eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷خدا توفیق داد و یه سفر زیارتی به سوریه رفتم، خیلی خوب بود، برای همه دعا کردم. امیدوارم قسمت همه عاشقا بشه🌷 🌷اول به کرمان رفتم که پنج سال انجام وظیفه ام رو در مناطق سخت کشور انجام بدم و بعد به مناطق دیگر کشور بروم. وقتی یه مدت سر کار بودم برای ازدواج💍 اقدام کردم🌷 4⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌷خیلی دوست داشتم کار کنم و تقریبا همیشه برای مخارجم مستقل بودم. چون روستای ما کوچک بود، مجبور شدم برای کار به یزد برم. در همین میان برای نیروی انتظامی هم ثبت نام کردم، خیلی به کار در نیروی انتظامی علاقه داشتم. چندبار امتحان دادم و تحقیق انجام میدادن ولی قبولم نکردن ولی من ناامید نشدم، بالاخره دفعه چهارم تونستم به شغل مورد علاقه ام دست پیدا کنم🌷🌷🌷 5⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌷🌷همسرم دانشجو بود. دختر خوب و باایمانی بود. مادرم هم موافق بودن، چون من خیلی به نظر پدر و مادرم احترام میگذاشتم، حتما باهاشون مشورت میکردم و بسیار نظرشون برام اهمیت داشت. و همین احترام گذاشتن ها باعث شد زندگی خوبی داشته باشم🌷🌷 🌷یکسال عقد بودیم در این مدت من بیشتر سرکار بودم و چون کرمان خیلی از منطقه و استان ما فاصله داشت دیر به دیر به خانواده سر میزدم🌷 6⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌷🌷من برای فاصله ی راه وقتی در رفت و آمد بود توی ماه رمضون سه تا از روزه هامو مجبور بودم به عنوان مسافر بخورم، اینا رو تا روز آخر گرفتم و به همکارام گفتم: من دیگه تکلیفم تمام شد شب باید میرفتیم گشت🌷🌷 🌷🌷دیگه آخرای خدمتم در منطقه ی کهنوج کرمان بود برگه ی مرخصیمو گرفته بودم، میخواستم برگردم و ان شاءالله عروسی کنیم و... که شب آخر وقتی گشت بودیم، یه ماشین اشرار که مواد مخدر حمل میکردند رو دیدیم، به فرمانده اطلاع دادیم که بریم برای دستگیری 🌷🌷 7⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌷فرمانده اول موافقت نمیکرد به خاطر خطرناک بودنش و گفت امکان داره تیراندازی کنن. ولی من گفتم اگر بیخیال بشیم فکر میکنن ترسیدیم و دوباره میان🌷 🌷🌷خلاصه سوار شدیم، من راننده بودم به سرعت تعقیبشون میکردم که شروع کردن به تیراندازی کردن. خدا خواست و یه تیر اصابت کرد به پیشانی من ولی کسی متوجه این ماجرا نشد چون گلوله ای که به سرم اصابت کرد دو زمانه بود و وقتی داخل مغز شده بود تمام داخل مغز رو متلاشی کرده بود و اصلا مغز دیگه دستوری به دست و پا و... نمیداد🌷🌷 8⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌷🌷دستام روی فرمان ماشین قفل بود و پام روی پدال گاز، کم کم ماشین از جاده خارج شد و خورد به یک تپه خاک و ایستاد اون لحظه متوجه شدند که به من گلوله خورده و منو سریع به بیمارستان رسوندن🌷🌷 🌷🌷منو حدود یک شبانه روز هم با دستگاه داخل بیمارستان داشتند. ولی دکتر گفت مرگ مغزی شدم و فقط قلبم کار می کنه فرمانده اجازه قطع دستگاه رو میده و من در تاریخ۸۹/۴/۳۱ به آرزوم میرسم.🌷🌷 9⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌷🌷به خانواده ام گفتن به پام گلوله خورده و بیان بیمارستان، ولی از اونجایی که من خیلی قوی و مغرور بودم میدونستن کار از چیزی که بهشون گفتن خرابتره.🌷🌷 خانواده ام اومدن کرمان، پیکر من رو تحویل گرفتن و با دوستان و همکاران عزیزم منو به خانه ی ابدیم رسوندن🌷 🔟 •♡ټاشَہـادَټ♡•
در پایان  💞شادی ارواح طبیه همه شهدای راه حق و حقیقت💞 و علی خصوص شهید 💠💠 🌷صلوات🌷 ✨التماس دعا فرج ✨ یاعلی✋ •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
#امام_شناسی قسمت 1⃣1⃣ (بخش سوم) ❓خداوند به معصومین علیهم السلام چه داده است؟ 🔸واقعا این چه چیزی
قسمت 1⃣1⃣ ادامه ⤵️ 💢خصوصیت دوم که خدا به احدی از عالمیان جز امام نداده : ✨"وَ استَرعاکُم اَمرَ خَلقِه" است . نگهبانی امر مخلوقات بدست امام است , این مسؤلیت خیلی مهمی است و نباید از آن ساده بگذریم. "و استرعاکم" از رعایت و مراعات می آید. رعی ، یرعی ، یعنی نگهبان . این عبارت یعنی نگهبانی همه مخلوقات با شماست . 🔸کسانی که نمی توانند بپذیرند امام فقط مخصوص کره زمین نیست و محدود به زمان حیاتشان هم نبودند بلکه همین الان هم نگهبانی همه مخلوقات از جمله ما دست امام است باید این یک جمله را (واسترعاکم امر خلقه) معنا کنند. 🔸منظور اینست که امام این ظرفیت را دارد که همه را نگهبانی کند. در یک پادگان هر سربازی محدوده معینی را نگهبانی می دهد و نمی شود به او بیشتر از ساعت و فراتر از محدوده ی نگهبانی اش مسؤلیت داد. ✅ امام نه تنها تمام موجودات کره ی زمین بلکه ظرفیت نگهبانی همه مخلوقات دنیا را دارد. ❓پس جایگاه خداوند کجاست؟ 🔸باید دانست ما مُفَوّضه نیستیم ، به این معنا که معتقد باشیم خدا امور خلقت را به امام تفویض (واگذار) کرده و خودش کناری نشسته است , بلکه معتقدیم کارِ ائمه در طول اراده خدا هست , یعنی چنین نیست که نگهبانی ایشان با نگهبانی خدا منافاتی داشته باشد ، آنطور که مفوضه معتقدند خداوند قادر بانجام کاری نیست و این امام است که امور عالم را "مستقلا" مدیریت می کند در حالیکه ما معتقدیم عملِ امام در راستای خواست خداست , ✅ امام بنده خداست و هر چه خدا بخواهد و به اذن خدا و به اراده خدا امام همان لحظه درباره مخلوقات انجام می دهد , امام مجریِ فرمان خداست و وابسته ی به اوست و اراده ای مستقل از خدا ندارد. 💥ادامه دارد..... •♡ټاشَہـادَټ♡•
ٺـٰاشھـادت!'
#امام_شناسی قسمت 1⃣1⃣ ادامه ⤵️ 💢خصوصیت دوم که خدا به احدی از عالمیان جز امام نداده : ✨"وَ استَر
قسمت 1⃣1⃣ (بخش آخر) 🔸لذا در ادامه , سومین خصوصیتی را که خداوند جز به معصوم نداده را نام میبرند : ✨"وَ قَرَنَ طاعَتَکُم بِطاعَتِه" پس بطور پله پله : 1⃣ خدا ظرفیتی در امام قرار داده که همه اسرار الهی در اختیار امام است , 2⃣ بوسیله این قدرت و ظرفیتی که امام دارد می تواند تمام مخلوقات را راهنمایی کند. 3⃣ و حالا که می تواند پس "قرن طاعتکم بطاعته" کسی که امام را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده یعنی اطاعت امام و اطاعت خدا دو تا نیست. 🔸غیر شیعه این را نمی فهمند و چون نمی فهمند می گویند شما که از امام کمک می خواهید مشرک هستید در حالیکه ما معتقدیم "مَن حارَبَکُم مُشرک"، کسی که با شما (امام) می جنگد مشرک است. یعنی کسی که وجود امام را (به این معنا) جدای از خدا بداند , یعنی امام را کس دیگری (نسبت به مخلوق) فرض کند ، در حکم اینست که با آنچه خدا می خواهد می جنگد (می خواهد که ما امام را وجود مستقلی از خدا بدانیم) چنین فردی در درگاه خدا مشرک محسوب می شود . همانطور که کسی که در برابر خدا قرار بگیرد مشرک است کسی هم که در برابر امام قرار بگیرد مشرک است. معنی مشرک این است. کسی که در برابر خدا قرار بگیرد مشرک است کسی که در برابر پیغمبر هم قرار بگیرد مشرک است کسی که در برابر امام هم قرار بگیرد مشرک است. ✨"و قرن طاعتکم بطاعته" یعنی اطاعت امام اطاعت خداست. "من اطاعکم فقد اطاع الله و من عصاکم فقد عصی الله" "من احبکم فقد احب الله" "من ابغضکم فقد ابغض الله" هر رفتاری در مقابل امام داشته باشیم مثل این است که در برابر خدا داشته ایم. 🔸یعنی شأن و موقعیت امام این است که برای وظیفه ای که در مقابل خدا داریم , خدا و امام فرقی نمی کنند. البته قطعا خدا و امام با هم متفاوتند و ما نمی گوییم امام خداست و خدا امام است ، اصلا بین امام و خدا فاصله ای است که خود امام هم شاید حد آنرا نداند , چون بالاخره خدا نامحدود است و هیچکس حتی امام نمی تواند حد او را تعیین کند مگر اینکه خدا به او معرفی کند . امام خدا را به اندازه ای که "مخلوق" بتواند بشناسد ، می شناسد. اما برای منِ مخلوق امام فرقی با خدا ندارد. ⬅️ خلاصه ی 3 موهبت الهی: 🔸در اواخر زیارت جامعه کبیره به سه مورد از آنچه آنجا گفتند که "اتاکم الله ما لم یوت احدا من العالمین" پرده برداری کرده و به ما می فهمانند که خدا چه چیزی به امام داده و به احدی از عالمیان نداده است : 1➖ "بحق من ائتمنکم علی سره" . 2➖"واسترعاکم امر خلقه". 3➖"و قرن طاعتکم بطاعته". 🔸بعد از این می گوییم "لما استوهبتم ذنوبی" یعنی از امام تقاضای بخشش گناهان را می کنیم. ❓طلبِ بخشش چرا از امام علیه السلام؟ در اینجا این سوال پیش می اید که مگر از خدا نباید طلب بخشش کنیم؟ پاسخ ⤵️ خیر می شود از امام هم طلب بخشش کنیم . از نظر اهل سنت این شرک است ولی ما معتقدیم چنین نیست. در زیارت جامعه کبیره با توجه به عبارات قبل راه را باز کرده و حالا تیر خلاص را می زند. شیعه باید بداند که وقتی می گوید "لما استوهبتم ذنوبی" و از امام طلب بخشش گناه می کند چنین نیست که حرف خدا نباشد بلکه این دقیقا حرف خداست ، چرا که "و قرن طاعتکم بطاعته". 🔸وقتی امام را اینگونه شناختیم برایمان فرقی ندارد که بگوییم خدا یا بگوییم امام . درست است که با هم فرق دارند ولی این خداست که مرا فقط از درگاه معصوم می پذیرد "و کنتم شفعائی" یعنی شما شفیع من باشید. در مقابل امام باید اینگونه بود. ان شاءالله 💥ادامه دارد... •♡ټاشَہـادَټ♡•
*خدايا!* *اگر می‌دانستم با مرگ من* *يڪ دختر* *در دامان حجاب مے‌رود،* *حاضر بودم* *هزاران بار بميـرم* *تا هزاران دختر* *در دامان حجاب بروند …* *شهید عبدالحسین برونسی🌷* •♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
لحظه‌ی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم •♡ټاشَہـادَټ♡•
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ مارا فقیر ڪوے رضا آفریده‌اند این فقر را بہ ملڪ سلیمان نمےدهیم جز مشهدالرضا بهشٺ دگر را نخواستیم این خاڪ را بہ روضہ رضوان نمےدهیم 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ 💌💌💌💌💌💌💌💌💌 •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗#رمان_ابوحلما💗 💗#قسمت_بیست_یکم💗 پایین آمد. صورتش را به صورت پسرش نزدیک کرد. نفس ب
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 💗💗 +مامورای پلیس رفتن؟ -آره ولی دو سرباز موندن...عمو عباس +بله -من حلما رو فرستادم خونه پیش مامانم گفتم شاید  اینجا موندنشون ... +کار درستی کردی محمدجان - پرستاری که مهاجمو دیده بود قبل از پلیس با من حرف زد +خب؟ -چیزی بهم گفت که به پلیسا نگفت! +چی؟ -گفت آخرین کلمه ای که از زبون بابا شنیده این بوده"شبیخون"... تو این مدت سر پرونده خاصی کار میکردین؟ بابا خیلی بهم ریخته بود!...عمو...عمو عباس +بله، جانم -پرسیدم پرونده مهمی بازه؟ +حتما -عمو عباس متوجه شدی چی پرسیدم؟ میگم شاید مربوط به پرونده ای باشه که بابا این مدت روش کار میکرد. بابا بخاطر حساسیت و امنیتی بودن پرونده ها چیزی به کسی نمیگه هیچ چیزی رو هم از دفتر کارش خارج نمیکنه ولی قبل از اینکه حالش بد بشه حدود یه ماه پیش یه فلش دستش بود که بادیدن محتویاتش اعصابش بهم ریخت و نذاشت کسی هم ببیندش ! +اون فلش الان کجاست؟ -خونه...میگم شاید منظورش شبیخون فرهنگی بوده هان؟ +یه زنگ بزن حاج خانم بگو میرم از جلو در فلشو تحویل میگیرم -شاید اصلا پرستاره اشتباه شنیده! +نه -نه؟ +آره پسرم نه محمد موبایلش را از جیبش برداشت و به مادرش زنگ زد. یک ساعت بعد عباس فلش  سبز رنگ را تحویل گرفت و به طرف خانه اش رفت. در راه مدام به کلمه ای که ذهنش را درگیر کرده بود فکر میکرد"شبیخون"یعنی حسین میخواسته چه پیامی را به او منتقل کند؟ وقتی جلوی درِ خانه اش رسید، پشیمان شد. دور زد و به طرف محل کارش رفت. لشکر، مقر، دفتر کار حسین، هیچ جا هیچ اثری از پرونده ای که میدانست دست حسین بوده، خبری نبود. یکدفعه یاد دانشکده افسری افتاد وقتی آنجا رسید تقریبا شب شده بود. با وجود محدودیتهایی که وجود داشت بلاخره توانست کمد کوچک فلزی حسین را در اتاق استراحت اساتید باز کند. یک حافظه دو ترابایتی آنجا پیدا کرد که لای روزنامه هشت سال پیش پیچیده شده بود. بی اختیار سرتیتر روزنامه را خواند:" کاهش قدرت نظامی و نفوذ ایران در منطقه " با وسواس خاصی جمله به جمله سر ستون را هم خواند: "پس از گفتگو و دیدار امروز رییس جمهور  دکتر سیدمحمد خاتمی با مقامات غربی، تحلیل گران کاهش نفوذ و قدرت ایران را در پی اتخاذ روش های عملکرد رییس دولت ایران، حتمی دانستند" یکدفعه عباس با شنیدن صدای موبایلش به خود آمد. تلفنش📞 را جواب داد: -الو عباس کجایی پس؟ +سلام خانم کمی دیگه میام -این کمی دیگه شما از اذان صبح تا اذان مغرب طول کشید والا به خدا زشته امشب بله برون پسرِ بزرگته پاشو بیا دیگه دیره!!!😕 +الان راه میفتم عباس حافظه الکترونیکی را در روزنامه پیچید و آن را در کیفش گذاشت اما بعد پشیمان شد و حافظه سیاه رنگ را که درست به اندازه یک کف دستش بود، در جیب داخلی آورکتش پنهان کرد و بیرون رفت. 🍁نویسنده؛ بانو سین.کاف🍁 ادامه دارد..... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
4_453935123579011404.mp3
432.7K
قرار.شبانه امام زمان عج ✨به شیعیان و دوستان مابگویید که خدا را به حق عمه ام حضرت زینب س قسم دهند که فرج مرانزدیک گرداند✨ اللهم العجل لولیک الفرج بحق زینب کبری س •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
به همین سادگی 😊 التماس دعای فراوان 🤲 •♡ټاشَہـادَټ♡•
🍃🌸 🌸🍃 امام باقر علیه السلام: همانا خداوند در هر شب جمعه از سر شب تا پایان شب، از بالای عرش ندا می کند، آیا بنده ای که به او ستم شده باشد هست که پیش از صبح از من درخواست کند برای رفع ستم تا انتقام او را از ستمگر بستانم و حقش را به او بازگردانم. پیوسته این ندا را تا طلوع صبح سر می دهد. وسائل الشیعه/ج٧/ص٣٨٩" 💚 اللهم عجل لولیک الفرج💚 •♡ټاشَہـادَټ♡•