eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
478 دنبال‌کننده
591 عکس
261 ویدیو
111 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند: مَن إشتاقَ إلَی الجَنَّةِ سارَعَ إلَی الحَسَناتِ وَ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ، وَ مَن أشفَقَ مِنَ النّارِ بادَرَ بِالتَّوبَةِ إلَی اللهِ مِن ذُنُوبِهِ وَ راجَعَ عَنِ المَحارِمِ؛ ▪️هر که مشتاق بهشت باشد، ▫️به انجام خوبیها می شتابد ▫️و از شهوتها دوری می کند. ▪️و هر که از آتش دوزخ ترسان باشد، ▫️به سوی توبه به درگاه خدا می شتابد ▫️و از ارتکاب حرامها برمی گردد. 📚تحف العقول، ص 281 🏴سالروز سالروز شهادت حضرت علیه السلام تسلیت باد .🏴 🆔 @tavasolnameh
🔶 چهار عمل مکروهی که رزق و روزی انسان را کم می‌کند... امام سجّاد (علیه السلام) فرمودند: مکروهاتی که روزی را از انسان دفع می‌کنند⇩ ① اظهار_فقر و نداری کردن در حضور مردم؛ ② خواب دیرهنگام شب و بعد از نماز صبح؛ ③ تحقیر و کم‌ارزش شمردن نعمت های خدا؛ ④ شکوِه و گلایه داشتن از خداوند متعال. 📚 معانی الاخبار، ص ۲۷۱ ▪️ علیه السلام ☑️ @tavasolnameh
✅امام سجاد علیه السلام ▪️دعا مومن یکی از سه فایده را دارد: ▫️یا برای او ذخیره میگردد، ▫️یا در دنیا برآورده میشود، ▫️یا بلا را دفع میکند. 📚تحف العقول، ص ۲۸۰ @tavasolnameh
💢با پنج کس همنشینی و رفاقت نکن❗️ 🌺امام سجاد(علیه السلام) در سفارشی فرمودند: ✅ فرزندم با پنج کس همنشینی و رفاقت نکن: ✍️از همنشینی با دروغگو پرهیز کن؛ زیرا او همه چیز را بر خلاف واقع نشان می دهد، دور را نزدیک و نزدیک را به تو دور می نمایاند. ✍️از همنشینی با گناهکار و لاابالی بپرهیز؛ زیرا او تو را به بهای یک لقمه یا کمتر از آن می فروشد. ✍️از همنشینی با بخیل برحذر باش؛ که او از کمک مالی به تو آنگاه که بسیار به آن نیازمندی، مضایقه می کند. ✍️از همنشینی با احمق(کم عقل) اجتناب کن؛ زیرا او می خواهد به تو سودی رساند، ولی به زیان تو می انجامد. ✍️از همنشینی با قاطع رحم (کسی که با خویشاوندان قطع رابطه نموده است) بپرهیز؛ که او در سه جای قران لعن و نفرین شده است. 📚مجموعه ورام؛ ج 2، ص 15 🆔 @tavasolnameh
🔹امام سجاد عليه السلام فرمود: ▫️هركس انسان گرسنه اي را طعام دهد خداوند او را از ميوه هاي بهشت اطعام مي نمايد ▫️و هر كه تشنه اي را آب دهد خداوند از چشمه گواراي بهشتي سيرآبش مي گرداند ▫️و هركس برهنه اي را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتي خواهد پوشاند. 📚مستدرك الوسايل: ج 7، ص 252، ح 8 🆔 @tavasolnameh
☑️ . ناله یِ واعطشا بر جگرش می افتاد آب میدید به یادِ قمرش می افتاد بی سبب نیست که از جمله یِ "بَکّائون" است اشک از گوشه یِ چشمانِ ترش می افتاد شیرخواره بغل تازه عروسی میدید یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد با دلی خون شده میگفت که الشام الشام تا به بازار مدینه گذرش می افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می افتاد میشکست آینه یِ صبر و غرورش را زجر تا به جانِ اُسرا با کمرش می افتاد روضه ی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ خنجر ِکُند و گلویِ پدرش می افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه هایِ پدرش دور و برش می افتاد *********** امام سجاد طفل صغیر می دید گریه می کرد ، آب می آوردند وضو بگیرد گریه می کرد ، اگر اسیری می دید احترامش می کرد ، اگر می دید گوسفندی را ذبح می کنند گریه می کرد ، می فرمود : آبش دادید یا نه ؟ آری آقا ، ما مسلمانیم با گریه می فرمود :عده ای هم در کربلا می گفتند ما مسلمانیم ولی بابای من لب تشنه کشتند . هر وقت یاد شهر شام می افتاد گریه می کرد . آقا چرا اینقدر گریه می کنی ؟ ( آقا شرح می داد ) می فرمود : اول صبح بود وارد شهر شام شدیم ما را عصر رساندند به مجلس یزید ، آقا خیلی راه نیست چرا اینطور ؟ فرمود : ما را سر هر کوچه و بازار نگ می داشتند تا این مردم ما را نظاره کنند ما را از محله یهودیان بردند آن ها به ما سنگ می زدند عزیزان پیغمبر را وارد مجلس نا محرم کردند ، ما را خرابه های شام جای دادند تو این خرابه یکی از خواهران من آنقدر گریه کرد ، سراغ بابا را گرفت خواهر چشم انتظار من با لبان تشنه و شکم گرسنه جان داد . ناقه بيجهاز ،حلقه سلسله ، خنده دشمن و گريه قافله ابتا يا حسين ابتا يا حسين رأس خونين تو پيش چشم ترم يک طرف عمهام، يک طرف ابتا يا حسين ابتا يا حسين ميچکد پاي هر لاله چيدهام خونم از ساق پا اشکم از ديدهام ابتا يا حسين ابتا يا حسين همدم داغ من سوز و آه و تب است سپرم پيش سنگ سينه زينب است ابتا يا حسين ابتا يا حسين من که بر شمس دين اختر عصمتم گشته خاکستر و کعب ني قسمتم ابتا يا حسين ابتا يا حسين کرده دنيا چه با عترت بوتراب زينب و شهر شام من و بزم شراب ابتا يا حسين ابتا يا حسين با کدامين خطا با کدامين گناه صورت من کبود کتف زينب سياه ابتا يا حسين ابتا يا حسين 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
🌸 ☑️ آقای من تمامی جانها بدست توست رمز عروج عالم بالا بدست توست ای وارث تمام ذوات مقدسه باران و رود و چشمه و دریا بدست توست ما غصه بهشت خدا را نمی خوریم وقتی کلید جنت الاعلی بدست توست پرونده قبولی ما را رقم بزن مهر قبول و جوهر و امضا بدست توست هرگز زمین نخورده عَلَم یابن العسگری روز ظهور پرچم سقا بدست توست تعجیل کن که فاطمه چشم انتظار توست چون انتقام حضرت زهرا بدست توست تو می رسی وارض وسما می شود بلند در زیر پات عرش خدا می شو بلند ماندم چگونه نام شما را صدا کنم ماندم چگونه روی به سوی شما کنم چندی ست جمکران،دل مارا نبرده ای تا اینکه در نماز برایت دعاکنم کارم بدون تو همه دم معصیت شده من در گناه هم نشد از تو حیا کنم شرمنده ام که نوکر خوبی نبوده ام آقا نشد که دِین خودم را ادا کنم شرمنده ام بجای دعای سلامتی روزی هزار بار به قلبت جفاکنم با حال معصیت بخدا می شود مگر شبهای جمعه رو بسوی کربلاکنم برگرد و مرده دل من را حیات بخش برگرد و جان بده به دلم ای نجات بخش ****************** كي روا بودن و لي كردگار تا چهل منزل شود اشتر سوار آن يكي گفتا كه اينان كيستند ديگري گفتا مسلمان نيستند آن يكي گفتا كه اين بيمار كيست ديگري گفتا كه بابش خارجي است آن يكي گفتا عجب افسرده است ديگري گفتا برادر مرده است ☑️امام باقر علیهالسلام بدن امام سجاد علیهالسلام را غسل میداد؛ اما بعد غسل دیدند، امام به شدت گریه میکند. فرمود: هنگام غسل، آثار غل جامعه را در بدن نازنین پدرم دیدم، به یاد مصائب اسارت او افتادم. من شاهد گلهای آتش‌زده در باغم یارب تو خبر داری از سوز دل و داغم آه، زین العبادم، ادامه دادم، راه حسین را (۲) با این همه داغی که بر روی جگر دارم مسموم جفا یا رب رو سوی تو می‌آرم آه، زین العبادم، ادامه دادم، راه حسین را (۲) از کودک ششماهه تا پیر نود ساله در کرببلا دیدم؛ پرپر چو گـل لاله آه، زین العبادم، ادامه دادم، راه حسین را (۲) از فیض شهادت گر آنجا عقب افتادم از شوق لقاء حق در تاب و تب افتادم آه، زین العبادم، ادامه دادم، راه حسین را (۲) تا شکوه برم بر حق از ماتم ثارالله این زخمِ غُل و زنجیر با خود ببرم همراه آه، زین العبادم، ادامه دادم، راه حسین را (۲) @tavasolnameh
دریا به دیدگان ترم گریه می کند آتش به قلب شعله ورم گریه می کند خون می چکد زدیده يِ خون بار ِ سلسله زنجیر هم به بال وپرم گریه می کند با کعب نی دهند تسلیِّ خاطرش هر دَم سه ساله همسفرم گریه می کند وقتی زدند خنده به اشکم زنان ِ شام دیدم به نی سر ِ پدرم گریه می کند چشم رباب تا به سر اصغرش فتاد گفتا هنوزهم پسرم گریه می کند برداغ جان گداز اسیری عمه ام هر صبح و شام منتظرم گریه می کند
☑️پاداش گریه برمصائب اهل بيت عليهم السلام 🌷 علیه السلام : 🔴أیُّمَا مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ حَتَّی تَسِیلَ عَلَی خَدِّهِ فِینَا - لِأَذًی مَسَّنَا مِنْ عَدُوِّنَا فِی اَلدُّنْیَا بَوَّأَهُ اَللَّهُ بِهَا فِی اَلْجَنَّةِ مُبَوَّأَ صِدْقٍ ◻️ هر مؤمنی بخاطر ایذاء و آزاری که از دشمنان ما در دنیا به ما رسیده گریه کند تا اشکش بر گونه‌هایش جاری شود خداوند متعال در بهشت به او جایگاه شایسته‌ای دهد . 📚 کامل الزیارات / ترجمه ذهنی تهرانی؛ ج ۱، ص ۳۲۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ این اشک نیست، آب زلال و مطّهر است این چشم نیست، چشمه‌ای از حوض کوثر است ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد چشمی که پای مجلس این روضه‌ها، تر است چشمی که بیش تر به خودش، گریه دیده است فردا کنار فاطمه با آبروتر است ما خشک می‌شویم، ولی بار می‌دهیم دنیای گریه، مزرعۀ سبز محشر است فرموده است حضرت صادق: هر آن کسی گریانِ جدّ ما شده، با من برادر است در حجّ و در عبادت و در سجد‌ه‌های شب گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است ما را از این تلاطم دنیا، هراس نیست تا کشتی نجات حسینی، شناور است بر من لباس نوکری‌ام را کفن کنید نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است 🆔 @tavasolnameh
⚫️ شش نفر در تاریخ بسیار گریه کرده‌اند 1️⃣ حضرت آدم علیه‌السلام برای قبولی توبه‌اش انقدر گریه کرد که رد اشک بر گونه اش افتاد 2️⃣ حضرت یعقوب علیه‌السلام به اندازه‌ای برای یوسف خود گریه کرد که نور دیده اش را از دست داد. 3️⃣ حضرت یوسف علیه‌السلام در فراق پدر انقدر گریه کرد که زندانیان گفتند یا شب گریه کن یا روز. 4️⃣ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در فراق پدر انقدر گریه کرد که بعضی گفتند ما را به تنگ اوردی با گریه هایت…یا شب گریه کن یا روز… 5️⃣ حضرت علیه السلام بیست تا چهل سال در مصیبت و عزای پدرش امام حسین علیه‌السلام گریه کردند. هر گاه اب و خوراکی برایش میاوردند گریه میکردند ومی گفتند هرگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به یاد میاورم گریه گلویم را میفشارد 6️⃣ اما یک نفر خیلی گریه کرده و هنوز هم گریه می کند… هر صبح و شام بر مصیبت حضرت امام حسین علیه‌السلام ... من انتظار تو را برده‌ام ز یاد با انتظارهای فراوانم از شما برشوره زار معصیتم گریہ می‌کنید جانم فدای دیده بارانے شما... 🆔 @tavasolnameh
🔹از ترس عذاب قیامت حضرت علیه السلام در بستر شهادت به فرزندش امام باقر علیه السلام فرمود: «پسرم! من بیست مرتبه با شترم از مدینه به زیارت خانه خدا رفته ام و در تمام عمر، حتی یک تازیانه به او نزده ام!» و در مورد علت این کار فرمود: «قصاص در روز قیامت به قدری دامن گیر مجرمان می شود که من از ترس آن حتی به شترم تازیانه نزده ام .» هنگامی که حضرت از دنیا رفت و به خاک سپرده شد، آن شتر گردنش را روی قبر امام علیه السلام نهاد و ناله های سوزناک سرداد . امام باقر علیه السلام تا دو مرتبه آن شتر را برگرداند اما طولی نکشید که بازگشت و در خاک غلطید و از دیدگان اشک ریخت و تا سه روز در آن حالت باقی ماند . امام باقر علیه السلام وقتی این حالت عجیب آن حیوان را ملاحظه نمود، فرمود: شتر را رها کنید که در حال وداع است . مدتی نگذشت که آن شتر در کنار قبر مطهر امام سجاد علیه السلام جان سپرد .» 🆔 @tavasolnameh
▫️نوید آتش به قاتلان شهدای کربلا توسط علیه السلام ▪️منهال بن عمرو می گوید: برای انجام حج به مکه رفتم و در آنجا به محضر علیه السلام رسیدم . آن حضرت با دیدن من، از محل اقامتم پرسید و فرمود: از حرملة بن کاهل اسدی چه خبر؟ گفتم: او زنده است و در کوفه سکونت دارد . حضرت با دیدگان اشکبار دست به آسمان بلند کرد و سه مرتبه فرمود: «اللهم اذقه حر الحدید، اللهم اذقه حرالنار; پروردگارا! داغی آهن را به او بچشان . پروردگارا! او را به آتش دوزخ بسوزان » . منهال می افزاید: وقتی به کوفه بازگشتم، باخبر شدم که «مختار» به خونخواهی امام حسین علیه السلام قیام کرده است . با یکی از دوستانم به قصد دیدار او حرکت کردیم . زمانی که به حضور مختار رسیدیم، او اسب خود را طلبید و با سپاهیانش به سوی محله کناسه کوفه حرکت کرد . ما نیز با او همراه شدیم . مدتی نگذشت که ماموران مختار، حرمله را دست بسته آوردند مختار با دیدن آن مرد جنایتکار گفت: - حمد و سپاس خدایی را که مرا بر تو مسلط نمود . آنگاه دستور داد تا دست و پاهای او را قطع کنند . سپس دستور داد تا آتشی روشن کنند و حرمله را در آتش افکنند . لحظه ای نگذشت که حرمله را در میان آتش سوزان دیدم . ناخودآگاه به یاد دعای امام سجاد علیه السلام در مکه افتادم و از روی تعجب چند بار گفتم: سبحان الله، سبحان الله ... ! مختار با شنیدن این ذکر، رو به من کرد و گفت: چرا تسبیح گفتی؟! داستان سفر و دعای امام سجاد علیه السلام را نقل کردم و گفتم: از مشاهده اجرای نفرین آن حضرت به دست تو تعجب کرده، خدایم را تسبیح می کنم . مختار از شنیدن این خبر بسیار شادمان شد . در حالی که هیجان زده شده بود، گفت: الله، الله، آیا به راستی ابوالحسن در مورد حرمله چنین نفرین فرمود؟ گفتم: آری، به خدا سوگند! آنگاه فورا از اسب پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و سجده ای طولانی به جا آورد و خدا را به سبب افتخاری که نصیبش شده بود، شکر کرد . 📚بحارالانوار، ج 45، ص 332 . 🆔 @tavasolnameh