با آغاز تظاهراتها علیه نظام شاهنشاهی ،به همراه پدر و پسر عمههایش یعنی #شهیدان #شیخ حسین و #شیخ حسن شهابی، در تظاهراتها شركت میكرد و همیشه در مساجد حاضر بودند.
🍃⚘🍃
از دوران كودكی صاحب #اخلاق اسلامی و مذهبی و رفتارش شایسته و پسندیده بود و همین خصوصیاتش باعث شده بود كه نظر تمام مردم را به خود جلب كند.
🍃⚘🍃
با اعزام به #جبهه در #عملیات حصر آبادان شركت كرد و با پیروزی برگشت و باز هم نتوانست دور از#جبهه زندگی كند.
🍃⚘🍃
6⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#عملیاتهای شهید⚘🍃
ایشان در #حفظ #تپه های 175 در منطقه عملیاتی شهر نفتی زبیدات عراق حماسه آفرید.
🍃⚘🍃
در #عملیات #والفجر1و2و4 و سپس #خیبر حضور داشت.#احمد در تابستان1363ش با دختر مؤمنه ای ازدواج کرد و زندگی مشترک را در خانه پدری با مراسم بسیار ساده آغاز نمود و به #جبهه بازگشت.
🍃⚘🍃
او در #عملیات# بدر در #هور الهویزه حماسه ها آفرید. در همین #عملیات #برادرش #علی به #شهادت رسید.
7⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
همین که #15ساله شد وپشت لبش یه کوچولو سبز شد،دیگه طاقتش طاق شد وزد از دهات بیرون،سعی اش این بود که روپای خودش بایستد،
رفت اصفهان وتا #27سالگی که دوباره رفت وخانواده شو پیدا کرد،ازشون بیخبر بود،ودرواقع گمشون کرده بود.
🍃⚘🍃
تواین مدت ازدواج کرد ،ویه مغازه ی لباس فروشی حوالی مسجدبابا علی عسگر باز کرد وآنجا مشغول بود.
البته کنار لباس فروشی علیه طاغوتی های هم یه فعالیت هایی میکرد.
ساواک هم خیلی تلاش میکرد از ایشان آتو بگیرد وانقلاب شد.
🍃⚘🍃
ایشان بعد از انقلاب عضو سپاه شده بود.
همه جوره فدایی بود وگوش به فرمان امام،
رفت کردستان برای جنگ با ضد انقلاب،
با#شهید حسین خرازی آنجا آشنا شد. وشدند یار غار.
🍃⚘🍃
ایشان شد #تک تیرانداز، او بود ویه #تفنگ اس وی دی،
زد وجنگ شد، ایشان رفت #جبهه ی جنوب،
🍃⚘🍃
3⃣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#سردار_شهید_ابراهیم_همت🔻
❣هر موقع در مناطق جنگی راه رو گم کردید نگاه کنید #آتش دشمن کدام سمت را می کوبد همان #جبهه خودی است.
#اندکی_تفکر🤔
#سلام_صبحتون_شهدایی🌷
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#طنز #جبهه 😂🤣
🌸آشپز وكمك آشپز، تازه وارد بودند و با شوخي بچه ها ناآشنا.
آشپز، سفره رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب ها رو چيد جلوي بچه ها.
رفت نون بياره كه عليرضا بلند شد و گفت:
(( بچه ها ! يادتون نره ! ))
آشپز اومد و تند و تند دوتا نون گذاشت جلوي هر نفر ورفت.
بچه ها تند نون هارو گذاشتند زير پيراهنشون.
كمك آشپز اومد نگاه سفره كرد. تعجب كرد.
تند و تند براي هرنفر دوتا كوكو گذاشت و رفت.
بچه ها با سرعت كوكوها رو گذاشتند لاي نون هائي كه زير پيراهنشون بود.😆
آشپز و كمك آشپز اومدن بالا سر بچه ها. زل زدند به سفره.
بچه ها شروع كردند به گفتن شعار هميشگی:
(( ما گشنمونه ياالله ! ))🙈
كه حاجي داخل سنگر شد و گفت:
چه خبره؟
آشپز دويد روبروي حاجي و گفت:
حاجي! اينها ديگه كيند! كجا بودند! ديوونه اند يا موجي؟!!
فرمانده با خنده پرسيد
چي شده؟😅
آشپز گفت تو يه چشم بهم زدن مثل آفريقائي هاي گشنه هرچي بود بلعيدند!!😱
آشپز داشت بلبل زبوني ميكرد كه بچه ها نونها و كوكوهارو يواشكي گذاشتند تو سفره. 😝
حاجي گفت اين بيچاره ها كه هنوز غذاهاشون رو نخوردند!
آشپز نگاه سفره كرد.
كمي چشماشو باز وبسته كرد. 😳
با تعجب سرش رو تكوني داد و گفت:
جل الخالق !؟ 😯
اينها ديونه اند يا اجنه؟!
و بعد رفت تو آشپزخونه ..
هنوز نرفته بود كه صداي خنده ي بچه ها سنگرو لرزوند😃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
🍃🌹 ردپای اشک های جامانده بر روی #سنگر #جبهه را که دنبال کنی و گوش هایت را بسپاری به صدای ناله ی جامانده های کاروان #شهادت ، چشم هایت روشن می شود به ضریح #عقیله_بنی_هاشم.
🍃 همانجا که یادگاران #جنگ، آنرا مامن امن می دانند برای فرار از ظلمات دنیا و وضعیت قرمزش.بی شک #ابوحامد های بسیاری این راه را رفته اند.شاید عده ای همچون من نام شهید #داریوش_درستی برایشان غریبه باشد و او را نشناسند اما شناسنامه فرزندان #حضرت_زهرا مهر گمنامی خورده اس
🍃❣ بدنش راوی روزهای جنگ و تیر و #ترکش بوده اما روحش از سرزمین جبهه تا حرم #عمه_سادات در جست و جوی شهادت بوده است.
🍃 عاقبت #شهادتنامه اش به واسطه خواهر ارباب امضا شد. شاید اشک هایش در روضه ها واسطه شدند شاید هم سفارش دوستان شهید #قطعه_۵۲ بهشت زهرا بود که پهلویش را تیرها شکافتند و به آرزوی دیرینه اش رسید.
🍃 آه سردار،#پهلوی_شکافته_ات ، روضه پهلوی شکسته حضرت مادر را برایم تداعی کرد.چه بگویم از پیکرت که طعم اسارت چشید و چشم های همسرت که همچنان #منتظر است تا خبری از تو برسد.
🍃 چه خوب شد که #انگشترت جاماند و حالا تنها یادگار و مرهم دلتنگی های همسر توست.امان از عصر عاشورا و انگشتری که چشم #ساربان را گرفت و دل و ایمانش را برد...
✍️نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #داریوش_درستی
📅تاریخ تولد : ۳۱ شهریور ۱۳۴۲
📅تاریخ شهادت : ۹ شهریور ۱۳۹۵
🕊محل شهادت : حماه سوریه
🥀مزار شهید ( یادبود ) : بهشت زهرا(س) قطعه۲۹ ردیف ۱۹ شماره 11 صلوات🌹
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
•♡ټاشَہـادَټ♡•
🌹ما هنر شهادت را هم که نداشته باشیم ; هنرِ عمل به وصیتنامه شهدا را باید داشته باشیم ...
خَلاص!
.
📸عکس : سردار شهید سید صادق شفیعی ( دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران) معاون گردان ادوات ؛ و فرمانده تیپ الحدید لشکر ویژه ۲۵ کربلا ؛ متولد : رودبار _ شهادت : جزیره مینو...
.
🌷قسمتی از وصیت نامه شهید :
#بهترین #لحظات #عمرم حضورم در #جبهه های نبرد حق علیه #باطل بود و تصور اینکه حتی لحظه ای از #جبهه دور #باشم برایم دردناک است . #همدیگر را دوست داشته باشید و #تقوا پیشه کنید و در خدمت #انقلاب باشید و پست و مقام وسیله #امتحان است ، اگر خدای نکرده خطا کنید در #قیامت باید #جوابگو باشید .
.
#وصیت_نامه
#دفاع_مقدس
⚽️مهاجم و کاپیتان افسانه ایِ
تیم ملی جوانان ایران
با ۱۵ گل ملـی ...
باشگاه #پرسپولیس در به در
دنبال قرارداد با او بود ...
او در اوج دوران ورزشیاش
چندین بار به #جبهه رفت !
آخرین بار قـرار بود ...
با باشگاه پرسپولیس قرارداد ببندد و
در تمرینات این تیم هم شرکت کرده بود
که برای شرکت در عملیات #کربلای۵
راهی جبهه شد و در اسفند ۱۳۶۵
به مقام #شهادت رسید ...
#شهید_مهدی_رضایی🌷
#خاطرات_شهید
▫️هستند کسانی که استعداد دارند اما جرأت #جبهه رفتن ندارند آن ها بروند دانشگاه ما میرویم...
با شروع جنگ تحمیلی از همان روزهای اول جنگ لباس رزم برتن ڪرد وقتی گفت میخواهـد به جبهه برود همه گفتند تو استعداد زیادی داری حیف است بروی در این بیابانها خرج شوی...
#محمدرضا در جوابشان گفته بود: "کسی ڪہ این استعداد را به من داده، خیـلی راحت و در یڪ چشم برهـم زدن می توانـد آن را از من بگیرد جوری ڪہ دیگر حتی اسم خـودم هم یادم برود؛ هستند کسانی که استعداد دارند اما جرأت جبهه رفتن ندارند، آنها بروند دانشگاه، ما می رویـم جبـهه..."
همیشه می گفت: جنـگ در رأس همه امور مـا است...
📎پ ن :
این شهید عزیز پس از چند روز نگهداری در سردخانہ بہ اهواز منتقل شد تا در بهشت آباد این شهر بہ خاڪ سپرده شود، نڪتہ عجیبی ڪہ درباره این شهید زبانزد است لبخند زیبایے است ڪہ چند روز پس از شهادت و بہ هنگام تدفین بر لبان این عزیز نقش بست.
#شهیدمحمدرضاحقیقی🕊🌹
شهادت: عملیات والفجر ۸
@tashahadat313