eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
475 دنبال‌کننده
591 عکس
261 ویدیو
111 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
1.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی و اهمیت روضه‌های خانگی
🌸 در به رو سیاهیم اقرار می‌کُنم … العفو برای خوب شدن، کار می‌کُنم … العفو مرا تو می‌خری و پاک می‌کُنی اما منم که آینه را تار می‌کُنم … العفو رسیده‌ام که خودم را نشانِ تو بدهم به هر بهانه‌ای تکرار می‌کُنم … العفو خودت اجازه شب زنده داریم دادی که با اجازه‌ات اصرار می‌کُنم … العفو مران ز خودت مرا، که من خود را بدون تو همه جا خوار می‌کُنم … العفو از این که عفو تو شد شاملم ولی من با گناه کردنم انکار می‌کُنم … العفو شاعر :محمد حسن بیات لو
🌸 در 🔸امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی در شب قدر،خدایا همه را می بخشی 🔸ای کریمی که همه ریزه خورخوان توأند سفره ات هست مهیّا همه را می بخشی 🔸گر چه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف می کنی باز مدارا همه را می بخشی 🔸به علی،احمد و زهرا،به حسین و به حسن تو،به این حُرمت اَسما همه را می بخشی 🔸مِهر و کینه دو پر و بال عروج دل ماست به تولّی و تبرّی همه را می بخشی 🔸شیعه ی حیدر و آتش … چقدَر بی معناست مطمئنّم که به مولا همه را می بخشی 🔸دست خالی نرود هیچ کسی از این جا تو در این لیله ی احیا همه را می بخشی 🔸آن قدر لطف و عنایت به همه داری که نه فقط اهل دعا را همه را می بخشی 🔸یک نفر گر که دعایش به اجابت برسد شک ندارم که تو یکجا همه را می بخشی 🔸به خدایی تو سوگند که در وقت سحر وسط گریه و نجوا همه را می بخشی 🔸پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم … … تا ببینم که چه زیبا همه را می بخشی 🔸من زمین خورده ام امّا نه شبیه عبّاس به زمین خوردن سقّا همه را می بخشی شاعر :محمد فردوسی
چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید هر وقت تر نبود به اجبار تر کنید من کمتر از گدای شب جمعه نیستم خانه به خانه دست مرا در به در کنید بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند مارا فضیل فرض کنید و نظر کنید این تحبس الدعا شدن از مرگ بدتر است فکری برای این نفس بی اثر کنید باید برای سوختنم چاره ای کنم این روزه روزه نیست برایم سپر کنید العفو گفتنم که به جایی نمیرسد ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید در میزنیم و هیچ کسی وا نمیکند پس زودتر امام رضا را خبر کنید علی اکبر لطیفیان
مناجات با خدا شعر حافظ حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس که در سراچه ترکیب تخته بند تنم اگر ز خون دلم بوی شوق می‌آید عجب مدار که همدرد نافه ختنم طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع که سوزهاست نهانی درون پیرهنم بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار که با وجود تو کس نشنود ز من که منم
*** ای آنکه در فضای دعا میخری مرا تا اوج وصل حضرت خود میبری مرا مثل همیشه با نظر رحمتت ببخش حال دعا و زمزمه ی بهتری مرا حال قنوت و حال بکا حال بندگی کن مرحمت ز عاطفه کوثری مرا آئینه جمال خودت را نشان بده من اظهر الجمیل نما حیدری مرا لطف شماست خوانده مرا ورنه ای کریم شایسته نیست این سمت نوکری مرا هرگاه حال توبه مرا دست میدهد گویم که هست این گنه آخری مرا ای کاش پای لنگ مرا سنگ میزدی تا میزدود رنگ خطا یاوری مرا تنبیه میکنی بکن اما خودت بزن هرگز مده به کس دیگری مرا با یک اشاره قلب حسینی به من بده زهرا کند ز لطف مگر مادری مرا شش گوشه حسین دلم را ربوده است یعنی دوباره کرده علی اکبری مرا محمود ژولیده
من کیستم که لطف خود ابراز می‌کنی در را نیامده به رویم باز می‌کنی من چوب قهر کردن خود را نخورده‌ام از بس می‌آوری و مرا ناز می‌کنی اول تویی همیشه که لبخند می‌زنی اول تویی همیشه که آغاز می‌کنی من یک گناه کرده‌ی گردن شکسته‌ام آیا مرا دوباره سرافراز می‌کنی بگذار خوب گریه کنم از خجالتت امشب که باز در به رویم باز می‌کنی گفتم پرم شکسته، به دردت نمی‌خورد گفتی دلت شکسته و پرواز می‌کنی من آدمم، یقین یقین می‌کنم که باز با یک حسین در دلم اعجاز می‌کنی رحمان نوازنی
🌸 در ای فدای تو هم دل و هم جان وی نثار رهت هم این و هم آن دل فدای تو چون تویی دلبر جان نثار تو چون تویی جانان دل رهاندن ز دست تو مشکل جان فشاندن به پای تو آسان راه وصل تو راه پر آشوب درد عشق تو درد بی درمان بندگانیم جان و دل بر کف چشم بر حکم و گوش بر فرمان گر سر صلح داری اینک دل ور سر جنگ داری اینک جان هاتف اصفهانی
🌸 در به نام آنکه جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جان برافروخت ز فضلش هر دو عالم گشت روشن ز فیضش خاک آدم گشت گلشن توانایی که در یک طرفه العین ز کاف و نون پدید آورد کونین چو قاف قدرتش دم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد از آن دم گشت پیدا هر دو عالم وز آن دم شد هویدا جان آدم گلشن راز شیخ محمود شبستری
ثنا و حمد بی پایان خدا را که صنعش در وجود آورد ما را الها، قادرا، پروردگارا کریما، منعما، آمرزگارا چه باشد پادشاه پادشاهان اگر رحمت کنی مشتی گدا را؟ خداوندا تو ایمان و شهادت عطا دادی به فضل خویش ما را وز انعامت همیدون چشم داریم که دیگر باز نستانی عطا را از احسان خداوندی عجب نیست اگر خط در کشی جرم و خطا را غزلیات سعدی
خدایا جهان پادشاهی تو راست ز ما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست تویی آفریننده هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده‌ای چراغ هدایت تو بر کرده‌ای نبود آفرینش تو بودی خدای نباشد همی هم تو باشی به جای شرفنامه نظامی
🌸 در کی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را بالای خود در این چشم من ببین تا باخبر ز عالم بالا کنم تو را فروغی بسطامی