eitaa logo
رسانه مطالبه گر تاشا
2.7هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
49 فایل
رسانه مطالبه گر تاشا در کانال ایتا: @tashaa1400 کانال سروش کانال بله کانال آی گپ اینستاگرام : https://www.instagram.com/tashaa1400/ ادمین : @peromait شماره موبایل : ۰۹۹۰۹۹۳۳۰۳۳
مشاهده در ایتا
دانلود
📌از نظام فکری امام خمینی تا مکتب معرفتی انقلاب اسلامی ✍ سید مهدی موسوی ♦️بخش اول: ❇️ مقدمه 🔹 انقلاب اسلامی ایران تولید کننده‌ی یک مکتب معرفتی جامع و بی‌بدیل است که طرحی نو در اسلام‌شناسی درافکند و بدین واسطه جهان معنایی جدیدی متولد شد و در این عالَم، افق‌های جدیدی در عرصه ی شناخت هستی و انسان، معرفت و سیاست، اجتماع و مدیریت به روی بشریت گشوده شد. بنیان این مکتب معرفتی را نظام فکری حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) تشکیل می‌دهد. از این رو پرسش از چگونگی تبدیل نظام فکری امام خمینی به مکتب معرفتی انقلاب اسلامی می‌تواند الهام بخش ما در برقراری نسبت عمیق‌تر با امام و انقلاب و آینده ایران اسلامی باشد. چرا که شخصیت و نظام فکری امام صورت باطنی انقلاب اسلامی و تاریخ ماست و می تواند ما را از تحیر و پریشانی فکری و از جاکندگی معرفتی خلاصی بخشد. پریشانی ای که محصول غفلت از حقیقت انقلاب و عهد ملت ایران با امام خمینی است. نظام فکری امام خمینی تنها امکان ما جهت رجوع به فطرت و اسلام و خروج از سیطره تفکر غربی است چرا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «آن مرد عظیمی که بلاشک خداوند متعال لمعه ای و لمحه ای از انوار طیبه ی نبوت ها در وجود او قرار داده بود.» ۲۱/۱۱/۱۳۹٠ 🔸 مقصود این نوشته از "نظام فکری" عناصر بنیادین معرفتی و محکمات فکری است که نقش معنابخشی، نظم‌دهی و جهت‌دهی به سایر عناصر و اجزای یک مجموعه‌ی معرفتی دارد. نظام فکری در این تلقی، غیر از "منظومه‌ی فکری" است که به مجموعه عناصر معرفتی به هم‌پیوسته و مرتبط اطلاق می‌شود. در واقع "نظام فکری" هسته‌ی سخت و اصول بنیادین در منظومه فکری است که به آن روح، معنا، نظم و جهت می‌دهد. نظام فکری ان دسته از محکمات و مبادی ثابت و پایدار و عمومی یک متفکر است که مقدمه ی تفکر و اندیشه او قرار می گیرد و در نقش پایگاه فکری، با مجهولات و مسایل جدید روبرو می شود و در صدد پاسخ دادن بر می اید به نحوی که در مواجهه با همه مجهولات و پرسش ها به گونه ای سخن بوید که در آن تناقض و پریشانی نباشد بلکه همه پاسخ ها منظومه وار حول نظام فکری به عنوان نخ تسبیح سامان یابد. وجود نظم فکری و مبادی ثابت معرفتی، نظم شخصیتی، نظم شناختی و نظم دانشی ایجاد می کند و انسان از حزب باد بودن و همج رعا و متشتت و متحیر بودن در شرایط بحرانی و موقعیت‌های مرزی می رهاند و به تفکر و اطمینان قلبی و ثبات در قدم می‌انجامد. بنابراین فرد و جامعه‌ای تفکر می کند که از نظام فکری برخوردار باشد تا از یک پایگاه معرفتی مشخصی به پدبده‌هاو پرسشها بنگرد و به تجزیه و تحلیل اطراف آن و همچین مقایسه آن با وضع مطلوب و آرمانی بپردازد و الا گرفتار وهم و خیال پردازی و سطحی‌نگری می‌شود و از حقیقت دور می‌گردد. 🔹 مقصود از "مکتب معرفتی" نظم معرفتی و دستگاه منسجم، هماهنگ و به هم‌پیوسته‌ای است که افق‌های جدیدی را در تبیین پدیده‌ها و توصیف لایه‌های عمیق‌تر واقعیت می‌گشاید و به طرح و برنامه‌ی زندگی می‌انجامد که امکان آن در دستگاه‌های دیگر وجود ندارد. در درون هر "مکتب معرفتی" انواعی از "مدرسه معرفتی" متفاوتی امکان تحقق دارد که در عین اشتراک در نظم بنیادین از عناصر ویژه‌ای برخوردارند که موجب شکل‌گیری نوآوری‌های علمی می‌شود. به طور نمونه "حکمت متعالیه" یک مکتب فلسفی متفاوت از "حکمت مشاء" و " حکمت اشراق" و "فلسفه غربی" است اما در عین حال مدرسه‌های معرفتی مختلفی ذیل آن وجود دارد. مانند "مدرسه فلسفی اصفهان"، "مدرسه فلسفی تهران"، "مدرسه فلسفی خراسان" از آنجمله است. همچنين در حوزه فقه و اصول، دو "مکتب اصولی" و "مکتب اخباری" وجود دارد که ذیل هر کدام مدرسه‌های معرفتی متفاوتی وجود دارد . در ذیل مکتب اصولی چند مدرسه وجود دارد که در عین التزام به مکتب اصولی و مبادی و منهج کلان از نوآوری‌های مختلفی ب خوردارند مثل "مدرسه فقهی قم" و "مدرسه فقهی نجف". ❇️ دارایی‌های فکری و معرفتی امام خمینی امام خمینی به لحاظ فقهی در ادامه "مکتب اصولی" و "مدرسه فقهی قم" قرار دارد و در ادامه آیت‌الله حائري و آیت‌الله بروجردی به تقویت و تعمیق این مدرسه‌ی فقهی پرداختند و نوآوري‌های بسیاری هم دارند. به لحاظ فلسفی و عرفانی در ادامه‌ی مکتب "حکمت متعالیه" و "مدرسه‌ی فلسفی تهران و قم" قرار دارند که مهم‌ترین ویژگی آن جمع میان حکمت وعرفان است. در این بین بسیار از آیت‌الله شاه‌آبادي متأثر است. اما آنچه امام خمینی را از دیگران متمایز می‌کند آن "نظام فکری" ایشان است که از جامعیت ویژه‌ای برخوردار است که در نهایت به تولید مکتب فکری انقلاب اسلامی در عرصه‌ی اسلام‌شناسی و طرح کلی و جامع زندگی انسان در عصر تجدد و حجاب حقیقت منجر شده است و موجب آغاز تاریخی نوین برای بشریت عصیان‌زده شده است. https://eitaa.com/hekmat121
📌 از مردم‌سرایی تا مردم‌دانی 🔹متاسفانه یکی از آفت‌های جریان سیاسی و اجتماعی ما این است که از مردم زیاد سخن می‌گوییم اما کمتر با آنها زندگی می‌کنیم. از عدالت و یا آزادی و یا اقتصاد خیلی حرف می‌زنیم ‌و دیگران را به نقد می‌کشانیم و نفی می‌کنیم اما با مردم کوچه و بازار، با فامیل و همسایه ارتباط کمتری داریم. هر کدام از ما پیله‌ای دور خود کشیده‌ایم و در جمع دوستان خوشیم و همان را مردم می‌پنداریم. عدالت‌خواه به‌گونه‌ای، آزادی‌طلب به گونه‌ی دیگر. آری همه مردم را می‌خواهیم و از مردم می‌خوانیم اما مشکل کار این است که همه‌ی مردم را نمی‌ببینیم. 🔸مردم یعنی همین خواهر و برادر و عمو و عمه و خاله و دایی. مردم یعنی فامیل و همسایه و هم‌ولایتی و هم شهری. هم روستا نشینان مردم هستند و هم شهرنشینان، هم کوخ‌نشینان و هم کاخ نشینان. فقیر و غنی، کارگر و کارفرما. هم مذهبی‌ها و هم سست‌طریقان. همه ما مردم هستیم از دولتی و مجلسی تا پزشک و دانشگاهی، اژ طلبه و معلم تا پلیس و وکیل، از کارتن‌خواب و معتاد تا کارمند و تاجر، از مفسدان اقتصادی و اجتماعی تا عارفان الهی. مردم همین افراد کوچه و بازار، اداره و ورزشگاه، کاسب و خریدار، ... هستند و هستیم. 🔹خلاصه همه‌ی ما مردم هستیم کوچک و بزرگ، پیر و جوان، فقیر و غنی، عالم و جاهل. اما: ✔️همدیگر را چقدر می‌شناسیم؟ چقدر ازدرد و رنج هم مطلع هستیم، درد فقر و بیماری غنا، رنج تنهایی و غصه‌ی افسردگی، بحران معنا و کمبود ارزاق؟ چقدر اعتماد متقابل به یکدیگر داریم؟ چقدر جویای احوال هم هستیم؟ چقدر به هم سر می‌زنیم و پای حرف یک دیگر می‌نشینیم؟ چقدر می‌توانیم با هم گفتگو کنیم و حرف هم را نقادی کنیم؟ چقدر مفاخر شهر و فامیل و ولایت خود را می‌شناسیم و با تاریخ و فرهنگ و هویت خود انس داریم؟ چه میزان به مردم شناسی و فرهنگ شناسی عمیق مخاطبان پرداخته‌ایم و نقاط مثبت و ضعف آنها که در واقع آینه خودمان هست را به تحلیل نشسته‌ایم؟ 🔸 بی تعارف باید گفت: همه‌ی ما متهم هستیم؛ از مردم خیلی حرف می‌زنیم اما کمتر تاریخ و فرهنگ شهر و فامیل و ملت خودم را خوانده‌ایم و ننوشته‌ایم و پیرامون آن پرسش کرده‌ایم. پدران و مادران ما، کنشگران و فعالان دیروز با کوله‌باری از تجربه و اندوخته، تاریخ و فرهنگ، درس و عبرت رفتند دریغ از ثبت و ضبط این سرمایه‌ی بزرگ. از درد و رنج بخشی از مردم مطلعیم اما از غصه و اضطراب دیگران بی‌خبر. 🔹 ای کاش کمی هم به جای برج عاج نشینی در دانشگاه و حوزه، رسانه و رایانه، سخنرانی و تریبون‌داری، دستور و تخریب، سرک‌کشیدن در خصوصی و افشاگری در فضای مجازی، با همه‌ی مردم زندگی کنیم و مردم را آن گونه که هستند بشناسیم و توقعات‌مان را واقعی کنیم و به مردم و وکلای آنها، به مردم و منتخبین آنها، به مردم و دین‌واری آنها به عدالت و انصاف نظر کنیم. 🔸 اینها سفارشات پدر سرد و گرم چشیده‌ی روزگار در اواخر دهه ۷۰ به فرزندی بود که در اوج انقلابی‌گری، آرمان‌خواهی و عدالت‌جویی و پس از پایان دوره‌ی مقدمات حوزه و ورود به مقطع سطح قرار داشت و همواره ستیز و تضاد را تنها راه بیرون رفت از فروبست‌های اجتماعی می‌دانست و با جعل مفهوم ، به تبیین چرایی فروکش کردن جرأت انقلابی مردمان شهر خود می‌اندیشید و بی‌هیچ سابقه‌ای آن را قلمی کرد. پدری که خود همواره در متن حوادث مبارزات انقلابی و دفاعی بر آرمان‌ها تصلب داشت و هیچ‌گاه عقب ننشست. اما او همواره در متن زندگی مردم بود و مراودات گسترده‌ی اجتماعی با همه‌ی طیف‌های اجتماعي و سیاسی، فکری و فرهنگی داشت. صله‌ی رحم با همه‌ی فامیل دور و نزدیک، اصل انکارناپذیر سلوکش بوده و هست. انذار او درباره‌ی بیگانگی نسل ما با مردم کوچه و بازار، فرهنگ و هویت موجب شد که آن طلبه‌ی جوان دهه ۸۰ را در هم‌نشینی با مردم سپری کند و‌ صدها گفتگو و مصاحبه درباره‌ی تاربخ و فرهنگ، خاطره وداستان، خوشی‌ها و ناخوشی‌های مردمان ولایت پدری انجام دهد و به گنجینه‌ای بزرگ از و دانش اجتماعی متصل شود. 🔹 نظریه‌های فیلسوفانه و تئوری‌های جامعه‌شناسانه وروانشناسانه تنها آنگاه مفید فایده به حال هم دانش‌پژوه و هم جامعه ومردم است که برعقبه‌ی عمیق از ارتباطات مردمی و مراودات گسترده‌ی اجتماعی استوار باشد و صرفا ابزاری برای سامان دادن نظری به یافته‌های واقعی و تجربه‌های زیسته در جهت کنشکری عاقلانه و حکیمانه باشد. بدون این این شرط لازم و ضروری، نه می‌توان از سخن گفت و نه می‌توان از درد مردم مطلع شد. بیشتر نوعی است تا مردم‌دانی واجتماع‌پژوهی. بیشتر در جهت نوعی آرزوی عدالت و آزادی است تا عدالت‌خواهی و آزادی‌جویی. 🔸حقیقتا ورود به جهان معنایی مردمان که از تکثر وتنوع جالب وجذابی برخوردار است یک صیرورت و دگرگونی ذهنی و دریچه‌ای به حقیقت عقلانیت و دانش‌پژوهی است. ✍سید مهدی موسوی ✅ https://eitaa.com/hekmat121