#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج محمد هست✋
* #شهیدجاویدالاثر_ازشهدای_خانطومان*
*شهید محمد بلباسی*🌹
تاریخ تولد: 1358
تاریخ شهادت: 1395
محل تولد: قائم شهر
محل شهادت: خانطومان سوریه
🌹شهید بلباسی پیکرش نیامد امام کتابش آمد
کتابی به اسم *(برای زینِ اَب)*
🎀زینب چهارمین فرزند اوست که بعد از شهادت پدر به دنیا آمد *و هرگز طعم پدر را نچشید*🖤
هر وقت بهش میگفتند بیا کفن بخریم و ببریم حرم برای طواف ،طفره میرفت و میگفت *دو کفن ببریم پیش یک بی کفن؟؟؟*🖤
غذا که به بچه ها نمیرسید غذای خودش را نمیخورد و به دوستانش میداد
از زبان همسرش↓
شنیدهام که قرار است مقتل تو تفحص شود، شاید نیزه شکسته ها را کنار بگذارند و پیکر رنجورت از دندان گرگ ها را بیابند، سخت می شود تو را از گودال برگرداند عزیزم، کاش بوریا داشته باشند... خواستم بگویم محبوبه هنوز روی حرفت حرف نمی آورد، حرف آخر را تو بزن، خواستی بیایی، بیا، قدمت روی چشم، به تو حق می دهم دامن دختر رسول الله، زهرای اطهر را به خاک سرد ترجیح دهی، ولی مرد مومن! *بچه ها دلشان پدر می خواهد* کاش می شد یک توک پا میان بوریا می آمدی و باز می رفتی، قدر یک نگاه، قدر یک لبخند....".🖤
محمد به همراه تعدادی در منطقه خان طومان سوریه به فیض شهادت نائل آمد و هرگز *پیکرش بازنگشت*🕊🕋
پرپر شده اند لاله، عباسی ها🖤
مشتاقی و کابلی و بَلباسی ها🖤🕊
*شهید محمد بلباسی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
🌷@taShadat 🌷
#مهمانی_شهدا 😇🌷
#شهیدی_که_از_شدت_بی_خوابی_مویرگ_های_چشمش_پاره_شده_بود_وخون_می_آمد🖤
شهید حمید باکری🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۹ / ۱۳۳۴
تاریخ شهادت: ۶ / ۱۲ / ۱۳۶۲
محل تولد: ارومیه
محل شهادت: خیبر/جزیره مجنون
🌹فرمانده لشکر ۳۱عاشورا
از خون چشم حمید بگویم:🖤
از زبان همرزم↓
آن دو شبی که در جزیره مجنون بودیم حمید اصلا چشم روی هم نزاشت ناغافل دیدم از چشم های حمید خون می آید داد زدم حمید چشمهات ترکش خورده؟؟؟؟؟ خندید برگشت زل زد بهم، گذاشت خودم بفهمم..
بعد از چند شبانه روزگار و بی خوابی مویرگ های چشمش پاره شده و خون می آمد..💔
شهید حمید باکری با تصرف پل مجنون (که به افتخارش پل حمید نامیده شد) در عملیات خیبر توانست پیروزی این عملیات را تضمین کند..💐
شهادت حمید دل خیلی ها را شکست. بخصوص دل برادرش شهید مهدی باکری که به علت ایستادگی دشمن و بدون مهمات نتوانست پیکر حمید را به عقب برگرداند🖤
او ۶ اسفند ۶۲ در عملیات خیبر در اثر اصابت آرپیجی به شهادت رسید و پیکر پاک او جاودانه شد و هرگز به میهن بازنگشت.🖤🕊️🕋
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد💫
عاقبت با آل احمد یار شد🕊️
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد💫
باکری رفت، زخم دل ها باز شد💔
مفقودالجَسَد
شهید حمید باکری
شادی روحش صلوات💙🌹
#اللهمصلیعلیمحمدوالمحمد
🌷 @tashadat 🌷
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مصطفی هست🥰✋
*شهیدی که شهادت خود را در تاسوعا پیش بینی کرد*🏴
*شهید مصطفی صدر زاده*🌹
تاریخ تولد: ۱۹ / ۶ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: خوزستان/شوشتر
محل شهادت: حلب/ سوریه
🌹شهید صدرزاده با نام جهادی سید ابراهیم *ابتدا اجازهی اعزام به او ندادند*🥀کمتر از ۲ ماه لحجه افغانستانی را یاد گرفت *و به مسئول اعزام گفت که یک افغانستانی است!*🌷او را اعزام کردند و بعدها فرمانده گردان عمارشد💫 مادرش← *مصطفی در کودکی نذر حضرت ابوالفضل شد💚 هر سال تاسوعا برا سلامتی مصطفی شیر پخش میکردیم*🥛پدرش← شب قبل از شهادت به یکی از مسئولین آنجا میگوید: *این وصیت را ضبط کن*🌷 آن بنده خدا اولش فکر میکند مصطفی شوخی میکند، *برای همین چند لحظه ای ضبط میکند*🎥 مصطفی میگوید: *فردا روز تاسوعا است🏴 و در رحمت خدا باز است حال میدهد که فردا شهید بشی*🕊️بعد مصطفی میگوید: حرف هایم را بشنو اگر میخواهی ضبط نکن🥀 *فقط این را بدان من تا قبل از ظهر تاسوعا🏴 بین شما نفس میکشم*🌷و اگر شهید نشدم شما میتوانی من را تیرباران کنی🥀 *و اینکه من با یک گلوله شهید میشوم و تاسوعا میروم پیش حضرت ابوالفضل(ع)»*💚 نمیدانم خواب دیده بود یا به او الهام شده بود✨ *اما او طبق حرفش قبل از ظهر تاسوعا🏴 با اصابت یک گلوله*🥀🖤 شربت شهادت را نوشید🕊️🕋
*شهید مصطفی صدر زاده*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
➬ یا مهدی:
@taShadat
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی اکبر هست🥰✋
*شهیدی که سر بی تنش سخن گفت *🕊️
*شهید علی اکبر دهقان *🌹
تاریخ تولد: ۱۳۲۷
تاریخ شهادت: ۷ تیر ۱۳۶۰
محل تولد: تربت جام
🌷⚘ در جاده بصره خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد.
🕊در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد "یاحسین، یاحسین" سر می داد.🕋
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند...😭
✍ چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
🕊ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم…💚
🕊خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.🕊
🍃خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر "یاحسین" باشد...🖤
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است🌸
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است🌸
*شهید علی اکبر دهقان *
*شادی روحش صلوات*💙🌹
➬@taShadat
🌟بسم رب الشهدا🌟
شهید امیر حسام ذوالعلی🌹
در اول دی ماه سال 1365 در محله نارمک تهران به دنیا آمد.
پدرش از مدافعان خرمشهر بود.
حسام دانشجوی رشته الهیات دانشگاه آزاد بود و در دانشگاه سعی می کرد با بصیرت دادن به دانشجویان آنها را با دسیسه های فتنه گران آشنا کند.
امیرحسام ذوالعلی سرانجام در دهم دی ماه 88 و یک روز پس از حماسه بزرگ نه دی، در حمله عده ای از منافقان فتنه گر، مجروح و سپس به درجه رفیع شهادت نائل آمد و هم اکنون در قطعه 27 بهشت زهرا، ردیف 84 شماره 14 آرمیده است...🦋
🌸اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم🌸
#مهمانی_شهدا 😍
#اختصاصی✅
•♡ټاشَہـادَټ♡•