eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز پنجشنبه: شمسی: پنجشنبه - ۱۷ آبان ۱۴۰۳ میلادی: Thursday - 07 November 2024 قمری: الخميس، 5 جماد أول 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليه السّلام 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹ولادت حضرت زینب سلام الله علیها، 5یا6ه-ق 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 📆 روزشمار: 8 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️28 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️38 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️45 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌺54 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام @tashahadat313
حضرت مهدی(عج):   🌸به شیعیان و دوستان بگویید كه خدا را به حق عمه ام حضرت زینب علیهاالسلام قسم دهند، كه فرج مرا نزدیك گرداند🔆 @tashahadat313
عاشقانه_شهدا🙃✨ در سال‌هاے اول زندگے، یک روز مشغول اتو کردن لباس‌هایش بودم؛ در همین حال از راه رسید و از من گله کرد و گفت: شما خانم خانه هستید و وظیفه‌اے در قبال کارهاے شخصے من ندارید. شما همین که به بچه‌ها رسیدگے مےکنید، کافےست. تا آنجایے که به یاد دارم حتے لباس‌هایش را خودش مےشست و بعد از خشک شدن، اتو مےزد و هیچ توقعے از بنده نداشت...🥲🤍💍 همسر @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن اگه عقیله هاشمیه رفته به علی هر جلوه علی خطبه می‌خونه و غوغا می‌کنه هم شأن علی با لحن علی 📺 (س)🌸 🎙 @tashahadat313
مداحی آنلاین - نماهنگ حلمای علی - حدادیان.mp3
3.43M
زن اگه عقیله هاشمیه رفته به علی هر جلوه علی خطبه می‌خونه و غوغا می‌کنه هم شأن علی با لحن علی 🔊 (س)🌸 🎙 @tashahadat313
روانشناسی قلب 58.mp3
12.79M
58 🎧آنچه خواهید شنید؛ ❣️پای درس امیر کلام،علی (ع) که بشینی؛ راز سلامتی قلب رو، برات باز میکنه؛ 💓دلت رو با خودت ببر توی خلوت با خدا تا سالم و آرومش کنی. @tashahadat313
بدانید که دشمن در صدد زدن ولایت فقیه و امام خامنه‌ای است. اگر سستی کنید و تعلل ورزید، خدا این نعمت را از شما می‌گیرد و آن را به شکل بدی جایگزین می‌کند. امنیت بالاترین نعمتی است که خدا به مردم ایران داده، این را سوریه و عراق رفته‌ها بهتر درک می‌کنند، چرا که در سوریه آزادی بود، ساحل مدیترانه بود، حجابشان آزاد بود اما وقتی امنیت از بین رفت و ده هزار نفر از زنانشان در بین تکفیری و داعشی دست به دست شدند، فهمیدند که چه نعمت بزرگی را ازدست داده‌اند. "شهید مدافع حرم محمد مهدی فریدونی" @tashahadat313
🌷یکی از خصوصیات بارز ایشان صبر بود.از نصایح همیشگی این بزرگوار به فرزندانشان  این بود که انان را به صداقت توصیه می‌کرد و می‌گفت: صداقت حرف اول زندگیتان باشد. اول با خدا بعد با خود و خانواده. اگر صداقت باشد هر چیزی پشت‌بندش می‌آید.  "شهید مدافع حرم علیرضاقنواتی" @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت ۱۹۲ ***
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 193 دانیال با یک اختلاس بزرگ از موساد رفته بود و به احتمال زیاد آن پول الان توی آن کیف پول بود. چی بهتر از این؟ به هرحال خودم را به ندانستن زدم. -چطور پیداش کردی؟ تلما مستقیم به چشمانم نگاه نمی‌کرد و دائم موهای درهمش را پشت گوش می‌انداخت. -توی وسایلم قایمش کرده بود. داشت چیزی را پنهان می‌کرد؛ یعنی معلوم بود چه چیزی را. تلما می‌خواست تا جایی که می‌شود اطلاعات ندهد؛ غافل از این که من همه آنچه او پنهان می‌کرد را می‌دانستم. دلم برایش سوخت. داشت زجر می‌کشید برای هیچ و پوچ. یک لحظه به سرم زد بگویم برای ایرانی‌ها کار می‌کنم و همه‌چیز را درباره‌اش می‌دانم؛ ولی مطمئن بودم باور نمی‌کرد. از طرفی دستور فعلا این بود که هویتم را نداند؛ شاید برای حفظ امنیت خودش. کیف پول را توی دستم چرخاندم و گفتم: این مدل کیف پول یکی از امن‌ترین مدل‌های کیف پول سخت‌افزاریه. اینا با کیفیت نظامی‌ساز تولید می‌شن... اوف! کیف پول را مانند یک جواهر در دو دستم گرفتم و آن را با فاصله از چشمانم نگه داشتم تا تماشایش کنم. این کیف پول دقیقا مثل تلما نفوذناپذیر بود؛ نفوذناپذیر، محکم و تحسین‌برانگیز. -یعنی چی؟ نظامی‌ساز؟ تلما با بی‌قراری نگاهم می‌کرد. -آره. یعنی استانداردهای امنیتیش درحد استانداردهای نظامی روز دنیاست. کاملا ضدآبه، جنس بدنه‌ش یه آلیاژ آلومینیوم خیلی خاصه که توی صنعت هوافضا استفاده می‌شه، و تکنولوژی شکافت هواش باعث می‌شه هکرها نتونن به این راحتی سراغش برن... آب از لب و لوچه‌ام راه افتاده بود و عاشقانه نگاهش می‌کردم؛ کیف پول را. -اوف... خدایا این عالیه... خیلی دلم می‌خواست یکیشو بخرم ولی من بیت‌کوین ندارم! وای... خدایا... این منبع مُرده‌ت خیلی خفن بوده... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 194 -اوف... خدایا این عالیه... خیلی دلم می‌خواست یکیشو بخرم ولی من بیت‌کوین ندارم! وای... خدایا... این منبع مُرده‌ت خیلی خفن بوده... دست خودم نبود؛ معماهای سخت و دیوارهای غیرقابل نفوذ همیشه برایم جذاب بوده‌اند و باعث می‌شوند دست و پایم از شوق پیدا کردن راهی برای نفوذ بلرزد. دربرابر تلما هم همین‌طوری خلع سلاح شدم. تلما که دید من دارم از شدت اشتیاق جان می‌دهم، کیف پول را ناگهان از دستم بیرون کشید. -بسه دیگه! بگو ببینم باید چکارش کنیم. زبانی دور لبم کشیدم و خودم را جمع و جور کردم. سرم را تکان دادم تا عقلم برگردد سر جایش. تلما پرسید: این شکافت هوا که می‌گی چیه؟ چطور می‌شه بازش کنیم؟ صدایم را صاف کردم تا آدم معقول‌تری به نظر برسم و تلما برای حرف‌هایم تره خورد کند. -شکافت هوا یعنی دستگاه هیچ اتصالی به بیرون پیدا نمی‌کنه. نه بلوتوث، نه وای‌فای، نه یواس‌بی، نه ان‌اف‌سی... هیچی. بقیه کیف پولای سخت‌افزاری معمولا از یکی از اینا یا چندتاشون استفاده می‌کنن، ولی این مدل هیچ‌کدوم رو نداره؛ چون با هرکدوم از اینا می‌شه یه راهی برای نفوذ پیدا کرد. تنها راه استفاده ازش اینه که رمز یا اثر انگشت بزنی. مدیریت پولت رو توی فضای کاربری خود دستگاه انجام می‌دی و برای انتقال پول فقط می‌تونی از کیوآر کد استفاده کنی. تلما دوباره موهایش را خاراند و دهانش را پر از هوا کرد. چند ثانیه به زمین خیره ماند و بعد هوای دهانش را خالی کرد. زیر لب گفت: لعنتی همیشه فکر همه‌جا رو می‌کرد... -منبع مُرده رو می‌گی؟ تلما انگار حواسش به من نبود. سرش را تکان داد. -آره... فکر نمی‌کردم یه روز انقدر از این اخلاقش لجم بگیره! بعد به من نگاه کرد. -ما اثر انگشتش رو نداریم؛ پس باید دنبال رمز بگردیم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 195 بعد به من نگاه کرد. -ما اثر انگشتش رو نداریم؛ پس باید دنبال رمز بگردیم. -اوهوم. چشمانش را تنگ کرد؛ از صورت درهمش می‌شد فهمید دارد از ذهنش کار می‌کشد. گفتم: تلاشی برای زدن رمزش کردی؟ دستش را برد میان موهایش و سرش را خاراند. -نه، هیچ ایده‌ای نداشتم. -خوب کاری کردی... انگشتم را آرام روی کیف پول زدم. -رمز این کیف پولا باید ده تا سی کاراکتر باشه که شامل حروف کوچیک و بزرگ انگلیسی و اعداد و علائم می‌شه. سوت زد و تلما گردنش را کج کرد. - برای همین به تو نیاز دارم. تو می‌تونی پیداش کنی نه؟ هکرها یه روشی دارن که با آزمون و خطا رمز رو پیدا می‌کنه... ناامیدانه به امید واهی‌اش خندیدم. -نه نمی‌تونم. اولا خیلی زمان‌بره؛ درضمن این دستگاه به حمله بروت‌فُرس مقاومه. نمی‌تونی دائم پشت سر هم رمز بزنی، هربار که رمز رو اشتباه بزنی باید زمان بیشتری صبر کنی تا دوباره بهت اجازه بده رمز رو بزنی. مشتش را آرام به پایش کوبید و زیر لب گفت: لعنت بهت دانیال. -اسمش دانیال بود؟ چشم‌غره رفت و موهایی که پشت گوشش بودند را دوباره و بی‌هدف پشت گوشش هل داد. تلما هم دربرابر حمله بروت‌فرس من مقاوم بود. -پیشاپیش اینم بگم که نمی‌شه درشو باز کنیم، یه سنسور داره که اگه کسی بخواد درشو باز کنه فعال می‌شه و تمام اطلاعات دستگاه رو پاک می‌کنه؛ یعنی همه کلیدهای خصوصی مرحوم با مرحوم به خاک می‌ره! 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @tashahadat313
ای کاش میشد وقتی شهید میشیم یا میمیریم مُهر سجاده نماز مون هم با خودمون می‌بردیم. آخه همین تربت کربلا عزیزترین دارایی ما تو دنیائه.❤️‍🩹 @tashahadat313