فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از اولین اقامۀ نماز جمعه توسط رهبر انقلاب تا نماز جمعۀ ۲۷ دیماه ۹۸
#جمعه_نصر
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
@tashahadat313
♦️ تصویری از فرزند و نوۀ سرلشکر شهید عباس نیلفروشان در نماز جمعۀ امروز
@tashahadat313
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 118 نگ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#خورشید_نیمه_شب
جلد دوم شهریور
(درام، معمایی، تریلر)
✍️به قلم: فاطمه شکیبا
قسمت 119
ساکت میشود و لبش را محکم گاز میگیرد.
-بعد... یهو... نیروهای ویژه... اومدن و...
مثل تیرِ در رفته از کمان، میدود سمت یکی از درختها. زانو میزند پای درخت، یک دستش را به تنه تکیه میدهد و سرش را خم میکند. خودم را بالای سرش میرسانم و میبینم که بالا آورده. انقدر درکش میکنم که چندشم نمیشود؛ ولی نمیدانم باید چکار کنم. شاید اگر حضورم را به رخ بکشم، بیشتر احساس شرم و حقارت کند، و اگر بیتفاوت باشم، احساس تنهایی بیچارهاش کند.
خوب که عق میزند، پیشانیاش را بر تنه درخت میگذارد و نفسنفس میزند. فهمیدن حالش سخت نیست. دوست دارد بمیرد. همانطور که من با پسلرزههای آن زلزله بزرگ در زندگیام، دوست دارم بمیرم. آرام دستم را روی شانههایش میگذارم.
دستش را بالا میگیرد و همانجا روی چمنها رها میشود. پاهایش را در شکم جمع کرده و سرش را میان زانوانش میگذارد.
-ببخشید... دست خودم نبود.
-میدونم. منم گاهی اینطوری میشم.
چهرهاش طوری درهم رفته که انگار چند لحظه دیگر بغضش میترکد. مثل یک پسربچه آسیبپذیر است. پوستهی اعتماد به نفسی که خودش را پشت آن پنهان کرده بود، ترک خورده، شکسته و خرد شده. آرام میگویم: میخوای ادامه ندیم؟ میرسونمت خونه.
-نه... نه... همینجا بقیهش رو میگم.
مقابلش روی چمنها مینشینم و منتظر میشوم. سرش را با دو دست گرفته و خیره به زمین، میگوید: تنها چیزی که یادمه اینه که از همهجا بهمون تیراندازی میشد. به همه. اول فکر کردم اومدن از دست حماس نجاتمون بدن، فکر کردم نیروهای حماس دارن بهمون شلیک میکنن، ولی بعد دیدم ارتش خودمونه. فکر کردم با نیروهای حماس درگیر شدن، ولی اینطور نبود...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
خورشید_نیمه_شب
جلد دوم شهریور
(درام، معمایی، تریلر)
✍️به قلم: فاطمه شکیبا
قسمت 120
سرش را با دو دست گرفته و خیره به زمین، میگوید: تنها چیزی که یادمه اینه که از همهجا بهمون تیراندازی میشد. به همه. اول فکر کردم اومدن از دست حماس نجاتمون بدن، فکر کردم نیروهای حماس دارن بهمون شلیک میکنن، ولی بعد دیدم ارتش خودمونه. فکر کردم با نیروهای حماس درگیر شدن، ولی اینطور نبود... به مردم عادی شلیک میکردن. ارتش خودمون، ارتش اسرائیل داشت ماها رو میکشت، به ما حمله کرده بود. به همسایههامون، دوستام، خانوادهم... بابابزرگم و مامانم همونجا تیر خوردن و افتادن. مامانم همونجا مرد، ولی بابابزرگم نمرده بود. نتونست با من و خاله و خواهرم فرار کنه، بعدا از خونریزی مرد. من با خاله و خواهرم فرار کردیم، رفتیم توی یه خونه. نمیدونم خونه کی بود. از پشت پنجره خونه دیدم که تانکهای ارتش وارد شهرک شدن و به خونهها شلیک کردن، به مردمی که داشتن فرار میکردن. تانکها میومدن توی چمنا، به خونهها شلیک میکردن و اونا رو آتیش میزدن. به خونهای که ما توش بودیم هم شلیک کردن، خواهر کوچیکم رفت زیر آوار و مرد.
نفس کم میآورد، دوباره روی زانو مینشیند و پای درخت بالا میآورد. هرچند دیگر چیزی در معدهاش نمانده که بخواهد بالا بیاورد، فقط عق میزند و رو به زمین خم میشود. قبل از این که خودش را به کشتن بدهد، شانه و پیشانیاش را محکم میگیرم و میگویم: بسه... تموم شد...
به زور روی چمن مینشانمش.
-ببخشید...
چندبار سرفه میکند و یک نفس عمیق میکشد.
-نه اشکالی نداره... خوبم.
نگاهی به آنچه بالا آورده میاندازد و لبخندی تلخ اما رضایتمندانه میزند.
-حتی فکر میکنم الان خیلی بهترم... فکر کنم همه خاطراتمو بالا آوردم.
-با روانشناس صحبت کردی؟
-آره ولی اونا هیچ کار خاصی نمیکنن. فقط چرت و پرتایی که توی کتاب خوندن رو تحویلت میدن و مجبورت میکنن قرص بخوری.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@tashahadat313
هدایت شده از ویرایش پست های تاشهادت
♦️با هم دعای فرج را برای سلامتی و فرج آقا امام زمان(عج) میخوانیم
@tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 در صف اول چه گذشت؟
🔸روایتی از نماز جمعهای خاص زیر آسمان امن
@tashahadat313
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۱۴ مهر ۱۴۰۳
میلادی: Saturday - 05 October 2024
قمری: السبت، 1 ربيع ثاني 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹شهادت امام باقر علیه السلام (بنابرروایتی)
🔹قیام توابین، 65ه-ق
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️7 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️9 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️33 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️41 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
@tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حدیث
💚#امام_صادق علیه السلام:
🌼خوشا به حال پیروان قائم ما،
که در دوران غیبت،
منتظر و در زمان ظهور مطیع او هستند🌼
📗بحار الانوار ج ۵۲ ص ۱۵۳
🛑#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #حبیب_الله_قنبری
♨️دیدهبان لشکر ویژه ۲۵ کربلا
🌻همرزم شهید نقل میکند: شهید قنبری از دیدهبانهای ماهر در سوریه بود و علیرغم اینکه دیدهبانی میکرد، معلم اخلاق برای دیگر رزمندگان بود و آنها را نیز آموزش میداد. بسیار اصول شرعی را رعایت میکرد و تمام گلولههایی را که شلیک میشد، از نزدیک بررسی میکرد که به هدف برخورد کرده باشد؛ چون میگفت هدایتکننده تمام تیرها خداست و کار ما برای رضا خدا بوده و خرج و هزینه گلولهها نیز بالاست و حتما باید گلولهها به هدف اصابت کند.
🌻همیشه میگفت اگر کارهای ما برای رضای خدا نباشد، ارزشی ندارد. او بسیار صبور بود و هر کلامی که از زبانش خارج میشد، برای رضای خدا بود. هر گلولهی او با "الله اکبر" و "یا زینب" با یاد خدا و برای خدا به سمت دشمن فرستاده میشد. همین ویژگیهای اخلاقی، شوخطبعی و نحوه برخوردش بود که رزمندگان تیپ فاطمیون را مجذوب خود کرده بود و آنها ارادت خاصی نسبت به شهید قنبری داشتند.
@tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترقه تو ایران میترکید پهلوی چمدون رو میزد زیر بغل فرار میکرد ولی الان ...
واقعا چی بودیم
چی شدیم (خدا با ماست )
@tashahadat313
روانشناسی قلب 28.mp3
7.1M
#فایل_صوتی_روانشناسی_قلب 28
🎧آنچه خواهید شنید ؛
❣️بعضی ها،
فقط وقتی آروم اند که ؛
يه شرایط خاصی،توی زندگی شون حاکم باشه!
🔻وگرنه،آرامش قلب شون بهم می ریزه!
راستی..... چرا؟
@tashahadat313
❌ اخبار منفی درباره حمله قریبالوقوع اسرائیل به ایران در فضای مجازی زیاد شده است. ان شاءالله که رو سیاه میشوند...
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 120 سرش
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#خورشید_نیمه_شب
جلد دوم شهریور
(درام، معمایی، تریلر)
✍️به قلم: فاطمه شکیبا
قسمت 121
ولی انگار واقعا حالش بهتر است. دیگر خبری از آن انقباض و درهم جمع شدن نیست. راحت روی چمنها نشسته و میخندد؛ و مطمئن نیستم این حال خوبش چقدر دوام میآورد. خندان میگوید: ممنون که مجبورم کردی حرف بزنم. فکر کنم لازم بود بجای فرار کردن ازش، باهاش مواجه بشم.
-خیلی کلیشهای بود.
-ولی واقعا همینطوره. میدونی، حرف زدن با آدمایی که فقط دلشون برام میسوخت به نظرم احمقانه بود. ولی تو دلت نمیسوزه، نه؟ تو میفهمی. این که میدونم تو میفهمی باعث شده راحت حرف بزنم. اولین بارمه که از پنیکم خجالت نمیکشم.
شانه بالا میاندازم و لبخند میزنم. میگوید: خودت چی؟ تو نمیخوای درباره اتفاقی که برات افتاده حرف بزنی؟ شاید تو هم با یکم بالا آوردن و لرزیدن آروم بشی. اولش سخته ولی حس خوبی داره.
یخ میکنم. مرور تجربهام به اندازه کافی سخت است، ولی الان مسئله این نیست. مسئله این است که من باید یک خبرنگار اسرائیلی باشم نه یک دختر جنگزدهی سوری. درک مشترک مجوز خوبی برای لو دادن گذشته و به فنا دادن تلاشهای این مدت نیست. دستم ناخودآگاه میرود به سمت گردنبند حرز عباس و آن را از زیر لباسم لمس میکنم. سرم را تکان میدهم و میگویم: نه لازم نیست. من مراحل بدتر از اینم گذروندم.
-و بهتر نشدی؟
-نه.
-فکر میکنی باید چکار کنی که حالت خوب بشه؟
-باید انتقام بگیرم.
بهتزده نگاهم میکند، انقدر بهتزده که حتی یادش رفته دهانش را ببندد یا نفس بکشد. سکوتِ پر از حیرتش باعث میشود به خودم بیایم و یادم بیفتد بدون تامل، حرف خطرناکی زدهام. باید داستانی بیخطر برایش سرهم کنم. بعد از یک سکوت طولانی، آرام و لرزان میگوید: انتقام؟
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
خورشید_نیمه_شب
جلد دوم شهریور
(درام، معمایی، تریلر)
✍️به قلم: فاطمه شکیبا
قسمت 122
بعد از یک سکوت طولانی، آرام و لرزان میگوید: انتقام؟
سرم را تکان میدهم.
-این درست نیست که یه نفر بدبختت کنه و خودش راحت زندگی کنه. من میخوام مطمئن شم کسی که اذیتم کرده به اندازه من عذاب بکشه. چشم در برابر چشم.
ابروهایش را بالا میبرد و خودش را روی چمنها عقب میکشد.
-بهت نمیاد انقدر خشن باشی. مگه چه اتفاقی برات افتاده؟
-تقریبا بیشتر زندگیم اتفاقای بد برام افتاده.
و به چمنها خیره میشوم و توی دلم به خودم میگویم: داری حماقت میکنی سلما.
فکر میکنی اگه دربارهش حرف بزنی بهتر نمیشی؟ منم از حرف زدن میترسیدم، ولی الان که حرف زدم بهترم.
-نه لازم نیست. مسئله من خیلی شخصیه. و بدون انتقام هم حل نمیشه.
کمرش را راست میکند و گرد مینشیند.
-داری منو میترسونی.
طوری مشتاقانه نگاهم میکند که انگار قرار است یک فیلم ترسناک و هیجانی تماشا کند. زود دارد همهچیز را شخصی میکند، مثل دانیال. یک لبخند زوری میزنم و میگویم: دلیلی نداره بترسین. این قضیه ربطی به شما نداره.
از روی چمنها برمیخیزم و میگویم: ممنون که مصاحبه کردید. معذرت میخوام که اذیت شدید.
با چهرهی وارفته و لب و لوچه آویزان بلند میشود و میگوید: خواهش میکنم... نفر بعدی که باهاش مصاحبه میکنید کیه؟
سوالش مثل یک سطل آب یخ روی سرم خالی میشود. قسمت سخت قضیه از اینجا شروع میشود، آدمهایی که مثل ایلیا، خودشان را گم و گور کردهاند و احتمالا بدقلقتر از ایلیا هستند. ایلیا از سکوتم استفاده میکند و میگوید: میدونی که داری دست روی موضوع خطرناکی میذاری؟
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@tashahadat313
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۱۵ مهر ۱۴۰۳
میلادی: Sunday - 06 October 2024
قمری: الأحد، 2 ربيع ثاني 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️6 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️8 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️32 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️40 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
@tashahadat313
امام صادق علیه السلام
🔸 هر كس مؤمنى را بخاطر ندارى و فقرش ذلیل و كوچك شمارد، خداوند روز قيامت او را در برابر خلائق رسوا كند .
🔹 منِ اِسْتَذَلَّ مُؤْمِناً وَ اِسْتَحْقَرَهُ لِقِلَّةِ ذَاتِ يَدِهِ وَ لِفَقْرِهِ شَهَرَهُ اَللَّهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ عَلَى رُءُوسِ اَلْخَلاَئِقِ.
📚 الکافی (باب الایمان و الکفر)
جلد ۲ صفحه ۳۵۳
#حدیث
@tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای روشنی تمام دل ها!
ما منتظریم تا بیایی...
ای ماه و شکوه آسمان ها!
ای خوب ترین! بگو کجایی؟
صبح تون مهدوی 💚
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@tashahadat313
+میدونیراهشھدایعنیچی؟
راهشھـــدایعنے..
نگہداشتنآتشدردستانت
@tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴طنز زیبای پایان اسراییل😂
مجید و امید قادری واقعاً دمتان گرم چه ساختید!؟🙃🙃🙃
ببینید و لذّت ببرید
🍂اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج🍂
#حزب_الله_زنده_است
@tashahadat313╯
روانشناسی قلب 29.mp3
5.77M
#فایل_صوتی_روانشناسی_قلب 29
🎧آنچه خواهید شنید؛
✍️وقتی رو به خدا،می ایستی...
دلت، قشنگي هاشو، رو می کنه!
❣️اما یادت باشه ؛این قشنگي ها؛
مال کسیه که نورش به دلت تابیده،
نه مال خودت.
@tashahadat313
آماری از تاسیسات راهبردی اسرائیل / اسرائیل همینقدر ضعیف است
🔸️برای این که بدانید اسرائیل چقدر آسیب پذیر است، آمار زیر را بخوانید.
🔸️اسرائیل تنها ۶ نیروگاه برق، ۲ میدان نفتی، ۲ پالایشگاه، ۱پایانه نفتی و ۳ میدان گازی دارد.
🔸️نیمی از آب اسرائی توسط تنها ۵ کارخانه آب شیرین کن تامین می شود.
🔸️به راحتی و دربدترین حالت با ۵۰۰ موشک اسرائیل از هستی ساقط می شود.
@tashahadat313
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾حرفهایش به دل می نشست.حتی اگر هزار بار هم حرفی راشنیده بودےاما شنیدنش از زبان او لطفی دیگر داشت. اصلاسخنران قابلی بود.منبرهایش همه گل میکرد.قبل از سخنرانی کلی مطالعه و تحقیق میکرد تاهمه حرف هایش سند داشته باشد.موضوعی انتخاب میکرد که کارایی داشته باشد ودردی ازمردم دوا کند.
💐یک روز دوستی تماس گرفت واز او برای سخنرانی درمجلس یک مداح اسم و رسم دار دعوت کرد.سخنرانشان نیامده بود ودنبال یک منبری خوب بودند.قبول کرد.کلی مطالعه کرد.منبرش حسابی سر وصدا کرد.خودش هم فکر نمیکرد بتواند آنقدر پرشور سخنرانی کند.
🌷ازطرف هیات بااو تماس گرفتند و میخواستند براےمراسمهای بعدی وسال بعد هم او سخنرانی کند.بااینکه کلی اصرار کردند،قبول نکرد.گفت:ازشهرت میترسم.من هنوز دراین قد وقواره نیستم.آن یک جلسه هم عنایت حضرت زهرا(س)بود.
✍به نقل از:همسرشهید
🥀🕊سرباز اسلام ڪہ باشی
گاه درحجرهٔ طلبگی با مباحثه
و گاه در معرڪہ جهاد با مبارزه
سرباختۂ اسلام ڪہ باشی،
#شهید میشوی . . .
🌹#روحانی_مدافع_حرم
#شهید_محمد_پورهنگ
@tashahadat313