eitaa logo
- هَم‌قرار'
1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
452 ویدیو
27 فایل
• ﷽ ‌ ما آدمی‌زادهاۍ محتاطیم امّا در دل ڪورهٔ آتش، در میانهٔ برافروختگی‌های شعلھ .. #میم_عالی‌نژاد ــ ـ ڪانال‌ وقف مولا'عج ست‌. حذفِ‌نامِ‌‌نویسندگان، موردرضایت ‌نیست؛ به‌حرمت‌ِسورهٔ‌قلم. بهم وصل میشین: @Khadem_eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾ النصر - جزء ۳۰ -
الان دیگه چای می‌چسبه!
- دنیا در چشمانشان حتی برق نمی‌آورد...
بزنگاهِ تاریخی.
ولایت قضا ندارد.
یه مرور بکنیم: - با هایپرسونیک زدیم خار اسرائیل رو خفیف کردیم! (اونی که آمریکا پشتشه) - بعدش توسط اون بزغاله تهدید شدیم! (نتانیاهو منظوره) - رئیس جمهورمون لاتیش رو پر کرد وسط تهدیدا پاشد رفت قطر. (جایی که ترورش عین آب خوردنه) - رهبرمون جلسات معمولشم کنسل نکرد.(ینی پناهگاه نیستم داداش) - وزیر امور خارجه مون وسط بمبارون بیروت پاشد رفت اونجا و راست راست جلوی دوربینا حرکت کرد از فرودگاه تا محل جلسه (دو کیلومتری محل شهادت سید حسن نصرالله) - سردارحاجی زاده و سردار باقری‌مون توی نماز جمعه دیده نشدن (ینی دست به دکمه منتظریم غلطی بکنین) - نصف مسئولین رده اول مملکت الان توی نمازجمعه‌ن. - همزمان با سخنرانی آقا، محل سکونت نتانیاهو رفت زیر موشک باران حزب الله. - رهبرمون هم اعلام میکنه خوب کردیم زدیم. لازم باشه بازم میزنیم! - گنده لات کی بودیم؟ به نظرتون قدرت اول دنیا کیه؟!
بابا مهدی برای مادرتون صلوات فرستادم هدیه به حضرت نرجس خاتون
یچیز خیلی دلی بگم؟ قرآن خیلی به وضع دلت بها میده..
خیلی به حالِ دلت بها میده..
وقتی عزیز ندیده ای داری بهش میگن چشم انتظاری میخواستم ببینم قرآن، این حال دل و چشم انتظاری رو تایید میکنه؟ در همون حالی که دلتنگی اصرار داشت کل قلبم رو بغل کنه قرآن رو آروم توی دستم گرفتم و فقط زیر لب گفتم که "چشم انتظارم" مصمم انگار که میخوام یه نسخه‌ی مطمئن بگیرم، قرآن رو وا کردم و [ سوره ی یوسف ] چشمِ منتظرم رو نوازش کرد :)))
یعنی قرآن نازِ دلت رو خرید.. یوسف وا کرد برای دلت.. تاییدِ قرآن " یوسف " بود .. و یوسفی شد برای غمِ زلیخا دیده ی قلبم..
عریضه گویی کوتاهی بکنم: منِ آدمِ معمولی هم برایم چشم انتظاری پیدا میشود واقفی پیدا نمیشود از سهمِ وصال، به ما وقف کند؟ من جنسِ قیمتیِ ترک برداشته ای هستم که از آن متاع، فقط یک عدد باقی مانده و یک گوشه کز کرده تا زیرِ قیمت نگاهش کنند تازه منتِ چانه زدن با کاسبی که میخواهد مرا دیگر آن گوشه‌ی بساطش نبیند و آیینه‌ی دق و ضررِ مالش نباشم را هم چشیده ام هرچقدر بخواهد پنهان کند من صاحبم را میشناسم فهمیده ام که میخواهد مرا از سر خودش وا بکند... انگار برای معامله و اجناس جدیدش جا کم داشت که مرا هم راند از خویش.. حالا من یک جنسِ شکستنی ای هستم که در درونم خوردِ خوردم ولی علی الظاهر فقط یک خط مورب ترک خوردگی دارم همین باعث است که با من محتاط ترند