eitaa logo
حاج شیخ جعفر توسلی
4.4هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
451 ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 با تعدادی از دوستان لبنانی محضر حاج آقای توسلی رضوان الله تعالی علیه مشرف شدیم. در میان صحبتهایشان یکباره بدون هیچ مناسبتی روی مبارکشان را به سمت یکی از جوانان که از فرماندهان جوان حزب الله و از رزمندگان فعال در جبهه جنگ می باشد، کردند. 💠 و بی مقدمه به آن جوان فرمودند:«إنّی أشمّ فیک رَائحةَ الجنّة».از تو بوی بهشت استشمام می کنم. این در حالی بود که ما ایشان را از جهاد و فرماندهی آن جوان مطلع نکرده بودیم.بعد از فرمودن این جمله دوباره سخنی را که بی مناسبت قطع کرده بودند ادامه دادند. 💠 حاج آقا به یکی دیگر از جوان ها نیز بدون مقدمه فرمودند:«این قدر از پدرتان طرفداری نکنید؛ حق با مادرتان است».وقتی این را فرمودند آن جوان بی اختیار گریه کرد و بعد از جلسه به ما گفت که مدتی است میان پدر و مادرمان اختلاف پیش آمده است و ما از پدرمان طرفداری می کنیم . 💠 سال بعد وقتی با این دوستان نزد حاج آقا مشرف شدیم آن جوان که حاج آقا درباره پدر و مادرش آنگونه فرموده بودند حضور نداشت. 💠 حاج آقا مشغول صحبت با این دوستان که حضور داشتند بودند. در میان صحبتشان سفارشی نمودند و خطاب به یکی از دوستان فرمودند:« آیا یادت می آید که پارسال به دوستتان درباره پدر و مادرش چه گفتم در حالی که هیچ چیزی به من نگفته بود این سفارش را نیز با همان اطلاع می گویم». 💠 همه این صحبت هایی که حاج آقا می فرمودند به زبان عربی بود؛ با همان لهجه شیرین آذری که داشتند. رضوان الله تعالی علیه ✅👈 خاطره ی ارسالی یکی از اعضای کانال 🆔👉@tavasolitabrizi
✅👈 عالم سالک، حاج آقا توسلی رحمة الله علیه 🔶 قرار شد شبی به دیدار آیت الله بهجت بروم که کسی نباشد. وقتی شب داشتم می‏رفتم، در راه سیدی اردبیلی را دیدم. سیّد گفت:«در این ساعت، اینجا چه کار می‏ کنی»؟ گفتم: «می‏روم پیش آیت الله بهجت». 🔶 سیَد گفت:«آیت الله بهجت را روز می ‏بینی، می‏گوید نیایید جلو». گفتم:«استخاره‏ می‏ کنم؛ اگر خوب آمد، شما را هم می ‏برم». 🔶 سیّد می‏ گفت:«بیا برویم خانه نصف شب است»؛ چون در وادی نبود. گفتم: استخاره گفت:«آیت الله بهجت شما را راه می ‏دهد و پول خوبی هم به شما می ‏دهد». 🔶 رفتیم زنگ زدیم. همسر آیت الله بهجت گوشی را برداشت و با لهجه رشتی گفت:«حالا چه وقت آمدن است». او که نمی‏ دانست ما با آقا قرار داریم. در همین اثنا، خود آیت الله بهجت در را باز کرد. 🔶 ایشان قبایی را که می پوشید، مثل عبا روی دوشش انداخته بود. گفتم: «من توسلی هستم». می ‏خواستم وارد شوم، گفتم:«این آقا سید مرا دیده است. استخاره کردم، خوب آمده است که ایشان با من بیاید، اجازه می‏ دهید». آیت الله بهجت گفتند:«اگر با شما آمده و شما استخاره کرده‏اید، بفرمایید». 🔶 صحبت از علمای نجف و صحبت‏های متفرقه شد و مطالب اصلی ما ماند. همین که بلند شدیم، آیت الله بهجت فرمود:«آقا سیّد بنشینید؛ یک پولی هست مربوط به سادات». ایشان رفت آن پول را آورد. 🔶 در همان اثنا سیّد گفت:«من ایشان را در این زمینه قبول نداشتم. استخاره کرد و گفت که آقا به شما پول می‏ دهد». آیت الله بهجت گفتند:«این استخاره را به من یاد بدهید». گفتم: «اختیار دارید». 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 امام خمینی رحمة الله علیه 🔶 رسول اللَّه دست كارگر را آن طور كه نقل مى‏كنند، كف دست كارگر و محل كار را بوسيده تا ارزش كار را در تاريخ عرضه كنند. و ما مفتخريم و شما و همه مفتخرند به اينكه يك همچو نشانى پيغمبر اكرم به شما داده. 🔶 يا در بعض روايات فرموده‏اند كه قطره عرقى كه از بدن كارگر مى‏آيد مثل قطره خونى است كه از شهداى در راه خدا بيايد. 🔶 چقدر اين ارزش دارد! آنهايى كه الآن در جبهه‏ها جنگ مى‏كنند و در جبهه بحمد اللَّه، پيروزمندانه جنگ مى‏كنند و اخيراً هم پيروزى بزرگى به دست آورده‏اند. و اميد است پيروزى نهايى را به دست بياورند ان شاء اللَّه، اين چقدر ارزش دارد! 🔶 عرق شما هم، كه در كارخانه‏ها مى‏ريزد، همان ارزش را دارد؛ براى اينكه، شما هم براى احياى يك كشور، براى وابسته نبودن يك كشور به خارج، براى استقلال كشور اسلامى زحمت مى‏كشيد، آنها هم براى دفاع از يك كشور اسلامى، دفاع از اسلام زحمت مى‏كشند. 🔶 آنها كارگرند مثل شما و شما مجاهديد مثل آنها و اين يك‏ نعمت بزرگى است كه نصيب كارگرها در قشر وسيع و شما عزيزان شده‏ كه در كارخانه‏ها و در مواردى كه صنعت در آنجا حكمفرماست، كار مى‏كنيد. 📚 صحیفه امام، ج ۱۶ ص ۲۳۶ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 حاج آقا قرائتی 💠 قرار بود در نماز جمعه شيراز صحبت كنم. امام جمعه فرمود: امروز كارگران نمونه مى‏آيند، شما آنان را تشويق كنيد. عرض كردم شما بايد ...، ايشان اصرار كرد، پذيرفتم. 💠 در پايان سخنرانى گفتم: من سالها اين حديث را براى مردم خوانده‏ام كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست كارگر را مى‏بوسيد، لذا كارگران نمونه را به جايگاه دعوت كردم و دست آنها را بوسيدم. 💠 مردم گفتند: اين دست‏بوسى شما كه به روايت عمل كردى، اثرش بيشتر از سخنرانى بود. 📚 خاطرات حجةالاسلام قرائتى ج‏ ۱ ص ۵۲ 💐 ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر مبارک. 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 همسر شهید مطهری رحمة الله علیه 🔶 مادر استاد در مورد شهید مطهری گفتند: در زمانی که استاد مطهری را هفت ماهه حامله بودم، در خواب دیدم که در مسجد فریمان تمام زنان فریمان نشسته اند و من هم آنجا هستم. 🔶 یک دفعه دیدم که خانم بسیار محترم و مقدّسی با مقتعه وارد شدند و دو خانم دیگر دنبال ایشان آمدند، در حالی که گلاب پاش هایی را در دست داشتند. 🔶 آن خانم مجلّلی که در جلو آن دو خانم بودند، به آنها گفتند: گلاب بریز، آنها روی سر تمام خانم ها گلاب پاشیدند. وقتی به من رسیدند، سه دفعه روی سر من گلاب ریختند. 🔶 ترس مرا فرا گرفت که نکند در امور دینی کوتاهی کرده باشم. ناگزیر مجبور به سؤال کردن شدم و از آن خانم پرسیدم: چرا روی من سه دفعه گلاب پاشیدند⁉️ 🔶 گفتند: به خاطر آن جنینی که در رحم شماست. این بچّه به اسلام خدمتهای بزرگی خواهد کرد. 🔶 وقتی مرتضی به دنیا آمد، با بچّه های دیگر فرق داشت، به طوری که در سه سالگی کُت مرا بر دوش می انداخت و به اتاقی در بسته می رفت و در حالی که آستینهای کت به زمین می رسید، به نماز خواندن می پرداخت. 📚 پاره‌ای از خورشید، ص ۹۷ ✅ سالروز شهادت آیت الله مطهری و روز معلم گرامی باد. 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 همسر شهید مطهری ✅ سه شب قبل از شهادت، ایشان خوابی دیدند. آخرین شب جمعه بود. با شوق از خواب بلند شدند. از ایشان پرسیدم: چه شده؟ ✅ گفتند: الان خواب دیدم که من و امام خمینی در خانه کعبه مشغول طواف بودیم، که ناگهان متوجّه شدم پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به سرعت به من نزدیک می شوند. ✅ همین طور که حضرت نزدیک می شدند، برای اینکه به امام خمینی بی احترامی نکرده باشم، خودم را کنار کشیدم و به امام خمینی اشاره کردم و گفتم: یا رسول الله آقا از اولاد شما هستند. ✅ حضرت به امام خمینی نزدیک شدند، با ایشان روبوسی کردند و بعد به من نزدیک شدند و با من روبوسی کردند. ✅ بعد لبهایشان را بر روی لبهای من گذاشتند و دیگر برنداشتند و من از شدّت شعف از خواب پریدم، به طوری که داغی لبهای حضرت را روی لبهایم هنوز حس می کنم. ✅ بعد ایشان کمی سکوت کردند و گفتند: من مطمئنم که به زودی اتّفاق مهمی برای من رخ می دهد. 📚 پاره‌ای از خورشید، ص ۱٠۵ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅👈 بحر مّواج 🎤👈 حجة الاسلام محمدتقی فلسفی 💠 واعظ فهمیده و دانایی می گفت: در یکی از سالهایی که زیارت عتبات آزاد بود، من در نجف بودم. 💠 روزی سه چهار نفر از منبری‌های محترم تهران را دیدم که با هم جایی می رفتند. 💠 پرسیدم کجا می روید؟ گفتند: امروز آیت الله خویی ما را به ناهار دعوت کرده است، تو هم بیا. او می گفت: مرا هم بردند و پنج نفر شدیم. 💠 در آن مجلس از آقای مطهری که آن موقع برای زیارت به نجف آمده بود، سخن به میان آمد. آیت الله خویی گفتند:«مطهری بحر موّاجی است». این جمله‌ای والا از مرد بزرگی مانند آیت الله خویی درباره شهید مطهری است. 📚 پاره‌ای از خورشید ص ۳۸۴ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
💠 وقتی که یکی از دوستان طلبه، به مدیریت حوزه علمیه یکی از شهرستان ها منصوب شد، به من پیشنهاد داد که شما هم برای تدریس به این حوزه علمیّه، بیایید. 💠 بنده هم از محضر عارف روشن ضمیر حاج آقا توسلی رضوان الله تعالی علیه سؤال کردم که آیا شما این کار را به صلاح بنده می دانید یا نه؟ 💠 حاج آقا فرمودند: طولی نمی کشد که دوستت از مدیریت کنار گذاشته می شود، روی حرف او حساب باز نکن. 💠 اما بنده بنا به دلایلی، بر خلاف فرمایش حاج آقا، برای تدریس اعلام آمادگی کردم. 💠 بعد از مدت کوتاهی، دوستم تماس گرفت و گفت:«بنده از مدیریت حوزه کنار گذاشته شدم». ✅👈 خاطره ی ارسالی یکی از مریدان نزدیک حاج آقا. 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 فضائل حضرت حمزه سلام الله علیه 🔷 حضرت على عليه السلام مى‏فرمود: اى كاش بعد از رحلت پيامبر دو يار همچون جعفر طيّار و حمزه مى‏داشتم. 🔷 حمزه، شهيدى كه امام سجاد عليه السلام در خطبه مسجد شام بعد از شهادت امام حسين عليه السلام به خويشاوندى او افتخار نمود. 🔷 حمزه، كسى كه روز قيامت بر مركب رسول خدا صلى الله عليه و آله سوار مى‏شود. 🔷 حمزه، كسى كه فاطمه‏ى زهرا عليها السلام هر هفته به زيارت قبر او رفته‏ اشك مى‏ريخت. 🔷 حمزه، كسى كه پيامبر درباره‏اش فرمود: هر كس مرا زيارت كند، ولى به زيارت حمزه نرود جفا كرده است. 🔷 حمزه، شهيدى كه سينه‏اش را بعد از شهادت شكافته جگرش را بيرون آورده و جويدند، گوش و بينى و دست و پاى او را قطعه قطعه نمودند. 🔷 پيامبر اكرم لباس خود را از تن بيرون آورد و بر روى جنازه‏ى قطعه قطعه شده‏ى حضرت حمزه انداخت. و آنقدر گريه كرد تا از حال رفت و فرمود:«يا اسَدَ اللّهِ وَ اسَدَ رَسُولِه يا كاشِفَ الْكُرُباتِ يا حَمْزَةُ يا ذابُّ يا مانِعُ‏ عَنْ‏ وَجْهِ‏ رَسُولِ اللّهِ»، اى شير خدا و شير رسول خدا، اى كسى كه ناراحتى‏ها را برطرف مى‏كردى، اى كسى كه جلوى ظلم و آزارى كه بر پيامبر وارد مى‏شد مى‏گرفتى. 🔷 پيامبر اكرم هفتاد و دو بار بر بدن حمزه نماز خواند، به اين ترتيب كه اول بر حمزه نماز خواند سپس هر يك از شهدا را كه مى‏آوردند در كنار بدن مقدس حمزه قرار مى‏دادند و بر هر دو نماز مى‏گزاردند. 🔷 حمزه، كسى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره‏اش فرمود:«أَحَبُ‏ أَعْمَامِی إِلَیّ حَمْزَةُ». محبوب ترین عموهایم، حمزه است. 🔷 حمزه، شهيدى كه پيامبر همين كه ديد زنان مدينه براى ساير شهدا عزادارى مى‏كنند فرمود:«لَكِنَّ حَمْزَةَ لاَ بَوَاكِيَ‏ لَه‏‏» براى حمزه گريه كننده‏اى نيست! زنان مدينه از آن پس براى حمزه به قدرى عزادارى كردند كه حضرت در حق آنان فرمود: به خانه هايتان برگرديد، خداوند پاداش اين عزادارى شما را با رحم و الطاف خود جبران كند، انصافاً حق يارى را ادا نموديد. 📚 کتاب حجّ حاج آقا قرائتی، ص ۲۵۹ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 برترین أعمال 💠 عَنْ أَبِی عَلْقَمَةَ قال: صَلَّی بِنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الصُّبْحَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَینَا فَقَالَ: مَعَاشِرَ أَصْحَابِی رَأَیتُ الْبَارِحَةَ عَمِّی حَمْزَةَ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ أَخِی جَعْفَرَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ. فَدَنَوْتُ مِنْهُمَا فَقُلْتُ: بِأَبِی أَنْتَُما أَی الاْءَعْمَالِ وَجَدْتُمَا أَفْضَلُ؟ قَالا: فَدَینَاک بالآبَاءِ وَالامُّهاتِ وَجَدْنَا أَفْضَلَ الاْءَعْمَالِ الصَّلاةَ عَلَیک وَ سَقْی الْمَاء وَ حُبَّ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام. 💠 ابو علقمه می گوید: پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله بعد از نماز صبح رو به ما کرد و فرمود: اصحاب من! دیشب عمویم حمزه و برادرم جعفر طیّار را در خواب دیدم. به آن دو نزدیک شدم و گفتم: کدام عمل را برتر یافتید؟ 💠 گفتند: پدر و مادر ما فدایت، ما صلوات بر تو، تشنه را سیراب کردن و محبّت علی بن ابی طالب علیه‌السلام را برترین اعمال یافتیم. 📚 بحار الانوار، ج ۳۹ ص ۲۷۴ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا