eitaa logo
- هَم‌قرار'
1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
452 ویدیو
27 فایل
• ﷽ ‌ ما آدمی‌زادهاۍ محتاطیم امّا در دل ڪورهٔ آتش، در میانهٔ برافروختگی‌های شعلھ .. #میم_عالی‌نژاد ــ ـ ڪانال‌ وقف مولا'عج ست‌. حذفِ‌نامِ‌‌نویسندگان، موردرضایت ‌نیست؛ به‌حرمت‌ِسورهٔ‌قلم. بهم وصل میشین: @Khadem_eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
💐•… #طعم‌پرواز دلگیــرم! هرچه میدوم، به گرد پایتان هم نمیـرسم! مسئله یک سربند و لباس خاکی نیست، هواے دلم از حد هشدار گذشته! شهــدا، یارے ام کنیـد... #اللهم‌الرزقناشهادٺ... 💐‌| @tasmim_ashqane 💐•…
🏴•° #حےعلےالعزا لباس مشکے ما را به امضایت مزین کن! تفضل کن محرم باز برداریم پرچم را... #سه‌روزتـامُحَرَم #صلےالله‌علیڪ‌یااباعبدالله‌الحسین_ع 🍃•‌| @tasmim_ashqane ‌°• 🏴•°
شمیم محرم.mp3
1.78M
#مدیحه سه‌روز تا مُحرم🏴 #استادمیرزامحمدے 🍃•‌| @tasmim_ashqane ‌°•
.|🍀|. #خب_بعدش_چی؟! بعد از هر رنجی، به آخر آن بیندیش، همین اندیشیدن آن #رنج را کم میکند. بعد از رسیدن به یک #خوشی هم به آخر آن بیاندیش، این اندیشیدن؛ شیرینی آن را کاهش می‌دهد و نمیگذارد زیاد غرق آن شوی! #دل_تکونی @tasmim_ashqane •| #استاد‌پناهیان |• .|👳|.
#ثانیه‌هاےعاشقے °|از خویش گریزانمـ •|و سوے تُ شتابانـ °|بـا اینـ همہ ...🍃 •| راٰهے بہ وصـٰال تو ندارمـ 💔 •┈┈••✾•✨✨•✾••┈┈• @tasmim_ashqane •┈┈••✾•✨✨•✾••┈
- هَم‌قرار'
▫️بِسْمِ اللَّه▫️ 🌷🌷 🌷 ✨ مادر خوشحال وارد خانه شد. دلش می خندید، لبش خندان بود. کفشهای بچه ها را که پشت در اتاق دید خوشحال تر شد. گفت :صغری جان، صدیق جان، مریم کجایی مادر؟ مجیدم، حمیدم. مریم در اتاق ایستاد و مادر همان طور که می خندید گفت: صغری کجاست؟ و منتظر جواب نشد و بلند گفت: بچه ها صبح، صدیق از بانه تلفن کرد که می یاد تا بریم شهمیزاد. بچه ام می خواد بیاد، گفت که دلم برای همه تون تنگ شده. پاشید بچه ها، پاشید کارهاتون را بکنید به برادرتون عبدالخالق هم تلفن کنید، بچه ام بیاد. همگی می ریم چند روز دور هم باشیم. و دستهایش را رو به آسمان کرد و گفت: خدایا همه بچه ها را در پناه خودت نگه دار. صغری از اتاق بیرون آمد و کنار مریم که مات ایستاده بود و مادر را نگاه می کرد، ایستاد و گفت: مادر صدیق دوباره تلفن کرد. مادر چادرش را روی بند رخت داخل حیاط گذاشت و به اتاق آمد. صغری نشست و دخترش، فاطمه، را روی پایش گذاشت تا بخوابد. همه به مادر خیره شده بودند. مادر گفت: خب تلفن کرده چی گفته؟ او که صبح تلفن زده بود، خودش تلفن زد دوباره؟ صغری سرش را به دیوار تکیه داد و گفت: تلفن کرده گفته من برم کردستان گفته کار مهمی داره، یکجوری گفته بیا که دلم شور برداشته. مادر برای این که از بقیه حرف دخترش جلوگیری کند که طاقتش تمام نشود گفت: خب برو دیگه. سه، چهار روز بیشتر به آخر ماه مبارک نمانده، برو. |°شهیده صدیقه رودباری°| 🌷 🌷🌷 @tadmim_ashqane
{••🌼••} #آقاے‌دلٺنگے ڪٺآبِـ/•📚 حآفِظݦ اَز دَسټِـ°|✋ مَݩ ڪَݪآفِہ ݜُده اَسٺ! چقدږ آمدڹٺ ڔآ... چقدږ فـآݪ زدݦـ... 💚|• #اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج ‌°°| @tasmim_ashqane {••🌼••}
[💓] کاش امروز صبح با باز شدن چشمانم آقا صاحب زمان را ببینم...😇 ♥️ 🍳 @tasmim_ashqane .. [💓]
🌼🍃 #لحظه‌ےوصاݪ جز رحمت چشمان تو، دنیا چه مےخواهد؟! تشنه به غیر آب، از دریا چه مےخواهد؟! حالا که موسایم شدی راهے نشانم ده غیر از نجات، این قوم از موسے چه مےخواهد؟! #علےاڪبرلطیفیان #جمعه‌هاےامام‌زمانے_عج 💐‌| @tasmim_ashqane 🌼🍃
#دلانه عشق مارا پےکاری به جهان اورده است ادب آن است که مشغول تماشا نشویم... 🍃•‌| @tasmim_ashqane ‌°•
|💞| #دُرآنه مــݩ یڪـ چآدږے هسٺݦـ😌❤️ اگـڔ ݒۅشش مـڹ دږ گڔݥآے ٺآبسٺآݩ☀️ از نظږ ٺۅ دیۅآݩگے‌اسٺ😑 ݦطمئن بآݜـ☝️ ݐۅشۺ ٺۅ دږ سڔݥآے زمسټآݩـ☃ بآ هیچـ عقݪے جۅږ دڔ نݦے‌آید😎✌️ #سفــیرچادر✏️ #فاطمےام😇 ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @tasmim_ashqane |💞|