🦋🌺🦋🌺🦋
راوی: پدر شهــــید
خدمت سربازیاش را که تمام کرد چند ماهی در گلفروشی یکی از همکارانم کار کرد، اما خیلی به اهل بیت پیامبر (ع) علاقه داشت.
از همان بچگی به مساجد و هیئتها میرفت و اگر هر شب هم در مسجد مراسم دعا و روضه بود، شرکت میکرد. اصلیترین عامل مدافع حرم شدنش هم عشق به اهل بیت (ع) بود. نمیتوانست تعدی تروریستها به حریم اهل بیت را ببیند و ساکت بماند.
🌷@tashahadat313🌷
🦋🌺🦋🌺🦋
۱۴ فروردین ۹۵ رفت و ۲۱ فروردین به شهادت رسید. ۲۸ فروردین ۹۵ در سیستان تشییع و به خاک سپرده شد. یک هفتهای بیشتر طول نکشید که به شهادت رسید. یک ماه قبل از اینکه به سوریه برود شبانهروز خواب نداشت. میگفتم: «چرا نمیخوابی؟» میگفت: «وقتی میخواهم چشمانم را ببندم انگار یک سایهای روی سرم میآید میگوید بلند شو و بیا که مهلتت تمام شد.» به اقواممان میگفت: من به سوریه بروم دیگر برنمیگردم. مهری در دل من هست، کسی که مرا طلبیده برای شهادت طلبیده اگر بروم برنمیگردم. به مادرش هم گفته بود ناراحت نباش و غصه نخور شما فرزندت را در راه حضرت زینب (س) دادی. ولی به من چیزی نگفت، چون من مریض بودم میگفت: اگر به پدرم از شهادتم بگویم سکته میکند.
🌷@tashahadat313🌷
🦋🌺🦋🌺🦋
همرزمانش میگفتند خمپاره کنارش خورده و با اصابت یک ترکش به گلویش به شهادت رسیده است. یک ترکش هم به پهلویش اصابت کرده بود. پسرم و شهید شیبک کنار هم به شهادت رسیده بودند. چند روز بعد ما متوجه شهادت حسین شدیم. شب ۲۷ فروردین از تیپ ۱۱۰ سلمان فارسی چند نفر آمدند و گفتند پسر شما به شهادت رسیده است. وقتی این خبر را شنیدم دستم را رو به آسمان گرفتم و گفتم خدا را شکر که پسرم در این راه شهید شد. خدا را شکر ما شرمنده اهل بیت پیامبر (ص) نشدیم.
🌷@tashahadat313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋🌺🦋🌺🦋
در ارزو شهادت....
التماس دعای شهـــادت...
یا علیــــــ....
🌷@tashahadat313🌷
Meysam Motiee_(wWw.New-Song.ir)Meysam Motiee Shahid Avardand_(www.new-song.ir).mp3
زمان:
حجم:
6.21M
🦋🌺🦋🌺🦋
🍃 از شــامـــ بلا شهیــــد آوردند.....
🍃 با مداحی میثمـــ مطیعی....
🌷@tashahadat313🌷
ماهرمضونیہفرصتویژهستبراۍ
ڪسایۍڪہیہعمراشتباهرفتن
یہعمراز خدا دوربودنودستشونخالے
خالیہ
اونامیتوننتواینماهیہتَنہتمومِخوبنبودنا
تمومقراننخوندنا،تموم
ذڪرنگفتناشونوراحت جبرانڪنن...
رفیقزرنگبازۍدربیار :))
#تلنگر 🔔
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
#کمی_تفکر 🤔
وقتى به يه مگس بال هاى پروانه رو بدى
نه قشنگ ميشه ،نه ميتونه باهاش پرواز کنه.
ميدونى دارم از چى حرف ميزنم؟!
"اصالت"
بال و پر بيخود به کسي دادن اشتباست...
همه آدم ها ظرفيت بزرگ شدن را ندارند، اگر بزرگشان کنیم گم مي شوند و دیگر نه شما را مي بينند و نه خودشان را.
بیاییم به اندازه ظرفیت آدم ها دست نزنيم.....👌
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
ٺـٰاشھـادت!'
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_صد_و_یازده ماشینشان از دیدم ناپدید شد و .. تازه دیدم سر سیدحسن را هم
✍️ رمان #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_صد_و_دوازده
اگر دوباره به سراغم آمده بودند...
دیگر زنده رهایم نمیکردند که دست مادر مصطفی را کشیدم و با گریه التماسش کردم
:«بلند شید، باید بریم!»
که قامتی مقابل پایمان زانو زد.
💠 مصطفی بود با صورتی که دیگر رنگی برایش نمانده و چشمانی که از وحشت رنگ خون شده بود.
صورتش رو به ما و چشمانش به تن غرق #خون سیدحسن مانده بود و
برای نخستین بار اشکش را دیدم.
مادرش مثل اینکه جانی دوباره گرفته باشد،
رو به پسرش ضجه میزد و من باور نمیکردم دوباره چشمان روشنش را ببینم
که تیغ گریه گلویم را برید و از چشمانم به جای اشک،
خون پاشید.
💠 نگاهش بین صورت رنگ پریده من و مادرش سرگردان شده و ندیده تصور میکرد چه دیدهایم که تمام وجودش در هم شکست.
صدای تیراندازی شنیده میشد و هرلحظه ممکن بود #تروریست دیگری برسد که با همان حال شکسته سوارمان کرد،
نمیدانم پیکر سیدحسن را چطور به تنهایی در صندوق ماشین قرار داد و میدیدم روح از تنش رفته که جگرم برای اینهمه تنهاییاش آتش گرفت...
#ادامه_دارد...
🌷 @tashahadat313 🌷
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
#دعاےفرج🌱
#قرارِهرروزمون♥
-بسمالله...🌸
بخونیمباهم...🤲🏻
ـاِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآوَبَرِحَالخَفٰآء
ُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…✨🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•