eitaa logo
حاج شیخ جعفر توسلی
4.4هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
452 ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤👈 امام خمینی رحمة الله علیه 🔶 رسول اللَّه دست كارگر را آن طور كه نقل مى‏كنند، كف دست كارگر و محل كار را بوسيده تا ارزش كار را در تاريخ عرضه كنند. و ما مفتخريم و شما و همه مفتخرند به اينكه يك همچو نشانى پيغمبر اكرم به شما داده. 🔶 يا در بعض روايات فرموده‏اند كه قطره عرقى كه از بدن كارگر مى‏آيد مثل قطره خونى است كه از شهداى در راه خدا بيايد. 🔶 چقدر اين ارزش دارد! آنهايى كه الآن در جبهه‏ها جنگ مى‏كنند و در جبهه بحمد اللَّه، پيروزمندانه جنگ مى‏كنند و اخيراً هم پيروزى بزرگى به دست آورده‏اند. و اميد است پيروزى نهايى را به دست بياورند ان شاء اللَّه، اين چقدر ارزش دارد! 🔶 عرق شما هم، كه در كارخانه‏ها مى‏ريزد، همان ارزش را دارد؛ براى اينكه، شما هم براى احياى يك كشور، براى وابسته نبودن يك كشور به خارج، براى استقلال كشور اسلامى زحمت مى‏كشيد، آنها هم براى دفاع از يك كشور اسلامى، دفاع از اسلام زحمت مى‏كشند. 🔶 آنها كارگرند مثل شما و شما مجاهديد مثل آنها و اين يك‏ نعمت بزرگى است كه نصيب كارگرها در قشر وسيع و شما عزيزان شده‏ كه در كارخانه‏ها و در مواردى كه صنعت در آنجا حكمفرماست، كار مى‏كنيد. 📚 صحیفه امام، ج ۱۶ ص ۲۳۶ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 حاج آقا قرائتی 💠 قرار بود در نماز جمعه شيراز صحبت كنم. امام جمعه فرمود: امروز كارگران نمونه مى‏آيند، شما آنان را تشويق كنيد. عرض كردم شما بايد ...، ايشان اصرار كرد، پذيرفتم. 💠 در پايان سخنرانى گفتم: من سالها اين حديث را براى مردم خوانده‏ام كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست كارگر را مى‏بوسيد، لذا كارگران نمونه را به جايگاه دعوت كردم و دست آنها را بوسيدم. 💠 مردم گفتند: اين دست‏بوسى شما كه به روايت عمل كردى، اثرش بيشتر از سخنرانى بود. 📚 خاطرات حجةالاسلام قرائتى ج‏ ۱ ص ۵۲ 💐 ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر مبارک. 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 همسر شهید مطهری رحمة الله علیه 🔶 مادر استاد در مورد شهید مطهری گفتند: در زمانی که استاد مطهری را هفت ماهه حامله بودم، در خواب دیدم که در مسجد فریمان تمام زنان فریمان نشسته اند و من هم آنجا هستم. 🔶 یک دفعه دیدم که خانم بسیار محترم و مقدّسی با مقتعه وارد شدند و دو خانم دیگر دنبال ایشان آمدند، در حالی که گلاب پاش هایی را در دست داشتند. 🔶 آن خانم مجلّلی که در جلو آن دو خانم بودند، به آنها گفتند: گلاب بریز، آنها روی سر تمام خانم ها گلاب پاشیدند. وقتی به من رسیدند، سه دفعه روی سر من گلاب ریختند. 🔶 ترس مرا فرا گرفت که نکند در امور دینی کوتاهی کرده باشم. ناگزیر مجبور به سؤال کردن شدم و از آن خانم پرسیدم: چرا روی من سه دفعه گلاب پاشیدند⁉️ 🔶 گفتند: به خاطر آن جنینی که در رحم شماست. این بچّه به اسلام خدمتهای بزرگی خواهد کرد. 🔶 وقتی مرتضی به دنیا آمد، با بچّه های دیگر فرق داشت، به طوری که در سه سالگی کُت مرا بر دوش می انداخت و به اتاقی در بسته می رفت و در حالی که آستینهای کت به زمین می رسید، به نماز خواندن می پرداخت. 📚 پاره‌ای از خورشید، ص ۹۷ ✅ سالروز شهادت آیت الله مطهری و روز معلم گرامی باد. 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 همسر شهید مطهری ✅ سه شب قبل از شهادت، ایشان خوابی دیدند. آخرین شب جمعه بود. با شوق از خواب بلند شدند. از ایشان پرسیدم: چه شده؟ ✅ گفتند: الان خواب دیدم که من و امام خمینی در خانه کعبه مشغول طواف بودیم، که ناگهان متوجّه شدم پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به سرعت به من نزدیک می شوند. ✅ همین طور که حضرت نزدیک می شدند، برای اینکه به امام خمینی بی احترامی نکرده باشم، خودم را کنار کشیدم و به امام خمینی اشاره کردم و گفتم: یا رسول الله آقا از اولاد شما هستند. ✅ حضرت به امام خمینی نزدیک شدند، با ایشان روبوسی کردند و بعد به من نزدیک شدند و با من روبوسی کردند. ✅ بعد لبهایشان را بر روی لبهای من گذاشتند و دیگر برنداشتند و من از شدّت شعف از خواب پریدم، به طوری که داغی لبهای حضرت را روی لبهایم هنوز حس می کنم. ✅ بعد ایشان کمی سکوت کردند و گفتند: من مطمئنم که به زودی اتّفاق مهمی برای من رخ می دهد. 📚 پاره‌ای از خورشید، ص ۱٠۵ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅👈 بحر مّواج 🎤👈 حجة الاسلام محمدتقی فلسفی 💠 واعظ فهمیده و دانایی می گفت: در یکی از سالهایی که زیارت عتبات آزاد بود، من در نجف بودم. 💠 روزی سه چهار نفر از منبری‌های محترم تهران را دیدم که با هم جایی می رفتند. 💠 پرسیدم کجا می روید؟ گفتند: امروز آیت الله خویی ما را به ناهار دعوت کرده است، تو هم بیا. او می گفت: مرا هم بردند و پنج نفر شدیم. 💠 در آن مجلس از آقای مطهری که آن موقع برای زیارت به نجف آمده بود، سخن به میان آمد. آیت الله خویی گفتند:«مطهری بحر موّاجی است». این جمله‌ای والا از مرد بزرگی مانند آیت الله خویی درباره شهید مطهری است. 📚 پاره‌ای از خورشید ص ۳۸۴ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
💠 وقتی که یکی از دوستان طلبه، به مدیریت حوزه علمیه یکی از شهرستان ها منصوب شد، به من پیشنهاد داد که شما هم برای تدریس به این حوزه علمیّه، بیایید. 💠 بنده هم از محضر عارف روشن ضمیر حاج آقا توسلی رضوان الله تعالی علیه سؤال کردم که آیا شما این کار را به صلاح بنده می دانید یا نه؟ 💠 حاج آقا فرمودند: طولی نمی کشد که دوستت از مدیریت کنار گذاشته می شود، روی حرف او حساب باز نکن. 💠 اما بنده بنا به دلایلی، بر خلاف فرمایش حاج آقا، برای تدریس اعلام آمادگی کردم. 💠 بعد از مدت کوتاهی، دوستم تماس گرفت و گفت:«بنده از مدیریت حوزه کنار گذاشته شدم». ✅👈 خاطره ی ارسالی یکی از مریدان نزدیک حاج آقا. 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 فضائل حضرت حمزه سلام الله علیه 🔷 حضرت على عليه السلام مى‏فرمود: اى كاش بعد از رحلت پيامبر دو يار همچون جعفر طيّار و حمزه مى‏داشتم. 🔷 حمزه، شهيدى كه امام سجاد عليه السلام در خطبه مسجد شام بعد از شهادت امام حسين عليه السلام به خويشاوندى او افتخار نمود. 🔷 حمزه، كسى كه روز قيامت بر مركب رسول خدا صلى الله عليه و آله سوار مى‏شود. 🔷 حمزه، كسى كه فاطمه‏ى زهرا عليها السلام هر هفته به زيارت قبر او رفته‏ اشك مى‏ريخت. 🔷 حمزه، كسى كه پيامبر درباره‏اش فرمود: هر كس مرا زيارت كند، ولى به زيارت حمزه نرود جفا كرده است. 🔷 حمزه، شهيدى كه سينه‏اش را بعد از شهادت شكافته جگرش را بيرون آورده و جويدند، گوش و بينى و دست و پاى او را قطعه قطعه نمودند. 🔷 پيامبر اكرم لباس خود را از تن بيرون آورد و بر روى جنازه‏ى قطعه قطعه شده‏ى حضرت حمزه انداخت. و آنقدر گريه كرد تا از حال رفت و فرمود:«يا اسَدَ اللّهِ وَ اسَدَ رَسُولِه يا كاشِفَ الْكُرُباتِ يا حَمْزَةُ يا ذابُّ يا مانِعُ‏ عَنْ‏ وَجْهِ‏ رَسُولِ اللّهِ»، اى شير خدا و شير رسول خدا، اى كسى كه ناراحتى‏ها را برطرف مى‏كردى، اى كسى كه جلوى ظلم و آزارى كه بر پيامبر وارد مى‏شد مى‏گرفتى. 🔷 پيامبر اكرم هفتاد و دو بار بر بدن حمزه نماز خواند، به اين ترتيب كه اول بر حمزه نماز خواند سپس هر يك از شهدا را كه مى‏آوردند در كنار بدن مقدس حمزه قرار مى‏دادند و بر هر دو نماز مى‏گزاردند. 🔷 حمزه، كسى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره‏اش فرمود:«أَحَبُ‏ أَعْمَامِی إِلَیّ حَمْزَةُ». محبوب ترین عموهایم، حمزه است. 🔷 حمزه، شهيدى كه پيامبر همين كه ديد زنان مدينه براى ساير شهدا عزادارى مى‏كنند فرمود:«لَكِنَّ حَمْزَةَ لاَ بَوَاكِيَ‏ لَه‏‏» براى حمزه گريه كننده‏اى نيست! زنان مدينه از آن پس براى حمزه به قدرى عزادارى كردند كه حضرت در حق آنان فرمود: به خانه هايتان برگرديد، خداوند پاداش اين عزادارى شما را با رحم و الطاف خود جبران كند، انصافاً حق يارى را ادا نموديد. 📚 کتاب حجّ حاج آقا قرائتی، ص ۲۵۹ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 برترین أعمال 💠 عَنْ أَبِی عَلْقَمَةَ قال: صَلَّی بِنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الصُّبْحَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَینَا فَقَالَ: مَعَاشِرَ أَصْحَابِی رَأَیتُ الْبَارِحَةَ عَمِّی حَمْزَةَ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ أَخِی جَعْفَرَ بْنَ أَبِی طَالِبٍ. فَدَنَوْتُ مِنْهُمَا فَقُلْتُ: بِأَبِی أَنْتَُما أَی الاْءَعْمَالِ وَجَدْتُمَا أَفْضَلُ؟ قَالا: فَدَینَاک بالآبَاءِ وَالامُّهاتِ وَجَدْنَا أَفْضَلَ الاْءَعْمَالِ الصَّلاةَ عَلَیک وَ سَقْی الْمَاء وَ حُبَّ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام. 💠 ابو علقمه می گوید: پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله بعد از نماز صبح رو به ما کرد و فرمود: اصحاب من! دیشب عمویم حمزه و برادرم جعفر طیّار را در خواب دیدم. به آن دو نزدیک شدم و گفتم: کدام عمل را برتر یافتید؟ 💠 گفتند: پدر و مادر ما فدایت، ما صلوات بر تو، تشنه را سیراب کردن و محبّت علی بن ابی طالب علیه‌السلام را برترین اعمال یافتیم. 📚 بحار الانوار، ج ۳۹ ص ۲۷۴ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ آیت الله بهجت رحمة الله علیه هر وقت از قم به مشهد مشرّف می‌شد و همچنین در راه بازگشت از مشهد به قم، در تهران توقفی می‌کرد و به زیارت حضرت حسنی می‌رفت. ✅ گاهی پیش می‌آمد که نیمه‌شب به حرم می‌رسید و درهای حرم بسته بود. اثاث را پشت در حرم می‌گذاشتند یا اتاقی می‌گرفتند و در آنجا منتظر می‌ماندند تا در حرم باز شود. ✅ می‌فرمود: به هر نحوی هست، نباید محروم بشویم. اهل تهران جفا کرده‌اند اگر هفته‌ای یک مرتبه به زیارت حضرت عبدالعظیم نروند. 📚 رحمت واسعه، ص ۲۵ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی رحمة الله علیه 🔷 شخصی بود به نام استاد محمد بنّا؛ اما بنّایی بلد نبود، نقل کرد: روزی پدرتان آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی را دیدم. عرض کردم: ۳۲۰ تومان برای نان و ... بچه هایم قرض کرده ام، بدهکارم. 🔷 ایشان به من یک تومان داد و گفت: از اینجا برو حضرت حسنی رحمة الله علیه. خدمت حضرت که رسیدی به ایشان بگو: عبدالعلی، نگو حاج آقا، بگو عبدالعلی، سلام رساند و عرض کرد که قرض مرا ادا کنید. 🔷 رفتم، این کار را کردم. از ایوان حرم بیرون آمدم، در صحن، کسی با من مصافحه کرد و ۳۲۰ تومان در دست من گذاشت. درست همان مقدار که بدهکار بودم. 📚 خاطره‌های آموزنده، ص ۳۳۷ 🆔لینک کانال👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi