هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
ShahadatImamHadi1400[03].mp3
6.87M
▪️خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب (روضه)
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه شهادت #امام_هادی (ع)
👈 مشاهده متن :
Meysammotiee.ir/post/2572
☑️ @MeysamMotiee
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
ShahadatImamHadi1400[01].mp3
9.17M
▪️فرازهایی از زیارت جامعه کبیره
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه شهادت #امام_هادی (ع)
👈 گنجینه زیارت جامعه کبیره :
Meysammotiee.ir/media/252
☑️ @MeysamMotiee
2_5235939835360839796.mp3
12.78M
🔷 داستان تشرف شماره 12
🔴 داستان تشرف ابن ابی البغل کاتب و نماز و دعایی مجرب که حضرت برای توسل به خود آموزش داد.
🎙️#ابراهیم_افشاری
🆔 @tasharofat
1_1194360465.mp3
12.78M
🔴 داستان تشرف ابن ابی البغل کاتب و یک نماز بسیار مجرب برای توسل به امام عصر ارواحنا فداه
🔹نماز ابن ابی بغل کاتب👇
eitaa.com/tasharofat/51
🎙️#ابراهیم_افشاری
🆔 @emame_zaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯ما سامرا نرفته
🖤گدای تو می شويم
🕯ای مهربان امام
🖤فدای تو می شويم
🕯هادیِ خلق،
🖤ڪوری چشمان گمرهان
🕯پروانگان شمع
🖤عزای تو می شويم
🕯الا ای سامرا ای قبله جان
🖤الا ای کعبه محبوب مستان
🕯الا ای سامرا ای کشور عشق
🖤به قلب عاشقان ای محور عشق
🕯خوشا افتم به پای زائرانت
🖤بگردم کفشدار آستانت
🕯شهادت دهمین اخترتابناک ولایت
🖤امام هادی (ع)تسلیت وتعزیت باد
🖤هدیهبه امام هادی(ع) صلوات
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
دوبارهچشمامپرازاشکو_۲۰۲۳_۰۱_۲۴_۱۳_۰۰_۰۵_۵۳۳.mp3
6.63M
برای امام زمانم چه کنم؟
عزادار بودن در شهادتهای ائمه اطهار ع
#شهادت_امام_هادی ع
#امام_هادی ع
#امام_زمان عج تسلیت
https://eitaa.com/emamamm
✨﷽✨
🌸داستان زیبایی از رحمت خدا
✍️حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهدتا مناسب او باشد ..
در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...
از قضا آن شب جوانی ازشدت فقر وتنگدستی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود .پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد ..
هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد ..
سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ، وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز.... ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد ..
تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ،
و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد .
حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ...
جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت خدایا مرا گرامی گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس، آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود!