عاشق #حضرت_رقیه بود❤️
چند روز آخر اقامتش در دمشق ،مڪرر
به زیارت حضرت رقیه میرفت🌹
شب آخر،چند ساعت قبل از آن انفجار هم به زیارت حضرت رقیه رفته بود💔
شاید هم حاجت بیست و چند سالهاش
را از دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام)
گرفت در همان روزهاے شهادت
حضرت رقیه ، شهید شد✨🕊
#شهیدعمادمغنیه ✌️🌺
هدیه به شهدا وعماد مغنیه فاتحه وصلوات🌹🍀🌹🍀
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهید_حاج_یونس_زنگی_آبادی
✨سهتایی رفتیم خرید؛ من و حاجی و مادرم. اذان مغرب بود. اول نماز خواندیم، بعد هم راه افتادیم توی بازار. یک آئینه و شمعدان خریدیم؛ یک مانتو، یک دست بلوز و دامن، دو تا هم چادر. میخواستیم همهچیز ساده باشد.
👌 هرچند خیلیها خریدمان را که دیدند تعجب کردند. من و یونس راضی بودیم، اهمیتی نداشت دیگران چه میگویند.
📚 کتاب حاجی یونس، ص ۳۰ (به روایت همسر شهید)
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپمهدوی🎬
نگو من نمیتونم از سربازان خاص حضرت باشم
میشه یار ویژه آقا باشی...!💚
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#اللهمعجللوليڪالفرج
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
#دعاےفرج🌱
#قرارِهرروزمون♥
-بسمالله...🌸
بخونیمباهم...🤲🏻
ـاِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآوَبَرِحَالخَفٰآء
ُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…✨🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
رفتہبودندجنوب . .
توۍفکہ،یکےازرفقایشمداحۍمےکرد
وروضہمےخواند . . !
یکدفعہروحاللہبلندشدوگفت:
سید،رسیدۍبہگوشواره . .
ازرقیہبخون،ازبیابونهاۍداغ،
پاۍبرهنہ،دستهاۍسنگیندشمن . .
مےگفتوبلندبلندگریہمےکرد . .
ازخودبۍخودشدهبود . . !
همہبادیدنحالِروحاللہبہگریہافتادند . .
عاشقِحضرترقیہ(س)بود♥️!'
همینکہشنیدهبودتکفیریهاتاحرمحضرت
رقیہ(س)رسیدهبودند،دیوانہشدهبود . .
حتےنمۍتوانستغذابخورد
مےگفتمننبایدالاناینجاباشمواون
حرومیهابرسندنزدیکِحرمِحضرترقیہ . . !
#شهیدروحاللہقربانۍ🌱
#حضرت_رقیه
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
🥀✨ #شهید_گمنام یعنی هنوز مادری منتظر است...
پدر دلشکسته ای که امیدوار است...
🥀✨#شهید_گمنام یعنی دلتنگی فرزندی برای پدرش که حتی مزار هم ندارد
اشکهای سرد زنی برای گمنام بودن مرد زندگیش...🌷
🥀✨ #شهیدگمنام یعنی فقط چند استخوان...
یعنی غربت...
یعنی پلاکی گم شده...💔
هدیه به ارواح مطهر شهدا صلوات🌷
شهدا را یاد کنید حتی بایک صلوات
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
پیراهن سیاه عزاداری حسین
احرام نوکری تمامی عالم است ...
خیلی دوست داشت ، فرصتِ خدمت به دیگران را پیدا کند.
در حالی که بخاطر شرایط خوبِ مالی
هیچگاه اجازه و شرایطِ کار کردن نداشت
در تدارکات مشغولِ شستن ظروف میشد!
به خاطر خدمات با ارزشش در جبهه
به خادم الحسین مشهور شده بود.
شهید محمود استاد نظر ی
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
#شهیدانه ♥️↓
نماز جماعت تمام شد، همه رفتند محمدرضا سر گذاشت به سجده و مدتی همان جور ماند.خشکش زده بود هرچه صبر کردند او سر از سجده بر نداشت یکی از بچه ها گفت:خیال کردیم مرده. وقتی بلند شد صورتش غرق اشک بود از اشک او فرش مسجد خیس شده بود.پیرمرد جلو آمد و پرسید: چرا اینجور گریه می کنی؟ گفت: پدر جان روی نیاز ما به خداست اگر من در سجده مرادم را نگیرم پس کی بگیرم؟
در بخشی از وصیت نامه اش نوشته؛ با مسائل فانی و زودگذر دنیا همدیگر را آزار ندهید. دنیا را برای اهل آن که همانا غافلان هستند واگذارید. در برابر مشکلات صبر داشته باشید، توسل را فراموش نکنید. هموطنان، اطاعت از ولایت فقیه را فراموش نکنید ،از ولی فقیه عقب نمانید که هلاک می شوید و جلوتر نروید که گمراه خواهید شد…
سرباز روح الله
#شهیدمحمدرضاحقیقت
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
خاطرات_شهدا🌷
💠ماجرای جالب تفحص شهدای گمنام
🍃🌹پنج #شهید را که مطمئن بودیم #گمنام اند، انتخاب کردیم.😔😔
پیکرها را خوب گشته بودیم. هیچ #مدرک هویتی به دست نیامده بود. 😭😭😭
🍃🌹قرار شد در بین شهدا، یک #شهیدگمنام که سر در بدن نداشت😭😭😭😭😭😭
، به نیابت از ارباب بی سر، اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در #روز_تاسوعا تشییع و در ورودی دهلران دفن کنیم.😭😭😭
🍃🌹کفن ها آماده شد. همیشه این لحظه، سخت ترین لحظه برای بچه های #تفحص است؛😔😔😔
شهدا یکی یکی #کفن می شدند. آخرین شهید، پیکر بی سر بود. 😭😭😭😭
🍃🌹✍😭سخت دلمان هوایی شده بود، #معجزه شد😭😭😭
، تکه پارچه ای از جیب لباس شهید به چشم بچه ها خورد. روی آن چیزی نوشته شده بود که به سختی خوانده می شد:
« #حسین پزنده، اعزامی از اصفهان».
🍃🌹✍😭😭شهید به آغوش خانواده اش برگشت تا در روز #عاشورا در اصفهان تشییع شود
و بی سر و سامان دیگری از قبیله ی حسین (علیه السلام) جایگزین او شد. 😭😭😭😭
🍃🌹 کسی چه می داند، شاید نام او که در روز تاسوعا در دهلران تشییع و به جای او دفن شد #عباس بوده است.
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
#شهیدعلیالهادی :
یڪ شب در خواب دوست شهیـدم
را دیدم .
از او پرسیـدم شمـا #شهیداحمدمشلب هستـے؟!
گفت : بلہ
گفتم : از شمـا یڪ درخواست دارم
و آن اینڪہ اسم من را نیـز جـزء
شهـدا در لیستـے ڪہ
#حضرتزهراسلاماللهعلیها مینویسد
و شمـا را گلچین میڪند بنویسی .
شهیداحمدمشلب بہ من گفت :
اسمت چیسـت ؟
گفتم : علیالهـادے
شهیداحمدمشلب گفت :
این اسم براے من آشناسـت
من اسـم تو را در لیستے ڪه
حضرت زهـرا بود دیدهام
و بہ زودے بہ ما ملحق خواهے شد
|شهیـدعلےالهـادےبعد از دو مـاه
بہ #شهادت رسیـد :) |
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید امر به معروف، بهروز نبیئی پور (دقایقی قبل از شهادت)
تاریخ شهادت:۱۴۰۱/۶/۱۰
محل شهادت: کازرون
نحوه شهادت: شخصی با مشروبش قصد ورود به هیئت داشته که شهید بهروز نبیئی پور به فرد مست تذکر میدهد و فرد مست با بطری شکسته به ایشون حمله ور میشود...
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂