eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻مادر شهید:  🔸محمدرضا فوق‌العاده👌 از خودش مراقبت می‌کرد، #ظاهر امروزی داشت و اصلا به ظاهرش پایبند نبود. به خاطر پاکی✨ و صداقت درونش #خدا خریدارش شد. 🔹محمدرضا موقعیت‌های زیادی داشت و می‌توانست #کارهای زیادی که همه جوانان می‌کند را انجام دهد ⚡️اما محمدرضا در چارچوب‌های #مشخص حرکت می‌کرد✔️ با تمام وجود می‌گفت من #سرباز امام زمانم و سر این موضوع می‌ایستاد✊ 🔸با دوستانش خیلی صمیمی بود💞 و راحت با #همسر یکی دو تا  از دوستانش که نامزد کرده بودندصحبت می‌کرد ولی نگاه و رفتار #حرامی نداشت❌ یکبار صحبت خواستگاری #محمدرضا شد من گفتم: محمدرضا از فاصله خانه تا دانشگاه🏘 روزی صدتا عروس می‌بیند 🔹این جمله را که گفتم محمدرضا اینقدر #مسخره‌بازی و بگو بخند کرد و گفت: «صدتا چیه دویست‌تا سیصدتا، بیشتر #مامان چشمات را بستی» به محمدرضا گفتم که وقتی #بیرون می‌روی مگر چشم‌بند🕶 می‌بندی که اینها را نمی‌بینی⁉️ اما محمدرضا طفره می‌رفت 🔸خیلی پیگیر شدم تا آخر گفت: مامان #به_خدا قسم نمی‌بینم🚫 اگر من بخواهم سرباز #امام_زمان شوم و با این چشمهایم صورت امام زمان را ببینم😍 آیا با این #چشم‌هایم می‌توانم آدمهای اینجوری را ببینم؟» و وقتی این حرف را زد خیلی متعجب شدم😦 و #نتوانستم چیزی به او بگویم. #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
شلختہ ‌تر از #سرباز ها ندیده‌امـ از جنگ ڪہ بر مے گردند یڪے دستش را یڪے پایش را یڪے #دلش را و حواس پرت‌ترین آنها خودش را جا مے گذارد ... @taShadat
🔰 سرباز می‌خواست 🔰 🔘بعد از شهادت، عکسش را بردیم محضر #آیت_الله_بهاءالدینی. 🔶 #جلال را خوب میشناخت. اصلا موقعِ اذان که میشد، میگفت: «اون که اذان رو با معنی می‌گه بیاد بگه.» 🛑حالا خبرِ شاگردِ عارف مسلکش را آورده بودند برایش. #صورتِ جلال افشار را توی قاب نگاه میکرد و #اشک میریخت. به ما گفت: ❤️«امام زمان از من یک #سرباز خواستن، منم آقای افشار رو معرفی کردم. حالا این اشک ها، 🌷 @taShadat 🌷
مدافع امنیت : اشکانی نیروی انتظامی به عملیاتی مربوط به قاچاقچی مواد مخدر اعزام می شوند. این که قصد داشت خانه و خانواده اش را بسوزاند پس از اینکه ماموران در محل حاضر شدند قاچاقچی با ماموران همکاری نکرده و در را باز نکرد. ماموران ناچار به شکستن در شدند. اشکانی چند بار در را هُل میدن لگد میزنن تا در باز شود. یک مرتبه قاچاقچی در را باز می کند و بنزین را که قبلا آماده کرده بود تا روی خانواده اش بریزد، روی ماموران می ریزد و بدلیل اینکه اشکانی جلوتراز بقیه ایستاده بودند بیشترین بنزین به بدن ایشان ریخته می شود. همان لحظه فندک می اندازد و آپارتمان منفجر شده و ماموران و پرت می شوند پایین که شهید براثر پرت شدن سرش می شکند و لباس هایش سوخته بود تا لباس ها را در بیارورند طول کشید و کمربندش چون قسمت فلزی داشت داغ شده بود نتوانست باز کند. همین باعث شد و پهلوش آسیب شدید ببیند و سوختگی اش عمیق تر شود. دست چپ تا آرنج، دست راست کامل، بازوها و ساعد، کف دست، صورت یک مقدار کم و پاها نیز کاملاً سوخته بود. آتش، دود و بنزین به دهانشان وارد شده بود و ریه ها نیز سوخته و عفونت کرد. 🍃⚘🍃 پس از ۴۳ روز بستری بودن در بیمارستان و تحمل رنج و درد ناشی از سوختگی صبح روز چهل و سوم ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۸ صبح به فیض نائل آمدند. 🍃⚘🍃 (روحشان شاد و یادشان گرامی) 6⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
تشییع پیکر پاک نظم و امنیت پویا اشکانی... شهیدی که در درگیری بااشرار گرفت و پس از تحمل دردهایی ناشی از سوختگی جام را نوشید.. 🍃⚘🍃 مزار گلزار کرج امام زاده محمد⚘ 🍃⚘🍃 9⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
. تنها براے نیست می‌تونے باشی و حضرت زهرا «سلام الله علیها» باشے اما ‌یه داره باید فقط براے ڪار ڪنے نه ریا 🕊 🌸 •♡ټاشَہـادَټ♡•