eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
5.4هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5929224681662973660.mp3
9.12M
📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی) 9⃣2⃣ جزء ۲۹
ٺـٰاشھـادت!'
📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی) 9⃣2⃣ جزء ۲۹ #قرآن_کریم #التماس_دعاى_فرج
نکات کلیدی جزء۲۹ 1- با مردم به نرمی رفتار کنید تا با شما به نرمی رفتار کنند. (قلم: 9) 2- ای مردم در اموالتان سهم مشخصی برای محرومان و فقرا کنار بگذارید. (معراج: 14-25) 3- خداوند مرگ و زندگی را آفرید تا امتحانتان کند که کدام یک از شما بهتر رفتار می کنید. (ملک: 2) 4- از عیب جویی، خبرچینی، تجاوز به حقوق دیگران، گناه، گستاخی و زنا دوری کنید. (قلم: 11-13) 5-خداوند راه هدایت را به شما نشان داده، دیگر اختیار با شماست که شاکر باشید یا ناسپاس. (انسان: 3) 6- کسانی که نمازگزار و اهل صدقه اند و به قیامت باور داشته و پاک دامن و امانت دارند ترسی از قیامت ندارند. (معراج: 23-32) 7- در روز قیامت گنهکار آرزو می کند کاش می توانست فرزند، همسر، برادر و خویشانش را فدای خود کند تا نجات یابد. (معراج: 11-13) 8- بخشی از شب را برای مناجات بیدار شده، قرآن تلاوت کرده، صدقه و قرض الحسنه دهید که نزد خدا پس انداز می شود. (مزمّل: 20) 9- بدانید که قیامت آنقدر سخت است که دوست صمیمی سراغ دوست صمیمی اش را نمی گیرد با این که جلو چشم هم هستند. (معراج: 10)
،سهمِ کسانی مےشود که عالم را ، محضر خدا مےدانند و کسانی که عالم را محضر خدا بدانند گناه نمےکنند و شهدا ، اینگونه اند..و ما نیز شهادت را سهمِ خود کنیم با گناه نکردن 🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷 🔴 شهید :مجید محمودی چابکی 🔷 نام پدر:شعبان 🔷 تولد:چابکسر 🔷 تاریخ تولد: ۸آبان۱۳۴۴ 🔴 تاریخ شهادت: ۳۱شهریور۱۳۶۷ 🔴 محل شهادت : سومار 🔷 اعزامی از:تیپ ۳۷شیراز 🔴 گلزارشهید:میانده چابکسر 🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷 🔴 شهید :سید علینقی مرتضوی اول 🔷 نام پدر:سید تقی 🔷 تولد:میانده 🔷 تاریخ تولد: ۳۰ مهر۱۳۴۶ 🔴 تاریخ شهادت: ۳۱شهریور۱۳۶۶ 🔴 محل شهادت : مهران 🔷 اعزامی تیپ ۳۷شیراز 🔴 گلزارشهید: میانده چابکسر رفاقت با شهدا تا قیامت یاد شهدا با ذکر صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مسیحای عشق قسمت۲۰ شالم را مرتب می کنم و هدفون را روي گوشم میگذارم،وِب کم را روشن میکنم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مسیحای عشق قسمت۲۱ فاطــمه سفارش یک فنجان چاي میدهد،من هم همینطور. پیشخــدمت میگوید:الآن میآرم خدمتتون سه هفته اي از بناریزي دوستیمان میگذرد،این روزها،بیشتر از هرچیزي مشغول سخت درس خواندنم و مشغول دوستی با فاطـــمـــه. دوستی با او،بهتر از آن چیزي است که فکرش را میکردم. کش چادرم را کمی جلو میکشم و جعبــه کوچکی که براي فاطـــمه خریده ام،جلویش میگذارم. فاطـــمه ذوق میکند:واي این چیه نیکــی؟ خجالت زده میگویم:ناقابلـــه :_دستت درد نکنه،ولی به چه مناسبت آخه؟ :_براي جبران،جبران اون قضاوتـــــی که راجع تو و برادرت کردم...شرمنده دیگه.......حالا بازش کن فاطمه،لبخند قشنگش را تحویلم میدهد و آرام جعبه را باز می کند. چشمانــش گرد می شوند:واي نیکی،این....این خیلی قشنگه و دستبندي که برایش خــریده ام را بیرون می آورد. :_دستــت درد نکنــــه :_مبارکت باشه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مسیحای عشق قسمت ۲۲ :_خیلی خوشگله نیکی دستبند را دور دستش می اندازد. :_فاطــمه؟تو....یعنی منو بخشیدي؟ :_این حـــرفا چیه؟معلــــومه،تو حق داشتی،شاید اگه منم بودم،همون فکرو میکردم. میخندم و با ذوق دستبند خودم را هــم نشانش میدهم:واســـه خودم هم گرفــتم فاطمه؛نشانـــه ي دوستیمون! و دستم را روي میز میگذارم. فاطمه هم دستش را کنار دستم میگذارد. میخندد:شدیم عین خواهراي دوقلو،بهت گفتم من عاشق دوقلوهام؟ میخندم. پیشخدمت،سفارش ها را میآورد،دست هایمان را از روي میز برمیداریم. پیشخدمت کــه میرود،فاطمه میگوید:خــب یه کم از خودت بگو،دوستیم دیگه. لبخنــد میزنم:چی بگم؟ :_نیکی من از فضولی دارم میمیرم،تو روز اول که چادر نداشتی،حجابت کامل بودا،ولی خب... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مسیحای عشق قسمت ۲۳ خنده ام را می خورم،شاید بهتر است این بغض سرخورده را اینجا باز کنم،حتم دارم اینجا،امن ترین جاي دنیاست.. :_فاطــــمه،راستش....نمیدونم چطوري شروع کنم.. اصلا نمیدونم چجوري باید بگم.. دستم را میگیرد:نیکی،من نمیخواستم ناراحتت کنم،اگه دوس نداري نگو :_نه،اتفاقا دلم میخواد بگم...فقط یه کم گفتنش سخته...راستش فاطـــمه،من قایمکی چادر سر میکنم،مامان و باباي من،با چــادر سرکردن من مخالفن،یعنی کلا،با همه چی مخالفن،با نماز خوندن،روزه گرفتن... منم اول،عین اونا بودم...ولی،بعد یه عمــر تازه فهمیدم زندگی یعنی چی؟خدا یعنی چی،پیامبر،امام یعنی چی..من امسال چهارمین سالیه که توبه کردم! :_یعنی فقط تویی کـه مذهبی هستی؟هیچکس شبیه تو نیست؟ :_هیچکس که نه،یه عمــو دارم،شبیه منه. مثل من فکر میکنه :_نیکی کارتو خیلی سخته،ولی من به حالت غبطه میخورم،خوش به حالت دختر،تو...تو واقعا مومنی. :_مومن؟میدونی من بعد از چند سال گناه کردن به خودم اومدم؟ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مسیحای عشق قسمت ۲۴ :_چطـــورشد؟یعنی چی شد که... :_ اول دبیرستان که بودم،روزاي مُحّـــَرَم بود،یعنی من که نمیدونستم محرم چیه،کیه؟ فقط یه اسم ازش تو تقویم دیده بودم.. وقتی در و دیوار شهر مشکی میشد،میفهمیدیم محرمه،ولی اصلا نمیدونستم محرم چیه.. ندونسته همه ي عزادارا رو هم مسخره می کردم... یه شب جلو تلویزیون نشسته بودم،تنظیمات ماهوارمون یه دفعه خراب شد،منم داشتم یه مستند از زندگی مانکن هاي معروف میدیدم،یعنی روز و شبم همین بود. دنبال کردن زندگی مانکن ها و بازیگراي هالیوود،همه ي فکر و ذکر و افتخارم این بود مدل موهام شبیه فلانیه،لباسم شبیه لباس فلان بازیگر تو ردکارپت فلان جشنواره است... خلاصه....یه خرده با تلویزیون ور رفتم،ولی درست نشد،حوصلم سر رفته بود،مامان و بابام هم طبق معمول نبودن،مجبور شدم بزنم شبکه هاي ایران. همین جوري این کانال،اون کانال میرفتم،یه دفعه دیدم یه مداح شروع کرد به خوندن،من...اولین بار بود داشتم مداحی میشنیدم فاطمه(اشکهایم ناخودآگاه سرازیر میشوند) داشت روضه وداع میخوند،دلم شکســـت....گریــه کردم،دست خودم نبود،بلند بلند گریه میکردم... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مسیحای عشق قسمت ۲۵ یه جاش مداح به جاي حضرت زینب میگفت: تویی کـه مَحرم منی،بمون کنار من/ بري تو،پاي لشکري به خیمه وا میشه دلم خیلی شکست فاطمـــه... اشک هایم براي ریختن از هم سبقت می گیرند. چند نفر از افرادي که دور میزهاي اطراف نشسته اند،با تعجب نگاهم میکنند،اشکـــ هایم را پاك میکنم. :_موافقی بریم؟ فاطمه با نگرانی نگاهم میکند و سر تکان میدهد. پول را روي صورت حساب میگذارم و بلند میشوم،فاطــمه هم. از کافیشاپ خارج میشویم. :_نیکی حالت خوبه؟ :_آره،خوبم..خیلی خوب،بریم اون پارکه؟یه نیم ساعتی تا کلاس وقت هست :_آره بریم روي یکی از نیمکت ها مینشینیم. :_نیکی،من دوست دارم بقیشو بشنوم ولی اگه حالت خوب نیس،بمونه واسه بعد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
وداع با ماه مبارک رمضان.mp3
7.69M
ممنونم اگر نروی...😔 حجت الاسلام میرزامحمدی وداع بسیار زیبا با ماه مبارک💔 😭
43160سفره-دارد-جمع-می-گردد-گدا-را-عفو-کن.mp3
8.18M
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن...💔😔 دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن...🤲🏻😭😭 ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ