🎤👈 آیت الله تهرانی
✅ مرحوم سیّد هاشم حدّاد گفتند: حضرت آقای قاضی خيلى در گفتارشان و در قيام و قعودشان و بطور كلّى در مواقع تغيير از حالتى به حالت ديگر، خصوص كلمه «يا صاحِبَ الزَّمان» را بر زبان جارى می كردند.
✅ يك روز يك نفر از ايشان پرسيد: آيا شما خدمت حضرت ولىّ عصر أرواحُنا فداه مشرّف شده ايد⁉️
✅ فرمودند: كور است هر چشمى كه صبح از خواب بيدار شود و در اوّلين نظر نگاهش به امام زمان نيفتد.
📚 روح مجرّد، ص 513
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا قرائتی
🔷 خدا رحمت كند شهيد محراب آيت اللَّه مدنى را، افتخار داشتم در سفرى كه كاروانى پياده از نجف به كربلا مى رفت در خدمت ايشان باشم.
🔷 كفشها را از پا بيرون آورده با پاى برهنه مى آمد و مى فرمود: مى خواهم پاهايم در راه كربلا آسيب ببيند.
🔷ايشان مى فرمود: سه آرزو داشته ام كه به دو آرزو رسيده ام، امّا نمى دانم به آرزوى سوّم هم خواهم رسيد يا نه.
🔷 گفتم آرزوى سوّم شما چيست؟ فرمود: از خدا خواسته ام كه شهيد شوم.
📚 خاطرات حجة الاسلام قرائتى، ج 2 ص 39
🖤 سالروز شهادت دومین شهید محراب آیت الله مدنی (۱۳۶۰ ه ش)
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
🖤 وقتی چند سال پیش، یکی از علما، وجود حضرت رقیه سلام الله علیها را انکار کرد. عارف روشن ضمیر حاج آقا توسلی رحمة الله علیه به ایشان پیام دادند: کار اشتباهی کردید.
🖤 آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خودشان به زیارت قبر عمه سه ساله اش می روند.
⬛ پنجم صفر، سالروز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد.
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا رفیعی
🔶 وقتی سال ۱۳۸۵ در سوریه منبر می رفتم، یک خانم و آقا معلّمی پیش من آمدند، دختر خانم ۱۶ و یا ۱۷ ساله ای هم همراهشان بود.
🔶 در حالی که گریه می کردند، گفتند: ما هر سال برای زیارت سوریه می آییم. ما بچه دار نمی شدیم، پزشکان هم گفته بودند اولادار نمی شوید.
🔶 ما آمدیم کنار قبر حضرت رقیه سلام الله علیها و به این نازدانه متوسّل شدیم، خداوند این دختر را به ما داد. اسمش را هم رقیه گذاشته ایم. گفتند: این فرزند اوّل و آخر ماست.
📚 روضه های استاد رفیعی، ص ۱۵۵
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 عالم سالک حاج آقا توسلی رحمة الله علیه
🔶 در دو حالت به قبرستان بروید: اول، وقتی خیلی شاد هستید؛ یعنی خیلی شاد نباش، آخرش مرگ است.
🔶 و دوم؛ در حالی که خیلی خیلی غمناک هستید. بروید ببینید آخر دنیا این است، خیلی به خودت فشار نیاور و سخت نگیر.
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 سید العارفین آیت الله قاضی رحمة الله علیه
🔷 حضرت آقا، تمام این خرابی ها که از جمله است و سواس و عدم طمأنینه، از غفلت است و غفلت کمتر مرتبه اش، غفلت از أوامر الهیه است و مراتب دیگر دارد که به آنها إنشاالله نمی رسید.
🔷 و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیّل ماندن در دنیا. پس اگر می خواهید از جمیع ترس و هراس و وسواس ایمن باشید، دائماً در فکر مرگ و استعداد لقاء الله تعالی باشید.
🔷و این است جوهر گران بها و مفتاح سعادت دنیا و آخرت. پس فکر و ملاحظه نمائید چه چیز شما را از او مانع و مشغول می کند، اگر عاقلی.
📚 کوه توحید، ص 240
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 آیت الله شهید دستغیب رحمة الله علیه
🔶 گويند: اسكندر ذوالقرنين در بين سلاطين مشهور است حكيم بوده است.
🔶 موقعى كه خواست بميرد، وصيّت كرد گفت: جنازه من را نپوشانيد؛ يعنى درِ تابوت پوشش نمى خواهد، آشكار بگذاريد و دو دستم را هم آشكار بگذاريد.
🔶 كسى هم نفهميد منظورش چيست. بعد از اينكه جنازه را حركت دادند، علما و دانشمندان جملاتى گفتند.
🔶 مادرش رو كرد به جنازه اسكندر گفت: پسر جانم! در حال حياتت خيلى خلق را موعظه كردى لكن موعظه امروزت از تمامش بالاتر است.
🔶 اينكه گفتى دست خالى ام را نشان مردم بدهيد تا خلق ببينند با دست خالى مى خواهم زير خاك بروم.
📚 معارفى از قرآن، ص 313
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 استاد علی صفایی رحمة الله علیه
✅ تعبيرى است از حضرت فاطمه سلام الله علیها در مورد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم كه مى فرمايند:«انّا فَقَدْناكَ فَقْدَ الْارْضِ وابِلَها»؛ مثل اينكه زمين بارش بى امانش را از دست داده باشد.
✅ تا چنين افتقار و از دست دادنى را احساس نكنيم، به ولايت ولى نخواهيم رسيد. نكته ى اساسى در مسأله ى ولايت و وحى و توحيد همين نكته است.
✅ بحث از اثبات خدا و رسول و نبى و ولى نيست كه صحبت از اضطرار به ولى و احتياج به خداست. من نياز به رسول و وصى او دارم.
✅ اگر فرضم بر اين باشد كه در اين زندگى با اين شرائط موجود، مى توانم مسائل را خودم حل و فصل كنم ديگر به خدا چه نيازى دارم⁉️
✅ بر فرض هم كه خدا باشد به رسول او چه احتياجى دارم، به ولىّ او چه احتياجى⁉️
✅ اما وقتى اين معنا در انسان شكل مى گيرد كه هم وجودش محدود است و هم امكاناتش ناتمام و ناقص هستند و حتى علم و تجربه و عقل و فلسفه و قلب و عرفانش كفاف او را نمى دهند.
✅ اينجاست كه خدا و رسول و ولى ضرورت پيدا مى كنند و اضطرار به آنها مطرح مى شود. و با اين معنا از اضطرار و احتياج، مسأله شكل جديدى به خود مى گيرد.
📚 روزهای فاطمه، ص ۲۶
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 استاد صفایی رحمة الله علیه
💙 راستی این سؤال اساسی ما است که آیا در وجود، در خانه، در جمع، در جماعت و جامعه و جهان ما جایی برای حکم و حکومت معصوم باقی و خالی مانده⁉️
💙 آیا ضرورتی در حضور او هست، آیا اضطراری به امر و حکم و حکومت او هست⁉️
💙 اگر اضطراری نباشد و ما بتوانیم بدون او گردش کار داشته باشیم و سامان و سازمان بگیریم، آیا با حضور او درگیر نمی شویم و در برابرش نمی ایستیم و سر از پیکرش نمی گیریم⁉️
📚 وارثان عاشورا، ص ۱۴۷
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 شهید آیت الله دستغیب
🔶 روزى وزير هارون الرشيد از كنار قبرستان رد می شد، ديد جناب بهلول تنها در قبرستان استخوانها را جا به جا مى كند و دنبال چيزى مى گردد.
🔶 گفت: «بهلول! اينجا چكار مى كنى؟». گفت: «امروز آمده ام اينها را از هم جدايشان كنم، بين وزير، دبير، سرهنگ، سرتيپ، تاجر، حمّال فرق بگذارم».
🔶 من مى خواهم ببينم کدام یک از اينها وزير هستند، هر چه نگاه مى كنم مى بينم تمام مثل هم هستند. اينها بى خود در دنيا توى سر هم مى زدند.
🔶 گفت:«بهلول! تو چرا شهر را رها كردى، آمده اى اينجا ماندنى شدى؟».
🔶 گفت: «حقيقتش اين است كه در شهر اذيّتم مى كنند. اينجا كسى كارم ندارد».
🔶 گفت: «آيا با مرده ها گفتگو هم دارى؟». گفت: «بلى». گفت: «آيا جوابت مى دهند؟». گفت:«همه يك جواب مى دهند».
🔶 من به آنها مى گويم: اى قافله بار انداخته؛ چه وقت از اينجا حركت مى كنيد؟
🔶 آنها هم مى گويند: ما اينجا منتظر شما زنده ها هستيم كه با هم وارد صحراى محشر شويم.
📚 معارفى از قرآن، ص 314
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
♦️ ربيع بن خثيم، ميان منزلش قبرى كنده بود و هرگاه قساوتى در دلش احساس مى كرد، ميان قبر مى رفت، به پهلو مى خوابيد و ساعتى توقّف مى كرد.
♦️ سپس مى گفت:«رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ». پروردگارا مرا به دنیا برگردان شاید در آنچه به جا گذاشته ام، ﻛﺎﺭ نیکی ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻢ.
♦️ پس از آن مى گفت: اى ربيع، فرض كن برگشتى پس هم اكنون پيش از آن دوباره نتوانى برگردى، عمل كن.
📚 محجة البيضاء، ج 7، ص 223
❌کپی با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی