به یکی از دوستانِ شهید ابراهیم هادی گفتم:
خاطرهای از ابراهیم به یاد دارید؟
گفت: یکبار که جلویِ دوستانم قیافه گرفته بودم، ابراهیم آمد کنارم و آرام گفت: نعمتی که خدا به تو داده را به رخِ دیگران نکش . . .
#شهید_ابراهیم_هادی🌱
@tashahadat313
با اتوبوس راهی تهران بودیم.
بیشتر مسافرین نظامی بودند.
راننده به محض خروج از شهر صدای نوار ترانه را زیاد کرد.
ابراهیم چند بار ذکر صلوات داد.
بعد هم ساکت شد اما بسیار عصبانی بود.
ذکر میگفت؛ دستانش را به هم فشار میداد
و چشمانش را میبست.
حدس زدم به خاطر نوار ترانه باشد.
گفتم: میخوای برم بهش بگم؟
گفت: قربونت برو بهش بگو خاموشش کنه.
راننده گفت: نمیشه خوابم میبره.
من عادت کردم و نمیتونم.
برگشتم به ابراهیم مطلب را گفتم.
فکری به ذهنش رسید.
از توی جیبش قرآن کوچکش را در آورد و
باصدای زیبا شروع به قرائت آن کرد.
همه محو صوت او شدند.
راننده هم چند دقیقه بعد نوار را خاموش کرد
و مشغول شنیدن آیات الهی شد.
#شهید_ابراهیم_هادی...🌷🕊
@tashahadat313
27.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
٠~🎈~٠
هـــــــــادی شــــــــدی کــــــه
هـــدایــــت کنے مــــــرا🌿
هــــــادی اگـــــر تویــــے که
کسے گم نمیشود! 🥰
#شهید_ابراهیم_هادی🌹
#به_مناسب_ولـــادت🎂
•
@tashahadat313