#تلنگر
❌متنی ساده ولی سنگین
پیش آقا امام زمان بودم
آقا داشت کارامو و گناهامو میدید گریه میکرد
گفتم:آقا
آقا گفت:جان آقا؟؟؟؟ به من نگو آقا بگو بابا
سرمو انداختم پایین
گفتم:بابا شرمندم از گناه
آقا گفت:نبینم سرت پایین باشه ها عیب نداره بچه هر کاری کنه پای باباش مینویسن
میفهمی یعنی چی؟؟؟
😭😭
•♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
لحظهی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم
•♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
4_5958606836402752548.mp3
8.65M
*تعداد حروف مقطعه در قرآن 30 تا است:
الم . الم . المص .الر. الر. الر . المر . الر . الر . کهيعص .طه . طسم . طس . الم . الم . طسم . الم. الم. يس . ص .حم . حم . حم . حم . حم . حم . حم . ق . حمعسق ، ن*
*حروف مقطعه تکراری را حذف ميکنيم ؛
14 کلمه زير باقي ميماند:
الم . المص . الر . المر . کهيعص . طه . طسم . طس . يس . ص . حم . حمعسق . ق . ن*
*مجدداً حروف تکراری را حذف ميکنيم ،
باز 14 حرف زير باقی ميماند :*
*ص، ر، ا ،ط،ع، ل ،ی ،ح، ق، ن، م، س ،ک، ه*
*»»»»» 14 کلمه »»»» 14 حرف*
*وقتي حروف را به هم بچسبانيم جمله صحيح و معنیدار زير درست ميشود:
(صراط علي حق نمسکه) ، يعني:
(راه علي حق است و ما به او تمسك مي جوييم )
•♡ټاشَہـادَټ♡•
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
مارا فقیر ڪوے رضا آفریدهاند
این فقر را بہ ملڪ سلیمان نمےدهیم
جز مشهدالرضا بهشٺ دگر را نخواستیم
این خاڪ را بہ روضہ رضوان نمےدهیم
#السلام_علیک_یاامام_رئوف
#یاامام_رضاجانم😍✋
اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ
💌💌💌💌💌💌💌💌💌
•♡ټاشَہـادَټ♡•
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗#رمان_ابوحلما💗 💗#قسمت_بیست_و_هفتم💗 محمد با پشت دست چندبار به در شیشه ای مقابلش
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#رمان_ابوحلما💗
💗#قسمت_بیست_و_هشتم💗
" شیعه پرنده ایست که افق پروازش خیلی بالاتراز تیرهای ماست. پرنده ای که دوبال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ. بال سبز این پرنده همان مهدویت و عدالتخواهی اوست. چون شیعه در انتظار عدالت به سرمی برد،امیدوار است و انسان امیدوارهم شکست ناپذیر است. و بال سرخ شهادت است و ریشه در ماجرای کربلا دارد. اما این پرنده زرهی بنام ولایت پذیری بر تن دارد. ولایت پذیری شیعه که بر اساس صلاحیت هم شکل می گیرد، او را تهدید ناپذیر کرده است.
قدرت شیعه با شهادت دو چندان می شود . شیعه عنصری است که هر چه او را از بین ببرند بیشتر می شود .
این ها فاو را تسخیر کردند می روند کربلا را هم بگیرند، اینجا را هم قطعا می گیرند.
پس مهندسی معکوس برای شیعیان ایران این است که ابتدا ولایت فقیه را بزنید تا این را نزنید نمی توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدی تجاوز کنید!"
حلما ابروانش را درهم کشید و رو به محمد پرسید:
+اینا که میلاد ترجمه کرده...حرفای کیه؟🤔
-فرانسیس فوکویاما کارمند سابق اداره امنیت آمریکا، تو یه نشست باعنوان هویت شناسی شیعه، تو اورشلیم...
+خیلی جالبه!...این کمکی بود که گفتی میخوای برا میلاد...
-آره، میدونی اوایل دانشجوییم یه بار رفته بودیم راهیان نور طلائیه، راوی اونجا یه حرف خیلی قشنگ زد، گفت: اگه یه وقت تو جنگ تو دلِ تاریکی گیر افتادی و جبهه خودی رو گم کردی، نگاه کن ببین آتیش دشمن کجا رو میکوبه بدون همون موضع دوسته! با این روش سعی کردم میلادو متوجه حقیقت کنم.
+برنامه آخر هفته هم پس رو همین حسابه...حالا کجا میخوای ببریش؟
-استخر، خرید، مسجد دعا توسل
+خرید؟
-آره میبرم چندتا کتاب درست و حسابی براش میخرم
+وقت کردی ماروهم یه جاببر آقای مهندس🤓
-نوکر شما سه تا که هستم در بست
+سه تا؟🧐
-آره دیگه دخترامو حساب نمیکنی؟🤩
+خدا نکشتت...😂
-الهی، الهی...😍
+خب حالا فرمونو ول نکن چه دست به دعا شد فوری! نمیدونستم اینقدر جون دوستی ها
محمد برای لحظاتی هیچ چیز نگفت حلما دستی به شانه محمد زد و گفت: شوخی کردم خب ناراحت شدی؟😕
همانطور که نگاه محمد خیره افق بود لب هایش آهسته از هم بازشد و صدای بم و مصممش در گوش حلما طنین انداز شد:
مرگ بزرگترین درد برای آدمیه که میتونه شهید بشه!
حلما آرام لبش را گاز گرفت و سعی کرد تلالو اشک هایش را پنهان کند، تا رسیدن به خانه دیگر هیچکدامشان چیزی نگفت.
🍁نویسنده بانو سینڪاف🍁
ادامه دارد....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
•♡ټاشَہـادَټ♡•
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗#رمان_ابوحلما💗 💗#قسمت_بیست_و_هشتم💗 " شیعه پرنده ایست که افق پروازش خیلی بالاترا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#رمان_ابوحلما💗
💗#قسمت_بیست_و_نهم💗
(فریاد "الله اکبر" با لهجه عربی و فرانسوی درهم آمیخته شده بود. مردان سیاه پوش که کنار رفتند، چهره رنگ پریده ی یک پسر نوجوان پیدا شد. کسی که موهای پسرک را در چنگ هایش گرفته بود، پرسید: آرزوت چیه؟
پسر آب دهانش را از حنجره ظریفش پایین فرستاد و آهسته پاسخ داد: منو با گلوله بزنید.😢
ناگاه از میان صدای خنده های شیطانی یکی شان گفت: چاقو رو بیار...)😈
محمد با شنیدن صدای بالااوردن حلما، گوشی را زمین گذاشت. نگران برگشت و رو به حلما پرسید:
+چی شد؟😳
-این کلیپ چی بود می دیدی؟😶
+تکفیریا ریختن تو خونه مردم و...
حلما به طرف روشویی دوید. محمد دنبالش رفت و کمکش کرد تا صورتش را بشوید بعد آهسته پرسید:
+تو چرا نگاه کردی؟ من اصلا نفهمیدم کی اومدی پشت سرم...
-میخواستم.... ببینم.... این.... کلیپه ....چیه که اینقدر ....با ناراحتی محو...
+خیلی خب نمیخواد چیزی بگی بیا بشین برات یه شربتی چیزی بیارم فشارت افتاده حتما😇
-صبرکن...محمد
+جانم
-اگه...داعش سوریه رو بگیره و بعد بیاد ایران...😰
+ان شاالله که هیچ وقت این اتفاق نمی افته😇
-می ترسم😣
+ترس برا اونیه که از خدا دور باشه، همین الان که من و تو با امنیت تو خونه نشستیم پاسدارا و بسیجیایی هستن که دارن تو سوریه با تروریستای داعشی میجنگن...میخوام یه چیزو بدونی...
همان موقع صدای زنگ تلفن بلند شد. محمد حرفش را در عمق نگاهش به چشم های مضطرب حلما گفت.
صدای زنگ پیاپی تلفن قطع نمی شد. محمد با آوای آرام یاعلی(ع) بلند شد و رفت تلفن را جواب داد. بعد از دقایقی آمد در چهار چوب در، نگاهش محو حلما بود، حلما که متوجه نگاه همسرش شد، لبخندی زد و پرسید:
-کی بود؟🙂
+عمو عباس بود. گفت از بیمارستان تماس گرفتن اجازه دادن بابا رو ببینیم
-خدا رو شکر، الان...
+نه، تو بمون خونه
-چرا؟
+حالت خوب نیست نمیخوام فضای بیمارستان باعث بشه دوباره حالت...
-محمد...چند وقته میخوام چیزی بهت بگم ولی...
+بگو عزیز دلم💕
-این روزای بابات...ببخش که میگم ولی همش منو یاد بابام قبل از شهادتش میندازه...همش میترسم باباحسین هم مثل بابای خودم...
محمد کنار حلما نشست. اشک هایش را پاک کرد و گفت:
+بابا خوب میشه میاد خونمون اتاق بچه ها رو می بینه...اسماشونو می پرسه...اصلا اسم انتخاب نکردیم هنوز، بگو ببین، دلت میخواد اسم شونو چی بذاریم؟🙃
-تو این وضعیت حالا....
+بگو دیگه ، نگو که اصلا بهش فکر نکردی!
-خب چرا...
+میخوای تو اسم یکی رو بذار من اسم اون یکی رو، خوبه؟
-با...شه
+خب اسم اولین گل دخترِ بابا چیه؟😍
-من، اسم سارا رو دوست دارم🤩
+قشنگه، حالا من بگم؟
-بگو
+ دوست دارم اسم یکی از دخترامون زینب باشه، به عشق عمه سادات
-خیلی قشنگه!😍
🍁نویسنده :بانو سینڪاف🍁
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
•♡ټاشَہـادَټ♡•
امشبمـقدراتیهسالمـونمیرهبرای
امضاشـدنبـهدسـتامامزمان❲عج❳
چـقدرخوبـهتوشانـتظارفـرجباشـه
رفـقـابیاینامـشبفـقـطامامـمونُ
بخوایـمفـقـطخـودشـو . . .😭💔
ٺـٰاشھـادت!'
امشبمـقدراتیهسالمـونمیرهبرای امضاشـدنبـهدسـتامامزمان❲عج❳ چـقدرخوبـهتوشانـتظارفـرجباش
بیایم امشب از تهه دل خدا را بہ حق عمهجانمان حضرت زینب(ع) قسم دهیم تا ظهور را نزدیک گرداند کہ با ظهور آقا همه مشکلات جهان حل میشه🙂💕
این هشتک را جهانے کنیــم↯🙃
#امشب_انشاالله_حاجت_ظهور_را_میگیریم
التماااااس دعای فرج💔✨
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
4_453935123579011404.mp3
432.7K
قرار.شبانه
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
امام زمان عج
✨به شیعیان و دوستان مابگویید
که خدا را به حق عمه ام
حضرت زینب س قسم دهند
که فرج مرانزدیک گرداند✨
اللهم العجل لولیک الفرج بحق زینب کبری س
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#نماز_شب
✍آیت الله سید علی قاضی(ره):
این وســـوسه شـیطان است ڪه
شما گـــمان می ڪنید حال ندارید.
باید توجه ڪرد به نماز اول وقت
دایم الوضو بودن، نمازشب، مراقبه
و محاســـــبه از لــزومات ســـیر و
سلوڪـ است.
•♡ټاشَہـادَټ♡•
رفقـا
میگن امشب پرونده همه
تا یه سال نوشته میشه
دعا کنید آخرش شهــادت باشه ...💔🖤😭
امشب دیگه قول مردونه میدیم خدا.... 😭
خسته شدیم از ...نجاتمون بده :)))
دیگه نمیخایم دل امام زمانمونو بشکنیم...
نمیخایم اشک بیاریم تو چشماشون...💔
به حق علی آدممون کن امشب خداجان....😔🚶♀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••🖤••
#شب_قدر🖤
.
امشب غوغا ڪنید..
ظهور را تمنا ڪنید.. 😭🤲🏻
وای اگر فردا شب منادی ، ندا سر نده !
.
#بیان_معنوی🎧
#ماه_مبارك_رمضان 🌙
.
•♡ټاشَہـادَټ♡•
چگونه شب قدر را درک کنیم؟🤔
آیت الله میرباقری :
درک شب قدر غیر از بیدار بودن است ممکن است آدم بیدار باشد ابوحمزه بخواند دعای جوشن کبیر بخواند🚶♀
ٺـٰاشھـادت!'
چگونه شب قدر را درک کنیم؟🤔 آیت الله میرباقری : درک شب قدر غیر از بیدار بودن است ممکن است آدم بیدا
همه کارها را بکند ولی به درک شب قدر نرسیده باشد 💔 درک شب قدر امر دیگری است ورود به محیط ایمن الهی است🖤