول میکشد از قبل به من اطلاع نمی دهد. خلاصه آن قدر دلجویی کرد تا راضی شدم. فردای همان روز بود که جلوی تلویزیون نشسته بودیم. حمید گفت: اگه بدونی چقدر دلم برای زیارت حرم حضرت معصومه ، تنگ شده. میای آخر هفته بریم قم؟ اون دفعه که سال تحویل آن قدر شلوغ بود نفهمیدیم چی شد. این بار با صبر و حوصله بریم زیارت کنیم. چون تازه از جنوب برگشته بودیم به حمید گفتم: «دوست دارم بیام. ولی میترسم از درسهام بمونم، ولی تو اگر دوست داری زنگ بزن با همکارات برو» گفت پیشنهاد خوبیه، چون خیلی وقته با رفقا جایی نرفتم. تلفن را برداشت و به سه نفر از رفقایش پیشنهاد داد که دو روزه بروند و برگردند. قرار گذاشت فردا صبح راه بیفتند. رفتنشان که قطعی شد. گفت: «بریم خونه مادرم قبل از سفر یه  سر به اونها بزنیم.» گفتم باشه ولی باید زود برگردیم که بتونم براتون یه چیزی درست کنیم تویراه بخورید.
رسول خدا (ص): چهار چیز در وجود دارد که از خود گناه بدتر است !! ⓵ کوچک شمردن گناه ⓶ افتخار کردن به گناه ⓷ شادمانی کردن به گناه ⓸ اصرار بر گناه 📚 مستدرک، ج ۱۱، ص ۳۴۹ 🕊
خدایا ما مهمان‌های خوبی نبودیم تو ببخش… ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدتون مبارک طاعات و عبادات تون مورد قبول درگاه الهی
🕗 ✋🏻❤ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضَى 🤲🏻 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلىٰ مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرىٰ الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلىٰ اَحَدِِ مِنْ اَوْلِیائِکَ خدایا درود فرست بر علی بن موسی الرضا، امام پسندیده و با تقوای بی عیب و حجتت بر هر که روی زمین و هر که زیر زمین است، آن راستگوی شهید، درودی بسیار و کامل و پاک و به هم پیوسته و پیاپی و در پی هم مانند برترین درودی که بر یکی از اولیایت فرستادی. ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
✋🏻❤ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ بار پروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی اش و فرزندان عزیزش (و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی)، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد. 🌺🍃 رسول خدا (ص) به من گفت: ای فاطمه هر کس بر تو صلوات فرستد، خداوند او را آمرزیده و در بهشت، هر کجا باشم، به من ملحق خواهد کرد. 📚 بحار الانوار، ج۴۳، ص۵۵ ⋆C᭄‌زندگے بــا خدا زیــباستC᭄‌⋆ ☜ تَࢪڪِ‌گُناہ 🌻⃟•°➩‹@TARKGONAH1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا