☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
🌺کلید قفل مشکلهاست عباس
به مردي شهره در دنیاست عباس
براي حفظ آئین محمد
شکوه روز عاشوراست عباس
به میدان شجاعت اشجع الناس
که غیرت قطره و دریاست عباس
حرم را پاسدار پاسدارن
کرم را ملجا فتواست عباس
به دشت کربلا آرامش دل
براي زینب کبري است عباس
گذشت از آب و کسب آبرو کرد
اگرچه ساقی و سقاست عباس
بود بدر منیر هاشمیون
که زیباتر ز هر زیباست عباس
بزن بر دامنش دست توسل
که در جود و سخا آقاست عباس
اگر از ارمنی پرسی بگوید
گمانم حضرت عیسی است عباس
☑️در روز ولادت اباالفضل عليه السلام ام البنين عليهاالسلام قنداقه ي او را به دست اميرالمؤمنين عليه السلام داد كه او رانامگذاري نمايد
حضرت... در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت سپس فرمود: او را چه نام گذاشته ايد؟
ام البنين عليهاالسلام عرض كرد: در هيچ كار بر شما پيشي نگرفته ام هر چه خودتان ميل داريد اسم بگذاريد
فرمود: «اني سميته باسم عمي العباس عباسا ثم قبل يديه و استعبر
اشك بر صورت نازنينش جاري شد و گريه كرد و فرمود: «گويا مي بينم اين دست ها در روز عاشورا كنار شريعه ي فرات در ياري برادرش حسين عليه السلام از بدن جدا خواهد شد.»
◼️ای نازنین برادرم یا ابوفاضل
سقای بیآب حرم یا ابوفاضل
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
تو دست من بودی بگو از چه بیدستی
در پیش چشم من چرا چشم خود بستی
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
اسیری آل علی گشته احساسم
افتاده از تن بر زمین دست عباسم
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
اگر به کربـلا نبود مادر زارت
زهرا کنار علقمه شد عزادارت
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
مشک و علم روی زمین خیمهها بیآب
گردیده از سوز عطش اصغرم بیتاب
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
ای از لبت آب فرات گشته شرمنده
من بر تو میگریم عدو میزند خنده
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
افتاده در دریای خون پیکرت عباس
عمود آهنین زدند بر سرت عباس
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
⭕️#نوحه_حضرت_عباس_علیه_السلام
. @tavasolnameh
☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
ای درود خدا به ساحت تان
به قد و قامت قیامت تان
ماه هم پیش تان کم آورده
کوه می لرزد از صلابت تان
همه را کشته راه رفتن تان
همه را کشته این نجابت تان
مثل یک روز روشن است آقا
مهربانی شده است عادت تان
ای سرآغاز تان کرامت محض
با خودم فکر می کنم نهایت تان
در لهوف آمده تفاوت داشت
با همه نحوه ی شهادت تان
تو زیارت گهی و آمده اند
اینهمه تیر به زیارت تان
گرد و خاکی بلند شد آنروز
بر سر پرچم و علامت تان
کاش یک مشت آب می خوردی
آب شد آب از خجالت تان
آه ...آقا ...بلند شو آقا
مادری آمده عیادت تان
🏴مرحوم مقرم نظير اين جريان را نقل نموده و مي نويسد: روزي از روزها ام البنين عليهاالسلام ديد كه امير مؤمنان عليه السلام اباالفضل عليه السلام را در دامن نشانده و آستين را از بازوان وي بالا زد و آن را بوسيد و گريه نمود.
ام البنين عليهاالسلام از ديدن اين منظره مضطرب گرديد زيرا سابقه ندارد كه پدري با كودكي با آن شمايل خاص چنين رفتاري داشته باشد بدون آنكه در ظاهر سببي داشته باشد.
وقتي كه اميرالمؤمنين عليه السلام ام البنين را در جريان گرفتاري ها و جدا شدن دست هاي فرزندش قرار داد، ام البنين عليهاالسلام صدا به گريه بلند نمود، تمام حاضران در منزل با او در گريه و زاري شركت كردند،
اميرالمؤمنين عليه السلام او را از مكان و منزل اباالفضل خبر داد و مژده داد كه خداي رحمه الله در بهشت عوض دو دست دو بال به او عطا خواهد نمود كه با آن همراه ملائكه پرواز نمايد
ام البنين با اين سخن مژده اي جاوداني و سعادت هميشگي دريافت نمود.
▪️الله اکبر شد جدا دست علمدارم
تنهاترین یارم
ماه بنیهاشم چراغ چشم خونبارم
تنهاترین یارم
▪️ای دست بیدست حسین در بین دشمنها
بودی تمام لشکر من با تن تنها
خون دل و اشک غمت شد وقف دامنها
بیتو چگونه یا اخا رو در حرم آرم
تنهاترین یارم
▪️نقش زمین مُقطع الاعضا شدی عباس
با زخم تن در موج خون زیبا شدی عباس
مثل زیارت نامه زهرا شدی عباس
باید ز زخم پیکرت گلبوسه بردارم
تنهاترین یارم
▪️قرآن آیه آیه ام روی زمین افتاد
در زیر دست و پا گل امالبنین افتاد
ماه من از ضرب عمود آهنین افتاد
چون در میان دشمنان جسم تو بگذارم
تنهاترین یارم
▪️عباس من تنها تو یار و یاورم بودی
سردار لشکر ساقی آب آورم بـودی
تنها برادر نه که جان در پیکرم بودی
بودی در این صحرای خونین یار و غمخوارم
تنهاترین یارم
▪️ای بسته چشم از خون سر چشمی به من واکن
عرض سلامی از لب خونین به زهرا کن
قد خمیدۀ امامت را تماشا کن
رفتی ز دستم ای صفابخش دل زارم
تنهاترین یارم
⭕️#نوحه_حضرت_عباس_علیه_السلام
@tavasolnameh
☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
سقای بنی فاطمه سردار سپاهم
بودی به صف کربوبلا پشت و پناهم
عباس اباالفضل(2)
ای اهل حرم دست علمدار جدا شد
سقای حرم با دو لب تشنه فدا شد
عباس اباالفضل(2)
گلخانه توحید گل یاس ندارد
دیگر پسر فاطمه عباس ندارد
عباس اباالفضل(2)
در علقمه افتاده تن حضرت عباس
زهراست کنار بدن حضرت عباس
عباس اباالفضل(2)
ای اهل حرم سر به بیابان بگذارید
دیگر به حرم حضرت عباس ندارید
عباس اباالفضل(2)
افسوس که پیشانی عباس شکسته
در چشم نگهبان حرم تیر نشسته
عباس اباالفضل(2)
این دست رشید پسر امبنین است
با پیکر بیسر بدنش روی زمین است
عباس اباالفضل (2)
⭕️#نوحه_حضرت_عباس_علیه_السلام
@tavasolnameh
☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
هرجا نشسته اند وبجا حرف مي زنند
دارندازدودست شماحرف مي دنند
دارندازبزرگيتان ازشكوهتان
درامتداد سبزخدا حرف مي زنند
مردم هنوزهم كه هنوزاست همزمان
بانامتان زعشق ووفاحرف مي زنند
ماهيچ اهل ديروكليسابه افتخار
ازنذرهاي گشته ادا حرف مي زنند
انگارتوبه اوج ادب ايستاده اي
وقتي كه سيدالشهدا حرف مي زنند
وقتي علم به دوش صدامي زني حسين
ازغيرت تواهل سماحرف مي زنند
درسمت خيمه هاي عطش كودكان هنوز
ازپهلوان كرببلا حرف مي زنند
اصلاشماشبيه كه هستيدكه سالهاست
دارند ازشماهمه جا حرف مي زنند
✅سه نفر از خاندان اهل بیت علیه السلام آنچنان ضربت شدید و جراحت فوق العاده ای به سرشان رسیده که هیچ یک از اوصیاء و اولیاء و شهدای اولین و آخرین چنین ضربتی ندیده اند یا شنیده نشده است.
🔹اول: ضریت ابن ملجم مرادی بر سر مبارک امیرالمومنین علیه السلام
🔹دوم : ضربت منقذبن مره بر سر مبارک علی اکبر علیه السلام که...
🔹سوم : ضربتی که بنابر برخی روایات حکم بن طفیل بر فرق مبارک قمر بنی هاشم زد بطوریکه سر شکافت
▪️برزمین افتاد لاله ویاسم
شد جدا از تن دست عبّاسم
ياابو فاضل يا ابو فاضل (2)
رفتی و بی تو شد نصیب من
گریه زینب خنده دشمن
ياابو فاضل يا ابو فاضل (2)
جام خالی در دست طفلان است
چشم من بر تو سوی میدان است
ياابو فاضل يا ابو فاضل (2)
تا به خون خفتی در دل صحرا
زائرت گردید مادرم زهرا
ياابو فاضل يا ابو فاضل (2)
تا لب از خون دیده تر کردی
داغ اکبر را تازه تر کردی
ياابو فاضل يا ابو فاضل (2)
با کدامین دل ای علمدارم
بی تو رو سوی خیمه ها آرم
ياابو فاضل يا ابو فاضل (2)
با کدامین دست ای سراپا خون
آورم تیر از دیده است بیرون
ياابو فاضل يا ابو فاضل (2)
⭕️#نوحه_حضرت_عباس_علیه_السلام
@tavasolnameh
☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
🌸كس نديده در عجم يا در عرب
هيچ سقّايى بميرد تشنه لب
بود اميدم مرا يارى كنى
سالها بهرم علمدارى كنى
اى دريغا شد اميدم نااميد
بى برادر گشتم و پشتم خميد
در حرم گويد سكينه العطش
طفل ما از تشنه كامى كرده غش
☑️یک وقتی دیدند حضرت عباس علیهالسلام سوار بر اسب، تیر در چشم، دستان بریده، خم شده است، میخواهد تیر را با کمک زانوانش از چشم بیرون بیاورد. نامردی عمود آهنین را به فرق حضرت عباس علیهالسلام فرود آورد و فرق او را شکافت.
چون بر زمين افتاد صدا زد:
«يا أبا عبدالله عليك مني السلام».
وبه روايتي: فرياد زد:
«يا أخاه! أدرك أخاك».
چون آواز آن كشته ي به خون آغشته به گوش سيدالشهداء علیهالسلام رسيد، سوار بر اسب شده و آن را به ميدان تاخت و آن گروه بي حيا را ازسر آن حضرت دور كرد.
چون برسر نعش برادر رسيده ديد دست هاي آن بزرگوار بريده، بدنش پر از خون و سرش شكافته و در ميان خاك و خون افتاده بي اختيار شروع به گريه كرد و گفت:
«الان انكسر ظهري و قلت حيلتي»؛
☑️ندای عباس علی چنین است
مکتب عشق و عاشقی همین است
پیروی آل عبا و دین است
شد دو دستم جدا
بهر دین خدا
ای اهل عالم
ای اهل عالم
اجل به عباس چو شد رو به رو
جدا شده دو دست نیکوی او
فتاده در خون قد دلجوی او
کنار علقمه
عزیز فاطمه
ای اهل عالم
ای اهل عالم
عباس پور شاه لافتایم
عز و شرف همین بس از برایم
امیرم حسین است
شاه عالمین است
ای اهل عالم
ای اهل عالم
امیر من سفینة النات است
منبع جود و مظهر صفات است
مادرش فاطمه
عرش را قائمه
ای اهل عالم
ای اهل عالم
⭕️#نوحه_حضرت_عباس_علیه_السلام
@tavasolnameh
🌸 #مناجات_با_امام_زمان_علیه_السلام
☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
از خود فرار کردم و لا یمکن الفرار
امشب دوباره آمده ام بر سر قرار
رسوای خویش گشته ام و غرق خجالتم
من آمدم ولی تو به روی خودت نیار
من در میان راه زمین خورده ام بیا
از بس که بار آمده بر روی دوش بار
آن قدر در حجاب خودم غوطه می خورم
حتی تو را ندیده ام این گوشه و کنار
امشب که گریه های تو باران گرفته است
از چشم خشکسال منم قطره ای ببار
اصلا وکیل ما تو و ما هیچ کاره ایم
ما خویش را به دست تو کردیم وا گذار
در انتظار آمدنم ایستاده ای
شاید به این امید که می آیمت به کار
امشب برای این که بیایی به پیش ما
انگشت روی روضه ی دلخواه خود گذار
امشب مرا به خانه ی مادر ببر که باز
آنجا نشسته چشم کبودش به انتظار
ما را ببر که گریه بریزیم پشت در
مانند بچه های عزادار و بی قرار
🔷یاكاشف الكرب عن وجه الحسین اكشف كربنا بحق اخیك الحسین علیه السلام
بر لب آبم و از داغ لبت می میرم
هردم از غصه جانسوز تو آتش گیرم
مادرم داد به من درس وفاداری را
عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم
اكبرت كشته شد و نوبتم آخر نرسید
سینه ام تنگ شد از بس كه بود تأخیرم
کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام
شد در این قبله عشاق دوتا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی
تا که تکمیل شود حجّ من و تقدیرم
وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود
بی رکوع است نماز من و این تکبیرم
بدنم را به سوی خیمه اصغر نبرید
که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم
☑️اومد محضر اباعبدالله،السلام علیك یا سیدی،یا مولای، سینه ام سنگینه،صبرم سر اومده، دیگه بزار برم،
ابو عبدالله یه نگاهی كردوفرمود: تو برادر منی،تو علمدار منی،تو صاحب لوای منی،
اگه تو بری لشكرم از هم می پاشه
عباس اصرار كرد،ابوعبدالله اجازه داد
بین این دو برادر،این رجز ها رد و بدل شد،
انابن الحیدر كرار،انا بن محمد المصطفی،انا بن علی المرتضی
تا ابی عبدالله گفت:انابن فاطمه،فهمید خبرهایی است،فهمید دیگه صدا نمی آد،مسیر رو عوض كرد به سمت علقمه راوی میگه دیدم حسین، از اسب پایین اومد،یه چیزی رو از رو زمین بر میداره،این دست عباسمه،چرا رو زمین افتاده،
فهمید دیگه عباسش دست نداره، یه مرتبه دید وسط میدون غوغاست،یه مرتبه شنید یه صدا داره می آد،یا اَخا، حسین فهمید عباس اون رو برادر صدا زده،دیگه عباسم رفتنی است،رسید كنار علقمه،میگن یه نگاه كرد دید،همه دور داداشش حلقه زدن،هی شمشیرها بالا میره،تا ابی عبدالله رو دیدن همه فرار كردن، این تفرون و قد قتلتم اخی؟ ،كجا فرار می كنید،دادشم رو كشتید،اومد،چه جوری اومد،تا نگاش به عباس افتاد،آه، گفت: الان انكسر ظهری . . . و قلت حیلتی یعنی وانقطع رجائی،
☑️سقای دشت کربلا ابالفضل
دستش شده از تن جدا ابالفضل
من قوتی دیگر به تن ندارم
دستی دگر چون در بدن ندارم
سقا و رنگ از تشنگی پریده
دریای خون جاری ز هر دو دیده
تن لاله گون از خون جبین شکسته
لب تشنه و دست از بدن بریده
جان بر کف و در اوج سرفرازی
خجلت ز اشک کودکان کشیده
دریای اشک از چشم ما گرفته
هر قطره خون کز بازویت چکیده
از حنجر خشک تو دوست دارم
این بیت را بهتر ز صد قصیده
والله ان قطعتموا یمینی
انی احامی ابدا عن دینی
من زاده علی مرتضایم
من شاهبار ملک لا فتایم
یارب کمک کن این فرس برانم
این آب را به خیمه گه رسانم
@tavasolnameh
MaddahiMaddahi - Baz Dobare Zekre Ya Hossein (MusicTarin) (1).mp3
زمان:
حجم:
2.08M
باز دوباره ذکر یا حسین!! باز روی لبا شهادتین
باز بهشت بین الحرمین؛ یا حسین یاحسین ♬♫
باز دوباره بَزم روضه ها، باز می پیچه توی هیأتا
عطر و بوی سیب کربلا.. یا حسین یا حسین ♬♫
آقای دلهای جوون و پیر؛ یا حسین تویی نعم الأمیر
من گِدات آقا؛ هر چی دارم همه کرمته ♬♫
آرزویِ من حرمته؛ کربلات آقا
دلتنگم میدونی اومَدم مهمونی ♬♫
حرفامو از چشمام می خونی
کربلا کربلا کربلا … ♬♫
یا علی یاعلی یاعلی
کاش بشِه دعا ها مستجاب، پا بگیره عفت و حجاب ♬♫
زیر بیرق این انقلاب؛ یا علی یا علی
باشه عشق طوفانی مابصیرت قرآنی ما ♬♫
دانلود مداحی باز دوباره ذکر یا حسین باز روی لبا شهادتین
رهبر خراسانی ما، یا علی یاعلی
هیهات منا الذله ام؛ گل کرده در محرمم ♬♫
با نهضت ایثار.. رهبر که فرمان میدهد
هر سینه زن جان میدهد ♬♫
در مکتب عمار؛ حسینی میمونم.. حسینی میمیرم
از دستات شَهادت میگیرم……. ♬♫
کربلا کربلا کربلا … یازهرا یازهرا
یادمون نره اشک و دعا؛ پیام امروز شهدا.. ♬♫
خالیه جاشون بین ماها؛ یا زهرا یا زهرا
بیادشون دل خداییه، فکه و مجنون طلاییه ♬♫
شلمچه که کربلاییه، یا زهرا یا زهرا
بیداری اسلامیه.. مولا ابا صالح بیا ♬♫
ذکر همه دنیا، این الشموس الطالعه
این معز الاولیا، ای یوسف زهرا ♬♫
بغضیه توسینم، عاشق مدینه م
آخرش آقامو میبینم؛ یا مهدی ادرکنی……… ♬♫
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️◾️
دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد...
چشم حرامی با حرم روبرو شد....
بیا برگرد خیمه......
#حاج_محمود_کریمی
◾️ @golavishecom https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
@AkhbareFori1_163926754.mp3
زمان:
حجم:
10.53M
☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
☑️ای اهل حرم میر علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
☑️ای همسفران ماه بنی هاشمیان کو؟
آرام دل و دیده و آرامش جان کو؟
آیینهی عشق از پی دیدار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
☑️دلهای پریشان شده شیرازه ندارد
گنجایش اندوه و غمِ تازه ندارد
دل خون شد و مجنون شد و دلدار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
☑️آن گل که چمن عاشق بوسیدن او بود
آن ماه که ما را هوس دیدن او بود
صد بار به ما سر زد و این بار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
☑️برگرد عمو! دل هوس آب ندارد
امشب به خدا دیدهی ما خواب ندارد
ای پردگیان محرم اسرار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
توسلنامه 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
☑️ #روضه_حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
از خیمه رسد واعطشا از لب طفلان
در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان
دستی که زده بوسه بر آن ساقی کوثر
با نیزه و شمشیر جدا گشته ز پیکر
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
می خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است
وصف تو فراتر ز شعور کلمات است
در حسرت لب های تو لب های فرات است
عالم همه از این همه ایثار تو مات است
از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت
دل ها همه مست رجز گاه به گاهت
هرچند تو بودی و عطش بود و جراحت
دلواپس طفلان حرم بود نگاهت
سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
افتاد نگاه تو به مهتاب دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی آب دلش ریخت
فرق تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت
با سجدۀ خونین تو محراب دلش ریخت
صد حیف که آن یار وفادار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
انگار که در علقمه غوغا شده آری
خونبارترین واقعه بر پا شده آری
در بزم جنون نوبت سقا شده آری
دیگر پسر فاطمه تنها شده آری
این قافله را قافله سالار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
ای علقمه از عطر تو لبریز برادر
ای قصه ی دست تو غم انگیز برادر
بعد از تو بهارم شده پاییز برادر
برخیز حسین آمده برخیز برادر
عباس ترین حیدرکرار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
توسلنامه 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
السلام عليك يا ابا عبدالله
ای خوشا یاران تو «ألسَّابِقُونَ السَّابِقُون»
ای خوشا یاران تو « ألسَّابِقُونَ السَّابِقُون»
ای خوشا « ألْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُون»
هر سحر سرمست می آید نسیم از خیمه ها
سرخوش از نجوای « بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُون»
ای خوشا مثل حبیب آیینه ی «مَن يَنتَظِر»
یا شبیه حر سراپا آیه ی «التَّائِبُون»
در نماز عاشقی با خون وضو باید گرفت
چون اباالفضل ای خوشا «الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُون»
عاشقانه میرسد از عرش بانگ «إرْجِعی»
بر لب عشاق هم «إِنّا إِلَیهِ رَاجِعُون»
شاعر: محمدمهدی سیار