❣ #سلام_امام_زمانم ❣
✨ای سبز پوشِ
کعبه دلها ظهورکن
از شيب تندِ
قله غيبت عبورکن...
✨شايدگناہ خوب نديدن
از آن ماست
فکری برای روشنیِ
چشمِ کورکن...
#اللهمعجللولیكالفرج
#امام_زمان
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「♥️」
❤️#تحول🙃😍
من اینقدر تحت تأثیر موسیقی قرار میگیرفتم که...
دختریکهبهعنایتشهدامتحول شد🙂!
#پیشنهاددانلود👌🏼
#معجزه_شهدا❤️
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
ولی خوش به حال اون کسی که
درک کرد بزرگترین گمشده زندگیش
"امام زمانشه"...
#بدون_تعارف 🚫
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
✊ایستاند پای امام زمان خویش...
💐 امروز ۳ فروردین ماه سالروز شهادت شهیدان
🕊شهید مدافع حرم #هادی_جعفری
🕊شهید مدافع حرم #علی_یزدانی
🕊شهید امربه معروف #علی_خلیلی
گرامی باد.
#صلوات
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
الگو براری از شهداء 📣
خواستگاری شهید... 💞💕💞
ترم آخرکارشناسی مهندسی جوشکاری بودکه اومدبه خواستگاری من.....
چون دانشجوبودوترم آخراولش مخالف بودم....
یه چیزی ته دلم گفت بذاربیادبعدنداشتن کارروبهونه میکنی میگی نه....
وقتی اومدوباهم صحبت کردیم بابت کارش به من اطمینان داد....ولی چیزی که منوبه این وصلت راضی کردصداقتش بود.....
اینکه اصلاسعی نکردچیزی باشه که نیست....
واین بودکه به دلم نشست وجواب مثبت دادم.....
بعدازاتمام درسش دنبال کاررفت.....بامدرکی که داشت خیلی جاهامیتونست بره سرکارولی ترجیح دادجایی بره سرکارکه براکشورش مفیدباشه وباروحیه اش سازگارباشه.....
یکسال طول کشیدتابتونه واردقرارگاه خاتم الانبیابشه......
خیلی به کارش علاقه داشت وخیلی پرتلاش بود.....
اونقدری که تو2سال ونیمی که خدابهش فرصت خدمت دادتونست یه موشک طراحی کنه.....
موشکی که تواولین مرحله ی اجراش27تاداعشی روبه هلاکت رسوند.....
#شهید_مهندس_هادی_جعفری
#راوی_همسر_شهید
#شهیدیکهروزتولدشبهشهادترسید
#شهادت۹۴/۱/۳
#سالروز_شهادت🕊
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
ٺـٰاشھـادت!'
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_نود_شش کمتر از اتاقش خارج میشد مبادا چشمانم را ببیند و حتی پس از بهبو
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_نود_هفت
💠 طاقت از دست دادن برادرم را نداشتم که با #اشکهایم به مصطفی التماس میکردم..
:«تورو خدا پیداش کنید!»
بیقراریهایم #صبرش را تمام کرده و تماسهایش به جایی نمیرسید که ....
به سمت در رفت و من دنبالش دویدم
:«کجا میرید؟»
💠 دستش به طرف دستگیره رفت و با لحنی گرفته حال خرابش را نشانم داد
:«اینجا موندنم فایده نداره.»
#مادرش مات رفتنش مانده و من دو بار قامت غرق خونش را دیده بودم
و دیگر نمیخواستم پیکر پَرپَرش را ببینم که قلبم به تپش افتاد.
دل مادرش بزرگتر از آن بود که مانع رفتنش شود،
اشکش را با چند بار پلک زدن مهار کرد و دل کوچک من بال بال میزد
:«اگه رسیدن اینجا ما چیکار کنیم؟»
#ادامه_دارد...
🌷 @tashahadat313 🌷