@Karbala_Moalla601_5786874286.mp3
زمان:
حجم:
3.46M
🎤کربلایی حسین سیب سرخی
دوباره حال قلبمو نگات عوض کرد
مسیر زندگیمو روضههات عوض کرد
کسی منو نخواست ولی تو دادی راهم
همیشه وقت بیکسی شدی پناهم
آقا سلام
میشه به من اجازه بدی بازم بیام
دیگه تموم میشه همهی دلتنگیام
آقا سلام
(با رویای بین الحرمین
خیلی خیلی دلتنگم حسین)2
(آقام، آقام، آقام، آقام ای)2
دوباره حال قلبمو نگات عوض کرد
مسیر زندگیمو روضههات عوض کرد
کسی منو نخواست ولی تو دادی راهم
همیشه وقت بیکسی شدی پناهم
(آقا سلام
میشه به من اجازه بدی بازم بیام)2
دیگه تموم میشه همهی دلتنگیام
آقا سلام
(با رویای بین الحرمین
خیلی خیلی دلتنگم حسین)2
(آقام، آقام، آقام، آقام ای)4
#شب_زیارتی_ارباب_بیکفنمان
#محرم
#کربلا
#امام_حسین
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#فیلم
🔹#روضه
🌸عزاداری حضرت امام حسین علیه السلام
🔹عباسعلی الماسی
بين دو دريا بر قتل مهمان خنجر کشيدند
با کام عطشان فرزند زهرا را سر بريدند
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
زينب نگه کرد زهرا به سر زد خدا خدا کرد
قاتل به مقتل رأس حسين را ز تن جدا کرد
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
ده اسب دشمن با نعل تازه آماده گشتند
در آن بيابان از روي قرآن با هم گذشتند
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
کي ديده مهمان با کام عطشان در خون بخوابد
اما سرش در مطبخ سراي قاتل بتابد
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
بگذار از اين غم زهرا بگريد حيدر بگيرد
مقتل بگريد قاتل بگريد حنجر بگريد
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
🔵کانال موضوعی و مناسبتی #توسلنامه شامل ولادت نامه و شهادت نامه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🔻
https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
بدون عنوان_360p_15.mp3
زمان:
حجم:
9.11M
🎤#صوت
🔹#روضه
🌸توسل به حضرت امام حسین علیه السلام
🔹عباسعلی الماسی
💠عشق حسین
دل از جهان بریدم و گفتم حسین حسین
عشقش به جان خریدم و گفتم حسین حسین
دادند چون که بادهی قالوا بلى مرا
ز آن جرعهاى چشیدم و گفتم حسین حسین
عکس جمال دوست در آیینهی ضمیر
در یک نگاه دیدم و گفتم حسین حسین
چون مرغ پر شکستهی از آشیان جدا
تا کوى او پریدم و گفتم حسین حسین
میگفت «یا حسین» شب و روز مادرم
من هم از او شنیدم و گفتم حسین حسین
هر جا مجال یافتمى، بزم ماتمش
با اشک و آه چیدم و گفتم حسین حسین
برگرد شمع روشن بزم عزاى او
پروانهسان پریدم و گفتم حسین حسین
در نیمههاى شب به امید حریم او
آه از جگر کشیدم و گفتم حسین حسین
گاهى زدم به سینه و گاهى به سر زدم
گه پیرهن دریدم و گفتم حسین حسین
دنبال دستههاى حسینى برهنه پا
در کوچهها دویدم و گفتم حسین حسین
مهر حسین، دار و ندار «مؤیّد» است
دل از جهان بریدم و گفتم حسین حسین
منبرهای کوتاه 🔻
https://eitaa.com/joinchat/1482096640C5117b771d9
زمان:
حجم:
651K
غریب و تنها یعنی
پیرو راه مادرت باشی
دل نگرون خواهرت باشی
غریبتر از برادرت باشی
غریب و تنها یعنی
غرق مصیبت و بلا بودن
تشنه شهید کربلا بودن
میون نیزه ها رها بودن
غریب و تنها یعنی
مشک برادرت شده پاره
نداره خواهرت دیگه چاره
شده سکینۀ تو آواره
غریب و تنها یعنی
سری بریده توی ویرونه
یه دختری با گریه میخونه
بابا چرا سر تو پرخونه
غریب و تنها یعنی
دستت خالی دلت پره درده
صحرا پر از مردای نامرده
نشه به عباس بگی برگرده
غریب و تنها یعنی
هزار تا زخم رو پیکرت باشه
روی بلندی خواهرت باشه
خنجر شمر رو حنجرت باشه
غریب و تنها یعنی
نماز ظهر به زیر تیر خوندن
به پای دین تا پای جون موندن
بچه هات و تو خیمه ترسوندن
غریب و تنها یعنی
فرق شکافته علی اکبر
گلوی پاره علی اصغر
تنت بیفته روی خاک بی سر
علی صغیرا "بشیر "
شب هشتم محرم
مصیبت شاهزاده علی بن الحسین الاکبر
گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم
نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم
گهی به خاک فتادم، گهی زجای پریدم
دلم به پیش تو، جان در فغان، دیده به قامت
خدای داند و دل شاهد است، من چه کشیدم
دو چشم خود بگشا و سوال کن که بگویم
زخیمه تا سر جسم تو، من چگونه رسیدم
ز اشک دیده، لبم تر شد آن زمان که به خیمه
زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم
نه تیغ شمر مرا می کشد، نه نیزه ی خولی
زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم
یاوران امام مهدی عجل الله فرجه 🌻👇
https://eitaa.com/yavaraneemammahdii
در بسياري از كتب است كه چون شاهزاده عازم جنگ شد، امام به او فرمود: با مادر و برادر و عمه هايت وداع نما. پس به خيام حرم آمد و با صداي بلند فرمود:
«السلام عليك يا أخاه، و عليكن يا أهل بيتاه، هذا آخر السلام و آخر الكلام واللقاء في الجنة».
چون صداي جانفزاي علي اكبر بگوش پرده نشينان حرم رسيد همگي به دور او حلقه ماتم زدند، و دستها در آغوش درآوردند، و چندان ناله و گريه كردند كه بيهوش شدند...
امام سجاد عليه السلام فرمود: روز عاشورا به مرضي شديد گرفتار بودم، در آن حال ديدم يكي آهسته آهسته دست و پاي مرا مي بوسد. نگاه كردم ديدم برادرم علي اكبر است كه در كمال ادب بر روي پايم افتاده و صورت خود به كف پايم مي مالد، گفتم: اي برادر، چه شده است
كه حالت دگرگون و اشكت جاري است؟ پاسخ داد: پدرم تنها مانده، يارانش كشته شده اند، اينك قصد آن دارم كه جانم را نثارش كنم.
شاهزاده مادر و برادر و عمه ها را وداع نمود و به نزد پدر بزرگوار آمد، شاه مظلومان بدست خود اسلحه بر او پوشانيد. و به روايتي عمامه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را بر سرش بست... و او را به سوي ميدان فرستاد.
تذکرة الشهداء : 197.
هشتم محرم مصیبت علی الاکبر
یاوران امام مهدی عجل الله فرجه 🌻👇
https://eitaa.com/yavaraneemammahdii
🏴شب هشتم محرم
▪️#روضه حضرت علی اکبرعلیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
♦️بی سبب نسیت چنین معرکه بر پا شده است
♦️وسط خیمه ی ما روضه مهیا شده است
♦️دست دشمن چه قَدَر نیزه و تیغ و تیر است
♦️هر کدامش به طریقی به تنت جا شده است
♦️پیرمردی که عصایش به سرت می کوبید
♦️به هوای سر تو از سر جا پا شده است
♦️ساربان هم که طمع کرده به تو خاتم من
♦️ناگهان در وسط معرکه پیدا شده است
♦️هفتمین دفعه که من یا ولدی می گویم
♦️چشم اگر باز کنی قدّ منم تا شده است
♦️از پراکندگی پیکر تو معلوم است
♦️بند بند تو ز سر تا نوک پا وا شده است
♦️مادرت کو که ببیند پسران خود را
♦️همه ی دشت پر از اکبر لیلا شده است
⬅️شب هشتم ماه محرم دلها رو روانه کنیم کربلا کنار شش گوشه ابا عبدالله پایین پای امام حسین
دست توسل بزنیم به درگاه جوان امام حسین
گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم
نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم
گهی بخاک فتادم گهی زجای پریدم
[دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت
خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم
دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم
ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم
ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه
زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم]
علی جانم
نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی
زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم
دنبال علی راه افتاد
از شیخ جعفر شوشتری نقل شده حسین به احتضار افتاد گفتن مانند محتضر چشمای حسین تو حدقه دور می خورد
خدایا تو شاهد باش بر این قوم کسی رو به میدان می فرستم اشبه الناس خلقا و خلقا برسول الله هر وقت مشتاق می شدیم به چهره پیغمبر نگاه کنیم نگاه به چهره علی اکبر می کردیم
برای بعضیا تانی می کرد اجازه نمی داد
اما تا علی آمد اجازه داد
چه غوغایی شد تو خیمه لحظه وداع علی
خواهرا عمه ها همه دور علی رو گرفتن
طبق برخی نقل ها آمد فرمود علی رو رها کنید علی من غرق در ذات خدا است
علی اکبر امام حسین وارد میدان شد
مردم! :انا علی ابن الحسین بن علی
مثل جدش امیرالمومنین به هر طرف لشگر که حمله می کرد لشگر و به هم می زد
همه از جلوی علی فرار می کردن آرایش جنگی دشمن به هم می خورد اما
یه وقت حسین یه ناله ای شنید یا ابتاه علیک منی السلام
بابا دیگه نگران تشنگی و لبای خشک من نباش این رسول خدا با کاسه بهشتی آمده
گفتن برا بعضیا با عجله میومد
اما از مقتل شیخ حر عاملی نقل می کنن تا نزدیک بدن علی شد گفتن سقط من الفرس
از روی اسب به زمین افتاد آرام آرام روی زانو خودشو رسوند به علی فجلس علی التراب یه نگاهی به بدن علی کرد
اما عجب بدنی آخه نوشتن تا او ملعون ضربه رو زد علی خودشو انداخت روی اسب
اسب گویا آموزش دیده بود باید علی رو برمی گرداند به خیمه
اما خون جلوی چشما اسب رو گرفت
مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه.. رفت وسط لشکر دشمن.
چه کردند با علی اکبر..
حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله..
انشاالله داغ جوان نبینی
دور تا دور علی اکبر رو گرفتند..
یکی با شمشیر میزنه...یکی با نیزه میزنه
یکی با سنگ میزنه...
بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند..
ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش..
ولی دیگه پاها رمق نداره.
روی زمین نشست..
دید جوونش رو قطعه قطعه کردند..
خدایا حالا حسین چکار کنه..
سر علی رو به دامن گرفته..دلش آرام نشد
هی صدا میزنه..
ولدی علی..
دید جواب نمیده..
دوباره صداش زد..
ولدی علی..
علی جواب نمیده..
دلش طاقت نیاورد..
سر رو به سینه چسباند
دلش طاقت نیاورد.
یدفعه دیدند..
ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند..
هی صدا میزنه.
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان بابا..
اُف بر این دنیا بعد از تو علی..
حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره..
هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره..
یه نگاه به سمت خیمه ها..صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بر در خیمه رسانم
حسین آرام جانم..حسین روح و روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب هشتم استاد میرزامحمدی.pdf
حجم:
417.8K
✨أَلسَّلامُ عَلَی علی بن الحسین
#روضه و مرثیه
#استاد_میرزا_محمدی
🏴#شب هشتم محرم
#حضرت علی اصغر سلام الله علیه
💫▪️🍃#حضرت_علی_اکبر سلام الله علیه
ای بنی هاشم شد گلم پرپر
پیش چشمانم کشته شد اکبر
آه و واویلا آه و واویلا
آتشی از غم، در جگر دارم
در دلم داغ، یک پسر دارم
آه و واویلا آه و واویلا
دیده ام خونین، قامتم خم شد
از گلستانم، یک گلی کم شد
آه و واویلا آه و واویلا
شد ز سر نیزه، پهلویش پاره
یک نشانی از، مادرم داره
آه و واویلا آه و واویلا
شد خزان یاسم، پیش چشمانم
بر سر نعشش، روضه می خوانم
ای بنی هاشم شد گلم پرپر
پیش چشمانم کشته شد اکبر
آه و واویلا آه و واویلا
با لب تشنه، بر زمین افتاد
زیر خنجرها، اکبرم جان داد
آه و واویلا آه و واویلا
دم به دم من را، او صدا می زد
بین خاک و خون، دست و پا می زد
آه و واویلا آه و واویلا
زندگی سخت است، بی علی اکبر
من که می میرم، ساعتی دیگر
آه و واویلا آه و واویلا
نوجوان من، اربأ اربا شد
پیکرش زیر، نیزه پیدا شد
آه و واویلا آه و واویلا
در بغل دارم، اکبر بی جان
شد ز حال من، دشمنم خندان
آه و واویلا آه و واویلا
من که در غربت، ناله ها دارم
یک تن پرپر، در عبا دارم
آه و واویلا آه و واویلا
روز اجرای، حکم قرآن است
ای خدا امروز، عید قربان است
آه و واویلا آه و واویلا
در منای عشق، من پسر دادم
پاره ی جانی، از جگر دادم
آه و واویلا آه و واویلا
حضرت #علی_اکبر علیه السلام
✅ #روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔴 جوانان بنی هاشم بیایید ....
🔻مرحوم ایت الله سید محمدکاظم قزوینی که از علما و واعظ کم نظیری بودند(استاد اقای بندانی نیشابوری) میفرمودند یک شب در کربلا خوابی دیدم
دیدم در محضر یک سید بسیار نورانی و زیبا هستم، حضرت فرمود سید محمد کاظم من از این شعری که شما ایرانی ها میخوانید خیلی خوشم می اید
عرض کردم اقا شما چه کسی هستید،فرمود علی اکبر!
صلوات الله علیه
منظور حضرت همان شعر معروف بود؛
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
دل که شد خرسند چیز دیگری ست
چهره با لبخند چیز دیگری ست
تا که کام عشق را شیرین کنی
بوسه ای چون قند چیز دیگری ست
من اسیر تیغ ابرویم ولی
آنچه دل را کند چیز دیگری ست
حرف بسیار است اما موی دوست
موقع سوگند چیز دیگری ست
نخل تنها هم ثمر دارد ولی
میوه ی پیوند چیز دیگری ست
گرچه فرقی نیست در فرزندها
اولین فرزند چیز دیگری ست
علت لبخند ارباب آمده
اولین فرزند ارباب آمده
رود نه از راه ، دریا آمده
آسمان نه عرش اعلی آمده
من نوشتم ماه امشب سر زده
تو بگو خورشید فردا آمده
طاق کسری ناگهان لرزید و گفت
باز پیغمبر به دنیا آمده
چون که صد آمد نود هم پیش ماست
پس بگو امشب مسیحا آمده
خواب رویش را نمی بیند کسی
بس که او مانند رویا آمده
آی مجنون کوری چشم حسود
کف بزن فرزند لیلا آمده
حُسن دلخواه بنی هاشم رسید
دومین ماه بنی هاشم رسید
آنکه از نامش دوا برداشته
نسخه ی خود را به جا برداشته
من یقین دارم که خاک کربلا
از مزار او شفا برداشته
نه فقط حُسنش حجاز و کوفه را
سرزمین شام را برداشته
تیر مژگانش خطا هرگز نکرد
چون کمانش را خدا برداشته
در رگ او خون مولا می دود
از عموی خود وفا برداشته
کمتر از یک لشکر آید در مصاف
دشمن او را هوا برداشته
در دل لشگر زده در کربلا
کوفه را بانگ عزا برداشته
ای علمدار علمدار حسین
نیست مدح تو به جز کار حسین
بی تو هر قدیس شیطان می شود
با تو شیطان هم مسلمان می شود
روز محشر با پیمبر برنخیز
بینتان جبریل حیران می شود
معتقد هستم که با چشم تو هم
عالم ایجاد ، سلمان می شود
گوشه ی چشمت اگر لب تر کند
هر ستون انگورباران می شود
میوه ی عمر پدر آهسته تر
دارد اربابم هراسان می شود
گفت در پشت سرت بابای تو
ای به قربان قد و بالای تو
جز لب خونریزی از سرنیزه ها
من ندیدم چیزی از سرنیزه ها
با قیامت قامت خود می روی
سوی رستاخیزی از سرنیزه ها
من به هم می ریزم از وضع تنت
تو به هم می ریزی از سرنیزه ها
از سر نیزه صدایت می زنم
باز برمی خیزی از سرنیزه ها
☑️#امام_حسین_علیه_السلام
ای که از روز ازل مارا جدا کردی حسین
یک نگه کردی و مارا مبتلا کردی حسین
حاجت دنیایی و عقبایی مارا که هیچ
حاجت پیغمبران را هم روا کردی حسین
خون تو خون خدا خون نبی خون همه
تو تمام دهر را صاحب عزا کردی حسین
گرنبودی باب توبه تا قیامت بسته بود
باب رحمت را بروی ما تو واکردی حسین
نان شبهه حب دنیا باعث قتل تو شد
تا بماند اصل دین خود را فدا کردی حسین
یاد دادی وقت فتنه جان نثاری واجب است
این چنین حق را زباطلها جدا کردی حسین
دشمنت هم دست خالی از کنارت برنگشت
تو کرم اندازه ی لطف خدا کردی حسین
با لب خشکیده ات زیر فشار چکمه ها
مادرت شاهد بُوَد مارا دعا کردی حسین
☑️ #روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔸اومد توی مدینه،رفت توی مسجدالنبی بعد رحلت پیغمبر،صدا زد من میخواهم پیغمبری كه به او ایمان آوردم ببینم،
سلمان توی مسجد بود،گفت:ای مرد ،پیغمبر از دنیا رفته،خیلی وقته،
گفت:من باید ببینمش،گریه كرد،
سلمان دید چیكار كنه آوردش خونه ی ابی عبدالله،فرمود:بشین،
چی شده؟ گفت:من میخواهم پیغمبر رو ببینم،
یه وقت ابی عبدالله فرمود:علی اكبرم،هنوز سن و سالی نداره،اومد،
آقا فرمود:ای مرد این بچه رو كه میبینی خُلقاً و خَلقاً ، منطقاً همه چیزش شبیهه جدم پیغمبره،
مرد خوشحال شد گریه كرد،چقدر زیبا بوده پیغمبر،
ابی عبدالله از فرصت استفاده كرد،فرمود ای مرد،این بچه رو كه میبینی اگر بدونی قرار است یه خاری به پاش بره چه میكنی؟
گفت: خدا اون خار و توی چشم من بزنه،به این بچه آسیب نزنه،
فرمود ای مرد نیستی ببینی یه روزی میآد بدنش رو تیر باران میكنند.
☑️متن نوحه حضرت #علی_اکبرعلیه السلام
🔹ای علی اکبرمن
نورچشم ترمن
. . . . . . . . . .
ای تجلی صفات همه ی برترها
چقدر سخت بود رفتن پیغمبرها
قد من خم شده تا خوش قدوبالا شده ای
پدری دردسرش نیست کم از مادرها
پسرم میروی اما پدری هم داری
نظری گاه بینداز به پشت سرها
قد من خم شده تا خوش قدوبالا شده ای
پدری دردسرش نیست کم از مادرها
پسرم میروی اما پدری هم داری
نظری گاه بینداز به پشت سرها
سرراهت یک تُک پا خیمه برو
شاید آرام بگیرد کمی خواهرها
اومد توی خیمه زنها یه حرفی بهش زدن جیگر میسوزونه،اونم زمانی که هنوز عباس زنده است،
به علی اكبر گفتند:علی اِرحَم غُربَتنا،
به غریبی ما زنها رحم كن،
فرمود:رهایم كنید مگه صدای غربت بابامو نمیشنوید.
مادرت نیست اگرمادر سقا هم نیست
عمه ات هست به جای همه مادرها
حال که آب ندارم برای لب تو
بهتر این است که غارت شود انگشترها
آن چنان کهنه نگشته است سم مرکبها
آن چنان کُند نگشته لب خنجرها
اومد كنار بدن صدا زد:
چه کنم باتو و این ریخت وپاشی که شده
چه کنم با تو و با بردن این پیکرها
آیه ات پخش شده آینه ات پخش شده
علی اکبرمن شده علی اکبرها
گیرم از یک طرفی نیز بلندت کردم
برزمین باز بماند طرف دیگرها
https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
☑️#امام_حسین_علیه_السلام
دل واله نهضت حسین است
جان محو حقیقت حسین است
دلهای همه خداپرستان
کانون محبت حسین است
شد کشته که عدل و دین نمیرد
این سر شهادت حسین است
فتح هدف از شکست خود یافت
این اصل سیاست حسین است
بر پاست زوی اصول اسلام
دین زنده بهمت حسین است
اول زجوان خود گذشتن
مصداق عدالت حسین است
بوسید غلام را چو فرزند
این حد مروت حسین است
جان دادن طفل خود در آغوش
اندر خور طاقت حسین است
افشاند بچرخ خون اصغر
این رمز شفاعت حسین است
در سجده سر از تنش جدا شد
این پایه طاعت حسین است
اندوه اسیری حریمش
مافوق مصیبت حسین است
با سر بقفای بانوان بود
این شاهد غیرت حسین است
و آن مرگ رقیه در خرابه
آبادی دولت حسین است
غرق گنهست گر چه ( خوشدل )
چشمش بعنا یت حسین است
☑️ #روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری رحمه الله : وقتی علی اکبر بر زمین قرار گرفت در آن لحظه سه ناله وسه صدا یکدفعه بلند شد:
صدای اول : صدای علی اکبر بود که لحظات آخر صدا زد: یا ابتاه علیک منی السلام.
صدای دوم صدای امام حسین بود وقتی در خیمه صدای ناله علی اکبر را شنید بی اختیار فرمود: یا بنی قتلوک
صدای سوم که در آن حال بلند شد صدای زینب بودکه : واحبیباد وا اخیاه و ابن اخیاه
بهار من، گل من، بوستان پرپرمن
چه کردبا تو خزان پیشِ دیده ي تر من؟
محاسنم به کفِ دست بودواشک به رخ
نگاه کردم و دیدم تو رفتی ازبر من
چه آمدت به سر اي مصحفِ ورق ورقم
که آیه آیه شدي باز در برابر من
خداگواست که تنها شدم، غریب شدم ببین
چه آمده با کشتن تو بر سر من
الا تمام جوانان کمک کنید مرا
کنید گریه برايِ علیِّ اکبر من
.