eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کمتر دیده شده جستجوگر نور شهید حاج #محمود_توکلی در جریان عملیات #تفحص و #کاوش پیکرهای مطهر #شهدا با گردش چشمانت؛ افتاده به ميدانت انبوه شهیدانت تا باز چه فرمايی؟! 🏴 @taShadat 🏴
... 🌾و ۱۱ سال بعد توسط گروه تفحص شهدا به اغوش خانواده باز گشتند . 🕊دو کبوتر🕊،دو پنجره، یک پرواز! 🌷 بصائری و 🕊 قهرمانی "داوود بصائری" متولد 1346 تهران و "اکبر قهرمانی" متولد 1343 شهر قدس، جمعی گردان مالک اشتر لشکر 27(ص)، روز پنجشنبه 25 فروردین 1362 در هنگامه عملیات والفجر 1 در منطقه‌ی#فکه به‌🌷 رسیدند و پیکرشان در حالی که سر بر شانه هم داشتند، برجای ماند. درست 11 سال بعد، روز شنبه 27 فروردین 1373 پیکر آنها، همان‌گونه که در آخرین در کنار هم بر جای مانده بودند، توسط گروه و شهدای لشکر 27 پیدا شد و به خانواده ها بازگشت. 🌷 شهید داوود بصائری: بهشت‌زهرا (س) قطعه‌ی 50 ردیف 28 شماره‌ی 6 🌷 شهید اکبر قهرمانی: بهشت‌زهرا (س) قطعه‌ی 28 ردیف 120 شماره‌ی 1 🌷 @tashadat 🌷
بسم‌رب‌الشهدای‌والصدیقین به بهانه ی سالروز شهادتش 🎋شهیدی که عراقیها برایش مراسم ختم گرفتند🎋 کمیته جستجوی اهواز از سمت راست: اکبررسولی، پازوکی،شهیدعباس صابری، شهید محمودوند وسردارباقرزاده او روز ۵ ۱۳۷۵ مصادف با هفتم محرم وقتی که برای پیدا کردن شهدا در کانالی معروف به «والمری» مشغول به کار شده بود، بر اثر انفجار مین، با و پای قطع شده، بدنی پر از ترکش و صورتی سوخته به شهادت رسید. عباس آقا کرده بود که ظهر را دفن کنند؛ همین طور هم شد؛ آن روز به جمعیت زیادی برای تشییع پیکر شهید آمده بودند. * بعد از شهادت عباس، عراقی‌ها برایش مراسم ختم گرفتند آقا خیلی خوش بود؛ او در دوران تفحص شهدا برای اینکه بتواند دل را به دست بیاورد تا آنها در شهدا با او همکاری کنند، برای آنها هدیه می‌گرفت، لباس و میوه و سیگار می‌برد و در مجموع با آنها با مهربانی رفتار می‌کرد؛ بعد از شهادتش عراقی‌ها ۵۰ هزار تومان خرج کردند و برای عباس آقا مراسم گرفتند. بعد از شهادت عباس آقا، حسین آقا همین رفتار را با عراقی‌ها داشت؛ بعد از شهادت حسین آقا، عراقی‌هایی که آنجا بودند، می‌گفتند: «ما دیگر تحمل اینجا ماندن را نداریم». * پیدا کردن شهیدی که سالم مانده بود در یکی از جریان‌های تفحص شهدا، عباس پیکر یک شهید جوان اهل را پیدا کرده بود؛ دست‌های شهید سالم مانده بود؛ او از اینکه توانسته بود علاوه بر خانواده آن شهید، مردم یک شهر را خوشحال کند، حال خوشی داشت؛ بعد از شهادت عباس آقا، شیرازی‌ها برای پسرم مراسم گرفتند. شهید عباس صابری
در همان دقایق با آرامش فضا را مدیریت می کرد و از زیر لودر تلاش داشت تا را ادامه دهد و این روحیه عجیبش بود.😔 🍃⚘🍃 در کنار ابومهدی المهندس #شهید تفحص در های متعدد دفاع مقدس حضور داشت و به آوری های پیکر مطهر مقدس می کرد.💔 🍃⚘🍃 وبا کمک بچه های تفحص تاکنون توانستند مطهر هزار را پیدا کنند. 🍃⚘🍃 3⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
بازگرداندن #شهدا به آغوش خانواده‌هایشان، بسیار مقدس و ارزشمند است. 🍃⚘🍃 اما استمرار و از به سپرده شدن ، جامعه از و می‌باشد و این چیزی است که# ارزشش بسیار از به منتظر خانواده . 🍃⚘🍃 ، به مقدس حفر می‌کند و امکان برقراری جامعه کنونی با دفاع مقدس را فراهم می‌کند و خط ، خط بخشی به مسیر و -شهادت است و آن بسیار از نرم است. 🍃⚘🍃 4⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
به روایت از سردار باقرزاده،فرمانده کمیته جستجوی مفقودین : «علیرضا گل محمدی» ، و بودند و لحظه‌ای در کارش سستی و تردید نداشت. 🍃⚘🍃 میانه با تقدیم #شهید و و، خود را به اسلام و انقلاب اسلامی ادا کرده بود و با تقدیم این ، به را نیز ادا کرد. 🍃⚘🍃 امروز برگ زرینی بر شهر و اضافه شد و گل‌محمدی یک بار دیگر، میانه را معنا کرد. 🍃⚘🍃 5⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
سرانجام گل محمدی، به‌ همراه همرزمش حاجی قاسمی در روز پنجشنبه 30 بهمن ماه 1399 در جریان مطهر  در عراق، در اثر برخورد با به رسیدند. 🍃⚘🍃 پیکرایشان، سوم اسفند ماه 1399 در حرم معصومه(س)⚘در جوار شهروز مظفری نیا(سرتیم محافظان سپهبد حاج قاسم‌سلیمانی خاکسپاری شد. 🍃⚘🍃 8⃣ •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 وصیت تکان دهنده تازه شده 🔺نخبه‌ای که از بورسیه آلمان به سوریه رسید!! ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹وصیت تکان دهنده حجت الاسلام امینیان تازه شده ♨️نخبه‌ای که از بورسیه آلمان به سوریه رسید!! ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
‍خاطرات_شهدا🌷 💠ماجرای جالب تفحص شهدای گمنام 🍃🌹پنج را که مطمئن بودیم اند، انتخاب کردیم.😔😔 پیکرها را خوب گشته بودیم. هیچ هویتی به دست نیامده بود. 😭😭😭 🍃🌹قرار شد در بین شهدا، یک که سر در بدن نداشت😭😭😭😭😭😭 ، به نیابت از ارباب بی سر، اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در تشییع و در ورودی دهلران دفن کنیم.😭😭😭 🍃🌹کفن ها آماده شد. همیشه این لحظه، سخت ترین لحظه برای بچه های است؛😔😔😔 شهدا یکی یکی می شدند. آخرین شهید، پیکر بی سر بود. 😭😭😭😭 🍃🌹✍😭سخت دلمان هوایی شده بود، شد😭😭😭 ، تکه پارچه ای از جیب لباس شهید به چشم بچه ها خورد. روی آن چیزی نوشته شده بود که به سختی خوانده می شد: « پزنده، اعزامی از اصفهان». 🍃🌹✍😭😭شهید به آغوش خانواده اش برگشت تا در روز در اصفهان تشییع شود و بی سر و سامان دیگری از قبیله ی حسین (علیه السلام) جایگزین او شد. 😭😭😭😭 🍃🌹 کسی چه می داند، شاید نام او که در روز تاسوعا در دهلران تشییع و به جای او دفن شد بوده است. ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... . . دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی...
💠پاسداشت شهدای بخش چابکسر💠 احساس میکنیم که گم شده ایم میشود مارا کنید⁉️ گم شده ایم؛ درکجا❗️ بیش از همه در خودمان.. شما را به آن تفحصمان کنید. آخر که چه⁉️ مگر نه این است که از آمدیم و به خاک میرویم؟ پس چه بهتر که خاکی برویم دیگر نداریم ★قلبمان پر از حب دنیاست ★چشمانمان که هنوز گریان است ★دستانمان هنوز به سوی ★پاهایمان هنوز در است ★گوشهایمان هنوز نوایتان را میشنود 💥پس تا دیر نشده به داد این برسید.... وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷 ✅شهید حجت کاروان واجاری 🌻تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۴۵ 🍃محل تولد: واجارگاه 🥀تاریخ شهادت: ۲۹ آذر ۱۳۶۶ 🌷 محل شهادت: زبیدات 👈مزار شهید:گلزار شهدای سیاهکلرود بخش چابکسر 🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷 🌺روحش شاد و راهش پر رهرو باد🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت یاد شهدا با ذکر صلوات