✅ در جنگ نرم هم مانند جنگ سخت، باید هزینه بدهیم
🔹در #جنگ_سخت، وقتی دشمن به ما حمله می کند، محکم و قاطع جلوی او می ایستیم. هر هزینه جانی، مالی و آبرویی باشد، می پذیریم و می دهیم.
زیرا نگه داشتن این آب و خاک برایمان اولویت دارد و هیچ بهانه و هزینه ای نمی تواند موجب شود که ما کشورمان را دو دستی تقدیم دشمن کنیم.
🔹در عرصه #جنگ_نرم، دشمن به دنبال خاک ما نیست، بلکه به #دستاورد های این آب و خاک و به #فرهنگ آن حمله می کند و می خواهد آنها را از ما بگیرد تا از درون نابود شویم.
🔹امروز هم در یک جنگ نرم تمام عیار قرار گرفته ایم که دشمن به #حیا، #غیرت و #ایمان جامعه حمله کرده است.
◀️ متأسفانه برخی از مسئولین متوجه این قضیه نیستند که
🔻در این جنگ هم ما باید آماده پرداختن هر #هزینه ای باشیم.
🔻در این جنگ هم #فشار وجود دارد.
🔻 در این جنگ هم هیاهو وجود دارد.
🔻 در این جنگ هم عده ای در داخل سنگ اندازی می کنند.
👈 هر چقدر با تمسک به توجیهات سطحی، عقب نشینی کنیم، بدانیم که دشمن و امتداد داخلی آن، نه تنها عقب نشینی نمی کنند، بلکه حملات خود را بیشتر می کنند!
⏪ هر مسئولی که با بهانه هایی نظیر "مصلحت نیست"، "جامعه نباید دو قطبی شود" ، "امکان دارد شورش و اعتراض به وجود آید" و ... از رویارویی با دشمن و امتداد داخلی آن سر باز زند، در حقیقت، هم صورت مسأله را #پاک کرده و هم راه را برای پیروزی دشمن در جنگی که هدف آن، از بین بردن دستاوردهای انقلاب است باز می کند!
🔹آیتالله حائری شیرازی🔹
🔸 حماس، مرتبط است!🔸
🧲 ببینید! مادر موسی (ع)، ایشان را در صندوقی گذاشت و به آب داد. بالاخره مادر است؛ به مجرد اینکه آب، یک مقدار این صندوق را بُرد، دلش خالی شد! قرآن میگوید: «وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِ مُوسى فارِغاً» دل مادر موسی (ع) خالی شد. «إِنْ كادَتْ لَتُبْدي بِهِ» چیزی نمانده بود که بگوید صندوق را بگیرید، بچۀ من درونش هست. همه عملیات لو می رفت و ضایع می شد. بعد قرآن میگوید: «لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلى قَلْبِها لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ». ببینید؛ اول #ربط، بعدش #ایمان.
🧲 میگوید قلب او را #مربوط کردیم (ربطنا) تا از مؤمنین باشد. ربطِ به ولایت، اساس ایمان است. اگر ربط، قطع بشود، ایمان از بین میرود. هرچه هست در این «ربط» است. این ربط است که به انسان شجاعت میدهد. این ربط است که به انسان قدرت ایستادگی و ایثار میدهد. چند کشور به نمایندگی از یک میلیارد مسلمان، 42 سال قبل با اسرائیل جنگیدند و کم آوردند و عقب نشستند. تکههایی از کشورشان را از دست دادند. چرا؟ چون «ربط» نبود؛ «ولایت» نبود.
🧲 اینکه #حزب_الله میگوید ما افتخار میکنیم که جزء حزب ولایت فقیه هستیم یعنی «ربط». این ارتباط با رهبری است. اگر این ارتباط باشد، انسان، نوع آوری، شکوفایی، قدرت تربیتی و همه چیز دارد. ولی اگر این ربط قطع بشود، همۀ اینها از بین می رود.
🧲 من از نظر خِلقتی، از همۀ برادر و خواهرهایم کم حوصلهتر بودم. در دورۀ دبیرستان هم گاهی که مسئلهای خلاف طبعم اتفاق میافتاد، اصلاً از خانه میگذاشتم و میرفتم بیرون! اما وقتی حکم امامت جمعه را از امام دریافت کردم، خدا به من #حوصله داد؛ #صبر داد. تا جایی که آیت الله گیلانی یک وقتی که در مجلس خبرگان گزارشهایی [از شیراز] شنیده بود، به شوخی به من گفت: «سبحانک ما اعظم حِلمُک»!! تعارف آخوندی کرد. خب، این حلم من نبود. این نتیجۀ «ربط» بود. آنها هم که در جبهه، در مقابل بمبارانها، موشکبارانها، توپها، خمپارهها استقامت میکردند و دست و پا می دادند، هرچه داشتند از برکت این ربط بود.
🧲 این ربط است که #حزب_الله را بر اسرائیل پیروز کرد. #حماس هم مرتبط است و این ربطش هست که تحول ایجاد میکند.
تمام کسانی که در این جریانِ غزه، از خانه بیرون آمدند -در اروپا، در آمریکای مرکزی، در آسیا، در ترکیه، در مصر- اینها یک نوع ارتباطی با رهبری پیدا کردند و هوادار این جریان شدند.
رهبری هم هرچه دارد از برکت ارتباطش [با امام زمان (ع)] است.
#حائری_شیرازی
#تسکین_ملت
#امام_حسین
#غیبت_کبری
@taskinemllat
💠 تفاوت دو دستگاه فکری و محاسباتی:
عقلانیت انقلابی | عقلانیت ترسو و محافظه کار
🔰 سوره #احزاب یک ماجرای جالبی را نقل میکند که برای امروز ما درسی بس بزرگ است.
در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل مواجه هستیم، چون اساسا در تحلیل حوادث، افراد دارای دو دستگاه فکری هستند:
🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید #نعمتی را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از #کفار، بر شما حملهور شدند، پس ما #بادی_تند و #سپاهی_نامرئی از فرشتگان که به چشم نمیدیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود.
[يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)]
🔺به یاد آرید وقتی که در #جنگ_احزاب، لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حملهور شدند و مدینه را با ده هزار نفر محاصره کردند و شما تنها هزار نفر بودید. اینجا بود که چشم ها از شدت #وحشت، #حیران شد و جان ها به لب رسید و شما #گمان_های_بدی به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد.
[اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)]
🔺اینجا بود که مؤمنان #امتحان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند.
[هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)]
1️⃣ #دستگاه_فکری_منافقین:
▫️آنجا بود که #منافقان و آنان که در دل هایشان #مرض بود، با یکدیگر میگفتند: آن #وعده_نصرت و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، #دروغ و فریبی بیش نبود.
[وَ اِذ يَقولُ المُنّْفِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)]
▫️آنجا بود که طایفهای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر #توان_ایستادگی ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید.
[وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا]
▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانههای ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها #دروغ میگفتند و خانههایشان بیحفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز #فرار_از_جنگ نبود.
خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «#عقلانیت» گذاشته بودند.
[وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)]
2️⃣ #دستگاه_فکری_مومنین:
▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و #صادقانه گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر #ايمان و #تسليم آنان نیز افزود.
[وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)]
▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت #شهادت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند.
[مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)]
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 تفاوت دو دستگاه فکری و محاسباتی:
عقلانیت انقلابی | عقلانیت ترسو و محافظه کار
🔰 سوره #احزاب یک ماجرای جالبی را نقل میکند که برای امروز ما درسی بس بزرگ است.
در این ماجرا، با یک صحنه اما دو تحلیل مواجه هستیم، چون اساسا در تحلیل حوادث، افراد دارای دو دستگاه فکری هستند:
🔺ای اهل ایمان، به یاد آورید #نعمتی را که خدا به شما عطا کرد: وقتی که لشکر بسیاری از #کفار، بر شما حملهور شدند، پس ما #بادی_تند و #سپاهی_نامرئی از فرشتگان که به چشم نمیدیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود.
[يًّـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنُوا اذكُروا نِعمَةَ اللهِ عَلَيكُم: اِذ جاِّءَتكُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا وَ جُنودًا لَم تَرَوهاۚ وَ كانَ اللهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرًا (9)]
🔺به یاد آرید وقتی که در #جنگ_احزاب، لشکر کفار از بالا و پایین بر شما حملهور شدند و مدینه را با ده هزار نفر محاصره کردند و شما تنها هزار نفر بودید. اینجا بود که چشم ها از شدت #وحشت، #حیران شد و جان ها به لب رسید و شما #گمان_های_بدی به خدا میبردید و سوظن ها به خدا آغاز شد.
[اِذ جاِّءوكُم مِن فَوقِكُم وَ مِن اَسفَلَ مِنكُم وَ اِذ زاغَتِ الاَبصارُ وَ بَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وَ تَظُنّونَ بِاللهِ الظُّنونَا(10)]
🔺اینجا بود که مؤمنان #امتحان شدند و تکانی سخت خوردند و ضعیفان در ایمان، سخت متزلزل گردیدند.
[هُنالِكَ ابتُلِيَ المُؤمِنونَ وَ زُلزِلوا زِلزالًا شَديدًا (11)]
1️⃣ #دستگاه_فکری_منافقین:
▫️آنجا بود که #منافقان و آنان که در دل هایشان #مرض بود، با یکدیگر میگفتند: آن #وعده_نصرت و فتحی که خدا و رسول به ما داده بودند، #دروغ و فریبی بیش نبود.
[وَ اِذ يَقولُ المُنّْفِقونَ وَ الَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ: ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهِّۥ اِلّا غُرورًا(12)]
▫️آنجا بود که طایفهای از آنها گفتند: ای اهل یثرب، شما دیگر #توان_ایستادگی ندارید و اینجا دیگر جای ماندن نیست چون همه کشته خواهید شد لذا از دور پیامبر متفرق شده و به مدینه باز گردید.
[وَ اِذ قالَت طاِّئِفَةٌ مِنهُم: يًّـاَهلَ يَثرِبَ لامُقامَ لَكُم فَارجِعوا]
▫️گروه دیگری از آنها برای بازگشت به مدینه از پیامبر اجازه خواستند و گفتند: چون خانههای ما دیوار و حفاظی ندارد، پس اجازه بده تا بازگردیم. این درحالی بود که آنها #دروغ میگفتند و خانههایشان بیحفاظ نبود، بلکه مقصود آنها جز #فرار_از_جنگ نبود.
خلاصه به بهانه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی به دنبال فرار بودند، اما اسم این ترسشان را «#عقلانیت» گذاشته بودند.
[وَ يَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ: اِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَ ماهِيَ بِعَورَةٍ ؗ اِن يُريدونَ اِلّا فِرارًا(13)]
2️⃣ #دستگاه_فکری_مومنین:
▫️امّا مؤمنان وقتى لشكر دشمن را ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند و چقدر راست و #صادقانه گفتند!» و اين موضوع، علاوه بر اینکه آنها را دچار ترس نکرد بلکه بر #ايمان و #تسليم آنان نیز افزود.
[وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا: هّْذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُهۥ وَ ما زادَهُم اِلّاِّ ايمانًا وَ تَسليمًا(22)]
▫️در ميان مؤمنان، مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند و در راه او، شربت #شهادت نوشيدند، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند.
[مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ ؗ فَمِنهُم مَن قَضيّْ نَحبَهۥ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا (23)]
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9