#خاطرات_شهید_مصطفی_صدرزاده
#خاطرات_دوستان_شهید
✅ توی سال 88 مصطفی یکی از دلیرهای تهران بود.
✨ مصطفی اون زمان یک ترم دانشگاهش رو رها کرد.
💠 دو روز بعد از انتخابات مصطفی با موتور با یکی میره، گیر میوفتن.
🔹مصطفی برام تعریف کرد که توی درگیری یهو دیده یکی از بچه ها نیست شده.
🔺 بعد زمانی که مصطفی زخمی افتاده بوده اومده و بهش گفته خوب کتک خوردیا....
🔸 مصطفی میگفت: "بهش گفتم تو چیکار کردی؟"
🔹 گفت: "من یه پرچم سبز گرفتم و بین اونا رفتم..."
✨ مصطفی خیلی ناراحت شده بود.
🔹 میگفت: "خب این که ترسیده و فرار کرده یه چیز طبیعیه، اما این که میاد به من اینجوری میگه خیلیه..."
🔹 اونجا من از مظلومیت مصطفی یکه خوردم...😔
✨ روز 16 آذر هم مصطفی کارش به بیمارستان کشید
🕊 @taShadat 🕊