eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
همسرم قبل از انقلاب در هم پایبند به اعتقادات مذهبی‌ بود 👌 عباس قبل از رفتنش به آمریکا برای این که خودش را مقید کند که به فکر نباشد و نامحرمی در کشور اجنبی نظر او را جلب نکند، و در حقیقت برای دور ماندن از ، در ایران تصمیم به گرفت💞 عکس مرا از آلبوم برداشته بود و با خود به آمریکا برده بود. دوستانش تعریف می‌کردند که آنجا دختران ایرانی مقیم آمریکا و آمریکایی‌ها راحت بودند ... عباس هم که خوش‌سیما بود. دخترهای زیادی تقاضای دوستی و صحبت با عباس می‌کردند اما او سرش را پایین می‌انداخت و عکس مرا به آن‌ها نشان می‌داد و می‌گفت: «ایشون من هستن» 😌 🏴 @taShadat 🏴
در اولین روز ماه رجب عقد کردیم و صادق که روزه هم بود، در هنگام خواندن خطبه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید» ....❤️ خاطره شهید تجلایی را یاد آور می شدند که همسرشان برایش آرزوی کرده بود. اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهـــــدا بود. 🌹 وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که می شود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟ با خود گفتم اگر در بین این شهـــــدا، شهیدی را هم نام آقا صـــــادق ببینم این دعا را خواهم کرد. 😊 دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید صـــــادق جنگی را دیدم . در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم. •♡ټاشَہـادَټ♡•
در اولین روز ماه رجب عقد کردیم و صادق که روزه هم بود، در هنگام خواندن خبطه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید» .... خاطره شهید تجلایی را یاد آور می شدند که همسرشان برایش آرزوی کرده بود. اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهـــــدا بود. 🌹 وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که می شود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟ با خود گفتم اگر در بین این شهـــــدا، شهیدی را هم نام آقا صـــــادق ببینم این دعا را خواهم کرد. 😊 دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید صـــــادق جنگی را دیدم . در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم. _صادق_عدالت_اکبری🕊 •♡ټاشَہـادَټ♡•
الگو براری از شهداء 📣 خواستگاری شهید... 💞💕💞 ترم آخرکارشناسی مهندسی جوشکاری بودکه اومدبه خواستگاری من..... چون دانشجوبودوترم آخراولش مخالف بودم.... یه چیزی ته دلم گفت بذاربیادبعدنداشتن کارروبهونه میکنی میگی نه.... وقتی اومدوباهم صحبت کردیم بابت کارش به من اطمینان داد....ولی چیزی که منوبه این وصلت راضی کردصداقتش بود..... اینکه اصلاسعی نکردچیزی باشه که نیست.... واین بودکه به دلم نشست وجواب مثبت دادم..... بعدازاتمام درسش دنبال کاررفت.....بامدرکی که داشت خیلی جاهامیتونست بره سرکارولی ترجیح دادجایی بره سرکارکه براکشورش مفیدباشه وباروحیه اش سازگارباشه..... یکسال طول کشیدتابتونه واردقرارگاه خاتم الانبیابشه...... خیلی به کارش علاقه داشت وخیلی پرتلاش بود..... اونقدری که تو2سال ونیمی که خدابهش فرصت خدمت دادتونست یه موشک طراحی کنه..... موشکی که تواولین مرحله ی اجراش27تاداعشی روبه هلاکت رسوند..... ۹۴/۱/۳ 🕊 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
🌹گوشه ای از خصوصیات اخلاقی شهید مدافع حرم 🌹 «دعا می‌كردم خدا عمر مرا به ایشان بدهد.» علت این دعایش را مثمرثمر بودن حضور همسرش می‌داند. «خیلی ذهن فعالی داشت. روزی را به یاد ندارم كه فقط به یك كار مشغول بوده باشد. اگر مأموریت نبود و خانه بود، به كارهای و رسیدگی و كارهای خانه را انجام میداد و خلاصه همزمان چندین مسئولیت را برعهده داشت. من از خدا می‌خواستم عمر طولانی به او بدهد چراكه وجودش برای همه نفع داشت.» از فعالان بسیج پایگاه حضرت زهرا(س) در محله امامزاده قاسم(ع). حاج احمد دغدغه دار بود، همیشه در حال جمع کردن خاطرات از خانواده شهدا بود، و همیشه به دیدار خانواده ی شهدا میرفت، او دست خالی به خانه شهدا نمی‌رفت. برایشان از این گلدان‌ها می‌برد. در فصل بهار گل بسیار زیبایی می‌دهد. و از این گلدان‌ها هدیه می‌برد. ؛ تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند. شهیدمدافع حرم 🌹 تاریخ شهادت: ۳ اسفند ۹۴ محل‌شهادت: حلب سوریه نحوه‌شهادت: از ناحیه پهلو مجروح شد و درست در شب شهادت حضرت زهرا(س) به شهادت رسید.💔 مزارشهید: گلزار امامزاده قاسم(ع)