🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مسیحای عشق
قسمت ۲۹۶ و ۲۹۷
بیندازم...
باید بشکنم دلم را تا غرور او نشکند...
سرم را بین دستانم میگیرم و فشار میدهم. سردرد امانم را بریده.
چند ساعت است همینطور نشسته ام؟ نمی دانم...
کاش میشد از آشپزخانه مُسَکن یا خواب آور میآوردم،اما پاي رفتن را
هم ندارم.
صداي لرزش موبایل روي میز چوبی،باعث میشود سرم را بلند کنم.
اشک هایم را پاك میکنم و نگاهی به ساعت مچی ام و عقربه هاي
شبرنگش میاندازم .
سه و بیست دقیقه ي بامداد...
به طرف موبایل کشیده میشوم،گوشی را برمیدارم..
عمووحید است...
دکمه ي سبز اتصال را فشار میدهم و موبایل را کنار صورتم میگیرم.
روي تخت دراز میکشم و تا حدامکان،سعی میکنم لرزش صدایم به
چشم نیاید.
:_الـــ...ــــو
+:الو نیکی..کجایین پس شماها؟؟
بغضم را قورت میدهم تا با غصه هایم درون اسیدمعده ام حل شود.
:_سلــام عمــو
+:جون به لبم رسید... از سر شب،گوشی سیاوش که خاموشه،روي
زنگ زدن به حاج خانم رو هم که ندارم.. مسعود هم سایه ام رو با تیر
میزنه..ـتو که اصلا جواب نمیدي...
_:ببخشید عمــــو
+:چی شد؟تعریف کن ببینم...
بغض لعنتی،خودش را تا گلویم بالا میکشاند،حس میکنم گلویم و بعد
از آن چشم هایم میسوزد.
:_هیچی... من...من اشتباه کردم عمو....نباید...نباید اصرار میکردم...
نباید از ....بابا...میخواستم....من...
هق هق صدایم،کلامم را منقطع میکند.
عمو با نگرانی میپرسد
+:مسعود چی گفت؟
+:آبِــــ.... پاکی رو...ریخت رو دستـــمون...
دستم را به سمت یقه ام میبرم، تنگ نیست اما حس میکنم هوا به
قدر کافی به مجاري تنفسی ام نمیرسد. بلند و عمیق،نفس میکشم.
+:نیکی...الو... نیکی من همین فردا میام تهران... عموجان تو غصه
نخور...من همه چیزو حل میکنم، بهت قول
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مسیحای عشق
قسمت ۲۹۸ و ۲۹۹
میدم...الو...نیکی........نیکی صدامو داري؟؟
میآید؟درست شنیدم؟عمووحید گفت که میآید؟
کمی قدم میزنم و چشم به ورودي پروازهاي خارجی میدوزم. نگاهم
به سرامیک هاي کف سالن است و به کفش هایم و به بال چادرم..
سرم را بلند میکنم که نگاهم به چشم هاي آشنایش میافتد. مثل
دیدار اولمان،درست همین جا. فقط آن موقع،ریش هایش کوتاه بود و
لباس اسپرت پوشیده بود،با کوله.
این بار کت و شلوار پوشیده و سامسونت در دست دارد،ریش هایش
هم کمی بلند است،اما مرتب.
جلو میروم و سعی میکنم اضطراب درونم را پشت لبخند کمرنگم
پنهان کنم.
:_سلام عموجون،رسیدن بخیــر
دستم را دراز میکنم. نگاه نگرانش را به صورت رنگ پریده ام میدوزد
و دستم را به گرمی میفشارد:سلام،خوبی؟
سر تکان میدهم و کنارش راه میافتم.
+:چقدر لاغر شدي؟!
باز هم سر تکان میدهم و لبخندم،نصف میشود.
قدم هایم را کوتاه و سریع برمیدارم تا بیشتر از این چشم در چشم
هایش ندوزم،تا زودتر بیرون برویم و کمی هوا ببلعم.
عمو به دنبالم میآید. از فرودگاه که خارج میشویم،نور خورشید
چشمانم را میزند.
دستم را سایبان چشمانم میکنم و به طرف عمو برمیگردم.
:_پدربزرگ تنها موندن؟
+:سپردم به پرستاراش،اونا بهتر از من مراقبشن
میدانم این ها را میگوید تا من خجالت نکشم، هیچکس مانند
عمووحید،پاي مشکلات پدر پیر و بیمارش نمیماند..اما او...
خجالت زده سرم را پایین میگیرم
:_شرمنده عمو...
+:منو ببین نیکی...واسه من،مهم ترین چیز اینه که حال تو خوب
باشه...نگران پدربزرگ نباش،من فقط میخوام تو بشی همون نیکی
سابق، میفهمی؟
سرم را تکان میدهم. عمو میخندد
+:حالا با چی میخوایم بریم؟
:_من با آژانس اومدم،گفتم وایسه اونجا،با من بیاین.
راه میافتم و عمو پشت سرم.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مسیحای عشق
قسمت ۳۰۰
صدایش میآید
+:واقعا نمیتونم بفهمم چرا نرفتی گواهینامه بگیري
میایستم،به طرفش برمیگردم و پوزخند میزنم
:_همین امروز فردا باید برم،راهکار باباست براي فراموش کردن....ِ
سرم را پایین میاندازم.
عمو ،سربسته،بحث را عوض میکند
+:کار به اونجا نمیرسه.. بیا ببینم با کدوم ماشین اومدي؟
جلو میروم و سمند سبز رنگ را نشانش میدهم.
*
:_ببین نیکی،پدربزرگ همیشه میگه مسعود دو تا خصوصیت اخلاقی
خیلی مهم داره،مغروره و لجباز. تو نباید کاري بکنی رو دنده ي لج
بازي بیفته، ببین باباي تو مغروره،بیش از حد هم مغروره شکستن
غرورش رو هیچکس ندیده،حتی تو،درسته؟
سرتکان میدهم،بابا کوه اقتدار است،هیچ وقت ندیدم کمر خم کند.
:_یه خصوصیت مهم دیگه اش اینه که،در مورد تو خیلی
حساسه،یعنی تو نقطه ضعفش محسوب میشی..که خب تا حدودي
طبیعی هم هست...
حالا ببین،تو و سیاوش دقیقا دست گذاشتین رو اینا...
سیاوش، پا شده رفته شرکت،واسه خواستگاري ...
ادامه دارد...
نویسنده✍: فاطمه نظری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷@tashahadat313 🌷
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
🍃🌸﷽🍃
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
🔆اولین سلام روز🔆
🌸السلام علیک یا قائم آل محمد🌸
🔆السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🔆
-------------------------------------------------------------------
🩸السلام و علیک یا ثارالله🩸
🥀السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🥀
-------------------------------------------------------------------
☘السلام علیک یا ضامن آهو☘
🌼ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌼
🌸🍃🌸🍃
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۰۱ خرداد ۱۴۰۲
میلادی: Monday - 22 May 2023
قمری: الإثنين، 2 ذو القعدة 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️9 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️28 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️35 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️37 روز تا روز عرفه
▪️38 روز تا عید سعید قربان
#حدیث
🌷پيامبر خدا صلي الله عليه و آله:
هركس دخترى داشته باشد كه او را تباه نسازد؛ و خوارش نكند؛ و پسرش را بر وى برترى ندهد، خدا او را به بهشت مى برد.
[مستدرك الوسائل ، ج 15، ص 118 ]
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـــعـرفــی_شـهــدا
شهید محسن میرزاخانی
نام پدر:علی
تاریخ تولد:1343/06/10
تاریخ شهادت:1374/10/10
منطقه شهادت:پادگان اموزشی
📜 #وصـــیــت_نـامــه
لحظه ای از یاد خدا غافل نباشید که اگر چنین باشد فرمان به دست شیطان است و انسان را به هر کجا که بخواهد می بردموقعی که شیطان انسان را برد سرنوشت او خوب معلوم است که چه خواهد شد و به کجا خواهد رفت.دوم اینکه از شرو بدی دوری کنید که کلبه ی همه ی گناهان از شر و فساد است و خدادر این باره فرموده است (فمن یعمل مثقال ذره شرا یره)یعنی هر کس بااندازه ی یک ذره عمل شر انجام دهدکیفر آن را خواهد دید. همچنین اگر ذره ای خوبی انجام دهید سزای ان خواهید دید.از دوستان عزیز و ارجمندم می خواهم که اگر از بنده ناراحتی دارند درهمین دنیای فانی از تقصیر من درگذرن که درآن دنیا خیلی دیراست بخشش و گذشت ازکسی قبول نخواهدافتادوچه بهتر که در همین جا بایکدیگر تصفیه حساب کنیم که یک حدیث هم در این باره آمده است (حاسِبوُانفسکم قبل ان تحاسبوا)
به حسابتان برسید قبل از آن که به حسابتان برسند
دشمن کافرهم بداند که وقتی به این ملت دست پیداخواهد کردکه از روی جسد یکا یکه ملت قهرمان ایران بگذردتابه نیت شوم خودش برسد.
از شما عزیزان می خواهم که شبهای جمعه بنده را فراموش نکنید
امام راتنها نگذارید تاآخرین لحظات به او وفادار بمانید وقدرش رابدانیدکه همگی مارا ازمنجلات وبدبختی نجات داد،
وراهی پرپیچ وخم ولی درانتهاخوشبختی وسربلندی است.
🌼شادی روح پاک همه شهیدان
و #شهید_محسن_میرزاخانی_صلوات🌼