#داستان
✅كثيرالذكر
1️⃣ابن قداح از امام صادق علیه السلام نقل مى كند كه فرمود: پدرم (امام باقر) كثيرالذكر بود، خدا را بسيار ياد مى كرد،
من در خدمت او راه مى رفتم مى ديدم كه خدا را ذكر مى كند.
با او به طعام خوردن مى نشستم، مى ديدم كه زبانش به ذكر خدا گوياست.
با مردم سخن مى گفت و اين كار او را از ذكر خدا مشغول نمى كرد.
من مرتب مى ديدم كه زبانش به سقف دهانش چسبيده و مى گويد: «لااله الاالله»
او در خانه، ما راجمع مى كرد و مى فرمود تا طلوع خورشيد خدا را ذكر كنيم،
هر كه قرائت قرآن مى توانست امر به قرائت قرآن مى كرد و هر كه نمى توانست امر به ذكر خدا مىفرمود.
اصول كافى: ج 2 ص 449
@tavasolnameh
#داستان
.
✅ محبت اهل بيت علیه السلام
5- ابوحمزه گويد: سعد بن عبدالله كه از اولاد عبدالعزيز بن مروان بود و امام او را سعد الخير مى ناميد محضر امام باقر علیه السلام آمد، و مانند زنان رقيق القلب اشك مى ريخت.
امام فرمود: يا سعد! چرا گريه مى كنى؟!
عرض كرد چرا گريه نكنم حال آنكه از خانواده بنى اميه هستم و خدا آنها را در قرآن شجره ملعونه ناميده است.
امام فرمود: تو از آنها نيستى، تو اموى هستى از ما اهل بيت. آيا نشنيدهاى قول خدا را كه از ابراهيم علیه السلام نقل مى كند، فرمود: «فمن تَبعنى فانه منّى» ابراهيم:.39
اختصاص: ص 85.
@tavasolnameh
#داستان
.
✅خدايا مرا مورد غضب قرار مده
4- غلام امام باقرعلیه السلام كه افلح نام داشت مى گويد: با آن حضرت به زيارت حج رفتم،
امام چون وارد مسجدالحرام شد، به كعبه نگاه كرد و با صداى بلند گريست،
گفتم: پدر و مادرم فداى تو باد، مردم تماشا مى كنند بهتر است صدايتان آهسته باشد.
فرمود: و يحك يا اقلح! چرا گريه نكنم شايد خداوند با نظر رحمت به من نگاه كند كه فرداى قيامت پيش او به رستگارى برسم.
آنگاه بيت راطواف كرد، و آمد در نزد مقام ابراهيم نماز خواند وچون از سجده سر برداشت ديدم جاى سجدهاش از كثرت اشك خيس شده است. آن حضرت چون مى خنديد مى گفت:
اللهم لاتمقتنى
خدايا مرا مورد غضب قرار مده .
بحار: ج 46 ص 290.
@tavasolnameh
#داستان
.
✅سلام رسول خدا صلی الله علیه وآله به باقر العلوم علیه السلام
ابان بن عثمان گويد: امام صادق علیه السلام به من فرمود: رسول خدا (ص) روزى به جابربن عبدالله انصارى فرمود: تو آنقدر زنده مى مانى تا فرزند من محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب را كه در تورات ملقب به باقر است زيارت كنى و چون او را ديدى سلام مرا به او برسان.
سالها گذشت، روزى جابر به خانه على بن الحسين (امام سجاد) داخل شد،
محمد بن على (امام باقر) را كه جوانى بود در آنجا ديد، گفت: جوان پيش بيا،
او پيش آمد ،گفت: راه برو،
او راه رفت، جابر گفت: عجبا به خداى كعبه قسم شمايل اين جوان شمايل رسول خداست، آنگاه به على بن الحسين علیه السلام گفت : اين جوان كيست؟
فرمود: اين پسر من و ولى امر بعد از من، محمد باقر است.
جابر با شنيدن اين سخن برخاست و بر پاى آن حضرت افتاد و مى بوسيد و مى گفت: جانم به فدايت يابن رسول الله! سلام پدرت را قبول كن، رسول الله بر تو سلام مى فرستد...
چشمان ابى جعفر علیه السلام پر از اشك شد، بعد فرمود: «يا جابر! على أَبى رسول اللّه السّلام مادامتِ السموات و الارض»
و سلام بر تو يا جابر! در مقابل ابلاغ سلام آن حضرت .
بحار: ج 46 ص 223
@tavasolnameh
✅چند حدیث نورانی از امام باقر علیه السلام
1️⃣لا یکونُ اَلعَبدُ عالِماً حَتّی لا یکونَ حاسِداً لِمَن فَوقَهُ و لا مُحَقِّراً لِمَن دُونَهُ.
هیچ بندهای عالم نباشد تا اینکه به بالا دست خود حسد نبرد و زیردست خود را خوار نشمارد.
📚تحفالعقول، ص۲۹۴
2️⃣ لا تَنالُ وِلایَتُنا إلاّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ.
ولایت ما به کسی نمیرسد، مگر افرادی را كه دارای عمل ـ صالح ـ و نیز پرهیز از گناه داشته باشند.
📚وسائلالشیعه، ج۱۱، ص 196
3️⃣إنَّ الْمُؤْمِنَ أخُ الْمُؤمِنِ لا یَشْتِمُهُ، وَ لا یُحَرِّمُهُ، وَ لا یُسییءُ بِهِ الظَّنَّ.
مؤمن برادر مؤمن است، نباید او را دشنام دهد و او را سرزنش و بدگویی كند، و او را از خوبیها محروم نگرداند، و به او گمان بد نبرد.
📚تحفالعقول، ص ۲۹۶
4️⃣منْ دَعَا اللهَ بِنا أفْلَحَ، وَ مَنْ دَعاهُ بِغَیْرِنا هَلَكَ وَ اسْتَهْلَكَ.
هركه خداوند را بهوسیله ما بخواند و ما را واسطه قرار دهد رستگار خواهد شد. و كسی كه غیر از ما اهلبیت را وسیله گرداند هلاک خواهد شد.
📚امالی شیخ طوسی، ج۱، ص۱۷۵
5️⃣ بنِي الاِسلام علی الخَمس الصَلوة و الزَکوة و الصَوم و الحَج و الوِلایَةو لَم یناد بشىء ما نُودي بِالوِلایة یوم الغَدیر.
اسلام بر پنج پایه استوار شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و به هیچ چیز به اندازه آنچه در روز غدیر به ولایت تأکید شده، ندا نشده است.
📚کافى، ج2، ص21
@tavasolnameh
#داستان
.
✅ محبت اهل بيت علیه السلام
6- بريدبن معاويه عجلى گويد: محضر ابى جعفر علیه السلام بودم، مردى كه از خراسان آمده بود داخل منزل آن حضرت گرديد،
او پاهاى خود را نشان داد كه در اثر پياده رفتن چاك چاك شده بود،
گفت: من از خراسان آمدم به خدا قسم مرا از خراسان و از راه دور به اينجا نياورده مگر محبت شما اهل بيت.
امام علیه السلام فرمود:
«والله لو اَحبّنا حجر حشره الله معنا و هل الدّين الاالحّب»
به خدا قسم اگر سنگى هم ما را دوست بدارد، خدا آنرا با ما محشور خواهد فرمود، آيا دين جز محبت چيز ديگرى است؟ يعنى دين در محبت خلاصه مى شود.
سفينة البحار: ج 1 ص 204
@tavasolnameh
✅ویژگیهای اخلاقی امام محمد باقرعلیه السلام (1)
امام محمد باقر علیه السلام از نظر رفتار و ویژگیهای اخلاقی – همانگونه که در کلام جابر آمده بود – آیینه تمام نمای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله بود.
1️⃣نیایش و ارتباط با خدا
حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: ▪️کان ابى کثیر الذّکر
▪️لقد کنت امشى معه و انّه لیذکر اللّه
▪️و آکل معه الطّعام و انّه لیذکر اللّه،
▪️و لقد کان یحدّث القوم و ما یشغله ذلک عن ذکر اللّه
و هر گاه با مردم حرف مىزد، حرف زدن با مردم او را از یاد خدا باز نمىداشت
▪️و کنت ارى لسانه لازقاً بحنکه یقول لا اله الّا اللّه ؛
و من مىدیدم که زبانش به سقف دهانش چسبیده مرتب لا اله الّا اللّه مىگفت،
▪️و کان یجمعنا فیأمرنا بالذّکر حتّى تطلع الشمس
همیشه این گونه بود که ما (فرزندان) را جمع مىکرد، (بعد از نماز صبح) سپس دستور مىداد به ذکر خدا گفتن تا طلوع آفتاب
▫️و یأمر بالْقرائه من کان یقرأ منّا
( با این توضیح که) هر کس قرآن وارد بود از ما دستور مىداد قرآن بخواند،
▫️و من کان لایقرء امره بالذّکر،
و کسى که قرائت (قرآن) بلد نبود دستور مىداد به ذکر (خدا) گفتن.
💦💦💦💦💦
🍀هنگامی که چشمش به کعبه می افتاد رنگ چهره اش دگرگون می گشت و اشکش جاری می شد.
🔶خادم امام باقر (ع) نقل می کند: با امام(ع) عازم حج شدیم. هنگامی که امام(ع) داخل مسجدالحرام شد نگاهی به خانه ی خدا کرد و گریست چندانکه صدایش به گریه بلند شد. سپس به طواف پرداخت و نزد مقام به نماز ایستاد. (در سجده به اندازه ای گریسته بود که) چون سر از سجده برداشت جای سجده اش تر شده بود.
2️⃣تلاش برای امرار معاش
🔸محمد بن منکدر می گوید: فکر نمی کردم علی بن الحسین (ع) دارای جانشینی باشد که از نظر فضل و دانش به پایه ی او برسد،
تا اینکه فرزندش محمد بن علی (ع) را ملاقات کردم، خواستم او را موعظه کنم ولی او مرا موعظه کرد.
اطرافیانش پرسیدند: چگونه تو را موعظه کرد؟
گفت: من در موقعی که هوا خیلی گرم بود به یکی از نقاط اطراف مدینه رفتم. محمد بن علی را که مردی تنومند بود – به همین جهت به دو تن از غلامان خود تکیه داده بود – دیدم.
با خود گفتم، بروم و این مرد را که گویا از بزرگان قریش است و در این هوای گرم و با این حال در جستجوی دنیاست، موعظه کنم.
نزدیک او رفتم و سلام کردم؛ او با زحمت و در حالی که به شدت عرق می ریخت جواب سلامم را داد.
گفتم: خدا تو را صالح گرداند، مردی از بزرگان قریش (همچون شما) در چنین هوای گرمی در طلب دنیا می کوشد! اگر در این حالت، مرگ فرا رسد چه می کنی؟
امام(ع) فرمود: «به خدا سوگند، اگر مرگ در این حال فرا رسد، درست در هنگامی فرا رسیده است که من به طاعت خدا مشغولم تا بدین وسیله از تو و دیگران بی نیاز گردم، از مرگ در آن هنگام بیمناکم که در حال سرپیچی از فرمان خدا برسد.
گفتم: رحمت خدا بر تو باد من خواستم تو را موعظه کنم ولی تو مرا پند دادی.
✅ویژگیهای اخلاقی امام محمد باقرعلیه السلام (2)
3️⃣جود و بخشش
امام باقر(ع) با داشتن عائله ی سنگین، و برخورداری از زندگی ساده و متوسط در بذل و بخشش از همگان پیشتازتر بود.
🌸امام صادق(ع) می فرماید:ثروت پدرم از تمام خاندانش کمتر و مخارجش از همه افزونتر بود؛ با این حال هر جمعه یک دینار صدقه می داد.
🌸حسن بن کثیر می گوید: از نیازمندی خود و بی توجهی دوستانم، به امام باقر(ع) شکوه نمودم.
امام(ع) فرمود: «بد برادری است آنکه در زمان بی نیازی ات تو را مراعات کند ولی در هنگامه ی فقر و تهیدستی با تو قطع رابطه نماید».
سپس به غلام خود دستور داد کیسه ای که حاوی هفتصد درهم بود آورد و به ابن کثیر داد و فرمود: این مبلغ را مصرف کن و هنگامی که به پایان رسید مرا در جریان بگذار.
🌸عمرو بن دینار و عبدالله بن عبید نقل کرده اند: هرگاه با امام باقر(ع) ملاقات می کردیم به ما لباس و هزینه زندگی می داد و می فرمود: اینها را پیش از این برایتان آماده کرده ایم.
👈🏻روش امام باقر(ع) این بود که هرگاه برادرانش به منزل وی می رفتند، تا به آنان طعام و لباس نیکو و مبلغی پول نمی داد، نمی گذاشت خانه اش را ترک کنند.
4️⃣بردباری
مردی نصرانی خطاب به امام باقر(ع) گفت: تو بقر هستی.
امام(ع) با ملایمت و خونسردی فرمود: من باقر هستم.
مرد (که همچنان بر اسائه ی ادب مصر بود) گفت: تو پسر زنی آشپز هستی.
امام(ع) بار دیگر با ملایمت و نرمی به وی فرمود: آشپزی حرفه ی او بود (و این ننگ نیست). نصرانی همچنان به گفتار ناهنجار خود ادامه داد و مادر امام(ع) را به نسبتی ناروا متهم ساخت.
امام(ع) با ملاطفت به وی فرمود: اگر راست می گویی، خدا او را بیامرزد و گر نه خدا تو را بیامرزد. مرد نصرانی از دیدن این برخورد امام (ع) به اشتباه خود پی برد و اسلام آورد.
5️⃣صبر و شکیبایی
گروهی نزد امام باقر(ع) رفتند. در همان هنگام یکی از فرزندان آن حضرت مریض بود و آثار حزن و اندوه در سیمای مبارک امام(ع) نمودار بود ولی چیزی نمی گفت.
مهمانان از دیدن این حالت، با یکدیگر به گفتگو پرداختند و از نگرانی شدید امام(ع) درباره ی فرزندش، سخن گفتند.
مدتی نگذشت که کودک فوت کرد و صدای گریه از درون خانه بلند شد. در این هنگام امام(ع) با چهره ای گشاده از اتاق بیرون آمد.
هنگامی که آنان از علت پدید آمدن آن حالت غیر منتظره از امام(ع) پرسیدند، فرمود: «ما دوست داریم نسبت به کسی که مورد علاقه ی ماست در عافیت و سلامت باشیم ولی چون فرمان خدا رسد آنچه او دوست می دارد تسلیم هستیم.»
✅ویژگیهای اخلاقی امام محمد باقرعلیه السلام (3)
6️⃣هیبت امام(ع)
در همان سالی که امام باقر(ع) به مکه مشرف شد و با هشام بن عبدالملک برخورد کرد، مردم به جانب امام(ع) هجوم می بردند و مسائل و مشکلات خود را از آن حضرت می پرسیدند:
عکرمة گفت: این شخص که سیمای دانشمندان دارد کیست؟ من (هم اکنون) می روم و او را آزمایش می کنم.
سپس نزد امام(ع) رفت. هنگامی که در برابر وی قرار گرفت به لرزه افتاد و تعادل خود را از دست داد. با شگفتی به امام(ع) عرض کرد: ای فرزند پیامبر، من در مجالس متعددی، در مقابل ابن عباس و دیگران نشسته ام ولی چنین حالتی که اینک به مدن دست داده، هرگز برایم پیش نیامده است.
امام باقر(ع) فرمود: «وای بر تو ای بنده ی شامیان، تو در برابر خانه هایی قرار گرفته ای که با اذن پروردگار، رفعت پیدا کرده و در آنها نام خدا ذکر می شود».
🌺امام باقر(ع) از دیدگاه دانشمندان
آوازه ی وسعت علوم پیشوای پنجم(ع) آنچنان اقطار کشور اسلامی را پر کرده بود که لقب «باقرالعلوم» که از جانب پیامبر(ص) به وی داده شده بود تحقق عینی پیدا کرد؛ به گونه ای که دانشمندان بزرگ او را با همین ویژگی یاد می کردند.
🔸«عبدالله بن عطا» یکی از شخصیتهای برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام(ع) می گوید: من هرگز دانشمندان اسلامی را در هیچ محفل و مجمعی کوچکتر و زبونتر از محفل محمد بن علی(ع) ندیدم.
من «حکم بن عیینه» را با همه ی شخصیت و مقام علمی اش در محضر امام محمد باقر(ع) همچون کودکی دیدم که در برابر استادی عالی مقام، زانوی ادب بر زمین زده و شیفته و مجذوب کلام و شخصیت او گردیده است.
🔸جابربن یزید جعفی هر گاه از امام باقر(ع) حدیثی نقل می کرد می گفت: خبر داد مرا وصی اوصیا و وارث علوم انبیاء، محمد بن علی الحسین(ع)...
محمد بن مسلم می گوید: هرگز مطلبی به ذهنم خطور نکرد مگر اینکه از امام باقر(ع) سؤال کردم و پاسخ سؤالات من از آن حضرت بالغ بر سی هزار حدیث شد.
🔸ابن حجر عسقلانی، یکی از دانشمندان عامه، می نویسد: محمد باقر(ع) به اندازه ای رموز و اسرار علوم را آشکار ساخت و حقایق و احکام و حکمتها و لطایف را بیان نمود که جز کوردلان و یا منحرفان، کسی نمی تواند آن را انکار کند، از اینرو، به شکافنده و جمع آورنده علوم بر فرازنده ی پرچم دانش لقب یافته است.
برگرفته از کتاب تاریخ اسلام در عصر امامت امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)
🔵امام باقر علیه السلام ضمن وصایای خود به جابر جعفی فرمود:
🌺«یا جابر! اوصیکَ بِخَمْس إِنْ ظُلِمْتَ فَلا تَظْلِمْ وَ إِنْ خانُوکَ فَلا تَخُنْ، وَ إِنْ کُذِّبْتَ فَلا تَغْضَبْ، وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلا تَجْزَعْ.»
🌸ای جابر! تو را به پنج چیز سفارش می کنم:
1️⃣اگر به تو ستم کردند تو ظلم نکن
2️⃣ اگر به تو خیانت کردند تو خیانت نکن
3️⃣ اگر تو را تکذیبت کردند و دروغگو پنداشتند، خشمگین مشو
4️⃣ اگر مدح و ثنای تو را گویند و از تو تعریف کردند، شاد و خوشحال نشو
5️⃣ اگر از تو بد گفتند و نکوهشت کردند، بر آشفته و ناراحت مشو.
📚بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۶۲
@tavasolnameh