eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
5.4هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
﴾﷽﴿ . با هم قرار گزاشته بوديم جمعه ها بريم كوه بعضی موقع ها دير می‌شد، ولی تو همون چند ساعت آخر كه نزديك اذان مغرب بود بهم زنگ ميزد و می‌گفت بريم؟ بهش ميگفتم روح الله ديگه دير شده... تو جواب بهم می‌گفت برنامه ريختيم هر طوری شده بايد بريم حتي اگه شب بشه و هوا تاريك بشه، اگه تو نيای من تنها ميرم. منم كه ميدونستم هميشه پای حرفش می‌مونه مجبور می‌شدم كه باهاش برم تا می‌رسيديم منطقه مورد نظرش، می افتاد دنبال چوب تا آتش به پا كنيم از قبل هم سيب زمينی می‌بردیم و كباب ميكرديم و می خورديم و.... خیلی اهل ورزش کردن بود. همیشه آمادگی جسمانی‌اش را بالا نگه می‌داشت. . به نقل: یکی از رفقای شهید🌷 •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایتی تازه از نحوه اسارت و شهادت "محسن حججی" در سالروز شهادت این شهید 👤 روایت جواد تاجیک، راوی دفاع مقدس: 🔹وقتی ترکش به پهلوی شهید حججی می‌خورد، بیهوش می‌شود و بچه‌ها فکر می‌کنند شهید شده است و عقبگرد می‌کنند. 🔹شهید حججی در سوریه اسیر و در عراق سر او بریده می‌شود. •♡ټاشَہـادَټ♡•
بهشت اینجاست🌿🌿🌷🌿🌿 در تلاقی نگاه هایمان و لبخندی که شما ما را مهمان کرده‌اید.. 🥀 # شهیدمحمدچهرازی🥀 🌹 🕊 •♡ټاشَہـادَټ♡•
در اولین روز ماه رجب عقد کردیم و صادق که روزه هم بود، در هنگام خواندن خطبه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید» ....❤️ خاطره شهید تجلایی را یاد آور می شدند که همسرشان برایش آرزوی کرده بود. اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهـــــدا بود. 🌹 وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که می شود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟ با خود گفتم اگر در بین این شهـــــدا، شهیدی را هم نام آقا صـــــادق ببینم این دعا را خواهم کرد. 😊 دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید صـــــادق جنگی را دیدم . در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم. •♡ټاشَہـادَټ♡•
وصیت شهید کربلای خان طومان مدافع حرم حاج حسن رجایی فر شهید کربلای خان طومان •♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
لحظه‌ی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم •♡ټاشَہـادَټ♡•
ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ گفتم رضا، عطاے حسینے نصیب شد گفتم حسین، امام رضا نیز داده شد هرجا اگر بہ خواستہ‌ها لطف مےشود در این حرم نخواستہ ها نیز داده شد 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ 💌💌💌💌💌💌💌💌💌 •♡ټاشَہـادَټ♡•
🔸🔷🕌🕋 خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد. چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت است... 🌷 ❣❣❣❣❣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌷به شهید برونسی پیشنهاد کرده بودیم مسئولیت فرمانده تیپ را قبول کند. و هرچه اصرار کردیم ایشان قبول نکردند ، 🌷یک روزی آمد گفت مسئولیت تیپ را قبول می کنم. دلیلش را پرسیدم گفت ، دیشب خواب امام زمان ارواحنافداه را دیدم ایشان گفتند این مسئولیت را قبول کن شما می توانید. ❤️ ❤️ •♡ټاشَہـادَټ♡•