حجتالاسلام_دانشمند_داستان_تشرف_شیخ_بهایی_محضر_امام_زمان.mp3
12.28M
#داستان_تشرف
📝 داستان جالب شخص پینهدوز و امام زمان سلام الله علیه
@tasharofaat
تشرف سیدمحمدباقر سیستانی .mp3
4.92M
داستان تشرف مرحوم سید محمد باقر مجتهد سیستانی ...
@tasharofaat
آیه_الله_عالی_ماجرای_دیدار_و_عنایت_امام_زمان_13.mp3
8.35M
🔊 #صوتی
📝 داستان جالب تشرف رانندهای که در جاده گیر کرده بود...
@tasharofaat
4_5942671455467604792.mp3
16.64M
🔊 #صوتی
📝 عنایات امام زمان سلام الله علیه
@tasharofaat
هدایت شده از امام عصر «سلام الله علیه»
4_5976688524164860896.m4a
9.76M
🍃 دعای سحر
با صوتی دلنشین ...
@imam_asr_313
احمد_کافی_دیدار_علامه_حلی_با_امام_زمان.mp3
11.83M
🔊 #صوتی
📝 دیدار علامه حلی با امام زمان سلام الله علیه
@tasharofaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان_تشرف در مسجد مقدس جمکران
#راس_حاجاتمان فرج امام زمان ارواحنا فداه باشد...
🔻عالم ربانی استاد شیخ عبدالحسین بندانی نیشابوری حفظه الله تعالی
@tasharofaat
75-Tasharofe Seyed Bahrololom masjed Sahle .mp3
4.38M
از ایران آمده بود عراق،
برای دیدن بزرگترین عالِم شیعه.
یواشکی در گوش او گفت:
یادت هست دوران طلبگی همشاگردی بودیم؟
یادت هست درسها را من به تو یاد میدادم؟
از کجا به اینجا رسیدی؟!
چطور شدی دریای علم؟!
علامه سید بحرالعلوم فرمود:
میگویم! اما به شرطی که تا زندهام فاش نکنی!...
📚بحارالانوار ج53 ص235
👈🏻به مناسبت سالروز ولادت جناب سید مهدی بحرالعلوم
#داستان_تشرف
@tasharofaat
1_1492337556.mp3
4.39M
«قضیه مرحوم ملاآقاجان زنجانی و چوپان»
◽️ هوایی زیارت،
قدمهایش راهی کربلا...
ناگهان مرد تنومندی جلوی راهش را گرفت.
پرسید: کجا میروی؟
گفت: عاشق حسینم. میروم کربلا.
مرد گفت:
«عاشق؟!
عاشق از دور هم که سلام کند باید جواب بیاید!
اگر عاشق هستی، از همینجا سلام کن ببینم»
دلش لرزید...
@tasharofaat
هدایت شده از تشرفات
4_5825961139447529653.mp3
6.99M
ثابت قدمان در محبت اند، که امام امن و امان خود غمخوارشان خواهد بود ...
🔘 #داستان_تشرف شنیدنی از مردِ حمامّی...
@tasharofaat
هدایت شده از تشرفات
4_5868550666514858175.mp3
7.81M
#تشرف_شنیدنی
چرا امام عصر سلام الله علیه ظهور نمی کنند؟!
مگر فقط 313 یاور نمی خواهند..؟!
🔘 #داستان_تشرف شنیدنیِ زاهدترین مرد نجف خدمت آن حضرت...
@tasharofaat
هدایت شده از تشرفات
4_5785087207001817238.mp3
6.36M
یا اباصالح المهدی ادرکنی، روزیِ من است در شدائد زندگی...
🔘 #داستان_تشرف
@imam_asr_313
هدایت شده از تشرفات
4_5994431566640578772.mp3
5.73M
🔘 #داستان_تشرف شخص لالی که با عنایت امام عصر سلام الله علیه شفا یافت.
@tasharofaat
74-Tasharofe Bahrololom_Haj Qodratollah Latifi.mp3
2.69M
داستان تشرف سید بحرالعلوم در حرم آقا امیر المومنین سلام الله علیه
#داستان_تشرف
@tasharofaat
4_6048562658674740772.mp3
5.79M
نذر امام زمان سلام الله علیه و برآوردن حاجات انشاالله☝
@tasharofaat
هدایت شده از تشرفات
4_5854873910096429679.mp3
5.27M
▫️"به شیعیانم بگویید برای ظهور من دعا کنند..."
#داستان_تشرف عاشقی از یزد خدمت وجود مقدس امام عصر سلام الله علیه و سفارش آن حضرت برای دعای فرج.
@tasharofaat
#داستان_تشرف مرحوم آیت الله #محمد_تقی_بافقی رحمه الله علیه
🔻...قصد داشتم از نجف اشرف پیاده، به مشهد مقدّس برای زیارت حضرت علیّ بن موسی الرّضا سلام الله علیه بروم. فصل زمستانی بود که حرکت کردم و وارد ایران شدم. کوهها ودرّههای عظیمی سر راهم بود وبرف هم بسیار باریده بود. یک روز نزدیک غروب آفتاب که هوا هم سرد بود وسراسر دشت را برف پوشانده بود، به قهوه خانهای رسیدم؛ که نزدیک گردنهای بود، با خودم گفتم: «امشب در میان این قهوه خانه میمانم، صبح به راه ادامه میدهم».
پس وارد قهوه خانه شدم، دیدم جمعی از کردهای ایزدی در میان قهوه خانه نشسته ومشغول لهو ولعب وقمار هستند، با خودم گفتم: «خدایا چه بکنم؟! اینها را که نمیشود نهی از منکر کرد، من هم که نمیتوانم با آنها مجالست نمایم، هوای بیرون هم که فوق العاده سرد است».
همینطور که بیرون قهوه خانه ایستاده بودم وفکر میکردم و کم کم هوا تاریک میشد، صدائی شنیدم که میگفت: «محمّد تقی! بیا اینجا». بطرف آن صدا رفتم، دیدم شخصی باعظمت زیر درخت سبز وخرّمی نشسته ومرا بطرف خود میطلبد.
نزدیک او رفتم واو سلام کرد وفرمود: «محمّد تقی آنجا جای تو نیست».
من زیر آن درخت رفتم، دیدم، در حریم این درخت، هوا ملایم است وکاملاً میتوان با استراحت در آنجا ماند وحتّی زمین زیر درخت، خشک وبدون رطوبت است، ولی بقیّه صحرا پُر از برف است وسرمای کُشندهای دارد.
به هر حال شب را خدمت حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه که با قرائنی متوجّه شدم او حضرت بقیّة الله ارواحنا فداه است بیتوته کردم وآنچه لیاقت داشتم استفاده کنم از آن وجود مقدّس استفاده کردم.
صبح که طالع شد ونماز صبح را با آن حضرت خواندم، آقا فرمودند: «هوا روشن شد، برویم».
من گفتم: «اجازه بفرمائید من در خدمتتان همیشه باشم وبا شما بیایم».
حضرت فرمود: «تو نمیتوانی با من بیائی».
گفتم: «پس بعد از این کجا خدمتتان برسم؟»
حضرت فرمود: «در این سفر دوبار تو را خواهم دید ومن نزد تو میآیم. بار اوّل قم خواهد بود ومرتبه دوّم نزدیک سبزوار تو را ملاقات میکنم». ناگهان آن حضرت از نظرم غائب شد.
من به شوق دیدار آن حضرت، تا قم سر از پا نشناختم وبه راه ادامه دادم، تا آنکه پس از چند روز وارد قم شدم وسه روز برای زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها و وعده تشرّف به محضر آن حضرت در قم ماندم، ولی خدمت آن حضرت نرسیدم.
از قم حرکت کردم وفوق العاده از این بی توفیقی وکم سعادتی متأثّر بودم، تا آنکه پس از یک ماه به نزدیک شهر سبزوار رسیدم.
همین که شهر سبزوار از دور معلوم شد با خودم گفتم: «چرا خُلف وعده شد؟! من که در قم آن حضرت را ندیدم، این هم شهر سبزوار باز هم خدمتش نرسیدم».
در همین فکرها بودم، که صدای پای اسبی شنیدم، برگشتم دیدم حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه سوار بر اسبی هستند وبطرف من تشریف میآورند وبه مجرّد آنکه به ایشان چشمم افتاد ایستادند وبه من سلام کردند ومن به ایشان عرض ارادت وادب نمودم.
گفتم: «آقا جان! وعده فرموده بودید که در قم هم خدمتتان برسم، ولی موفّق نشدم؟!»
👈حضرت فرمود: «محمّد تقی! ما در فلان ساعت وفلان شب نزد تو آمدیم، تو از #حرم_عمّه_ام_حضرت_معصومه سلام الله علیها بیرون آمده بودی، زنی از اهل تهران از تو مسألهای میپرسید، تو سرت را پائین انداخته بودی وجواب او را میدادی، من در کنارت ایستاده بودم وتو به من توجّه نکردی، من رفتم» .
📚 گنجینه دانشمندان
@tasharofaat
4_5803117174767750062.mp3
3.5M
🎧 مرگ جاهلیت ...
▪️پیشنهاد دانلود
▫️#تذکر
@tasharofaat