eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
479 دنبال‌کننده
591 عکس
261 ویدیو
111 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است 🔸شام است ولی شام غریبان حسین است شام غریبان حسینه... شب یتیمی بچه های حسینه... شب بی برادری زینبه... امشب مصیبت خیلی سنگینه... امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند... دیگه روضه خون نمیخواهی... زیر لب آروم آروم بگو... وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... 🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب 🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است امشب مادرش فاطمه میاد کربلا... 🔸زینب نگهش بر قـد خم‌گشتۀ زهرا 🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه... ناله میزنه... اشک میریزه... میگه وای غریب مادر حسین... وای مظلوم مادر حسین... 🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند 🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند حسین جان... 🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند 🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید... با زینب کبری هم ناله شید... خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب الله اکبر... در نصف روز... جلو چشماش... همه عزيزانش رو سر بریدند... 🔸چه خون شد دل زینب خدا به داد دل زینب برسه... چه حالی داره وقتی میبینه... یه طرف بدن بی سر حسینش... توی گودی قتلگاه... یه طرف دستهای قلم شده عباسش.. کنار شط فرات... یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر... یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا... یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده... خدایا چکار کنه زینب... با اينهمه مصیبت... 🔸چه خون شد دل زینب این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته... هم پرستار امام سجاده... هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه... مجسم کن... هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند... اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن... یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست... وقتی میرفت خیلی تشنه بود... آیا بهش آب دادند یا نه... یکی میگه خانوم جان زینب... عمو جانم عباس کجاست.. یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه... امان... امان... یکی جای تازیانه ها رو نشون میده... یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده... یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب چی کشید زینب... از یک طرف مصیبت برادر... از طرفی هم مصیبت اسارت... امام سجاد فرمودند... شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود... دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند... (رايتها تلک الليله تصلي من جلوس) منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641. زبان حال خانوم زینب کبری است... 🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار 🔸غریبی و اسیری و غم یار آخ... برادر خوبم حسین... 🔸غریبی و اسیری چاره داره 🔸ولی آخر کشد ما را غم یار الا لعنت الله علی القوم الضالمین
زمان: حجم: 187.8K
شام غریبان اولین شب بی حسینم مضطرب در شور وشینم) ۲ حمله کردند به خیمه قوم اشرار پس کجایید حسین وای علمدار زینبم زینبم ام المصائب۲ __________________ می دوند جمله یتیمان اشک ریزان در بیابان ما کجا اینهمه ظلم وجسارت زیور کودکان هم گشته غارت زینبم.... ___________________ آتش اندر خیمه افتاد کودکی از ترس جان داد آتش خیمه ها شمع شب ما یا محمد(ع) شده ذکر لب ما زینبم... ____________________ از سرما معجر افتاد وای از این ظلم وبیداد می کند دشمنت برما جسارت می برند کوفه ما را در اسارت زینبم... شعر:اسماعیل تقوایی
زمان: حجم: 159.7K
نوحه شام غریبان شام غریبان حسین امشب است واویلا واویلا جان همه اهل حرم برلب است واویلا واویلا وازینبا وازینبا واویلا واویلا واویلا۲ __________________ به خیمه ها آتش کینه افتاد واویلا واویلا زینب باز یاد مدینه افتاد وا یلا واویلا وازینبا.... __________________ همه دوان بروی خار صحرا، واویلا واویلا برلبشان فریاد واغریبا واویلا واویلا وازینبا... _____________________ معجر ز روی سرشان کشیدند، واویلا واویلا ازبهر غارت پی شان دویدند واویلا واویلا _____________________ زینب بی‌کس اینهمه جسارت واویلا واویلا آتش زند بر دل او اسارت واویلا واویلا وازینبا..... شعر:اسماعیل تقوایی
بسوز ای دل، بسوز ای دل، شب شام غریبان است به صحرا بی کفن امشب تن پاک شهیدان است ای دل بسوز امشب وای از دل زینب بسوز ای دل، بسوز ای دل، که زهرا، مو پریشان است دلش دریای خون است و گلش نقش بیابان است ای دل بسوز امشب وای از دل زینب بسوز ای دل، بسوز ای دل، زمین از خون گلستان است شب است اما، تنور مطبخ خولی، چراغان است ای دل بسوز امشب وای از دل زینب بسوز ای دل، بسوز ای دل، به یاد غنچه پرپر بسوز ای دل، که خوابش برده در صحرا علی اصغر ای دل بسوز امشب وای از دل زینب بسوز ای دل، که پرپر لاله های باغ یاس است فرات و علقمه رنگین ز خون سرخ عباس است ای دل بسوز امشب وای از دل زینب بسوز ای دل، بسوز ای دل، ز آه آتشین امشب که قرآن پاره لیلا، شده نقش زمین امشب ای دل بسوز امشب وای از دل زینب بسوز ای دل، بسوز ای دل،که می سوزد رباب امشب دل دریا، به یاد اشک اصغر، شد کباب امشب ای دل بسوز امشب وای از دل زینب ** چشاتو واکن یه نگاهی به حرم کن چشاتو واکن غمای دلم رو کم کن امام زینب بگو امشبو کجایی کنج تنوری یا که روی نیزه هایی فکر نمیکردم یروزی تن تو زیر دست و پا باشه فکر نمیکردی جای خواهرای تو خرابه ها باشه فکر نمیکردم آخرین دیدار ما باشه سر گودال فکر نمیکردی که بشه بدور خواهرای توجنجال حالا نوبت توه بگو داداش چه خبر بگو تا داغ دلم بشه مث تو تازه تربسوز ای دل، بسوز ای دل، ز آه آتشین امشب که قرآن پاره لیلا، شده نقش زمین امشب ای دل بسوز امشب وای از دل زینب بسوز ای دل، بسوز ای دل،که می سوزد رباب امشب دل دریا، به یاد اشک اصغر، شد کباب امشب ای دل بسوز امشب وای از دل زینب ** چشاتو واکن یه نگاهی به حرم کن چشاتو واکن غمای دلم رو کم کن امام زینب بگو امشبو کجایی کنج تنوری یا که روی نیزه هایی فکر نمیکردم یروزی تن تو زیر دست و پا باشه فکر نمیکردی جای خواهرای تو خرابه ها باشه فکر نمیکردم آخرین دیدار ما باشه سر گودال فکر نمیکردی که بشه بدور خواهرای توجنجال حالا نوبت توه بگو داداش چه خبر بگو تا داغ دلم بشه مث تو تازه تر
شب غریبان سحر ندارد سکینه امشب پدر ندارد غریب حسین جان، غریب حسین جان بهار زینب خزان ز آه است گهى دو چشمش به نور ماه است گهى نگاهش به قتلگاه است غریب حسین جان، غریب حسین جان نسیم صحرا شده معطرز عطر روى على اکبر کجاست عمه، کجاست مادر غریب حسین جان، غریب حسین جان بگو خلایق ز غم خروشند بگو به اطفال لبن ننوشند بگو به سادات کفن نپوشند غریب حسین جان، غریب حسین جان کبوتران را ز لانه بردند زوادى خون نشانه بردند رباب دلخون پسر ندارد غریب حسین جان، غریب حسین جان در میان دشمن اى خدا شب شده و من چه کنم؟ یکتن و این همه دشمن چه کنم؟ اهل کوفه همه پیمان شکنند خوب نمک خوار و نمک دان شکنند صبح با من همگى پیوستند شب در خانه برویم بستند صبح من شمع و همه پروانه شب بیگانه تر از بیگانه صبح بر دامن من چنگ زدند شام از بام مرا سنگ زدند طوعه امشب تو مرا خانه بده مرغ بر بسته ام و لانه بدهمه محفل زینب، ببین مشکل زینب محیط غم و اندوه، شده منزل زینب ز هجر تو به جز غم، نشد حاصل زینب کنار بدنت شد، زبان دل زینب حسین جان کفنت کو؟ لباس بدنت کو؟ به سوی تو دویدم، به مقتل چو رسیدم ز بالای بلندی چه گویم که چه دیدم خودم ناله زهرا در آن لحظه شنیدم که می گفت در آنجا: الا نخل امیدم حسین جان کفنت کو؟ لباس بدنت کو؟ سراپا همه دردم، نظر کن رخ زردم ز هجر گل رویت قرین غم و دردم میان همه گل ها به دنبال تو گردم تنت را چو بدیدم، چنین زمزمه کردم حسین جان کفنت کو؟ لباس بدنت کو؟ ز حالی که تو داری سرشکم شده جاری ز جا خیز که گشته کنون، گاهِ سواری پرستوی مهاجر چرا بال نداری؟ نوشته به خط خون به گل های بهاری حسین جان کفنت کو؟ لباس بدنت کو؟ به هرجا که برفتم، سراغ تو گرفتم پس از داغ تو دیگر، من آسوده نخفتم عجب نیست ز داغت گر از پای بیفتم عدوی تو مرا زد در آن لحظه که گفتم: حسین جان کفنت کو؟ لباس بدنت کو؟
امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است امشب نوای کودکان بر بام کیوان است شام غریبان است امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند تا صبح گریانند امشب به روی کشته ها در ناله مرغانند چون نی در افغانند بر خاک بی غسل و کفن رعنا جوانانند خوابیده عریانند بر غربت اجسادشان عالم پریشان است شام غریبان است امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است امشب عیال مصطفی در گوشهء صحرا بی منزل و ماوا اموالشان تاراج کین از فرقهء اعدا ای آه و واویلا خون می رود امشب ز چشم دختر زهرا اف بر تو ای دنیا آل علی ویران نشین اندر بیابان است شام غریبان است امشب یتیمان جهان در گوشهء هامون غلطان به بحر خون اندر هوای خاتم او بزدل ملعون دیوانه و مجنون سازد جدا انگشت او آن بی حیای دون ای چرخ شو ویران کی خاتم محبوب حق در خورد دیران است شام غریبان است امشب به بالین حسین زینب عزادار است بر غم گرفتار است امشب سکینه بر سر نعش پدر زار است از دیده گریانست زهرا به دور کشته ها با خیل حوران است از دیده خونبار است امشب فلک گریان به حال آل اطهار اس شام غریبان است امشب تن پاک حسین در قتلگاه بی سر در بحر خون اند خوابیده بی غسل و کفن با اکبر و اصغر با یاوران یکسر آثار ظلم خولی مردود سگ کمتر در کنج خاکستر گاهی به حال دختران اندر پرستاری از راه غمخواری گاهی کند در مطبخ خولی آن عصمت باری از ماتمش خائف نواخوانست و گریان است شام غریبان است ****** شب است و صحرا پر آتش و خون به باغ آتش گرفته ماند به هر کناره یکی نشسته چو بلبلی نغمه خواند حسین مظلوم (۲) ❈❈❈ شام غریبان رسیده اما شب غریبان سحر ندارد تمام عالم بگرید امشب به طفلکی که پدر ندارد حسین مظلوم یکی به پایش نشسته خار و یکی لباسش شده است پاره یکی رخش گشته ارغوانی نمانده گوشی و گوشواره حسین مظلوم به دشت آتش گرفته بنگر نه ساغری و نه جام و ساقی نه باغبان مانده است و نه گل نه لاله نه یاس و نه اقاقی حسین مظلوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸من کیم تا تو بیایی ب سر بالینم ببین حرف دلت هست یا نه... چی میخوای به آقات بگی... 🔸من کیم تا تو بیایی به سر بالینم 🔸چه کنم راه نجاتی نبود جز اینم چه کار کنم... کجا برم... جز در خونه ی شما جایی رو ندارم... 🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ امام زمان آقا جانم... 🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ اون لحظه ای که ميخوام دیگه نفسهای آخر رو بکشم دم جان دادنم.... 🔸خیزم از جا و به پیش قدمت بنشینم دست بگذارم روی سینه بگم السلام علیک یا بقیه الله.... 🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم آقا نکنه من از این دنیا برم... شما رو نبینم... 🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم 🔸من که یک عمر تولای تو باشد دینم یه عمری محبت شما رو درسینه نگه داشتم... آقا جانم امام زمان... یه عمری آرزوی دیدن جمال دلربای شما رو در سینه نگه داشتیم... آقا عاشقان شما امشبم به امیدی سر میگذارند... ان شاء الله به همین زودی ها صدای دلنشین شما از مکه، کنار خانه ی خدا بلند بشه... انا بقیه الله... آی شیعیانم... آی اونهایی ک امام زمان رو صدا میزدید... انا المهدی... خدایا ما زنده باشیم... به امیدی که یک روز... صدای آقامون رو بشنویم... هر چقدر با امام زمانت کار داری... در این شب دوازدهم آقات رو صدا بزن... یابن الحسن ... حالا ک امام زمانت رو دعوت کردی توی مجلس با امام زمان هم ناله شو از همین جا دل ها رو روانه کنیم کربلای معلی... نمیدونم کربلا رفتی یا نه.... همچین که داری نزدیک کربلا میشی هی نگاه میکنی... ببینی گنبد ابی عبدالله معلوم میشه یا نه... دیگه دلت طاقت نداره... دلت برا حرم حسین پر میزنه... هی این طرف و اون طرف سوال میکنی... چقدر مونده تا حرم آقام حسین... وقتی بلاخره رسیدی حرم باصفاش... تصور کن ورودی حرم ایستادی... در مقابلت قبر شش گوشه‌ی حسین دستات رو روی سینه میگذاری. .. همش میگی آی حسین... اصلا باورم نميشد منو دعوتم کنی... من کجا... کربلا کجا... حالا میخواهم احترام کنی... از همین جا با پای دل بریم جرم باصفاش... دستات رو روی سینه بگذار... میخای ب اقات حسین سلام بدی... همه باهم... السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است 🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست شب دوازدهم ماه محرمه. .. امروز کربلا چه خبر بود خدایا... 🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب 🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد... هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم... رفتیم به سمت خونه هامون... مواظب بچه هامون بودیم... مبادا نیمه شب سردشون بشه... مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند... اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن... بچه های حسین چه حالی داشتند... داخل یک خیمه نیم سوخته... الله اکبر... نميدونم بهشون آب دادند یا نه... خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه... 🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت 🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست 🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک 🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست 🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی 🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه... از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه... مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب... صدا زد عمه جان زینب... ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن... کفن کردن... بدنهای نحسشون رو دفن کردند... اما بدن بابای غریبم حسین... روی زمین کربلا... عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن... وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند... اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند... خانم زینب کبری فرمودند... خودم بچه ها رو سوار میکنم... با دستان مبارک... یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز‌ کرد... اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد یا صاحب الزمان .... یکدفعه نگاه کرد به اطرافش... یادش اومد از روز ورودش به کربلا... اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد... علی اکبر امد... قاسم امد... جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن... دور محمل زینب رو گرفتن... خانوم‌ رو با احترام از محمل پیاده کردن... مبادا نامحرمها ببینند.... ناموس خداست... احترام داره... یادش اومد از اون‌ روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند... اما الان تنهای تنها مانده... نگاه کرد به سمت قتلگاه... صدا زد حسینم برادرم... بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر... ببین دورم رو نامحرمها گرفتند... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادر نمیخواستم اما... 🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند 🔸نمیروم ولی مرا... یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
از طرفی هم امروز روز شهادت زین العابدین... امام سجاده... دیگه دلت اینجا نباشه بریم مدینه کنار قبرستان بقیع بنشینیم... برا آقامون امام سجاد زار زار گریه کنیم... وقتی اومدن کنار امام سجاد عرضه داشتند... آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام... 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ای وای... ای وای... ‌من نمیدونم چی به آقا گذشته 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید 🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید یا صاحب الزمان 🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید 🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید امان از اون شبی که... ما رو دم دروازه شام نگه داشتند... شهر رو آذین بندی کردن... ‌ گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن تا وارد شهر شام شدیم .. هرکس هر چی بدست داشت... به ما میزد... یکی با سنگ میزد... یکی خاکستر میریخت... یکی خارجی میگفت... ای وای ای وای ..... 🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید 🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید یا صاحب الزمان منو ببخشید... 🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند خدا لعنتشون کنه... 🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ‏ 🔸ای شام، کربلای تو یا زین العابدین 🔸دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین امشب برای غربت امام سجاد گریه کنیم آقایی که ۳۴ سال به یاد کربلا گریه کرد 🔸یک عمر در فراق جوانان هاشمی 🔸شد خونِ دل، غذایِ تو یا زین العابدین آب می‌آوردند بنوشه گریه می‌کرد میفرمود: قُتِلَ ابنُ رسول‌ِالله عَطشاناً (۱) بابام حسین رو با لب تشنه شهید کردند غذا می‌آوردند گریه می‌کرد می‌فرمود: قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ جَائِعاً بابام حسین رو گرسنه شهیدش کردند 🔸در بین خنده و کف و شادی گریستند 🔸زنجیرها برای تو یا زین العابدین 🔸چشم حسین و چشم شهیدان کربلا 🔸گریند در عزای تو یا زین العابدین وقتی سوال کردند آقا کجا به شما سخت‌تر گذشت سه مرتبه صدا زد: اَلشَّام اَلشَّام اَلشَّام خدایا مگه در این شهر شام چه خبر بوده 🔸در کوچه های شام فقط سنگ های بام 🔸بودند آشنای تو یا زین العابدین 🔸خاشاک و سنگ و خنده و دشنام و هِلهله 🔸گردید رونمای تو یا زین العابدین (۲) از کنار دروازه ساعات تا کاخ یزید ملعون راهی نبوده کاروان اهل‌بیت رو اول صبح حرکت دادند اما همه مقاتل نوشتن غروب بود کاروان به کاخ یزید رسید انقدر این کاروان رو تو شهر گرداندند یک عده‌ای با سنگ زدند یک عده‌ای خاکستر ریختند یک عده‌ای هم ناسزا گفتند یکوقت دیدند صدای قرآن خواندن بلند شد خدایا عجب صدای ملکوتی داره نگاه کردند دیدند سر ابی عبدالله بالای نیزه داره قرآن میخونه خدایا همه جا قاری قرآن محترمه اما انقدر بهش سنگ زدند جلو چشم بچه ها سر ابی عبدالله به زمین افتاد ناله بزن یا حسین ▫️حتی رویِ نیـزه ، قـاری قرآنی ▫️در صحرای غربت ، قُوّتی بر جانی ▫️هم تسلّا بخشِ ، این دل سوزانی ▫️هم امیـدی به دلِ ، کودک گریانی صوت قرآن تو آرامش این جان من است هم تسـلای دل خستـه و سوزان من است هم دوای دل غمـگیـن یتیمـان من است .-------------------------------------------------------- منبع: (۱). الملهوف على قتلى الطفوف: ۸۷ (۲). شاعر غلامرضا سازگار