☀️ به نام خدا
صبح یکشنبه تون به خیر
و ان شاءالله لحظه های زندگی تون شاد و دلپذیر
🌺(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم)🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ سلام و ادب
صبح یکشنبه زیبایتان به خیر
🌺اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ🌺
✅ ذکر روز یکشنبه :
( یا ذوالجلال و الاکرام/ ای صاحب جلالت و کرامت )
100 مرتبه.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹
آیات صفحه🌹(237)🌹را تلاوت کرده و
به پیامبران، اماممان، خانم فاطمه الزهرا(س)و خانم معصومه(س)هدیه می نماییم:
☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
صفحهی ۲۳۷
جزء #۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
237-menshavi-tad.mp3
1.22M
تلاوت تدویر استاد منشاوی ص۲۳۷
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
237-menshavi-tah.mp3
10.27M
تلاوت تحقیق استاد منشاوی ص۲۳۷
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_یوسف
سرانجام برادران يوسف رضايت پدرشان را جلب كردند، و هنگامى كه او را با خود بردند و همگى بر آن شدند تا او را در قعر چاه بگذارند، گذشت بر يوسف آنچه گذشت. و ما به او وحى كرديم كه حتما آنان را از اين كارشان كه زمينه عزّت و شكوه توست باخبر خواهى كرد، ولى آنان اين حقيقت را درك نمىكردند. (15)
و عصرگاهان، گريهكنان نزد پدرشان بازآمدند. (16)
گفتند: اى پدر، ما رفتيم مسابقه دهيم، و يوسف را پيش اثاثيه خود گذاشتيم و گرگ او را خورد، ولى تو ما را در آنچه مىگوييم تصديق نخواهى كرد هر چند در سخن خود راستگو باشيم. (17)
و بر پيراهنش خونى دروغين كه آشكارا نشانگر دروغ بودن آن بود آوردند. يعقوب گفت:
نه، اينگونه نيست، بلكه نفس شما كارى را براى شما آراسته و شما را به آن وسوسه كرده است. پس من شكيبايى مىكنم كه در دشوارىها شكيبايى زيباست، و تنها خداست كه بر آنچه وصف مىكنيد از او يارى خواسته مىشود. (18)
يوسف در چاه بود كه كاروانى در رسيد. آنان آبآور خود را فرستادند. او دلو خود را در چاه انداخت. وقتى دلو را بيرون آورد و يوسف را بر طناب دلو آويخته ديد گفت: مژده باد! اين يك پسربچه است، و او را به عنوان كالايى براى فروش پنهان ساختند، و خدا از آنچه مىكردند آگاه بود. (19)
كاروانيان او را به بهايى ناچيز- به چند درهم- فروختند، و چون نگران كشف ماجرا بودند به او رغبتى نشان نمىدادند. (20)
آن مردى كه او را خريد و از اهالى مصر بود، چون در سيماى يوسف نشانه عظمت ديد، به همسرش گفت: تو خود امور او را بر عهده بگير و منزلتش را نيكو بدار، اميد است براى ما در كارهاى مهم سودمند باشد يا او را به فرزندى اختيار كنيم. بدينسان يوسف را در آن سرزمين جاى داديم و به او قدرت و مكنت بخشيديم تا كارهايى را كه مورد نظر ما بود به انجام رسانيم و به او تعبير رؤياها و تحليل رخدادها را بياموزيم، و خدا بر كار خود چيره است، ولى بيشتر مردم اين حقيقت را نمىدانند. (21)
و چون يوسف به توانايىهاى خويش دست يافت، به او رأيى درست و دانشى ناآميخته با جهل عطا كرديم، و نيكوكاران را اينگونه سزا مىدهيم. (22)
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۳۷🌷
از قعر چاه تا خانه ی وزیر:
حسادتِ برادران یوسف، عقل و احساس آنان را از کار انداخت و ایشان را به جنایت هولناکی وادار کرد. آنان پدر را قانع کردند که برادر کوچک تر را برای بازی و تفریح همراهشان به دشت و صحرا بفرستد. برخی از مفسّرانِ قرآن گفته اند که برادران یوسف، او را بسیار اذیّت کردند و کتک زدند و پیراهنش را از تن به در آوردند و پس از آزار فراوان، او را در قعر چاه افکندند . آنان او را در چاه افکندند تا از یادها فراموش شود؛ غافل از اینکه چاه، مقدّمه ی سربلندی و شهرت جهانی او می شود. برادران، پیراهن یوسف را با خون گوسفندی آغشتند و با گریه ای ساختگی، نزد پدر رفتند و خبر کشته شدن یوسف با حمله ی گرگی خون خوار را به پدر دادند! امّا چون قانون خدا این است که تلاش دروغگو بی نتیجه بماند ، فراموش کردند که پیراهن خونین یوسف را پاره کنند، و یعقوب از همینجا فهمید که پسرانش دروغ می گویند. البتّه یعقوب دریادل، به جای فریاد و زاری نزد مردم، سوز و گدازش را به درگاه خدا برد و به زیبایی صبر کرد. پیامبر گرامی اسلام در این باره فرموده است: «صبر زیبا، صبری است که انسان در هنگام مشکلات، به مردم شکایت نکند [و برای خدا تحمّل و استقامت نماید].» از سوی دیگر، یوسفِ خردسال که در تاریکی چاه به سر می برد، مورد لطف خدا قرار گرفت و از عالم غیب به او وحی رسید که زمانی فرا می رسد که برادرانت با شرمساری در برابر تو می ایستند و تو آنان را از این کار زشتشان آگاه خواهی کرد. به هر حال، یوسف را مسافران کاروانی تجاری نجات دادند و برای فروش در بازار برده فروشان، به مصر بردند؛ امّا خریدار او، فردی معمول نبود؛ بلکه وزیر پادشاه مصر بود که به خواست خدا، عشق و علاقه ی به آن کودک زیبارو، تمام وجودش را فرا گرفت، و پس از خریدن او، نه تنها مانند بردگان با او رفتار نکرد، بلکه به همسرش سفارش کرد که او را مانند فرزند خود گرامی بدارد.
بدین ترتیب، یوسفی که قرار بود برای همیشه از خاطره ها پاک شود، در مدّت کوتاهی از خانه ی وزیر پادشاه مصر سر در آورد و در مسیر شهرت و سربلندی گام نهاد، و خدای بزرگ به همگان فهماند که هرچند مردم خیال می کنند که کارهای دنیا بر اساس خواست آنان پیش می رود، این خواست خداست که در نهایت بر خواست همگان غلبه و چیرگی دارد:
«وَاللهُ غالِبٌ عَلیّْ اَمرِه و لّْکِنَّ اَکثرَ النّاسِ لایَعلَمون».
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
👇👇👇👇
زندگى مثل يک كامواست
از دستت كه در برود، مى شود
كلاف سر در گم،گره مى خورد، میپيچد به هم، گره گره مى شود،بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله وا كنى
زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود
يک جايى ديگر كارى نمى شود كرد، بايد سر و ته كلاف را بريد
يک گره ى ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محوكرد، جورى كه معلوم نشود
يادمان باشد 👇👇
گره هاى توى كلاف
همان دلخورى هاى كوچک و بزرگند
همان كينه هاى چند ساله
بايد يک جايى تمامش كرد
سر و تهش را بريد.
زندگى به بندى بند است به نام حرمت ک اگر پاره شود تمام است.
👇👇👇
ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زبالهاش دنبال چیزی میگردد. گفت، خدا رو شکر فقیر نیستم.
مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانهای با رفتار جنونآمیز در خیابان دید و گفت، خدا رو شکر دیوانه نیستم.
آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل میکرد گفت، خدا رو شکر بیمار نیستم.
مریضی در بیمارستان دید که جنازهای را به سرد خانه میبرند. گفت، خدا رو شکر زندهام.
فقط یک مرده نمیتواند از خدا تشکر کند.
چرا امروز از خدا تشکر نمیکنیم که یک روز دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟
به دیگران هم این را میگویید تا بدانند خدا آنها را هم دوست دارد؟
🍃🌺🍃
سلام عزيزان از امروز تا اول ماه مبارك رمضان
میتونيد يك چله برداريد.
هر چه برداشتيد به نيت فرج امام زمان(عج) انجام دهيد.
پیشنهاد👇🏻
صبح دعای عهد
ظهر آل یاسین
شب دعای عظم البلا
را نیت کنید و بنا بگذارید به تعجیل در ظهور حضرت مهدی عجل الله
التماس دعا
💠سعی کنید این روزها ارتباطتتون رو با دعا و قرآن بیشتر از قبل کنید
💠ما در کانال تلاوت روزانه در خدمت شما هستیم
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛