eitaa logo
°•| ترک گناه |🏴•°
2.5هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
7.7هزار ویدیو
118 فایل
🌸وتوکّل علےالحیّ الذےلایموت🌸 وبرآن زنده اےکه هرگز نمےمیردتوکل کن. شرایط تبادل: https://eitaa.com/sharayete_tab خادم↙️ @shahide_Ayandeh313 #تبادل⬇️ @YAMAHDIADREKNI_12 حرفای‌ناشناسمون↙ https://daigo.ir/secret/2149512844
مشاهده در ایتا
دانلود
#حسیـن_جان❤️ ⚜منتٺ هسٺ همیشہ بہ سر نوڪرها ✨هسٺ سوے حـرمِ تو نظرِ نوڪرها ⚜آرزوے دلِ ما این شده، بین حرمٺ ✨سالے یڪبار بیفتد گذرِ نوڪرها #اللـ‌هم_الرزقنا🌸 #توفیق_زیارٺ_الحسین_ع❤️ شب جمعه هوایت نکنم می میرم 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌صَلی اللّهُ عَلیک یا اَباعَبداللّه شب جمعه ست ؛ یاد کنید از هرکسی که یه یا حسین گفت و رفت؛ شهدا ، صلحا ، علما ، ذاکرین و نوکران اهل بیت پدربزرگها و مادربزرگها ؛ پدر و مادر خواهر یا برادر از دست رفته ؛ اقوام و خویشان ، رفیقامون که جاشون خالیه ... شعر نوشت: شڪر خـدا بـراے شمـا گریـہ مےڪنیم هر شب براے ڪرب و بلا گریہ مے ڪنیم شڪرانہ محبـٺ تو اشـڪ دائــم اسٺ با هر بهـانہ اے، همہ جـا گریہ مےڪنیم 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
هدایت شده از °•| ترک گناه |🏴•°
1_16398582.mp3
11.5M
دعای کمیل با صدای حاج مهدی🌸 سماواتی 🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 @tarkgonah1 🌸🍃🌸🍃🌸
ختم جمعی قرآن کریم به نیابت از جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج الله ✨جزء:سه ✨صفحه: ۵۵ ✨سوره:آل عمران 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
✨💫⭐️🌙⭐️✨💫 🍃❤️ #مهدے_جان ناز از تو و نیاز و تمنا بہ روے چشم منٺ ڪشی ز یوسف زهرا بہ روے چشم گفتی گنہ نڪن بخدا سعی میڪنم قدرے نما تو مدارا بہ روے چشم قدرے تو دور ڪن ز دلم حُب نفس را مردن بعشق حضرٺ زهرا بہ روے چشم شبتــون امــام زمــانــے،الــتـماس دعا🙏 #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
توجه❗️ ــــــــــــــــــــــــــــــ توجه❗️ سلام همراهان گرامی به یک ادمین جهت تبادل نیازمندیم ادمین فعال لطفا🙏 که بتونه تبادل کنه @haghighi222
✍...صبح لبخند شماست وآفتاب ازڪرانہ لبانتان هرروزطلوع مےڪند بخندڪہ مشرق نگاهتان دل مغربے ام راآب مے ڪند سلام، 🌿صبحتون بخیر، دلتون شاد، روزتون پر نشاط🌿 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
💝 #سلام_امام_مهربانم💝 🍃🌸عاقبت روزی تو از ره می رسی 🌸🍃رو به پایان می رسد روزی غروب بی کسی 🍃🌸یابن الزهرا جان به قربان دو چشم ابرویت 🌸🍃کی به پایان می رسد این واژه دلواپسی 🌹تعجیل درفرج قطب عالم امکان ، حضرت ولیعصر (عج) صلوات🌹 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
☘ شخصی خدمت امیر المومنین علیه السلام رسید و عرض کرد آمده ام تا چهار سؤال از شما بپرسم. 🌷 فَقَالَ علیه السلام سَلْ وَ إِنْ کَانَ أَرْبَعِینَ حضرت فرمودند بپرس حتی اگر چهل سؤال باشد ☘ فَقَالَ : أَخْبِرْنِی عرض کرد به من خبر بده 1⃣ مَا الصَّعْبُ وَ مَا الْأَصْعَبُ؟ سخت چیست؟ و سختر چیست؟. 2⃣ وَ مَا الْقَرِیبُ وَ مَا الْأَقْرَبُ؟ نزدیک چیست؟ و نزدیکتر چیست؟ 3⃣ وَ مَا الْعَجَبُ وَ مَا الْأَعْجَبُ؟ عجیب چیست؟ و عجیب تر چیست؟ 4⃣ وَ مَا الْوَاجِبُ وَ مَا الْأَوْجَبُ؟ واجب چیست؟ و واجب تر چیست؟ 🌷 فَقَالَ علیه السلام : حضرت فرمودند: 1⃣ الصَّعْبُ الْمَعْصِیَةُ وَ الْأَصْعَبُ فَوْتُ ثَوَابِهَا سخت گناه کردن و سخت تر از دست دادن ثواب است. 2⃣ وَ الْقَرِیبُ کُلُّ مَا هُوَ آتٍ وَ الْأَقْرَبُ هُوَ الْمَوْتُ نزدیک هر چیزی است که می آید (نزدیک ترین اتفاقی که خواهد افتاد) و نزدیکتر مرگ است. 3⃣ وَ الْعَجَبُ هُوَ الدُّنْیَا وَ غَفْلَتُنَا فِیهَا أَعْجَبُ عجیب دنیا و عجیب تر غافل شدن (از خدا) در دنیا. 4⃣ وَ الْوَاجِبُ هُوَ التَّوْبَةُ وَ تَرْکُ الذُّنُوبِ هُوَ الْأَوْجَبُ. واجب توبه و واجب تر ترک گناه است. بحار ج 75 ص 31 ح 98 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
عهد بَستَم نفَسَم باشے و من باشم و تُو... 💚 اے ڪہ بے‌ تو نفَسَم تَنگ و... دلَم تَنگ‌تَر اَست... 💔 🌹 اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليّٖكَ الْفَرَج 🌹 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
°•| ترک گناه |🏴•°
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_41 شیدا تصمیم نداشت دست از تلاش برداره، اون فقط یک بار عاشق شده بود، ه
فاطمه حرامی انجام ندادم، همش حلال بود، حالای که خودت تعریفش کردی. همون حلالش هم دیگه تموم شده بود. خودت شر شیدا رو از زندگیم کم کن... خودت اطمینان فاطمه رو بهم برگردون... *** به خونه خودشون که رسید برقها خاموش بود، آروم لباساشو در آورد و آهسته توی اتاقشون رو نگاهی انداخت، فاطمه خوابیده بود، رفت بالای سرش، به چهره سفید و ساده فاطمه نگاهی انداخت، به موهای قهوه ایش، به نفسهای آرومش... سری پایین انداخت و آهی کشید، لحظه ای با خودش فکر کرد کاش فاطمه اینقدر دوست داشتنی نبود، کاش فاطمه هم عین سها یا عین مژگان زن داداشش بود، بی تفاوت و آزاد، بی قید. شاید اون موقع سهیل هم عین سهند برادرش آزاد بود که هر جوری رفتار کنه، درسته سهیل خیلی بیشتر از سهند زیاده روی کرده بود، اما فرق این دو تا همین بود، سهند خیلی ترسو تر از خودش بود، مطمئن بود که اگر اون هم دل و جرات سهیل رو داشت، ازش کم نمی آورد. اما صورت رنگ پریده فاطمه بهش میگفت، مژگان کجا و فاطمه کجا؟ مژگانی که برای تلافی کارهای شوهرش اون هم روابطش رو با مردهای دیگه آزاد تر کرده بود کجا و فاطمه صبور و پاک اون کجا،جلف بازی های مژگان کجا و متانت فاطمه کجا؟ بدخلقی مژگان با سهند و خوش خلقی هاش با مردهای دیگه کجا و لبخند دائمی فاطمه تنها و تنها برای سهیل کجا؟ دلش میخواست با دستهاش موهای حالت دار فاطمه رو نوازش کنه، یا حتی برای لحظه ای که شده محکم بغلش کنه، اما میترسید... میترسید که پس زده بشه و اون وقت .... با اینکه دلش نمی خواست، ازاتاق خواب بیرون اومد و رفت توی اتاق کارش خوابید، میترسید کنار فاطمه بخوابه، میدونست نمی تونه فاطمه دوست داشتنی خودش رو ببینه اما در آغوشش نگیره ... تمام مدت توی این فکر بود که چطور به فاطمه ثابت کنه که هنوز هم بی نهایت دوستش داره، که زیر قولاش نزده، که حتی تصمیم گرفته بوده که تمام عادات بدش رو رها کنه ... فقط امیدوار بود که دیگه شیدا دور و بر زندگیش نچرخه و الا... وقت نماز صبح که رسید فاطمه خسته و کوفته از جاش بلند شد، احساس کرد تمام بدنش گرفته و درد میکنه، که این دردها از فشار عصبی ای بود که دیشب بهش وارد شده بود و نتونسته بود هیچ جوری خودش رو تخلیه کنه، اگر می تونست همون دیشب بره تو اتاق و زار زار گریه کنه، یا اگه می تونست انقدر داد بزنه که تمام عقده هاش خالی بشه، مطمئنا الان این تن درد وحشتناک رو نداشت، نفس خسته ای کشید و آروم و به سختی از جاش بلند شد. ترجیح داد نمازش رو جایی بخونه که صداش به بچه ها نرسه، برای همین سجاده و چادرش رو برداشت و رفت روی بالکن بزرگشون پهن کرد، و مشغول عبادت شد، فقط نسیم خنک تابستون و شب سیاه و چادر سفید وقتی با یک عالمه ستاره توی آسمون همراه میشدند میتونستند تن و روح خسته فاطمه رو تسلی بدند. و چه لذتی داره وقتی آدم در اوج مشکلات دستش رو به دست کسی بده که میدونه هر چیزی که در عالم هست تحت اختیار اونه. ادامه دارد... هرروز ساعت باشید 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
#حدیث_روز امام صادق علیه السلام: خوشخویی گناه را ذوب می کند،همچنان که آفتاب یخ را 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
💌 نا امیدی بعد از گناه 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
هدایت شده از °•| ترک گناه |🏴•°
توجه❗️ ــــــــــــــــــــــــــــــ توجه❗️ سلام همراهان گرامی به یک ادمین جهت تبادل نیازمندیم ادمین فعال لطفا🙏 که بتونه تبادل کنه @haghighi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَینَ مُعِزُّ الاَولِیاء ومُذِلُّ الاَعداء 🌻کجاست آن بزرگواری 🌻 که دوستان خدا را عزیز و دشمنان خدا را ذلیل خواهد کرد۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ اللهم عجل لولیک الفرج 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
1_15510112.mp3
5.27M
💠 مناجات با #امام_زمان عج 🌺 غروب #جمعه است دوباره 🎤🎤 ‌ جواد مقدم 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
🍃🌹 ‌💚تـــــنها ترین امام زمین مقتدای شهر 💚تنها، چه میکنے❓ تو کجایے❓ کجای شهر❓ 💜وقتی کسے برای تو تب هم نمی کند 💜دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر😔 💙تو گریه میکنے و صـــــدایت نمی رسد 💙گم می شود صدای تو در خنده های شهر 😭 💔تهمت ريا و غیبت و رزق حرام و قتل❗️ 💔ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر❗️😔 💚دلخوش نکن به “ندبه”ی جمعه، خودت بیا 💚با این همه گناه نگیرد دعای شهر😓 💛اینجا کسے برای تو کاری نمی کند ❗️ 💛فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر😔 💙گاه از نبودنت مثلا گریه می کنیم 💙شرمنده ام از این همه کذب و ادای شهر❗️ ❤️هر روز دیده می شوی اما کسی تو را ❤️نشناخت ای غـــــریبه ترین آشِنای شهر😔 اللهم عجل لولیک الفرج یعنی گناه🔥نکنیم⛔️ 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
❣ 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 💠 صلوات خاصه حضرت علیه السلام 🌹اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي 🌸الاِمامِ اتَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ عَليٰ مَنْ فَوقَ الاَرض 🌹و مَن تَحتَ الثَّريٰ الصِّديقِ الشَّهيد 🌸صَلاةً كَثيرةً تامَّةً زاكيةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفا 🌹كَأَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَليٰ أَحَدٍ مِن اَوْليائِك 🌹خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است 🌸و هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام، با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم، چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃 🇮🇷 کانال ترک گناه1 @tarkgonah1
قرار عاشقی #باخدا❤️ صفحه #344قران کریم ❤️ 🌸🍃🌸🍃🌸 @tarkgonah1 🌸🍃🌸🍃🌸
تا "خدا" هست هیچ لحظه ای آنقدر سخت نمی شود که نشود تحملش کرد .. ! شدنی ها را انجام بده ... و تمام نشدنی ها را به "خدا " بسپار ... 🌸🍃🌸🍃🌸 @tarkgonah1 🌸🍃🌸🍃🌸
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 🍃🌸مهر شما همان کیمیایی است که روزگار مرا قیمتی می‌کند... 🌸🍃من به اعتبار محبت شما نفس می‌کشم... ❤️سلام قرار دل بی قرار ما❤️ صبحتون امام زمانی ،روز شنبه تون به خیر و شادی 🌸🍃🌸🍃🌸 @tarkgonah1 🌸🍃🌸🍃🌸
°•| ترک گناه |🏴•°
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_42 فاطمه حرامی انجام ندادم، همش حلال بود، حالای که خودت تعریفش کردی. ه
بعد از اینکه نمازش تموم شد انگار سبک شده بود و بی اختیار اشک میریخت، اینجا دیگه صداش به هیچ کس نمیرسد، سهیل که خونه نبود و اتاق علی و ریحانه هم دور بود، برای همین آزادانه شروع کرد به گریه کردن: الهی و ربی، الهی و ربی، الهی و ربی من لی غیرک )معبود و مربی من، به جز شما من چه کسی رو دارم.( خدا خدا میکرد و زار زار گریه میکرد، احساس میکرد هزاران کیلو بار روی دلشه که با ریختن این اشکها داره کم کم سبک و سبک تر میشه، نمیدونست واقعا چرا اینقدر دلش گرفته، از اینکه بعد از دو سال از گذشتن اون همه اضطراب، باز هم برای بار هزارم بهش ثابت شد که همسرش بهش خیانت میکنه، یا نه، از اینکه شاید اگر موقع ازدواج بیشتر دقت میکرد زندگی بیشتر بر وفق مرادش میگشت.... یا از اینکه اگر یک روزی علی و ریحانه بزرگ شدند چی میخواد در مورد پدرشون بهشون بگه؟ بگه که پدرتون مردیه که.... یا اینکه کسی رو که دوباره داشت بهش ثابت میشد دوستش داره برای بار چندم از دست داد ... بلند بلند گریه میکرد و حرف میزد: -خدایا باشه، باشه بازم نمیگم چرا.... خدایا میگم چطوری؟ چطوری زندگی کنم، خدایا درد دادی، درمانشم بده، .... خدایا چیکار کنم با این ودیعه هایی که به من سپردی؟ چطوری بزرگشون کنم؟... خدایا با این دل خرابم چیکار کنم... خدایا تو رب منی، تو خدای منی، تو الله منی... من جز آغوش تو به کجا پناه ببرم؟.... سهیل که توی اتاق کارش بود و فاطمه از وجودش بی خبر بود، با صدای فاطمه از خواب بیدار شده بودو از توی پنجره به بالکن نگاه میکرد،به راز و نیاز فاطمه گوش میداد و با خودش فکر کرد فرشته ای رو میبینه که بال و پرش شکسته، خودش بال و پرش رو شکسته بود، از اتاق خارج شد و از پله ها پایین رفت، در بالکن رو که نیمه باز بود آروم باز کرد و پشت فاطمه روی زمین نشسته و به دیوار تکیه داد... فاطمه که متوجه حضور سهیل نشده بود همچنان زار میزد و راز و نیاز میکرد. تا اینکه کم کم خورشید شروع کرد به طلوع کردن. سهیل که تا اون لحظه ساکت بود، آروم گفت: خورشید داره طلوع میکنه، میگن هر کی موقع طلوع خورشید بیدار باشه و طلوع رو از اول تا آخرش ببینه، هر آرزویی کنه بر آورده میشه... فاطمه که از حضور سهیل بی اطلاع بود ترسید، فوری برگشت،قلب سهیل با دیدن چشمهای ورم کرده و متعجب فاطمه که به سختی باز میشد، لحظه ای از حرکت ایستاد،با مهربونی و در عین حال جدیت مستقیم زل زد توی چشمهاش، میخواست فاطمه صداقت رو از چشمهاش بخونه، میخواست بفهمه که داره بهش راست میگه و گفت: اگه بهت بگم توی تمام این دوسالی که بهت قول دادم، حتی یک بارم کار حرامی انجام ندادم باور میکنی؟ فاطمه برگشت به سمت خورشید و چیزی نگفت، سهیل ادامه داد: برای دیشب خیلی حرف دارم که باید بهت بگم و تو هم باید بهم گوش بدی.... اما الان فقط اینو می تونم بگم که باور کن من به خاطر تو دو سال تمام حتی یک بار هم زیر قولمون نزدم، مخصوصا زیر قولی که براش دست روی قرآن گذاشتم. ادامه دارد... هرروز ساعت باشید 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹