#یڪ‌دݪ‌شٻـر... •| @tasmim_ashqane /..

🌿✨ #طعم‌‌پرواز ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌"جان" امانتےاسٺـ ڪه بایـد به "جانان" رساند. اگر خود ندهے، مےستانند. فاصله هلاڪت و شھادت همین خیانت در امانت اسٺ... #شھیدسیدمرتضےآوینے #اللهم‌الرزقناشهادٺ... ✨ @tasmim_ashqane 🍃/..

🌸✨ #دل_تکونے هر جا که غصّه‌دار شدی ، #استغفار کن. استغفار امان انسان است. به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده‌ای ؛ اذیتت کرده‌اند؟ گناهے کرده‌ای؟ بعضے وجود خودشان را گناه میدانند.. 🍃محزون که شدی ، فقط استغفار کن... 📘 مصباح الهدي ص ٢٦٧ #حاج‌محمد‌اسماعیل‌دولابے 🌿| @tasmim_ashqane 🌸✨

••💚•• #دلانه یہ بنده خدایی میگفتش ڪہ جاده ی صراطِ #مستقیم باندِ وسطش خیلی خلوٺه! چون همہ یا زدن چپ! یا راسٺ..! #گشٺ_ارشاد #مَن‌وُ‌جاٰناݩ @tasmim_ashqane ••💚••

#دل‌_تکونے علامه مجلسـے فرمودند: #شب‌جمعہ مشغول مطالعه بودم، به این دعا رسیدم:  بسم الله الرحمن الرحیم اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها, اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ  بعد یڪ هفتہ مجدد خواستم ، آنرا بخوانم، ڪہ در حالت مڪاشفه از ملائکه ندایی شنیدم ، که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم... ✨ 📚 قصص العلماء، ص ۸ @tasmim_ashqane

▫️بِسْمِ اللَّه▫️ 🌹🌹 🌹 #بانوی_تراز_انقلاب ✨ |أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ| شهناز، دیپلمش را که گرفت، درس حوزه را شروع کرد. خیلی فعال بود. یک انرژی تمام نشدنی داشت. در کتابخانه فعالیت می کرد. در مسایل زندگی، شرکت می کرد و دوره های مختلف آموزشی، مذهبی و رزمی را دیده بود. یک سال قبل از شروع جنگ، برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر، مسلح شده بود. یکبار هم چهل نفر از خواهران را جهت آموزش مسائل دینی به قم برد. بعدش هم آنها را برای آمادگی نظامی به شلمچه برده بود که همان جا یکی از آنها در شط افتاده بود که شهناز با زحمت فراوان او را از آبها بیرون آورده بود. او در این راه سختی های زیادی را متحمل شده بود. قبل از شروع جنگ، چندبار عراقی ها برای شناسایی وارد خرمشهر شده بودند. این خبر، خیلی زود بین بچه های محل و مسجد، پیچید. شهید احمدی، درباره احتمال حمله عراق با ما صحبت کرد. همان موقع در مرز، پست های نگهبانی گذاشتند. با ما و خواهران هم در مورد وظایفی که هنگام حوادث احتمالی باید انجام می دادیم، صحبت کردند. این هشدارها خیلی کمک می کرد. به همین جهت یک برنامه فشرده تعلیمات نظامی، مخصوص خواهران در حسینیه اصفهانی هاگذاشتند. تعداد خواهران، پنجاه نفر می شد. آن روزها من و شهناز کمتر می توانستیم به خانه برویم. وقتی جنگ شروع شد، او در بیمارستان طالقانی خرمشهر از جان، مایه می گذاشت. دیگر شب و روز نداشت. |°شهیده شهناز حاجےشاه°| |وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنی اُمَیَّةَ قاطِبَةً | 🌹 🌹🌹 @tasmim_ashqane

#مدیحه 🌴 قیدِ نونِ شبُــــــ میزنمـ #اربعیــــن میامــ 😭 #پیاده‌روی #نذر‌‌زیارت‌نرفته‌ها #شب‌جمعه #التماس‌دعا✋ @tasmim_ashqane

〰🌿🌟 #لحظه‌ےوصاݪ آن روز که ما را ز گِل خام سرشتند در مدرسه عشقِ شما نام نوشتند چون روز ازل نام مرا شیعه نهادند جز عشق تو "مهدی" دگرم هیچ ندادند #سربازان‌امام‌‌زمان‌_عج #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج @tasmim_ashqane /.. 〰🌿🌟

💗/.. #دل_تکونے آینده‌ما‌اسیر‌علاقه‌هاۍ‌امروز‌ماستـــ | استاد‌پناهیان | #اللهم‌اخرج‌حب‌الدنیا‌من‌قلوبنا @tasmim_ashqane 💗/..