eitaa logo
توسل خاص به شهدا
367 دنبال‌کننده
769 عکس
491 ویدیو
12 فایل
"خوش آمدی مهمانِ شهدا بدون که شهدا دست خالی نمیزارن بری " تو دعوت شدی 😊 تا یه رفیق شهید داشته باشی هرکسی نمیتونه در این کانال بمونه🥺 شرط شهیدشدن شهید بودن است 🌺 لینک کانال 👇🏻 @tavasolbeshogada https://eitaa.com/joinchat/2079457461C0cb5cce9d8
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگینامه شهید علیرضا بریری عليرضا بريری يكي از شهدای دلاور خان طومان است كه در پي پيمان‌شكنی تروريست‌ها به همراه چند تن از همرزمانش در شرايط آتش‌بس به شهادت رسيد. نام خانوادگی او ما را به ياد برير بن خضير يكي از ياران اباعبدالله الحسين(ع) در كربلا مي‌اندازد كه تا پاي جان بر سر عهدش با جانان ماند و كربلايي شد. عليرضا متولد 30 فروردين ماه سال 1366بود. پاسدار نيروي زميني لشكر25 كربلا مازندران كه نداي هل من ناصر ينصرني امام زمانش را لبيك گفت و در خان طومان سوريه به شهادت رسيد و مفقودالپيكر شد. عليرضا حقيقتاً عاشق شهادت بود نه به حرف كه با عمل هم اين را به همگان ثابت كرد. همسر شهید: من و عليرضا هر دو در یک محله زندگی می‌کردیم؛ «سادات محله» كه يكی از محله‌های قديمي بابلسر است. عليرضا متولد 30/1/66 بود. شناخت زيادي نسبت به هم نداشتيم، اما با ايشان از طرف يكي از دوستانشان كه هم‌محلي ما بود به هم معرفي شديم. از آنجايي كه پدر ايشان و پدر من با هم همكار بودند، مراحل آشنای و خواستگاري به فاصله حدود دو ماه برگزار شد. زمان آشنايی من و عليرضا ايشان دانشجوی دانشكده افسری بود و مهم‌ترين حرفش اين بود كه شغلش پر از مشغله و بسيار پرمخاطره است و سختی‌های زيادی در زندگی آينده خواهيم داشت. او از سختی و نبودن‌هايش در زندگي برايم گفت. البته از آنجايي كه پدر من هم نظامی بودند تقريباً به اين سختی‌ها واقف بودم. عليرضا در همان صحبت‌هاي ابتدايي از قناعت برايم گفت و اينكه بايد قناعت را در زندگی‌مان همواره مد نظر داشته باشيم. ما در تاريخ 10 فروردين ماه سال 1387 عقد كرديم. آن زمان 19 سال داشتم. در دوران عقد خيلي كم حضور داشت، اما وقتی كه بود در واقع نبودنش را جبران می‌كرد. عليرضا ارادتي خاص به شهدا داشت. همواره به شهدا و سعادتشان غبطه مي‌خورد. علاقه زيادي به شهداي غرب كشور داشت. هميشه هم مي‌گفت شهداي جنگ كه در مناطق غرب به شهادت رسيدند مظلوم‌ترين شهداي ما بودند. از همان ابتدا حرف از شهادت در خانواده ما بود. هميشه وقتي به مزار عمويشان مي‌رفت مي‌گفت فكر كن عكس من را روزي بر سنگ مزار حك كنند و بنويسند شهيد عليرضا بريري. وقتي اين صحبت‌ها را مي‌كرد بسيار شاد و خوشحال بود. همواره مي‌گفت دعا كن كه من به آرزوي خود كه شهادت است برسم. من هم مي‌گفتم دعا مي‌كنم هميشه باشي و در راه اسلام و امام زمان(عج)‌ و براي رهبر و مملكت سربازي كني و از خاكمان دفاع كنيم. مي‌گفت اين خوب است، اما دعا كن به آرزويم برسم. پدر من و پدر عليرضا هر دو از رزمندگان و از جانبازان دفاع مقدس هستند. عمو و دايي عليرضا از شهداي دوران دفاع مقدس هستند. شهيد عليرضا بريري عموي عليرضا است كه نام عليرضا هم به ياد اين شهيد بزرگوار از ايشان گرفته شد. عموي خودم هم شهيد است و يكي از سرداران شهيد بابلسر. در جنگ در زندگي هردوي ما بود. هر دو بچه جنگ بوديم و بعد از آن به خاطر شغل پدرهايمان كه هر دو پاسدار بودند، بعد از جنگ باز هم زندگي‌مان يك سرش به جنگ مي‌رسيد. من و علیرضا هشت سال با هم زندگي كرديم و خداوند بعد از شش سال به ما فرزندي عطا كرد بنام محمدامين؛ پسرمان متولد 25 فروردين ماه 1393 است . محمدامين الان خيلي دلتنگ پدرش مي‌شود. اين روزها كه محمدامين را مي‌بينم متوجه شباهت زياد او با پدرش مي‌شوم. در مورد ويژگي‌هاي اخلاقي بايد به شجاعت، تقوا و توجه خاص ايشان به رزق حلال اشاره كنم؛ همواره مي‌گفت كه اين رزق روي محمد‌امين تأثير مي‌گذارد و بسيار روي اين موضوع حساس بود. مهم‌تر از همه فوق‌العاده شوخ‌طبع بود. اولين باري كه حرف از رفتن و مدافع حرم شدن به ميان آمد زماني بود كه بعد از 9 ماه اسمش براي اعزام در آمده بود. عليرضا 9 ماه قبل براي رفتن به سوريه ثبت‌نام كرده بود و كاملاً داوطلبانه براي دفاع از حرم رفت. بعضي از مردم مي‌پرسند همسرت را به اجبار بردند؟ مي‌گويم نه. كاملاً داوطلبانه و با خواست عميق قلبي رفت. وقتي به من گفت مي‌خواهم بروم سوريه، واقعاً شوكه شدم چون اصلاً حرفي از اسم‌نويسي‌شان به من نزده بود. به من گفت: يعني ناراضي هستي؟ گفتم ناراضي نيستم اما. . . قبل از تمام شدن حرفم به من گفت: فكر كن اينجا صحراي كربلا است. امروز روز عاشورا و آقا امام حسين(ع) هل من ناصر سر داده و تو مي‌خواهي جلوي من را بگيري؟ راستش ديگر حرفی براي گفتن نداشتم. همين براي مجاب شدن صد در صدم كافي بود و خوشحالم و خدا را شكر مي‌كنم از اينكه مانع رفتنش نشدم. سه روز بعد يعني دقيقاً 20 آبان ماه 94 عازم سوريه شد. مرتبه اول 49 روز طول كشيد و ايشان در 9 دي ماه 94 برگشت، وقتي برگشت كاملاً حالش منقلب بود. مي‌گفت شايد باور نكني اما من معني «شهدا شرمنده‌ايم» را با تمام وجود حس كردم. از اينكه موقع برگشت همسنگرانش شهيد شده بودند و ايشان سالم مانده بود، واقعاً احساس شرمساري مي‌كرد. ... ❤️🌱🌱🌱🌱🌱🌱❤️❤️❤️❤️ @tavasolbeshogada
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیام یک شهید به معلمان کشور امام زمان عج آیا میدانید پرورش‌ دهنده‌ی نسلی از انقلاب هستید که فردا سنگینی ادامه دادن راه انقلاب بر عهده‌ی آنهاست⁉️ @tavasolbeshogada
4.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهید مهدی زین الدین: امام زمان(عج) در اینجا حاضر است یاد شهدا با صلوات @tavasolbeshogada
📌 وقتی شهید علمدار زمینه ساز ازدواج شهید عبدالمهدی می‌شود 🔹️ همسر شهید عبدالمهدی کاظمی می گوید: «خواب دیدم شهید سید مجتبی علمدار با جوانی دیگر وارد کوچه‌ی ما شدند. وقتی به من رسیدند؛ دست روی شانه‌ی آن جوان زدند و گفتند: «این جوان همان کسی است که شما از ما درخواست کردید و متوسل به امام زمان (عج) شدید.» ◇ روزی که عبدالمهدی به خواستگاری‌ام آمد؛ متوجه شدم همان کسی بود که شهید علمدار به من نشان داده بود. ◇ در همان جلسه‌ی اولِ صحبت با شهید کاظمی متوجه شدم که عبدالمهدی نیز همین چندروز پیش خانه‌ی شهید علمدار بوده و با بچه‌های بسیج‌شان به دیدار مادر شهید رفته است. 🔹 عبدالمهدی میگفت: «من قبل از ازدواج، زمانی که درس طلبگی می‌خواندم، خواب عجیبی دیدم. رفتم خدمت آیت‌الله ناصری و خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان از من خواستند که در محضر آیت‌الله بهجت تعریف کنم.» ◇ وقتی به حضور آیت‌الله بهجت رسید ایشان دست روی زانوی او گذاشت و پرسیدند: «جوان شغل شما چيست؟» ◇ گفت: «طلبه هستم.» ◇ آیت‌الله بهجت فرمود: «بايد به سپاه ملحق بشوی و لباس مقدس سپاه را به تن کنی.» ◇ دوباره پرسیدند: «اسم شما چیست؟» ◇ گفت: «فرهــاد» ◇ آقا گفت: «حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذارید.» ◇ «شما در شب امامت امام زمان(عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد. شما يكی از سربازان امام زمان(عج) هستيد و هنگام ظهور با ايشان رجوع می‌کنید.» 🔻 عبدالمهدی کاظمی؛ در شب امامت امام زمان "عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف" در ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ درسوریه به شهادت رسید. 🌹 🌹یادشهداباصلوات @tavasolbeshogada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلم کسی را میخواهد تا بگوید: کمتر از سه ماه دیگر، پایان اسرايیل را اعلام میکنم @tavasolbeshogada
دشمنان نمی‌دانند و نمی‌فهمند،که ما برای شهادت مسابقه می‌دهیم و وابستگی نداریم و اعتقاد ما این است که از سوی خدا آمده‌ایم و به سوی او می‌رویم. . .(:🦋 @tavasolbeshogada
4.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم اصلی مداحی ممدنبودی ببینی 😭 هفته دفاع مقدس را باید زنده نگهداشت زیرا آنان که خرمشهر را آزاد کردند در ادامه حتما قدس را آزاد خواهند کرد.سلام ودرودبرشهیدان ..آزادگان..جانبازان رزمندگان و ایثارگران هشت سال جنگ تحمیلی @tavasolbeshogada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا