237-menshavi-tah.mp3
10.27M
تلاوت تحقیق استاد منشاوی ص۲۳۷
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_یوسف
سرانجام برادران يوسف رضايت پدرشان را جلب كردند، و هنگامى كه او را با خود بردند و همگى بر آن شدند تا او را در قعر چاه بگذارند، گذشت بر يوسف آنچه گذشت. و ما به او وحى كرديم كه حتما آنان را از اين كارشان كه زمينه عزّت و شكوه توست باخبر خواهى كرد، ولى آنان اين حقيقت را درك نمىكردند. (15)
و عصرگاهان، گريهكنان نزد پدرشان بازآمدند. (16)
گفتند: اى پدر، ما رفتيم مسابقه دهيم، و يوسف را پيش اثاثيه خود گذاشتيم و گرگ او را خورد، ولى تو ما را در آنچه مىگوييم تصديق نخواهى كرد هر چند در سخن خود راستگو باشيم. (17)
و بر پيراهنش خونى دروغين كه آشكارا نشانگر دروغ بودن آن بود آوردند. يعقوب گفت:
نه، اينگونه نيست، بلكه نفس شما كارى را براى شما آراسته و شما را به آن وسوسه كرده است. پس من شكيبايى مىكنم كه در دشوارىها شكيبايى زيباست، و تنها خداست كه بر آنچه وصف مىكنيد از او يارى خواسته مىشود. (18)
يوسف در چاه بود كه كاروانى در رسيد. آنان آبآور خود را فرستادند. او دلو خود را در چاه انداخت. وقتى دلو را بيرون آورد و يوسف را بر طناب دلو آويخته ديد گفت: مژده باد! اين يك پسربچه است، و او را به عنوان كالايى براى فروش پنهان ساختند، و خدا از آنچه مىكردند آگاه بود. (19)
كاروانيان او را به بهايى ناچيز- به چند درهم- فروختند، و چون نگران كشف ماجرا بودند به او رغبتى نشان نمىدادند. (20)
آن مردى كه او را خريد و از اهالى مصر بود، چون در سيماى يوسف نشانه عظمت ديد، به همسرش گفت: تو خود امور او را بر عهده بگير و منزلتش را نيكو بدار، اميد است براى ما در كارهاى مهم سودمند باشد يا او را به فرزندى اختيار كنيم. بدينسان يوسف را در آن سرزمين جاى داديم و به او قدرت و مكنت بخشيديم تا كارهايى را كه مورد نظر ما بود به انجام رسانيم و به او تعبير رؤياها و تحليل رخدادها را بياموزيم، و خدا بر كار خود چيره است، ولى بيشتر مردم اين حقيقت را نمىدانند. (21)
و چون يوسف به توانايىهاى خويش دست يافت، به او رأيى درست و دانشى ناآميخته با جهل عطا كرديم، و نيكوكاران را اينگونه سزا مىدهيم. (22)
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۳۷🌷
از قعر چاه تا خانه ی وزیر:
حسادتِ برادران یوسف، عقل و احساس آنان را از کار انداخت و ایشان را به جنایت هولناکی وادار کرد. آنان پدر را قانع کردند که برادر کوچک تر را برای بازی و تفریح همراهشان به دشت و صحرا بفرستد. برخی از مفسّرانِ قرآن گفته اند که برادران یوسف، او را بسیار اذیّت کردند و کتک زدند و پیراهنش را از تن به در آوردند و پس از آزار فراوان، او را در قعر چاه افکندند . آنان او را در چاه افکندند تا از یادها فراموش شود؛ غافل از اینکه چاه، مقدّمه ی سربلندی و شهرت جهانی او می شود. برادران، پیراهن یوسف را با خون گوسفندی آغشتند و با گریه ای ساختگی، نزد پدر رفتند و خبر کشته شدن یوسف با حمله ی گرگی خون خوار را به پدر دادند! امّا چون قانون خدا این است که تلاش دروغگو بی نتیجه بماند ، فراموش کردند که پیراهن خونین یوسف را پاره کنند، و یعقوب از همینجا فهمید که پسرانش دروغ می گویند. البتّه یعقوب دریادل، به جای فریاد و زاری نزد مردم، سوز و گدازش را به درگاه خدا برد و به زیبایی صبر کرد. پیامبر گرامی اسلام در این باره فرموده است: «صبر زیبا، صبری است که انسان در هنگام مشکلات، به مردم شکایت نکند [و برای خدا تحمّل و استقامت نماید].» از سوی دیگر، یوسفِ خردسال که در تاریکی چاه به سر می برد، مورد لطف خدا قرار گرفت و از عالم غیب به او وحی رسید که زمانی فرا می رسد که برادرانت با شرمساری در برابر تو می ایستند و تو آنان را از این کار زشتشان آگاه خواهی کرد. به هر حال، یوسف را مسافران کاروانی تجاری نجات دادند و برای فروش در بازار برده فروشان، به مصر بردند؛ امّا خریدار او، فردی معمول نبود؛ بلکه وزیر پادشاه مصر بود که به خواست خدا، عشق و علاقه ی به آن کودک زیبارو، تمام وجودش را فرا گرفت، و پس از خریدن او، نه تنها مانند بردگان با او رفتار نکرد، بلکه به همسرش سفارش کرد که او را مانند فرزند خود گرامی بدارد.
بدین ترتیب، یوسفی که قرار بود برای همیشه از خاطره ها پاک شود، در مدّت کوتاهی از خانه ی وزیر پادشاه مصر سر در آورد و در مسیر شهرت و سربلندی گام نهاد، و خدای بزرگ به همگان فهماند که هرچند مردم خیال می کنند که کارهای دنیا بر اساس خواست آنان پیش می رود، این خواست خداست که در نهایت بر خواست همگان غلبه و چیرگی دارد:
«وَاللهُ غالِبٌ عَلیّْ اَمرِه و لّْکِنَّ اَکثرَ النّاسِ لایَعلَمون».
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
👇👇👇👇
زندگى مثل يک كامواست
از دستت كه در برود، مى شود
كلاف سر در گم،گره مى خورد، میپيچد به هم، گره گره مى شود،بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله وا كنى
زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود
يک جايى ديگر كارى نمى شود كرد، بايد سر و ته كلاف را بريد
يک گره ى ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محوكرد، جورى كه معلوم نشود
يادمان باشد 👇👇
گره هاى توى كلاف
همان دلخورى هاى كوچک و بزرگند
همان كينه هاى چند ساله
بايد يک جايى تمامش كرد
سر و تهش را بريد.
زندگى به بندى بند است به نام حرمت ک اگر پاره شود تمام است.
👇👇👇
ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زبالهاش دنبال چیزی میگردد. گفت، خدا رو شکر فقیر نیستم.
مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانهای با رفتار جنونآمیز در خیابان دید و گفت، خدا رو شکر دیوانه نیستم.
آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل میکرد گفت، خدا رو شکر بیمار نیستم.
مریضی در بیمارستان دید که جنازهای را به سرد خانه میبرند. گفت، خدا رو شکر زندهام.
فقط یک مرده نمیتواند از خدا تشکر کند.
چرا امروز از خدا تشکر نمیکنیم که یک روز دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟
به دیگران هم این را میگویید تا بدانند خدا آنها را هم دوست دارد؟
🍃🌺🍃
سلام عزيزان از امروز تا اول ماه مبارك رمضان
میتونيد يك چله برداريد.
هر چه برداشتيد به نيت فرج امام زمان(عج) انجام دهيد.
پیشنهاد👇🏻
صبح دعای عهد
ظهر آل یاسین
شب دعای عظم البلا
را نیت کنید و بنا بگذارید به تعجیل در ظهور حضرت مهدی عجل الله
التماس دعا
💠سعی کنید این روزها ارتباطتتون رو با دعا و قرآن بیشتر از قبل کنید
💠ما در کانال تلاوت روزانه در خدمت شما هستیم
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
💠 به نام او که به سویش باز میگردیم
سلام بر شما همدل و همراه
قلبتان نورانی، ضمیرتان آرام، عاقبتتان به خیر
و لحظه هاتون سرشار از سلامت و نشاط
باد
🌺اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ سلام و ادب
🌺اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ🌺
✅ ذکر روز دوشنبه :
( ذکر روز:یا قاضی الحاجات /ای برآورنده حاجت ها )
100 مرتبه.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹
آیات صفحه🌹(238)🌹را تلاوت کرده و به پیامبر(ص)اماممان(ع)وخانم فاطمه الزهرا (س)و خانم فاطمه معصومه(س) هدیه می نماییم:
☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_یوسف
و آن زنى كه يوسف در خانه او بود از يوسف خواست كه خود را در اختيار او نهد، و درها را محكم بست و به يوسف گفت: بيا كه براى تو آماده شدهام. يوسف گفت: پناه بر خدا! او پروردگار من است كه جايگاه مرا نيكو قرار داده است. كارى كه مرا بدان فرامىخوانى ستمكارى است و ستمكاران رستگار نمىشوند. (23)
آن زن آهنگ يوسف كرد تا از او كام بگيرد، و يوسف نيز اگر برهان پروردگارش را نديده بود، آهنگ آن زن مىكرد. بدينسان برهان خود را به او نمايانديم تا گناه و زشتكارى را از او باز گردانيم، زيرا او از بندگان ما بود كه براى ما خالص گشته بود. (24)
[يوسف كه دريافت آن زن آهنگ كامجويى دارد، گريخت و او نيز در پى يوسف شتافت] و هر دو به سوى در از يكديگر سبقت گرفتند. يوسف پيش دويد تا در را بگشايد و بگريزد، ولى آن زن به پيراهن يوسف چنگ انداخت و او را چنان به سوى خود كشيد كه پيراهنش را از پشت دريد. در اين هنگام شوهر آن زن را در آستانه دريافتند. زن به شوهر خود گفت: كيفر كسى كه بخواهد به همسر تو بدى كند چيست، جز اينكه به زندان افكنده شود يا عذابى دردناك به او بچشانند؟ (25)
يوسف بىهيچ دلهرهاى گفت: من گناهى مرتكب نشدهام، او از من خواست كه خود را در اختيار او بگذارم. و شاهدى از كسان آن زن گواهى داد كه اگر پيراهن يوسف از جلو چاك خورده، زن راست مىگويد و او از دروغگويان است. (26)
و اگر پيراهن او از پشت دريده شده، زن دروغ مىگويد و او از راستگويان است. (27)
پس چون عزيز مصر به پيراهن يوسف نگريست و ديد از پشت چاك خورده، به همسرش گفت: اين از نيرنگ شما زنان است، به راستى نيرنگ شما بزرگ است. (28)
اى يوسف، از اين ماجرا درگذر و آن را به كسى مگوى، و اى زن، تو هم از گناه خودت پوزش بخواه كه قطعا از خطاكاران بودهاى. (29)
و زنانى در آن شهر (از همسران كارگزاران و سران)، در محافل خود به ملامت مىگفتند: همسر عزيز مصر به اصرار از جوان زر خريدش مىخواهد كه خود را در اختيار او نهد. عشق وى در دلش جاى گرفته و سخت شيفته او شده است. به راستى ما او را در گمراهى آشكارى مىبينيم. (30)
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
238-menshavi-tah.mp3
9.55M
تلاوت تحقیق استاد منشاوی ص۲۳۸
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
238-menshavi-tad.mp3
1.14M
تلاوت تدویر استاد منشاوی ص۲۳۸
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
صفحهی ۲۳۸
جزء #۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۳۸🌷
یوسف و زلیخا:
داستان حضرت یوسف، داستانی سرشار از عبرت و پند است که تشنگان حقیقت را سیراب می کند. خداوند در آیه ی 7 همین سوره، بر این نکته تکیه کرده، می فرماید: «به راستی در سرگذشت یوسف و برادرانش، پندهایی برای حقیقت جویان وجود دارد.» یکی از فرازهای مشهور این سرگذشت، ماجرای هواپرستی همسر عزیز مصر و پاک دامنی یوسف جوان است. توجه خدای جهان آفرین به این ماجرا، نه به سبب علاقه ی زشت و هوس آلود زلیخا به یوسف است که آن علاقه، چیزی جز پیروی از شیطان و هوای نفس نبوده است ؛ بلکه به سبب پاکدامنی یوسف است که در اوج نشاط و جوانی قرار داشت و همه چیز برای آلودگی دامان او به گناه آماده بود؛ ولی او رسمِ بندگی خدا را به خوبی به جا آورد و در آن لحظات حساس، پروردگار خویش را یاد کرد که در گذشته چه نیکی هایی در حقّش روا داشته و در آن هنگام نیز او را می بیند و از او توقّع بندگی دارد. آری، یوسفِ پاک اگرچه در ظاهر بَرده ی عزیز مصر و همسرش بود و می بایست از فرمان آن ها اطاعت می کرد، در حقیقت، بنده ی خدا بود و خواست هیچ کس را به خواست او ترجیح نمی داد؛ نه خواست همسر عزیز مصر که او را به سوی خود دعوت می کرد، نه خواست نفس سرکش خود را که از او می خواست دعوت آن زن را بپذیرد، و نه خواست شیطان را که تلاش می کرد آن گناه را در نظرش زیبا جلوه دهد.
به راستی اگر یوسف رفتاری غیر از آن رفتار داشت، چه اتفاقی می افتاد؟ بی شک مانند بسیاری از مردم که در دام شیطان می افتند، به لذّتی زودگذر می رسید و ننگ و رسوایی ابدی را برای خود می خرید؛ ولی او با توجّه به خدا و با پاکدامنی، به چنان مقامی دست یافت که خدای جهان آفرین با افتخار از او یاد می کند و در کتاب خویش، او را یکی از بندگان ویژه ی خود برمی شمرد تا پیامبر ، امامان و دیگر بندگان باایمانش برای همیشه با خواندن این آیات، نام و یاد او را گرامی بدارند و از رفتار بی نظیرش بهره برند. البتّه آن اوضاع، احوال ویژه ای بود که یوسف بدون مقدّمه در آن گرفتار شد و بی شک اگر خودش می دانست و می توانست، هرگز در آن وضعیت قرار نمی گرفت. به همین علّت، معصومین به ما دستور داده اند که به هیچ وجه در جایی با نامحرم تنها نمانیم و از ماندن در چنین حالی به شدّت بپرهیزیم. در روایتی از امیر مؤمنان علی می خوانیم: «نباید هیچ مردی با هیچ زن نامحرمی خلوت کند؛ زیرا سومین نفر، شیطان خواهد بود.» همچنین در روایات می خوانیم که در چنین حالی، شیطان به طور ویژه وارد عمل می شود و به شدّت آن افراد را به گناه وسوسه می کند.
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
هدایت شده از 🌹تلاوت روزانه یک صفحه قرآن، هدیه به شهیدان آن روز🌹
🍃🌺🍃
سلام عزيزان از امروز تا اول ماه مبارك رمضان
میتونيد يك چله برداريد.
هر چه برداشتيد به نيت فرج امام زمان(عج) انجام دهيد.
پیشنهاد👇🏻
صبح دعای عهد
ظهر آل یاسین
شب دعای عظم البلا
را نیت کنید و بنا بگذارید به تعجیل در ظهور حضرت مهدی عجل الله
التماس دعا
💠سعی کنید این روزها ارتباطتتون رو با دعا و قرآن بیشتر از قبل کنید
💠ما در کانال تلاوت روزانه در خدمت شما هستیم
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
☑️ به نام خدا
سلام بر شما
به سه شنبه خوش آمدید😊
🌺(اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم)🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ سلام و ادب
روز سه شنبه زیبایتان به خیر
🌺اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ🌺
✅ ذکر روز سه شنبه :
(یا ارحم الراحمین /ای بخشنده ترین بخشندگان)(۱۰۰مرتبه)
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹
آیات صفحه🌹(239)🌹را تلاوت کرده و به پیامبران و امامان و خانم فاطمه الزهرا(س) و خانم معصومه (س)هدیه می نماییم:
☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
صفحهی ۲۳۹
جزء #۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
239-menshavi-tad.mp3
1.35M
تلاوت تدویر استاد منشاوی ص۲۳۹
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
239-menshavi-tah.mp3
11.11M
تلاوت تحقیق استاد منشاوی ص۲۳۹
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_یوسف
پس هنگامى كه همسر عزيز عيبجويى مكرآميز زنان را درباره خود شنيد، نزد آنان فرستاد و آنان را به خانه خود دعوت كرد و بر ايشان تكيهگاهى آماده ساخت، و به هر يك از آنان كاردى داد تا ميوه بخورند، و به يوسف كه در اندرون بود گفت: بر آنان درآى. وقتى يوسف وارد شد و زنان او را ديدند، چنان در زيبايى بزرگش يافتند كه از خود بىخود شدند و دستهاى خود را بىآنكه بفهمند بريدند و گفتند: منزّه است خدا! اين بشر نيست، اين جز فرشتهاى بزرگوار نيست. (31)
همسر عزيز گفت: اين همان جوانى است كه مرا در [عشق] او سرزنش كرديد، و اينك در حضور شما اعتراف مىكنم كه من از او خواستم كه خودش را در اختيار من نهد و به وصال من درآيد، ولى او سخت امتناع ورزيد. و سوگند ياد مىكنم كه اگر آنچه را به او فرمان مىدهم انجام ندهد قطعا زندانى خواهد شد و از زمره حقيران خواهد گشت. (32)
يوسف گفت: پروردگارا، زندان براى من از چيزى كه آن زنان مرا به آن فرا مىخوانند محبوبتر است، و اگر نيرنگشان را از من نگردانى به آنان گرايش مىيابم و از نادانان خواهم شد. (33)
پس پروردگارش دعاى او را اجابت كرد و نيرنگ همسر عزيز و ساير زنان را از او بگردانيد. آرى، او شنونده سخن بندگان خويش است و به حالشان داناست. (34)
پس از چندى براى عزيز مصر و ديگر دولتمردان اين رأى پديد آمد كه يوسف را با وجود اينكه نشانههاى بسيارى از پاكدامنى او ديده بودند براى مدّتى روانه زندان كنند. (35)
يوسف به زندان رفت و دو جوان از بردگان پادشاه مصر نيز با او وارد زندان شدند. مدّتى گذشت. يكى از آن دو زندانى به يوسف گفت: من خود را در خواب ديدم كه انگور مىفشارم تا شراب بسازم، و ديگرى گفت: من خود را در خواب ديدم كه بر روى سرم نان مىبرم و پرندگان از آن مىخورند. ما را به تعبير خوابى كه هر يك ديدهايم آگاه كن كه ما تو را از نيكوكاران و بر تعبير خواب توانا مىبينيم. (36)
يوسف گفت: هيچ غذايى كه روزى شما كنند به شما نمىرسد مگر اينكه حقيقت آن را به شما خبر مىدهم پيش از آنكه به شما برسد. اين دانشى نيست كه بتوان آن را تحصيل كرد؛ اين از جمله علومى است كه پروردگارم به من آموخته است، زيرا من آيين مردمى را كه به خدا ايمان ندارند و آخرت را منكرند رها كردهام. (37)
📚تلاوت روزانه ۱صفحه+فایل صوتی
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#پروازتاخدا🕊♥️👇
┏━━━🍃═♥️━━━┓
@tartilvathdir96
┗━━━♥️═🍃━━━┛