2.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناجات_با_خدا در #ایام_فاطمیه
اگر میخواستی سوزی در آتش حاصل ما را
چرا با داغ زهرا آشنا کردی دل ما را
اگر میخواستی خاکستر ما را دهی بر باد
چرا با گریه بر زهرا عجین کردی گل ما را
به جرم معصیت خواهی بسوزانی بسوز اما
مسوزان پیش چشم قاتل زهرا دل ما را
تو میدانی که ما پروانه ها ممنون زهراییم
که هر شب میکند روشن چراغ محفل ما را
در آن روزی که هر کس راه حل مشکلی جوید
به هر شکلی که زهرا خواست حل کن مشکل ما را
🔵کانال موضوعی و مناسبتی #توسلنامه شامل ولادت نامه و شهادت نامه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام 🔻
https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #هجوم
سنگدل ها بی امان برگ و برم را می زدند
پشت در ناباورانه باورم را می زدند
لرزه بر جان همه اهل حرم افتاده بود
لحظه ای که با لگد درب حرم را می زدند
پیش چشمم شعله بر باغ و بهار من زدند
غنچه ام پرپر شد و نیلوفرم را می زدند
مصحف پیغمبرم در شعله ها افتاده بود
جزء جزء و آیه آیه کوثرم را می زدند
ماجرای کوچه و بازار از یادم نرفت
دستهایم بسته بود و همسرم را می زدند
یک نفر با تازیانه دیگری هم با غلاف
با تمام زور و بازو دلبرم را می زدند
از خجالت من سرم را بر زمین انداختم
با که گویم دختر پیغمبرم را می زدند
می پرد هر شب حسن از خواب می گوید پدر
خواب میدیدم دوباره مادرم را می زدند
#نوید_طاهری
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
یاسم ولی به چشم همه ارغوانی ام
سروم ولی به چشم همه قد کمانی ام
امروز قاتلم به ملاقاتم آمده
تا شهر را خبر کند از نیمه جانی ام
《 اسماء سال خورده مرا راه می برد》
پیری عزا گرفته به حال جوانی ام
هر چند با تمامی قدرت چهل نفر
من را زمین زدند ولی آسمانی ام
ای مرگ مثل اهل محل بی وفا نباش
چشمم به راه مانده بگیری نشانی ام
روی کبود و پهلو و بازوی غرق خون
اصلا نبود حق من و مهربانی ام
از بی کسی ،کسی نکشیده شبیه من
مجروح کینه های چهل پست جانی ام
این خانه حسرت همه اهل مدینه بود
چشم حسود کرده چه با زندگانی ام
آماده گشت پیرهن و دیدنی تر است
از این به بعد یاد حسین روضه خوانی ام
#محمدحسین_رحیمیان
﷽
#متن نوحه شهادت حضرت صدیقه طاهرفاطمه زهراسلام الله علیها
✍️#حضرت_استادحاج غلامرضا سازگار
تمام شب تا صبح خداخدا کردم
بـرای مرگ خـود فقط دعـا کردم
علی! حلالم کن
گریه به حالم کن
همای وحیام لیک شکسته بال من
کسی نمیگریــد جـز تـو به حال من
علی! حلالم کن
گریه به حالم کن
بـــه گریـــه تـــرویج ولایتـت کــردم
به دست بشکسته حمایتت کردم
علی! حلالم کن
گریه به حالم کن
تو شمع و من بودم دور تو پروانه
فـداییات گشتــم ولـی غریبـانه
علی! حلالم کن
گریه به حالم کن
این رخ نیلی این صورت و این دستم
فـداییات بــودم فـدایــیات هستـم
علی! حلالم کن
گریه به حالم کن
حـق ولایـت را عجــب ادا کردنــد
مـرا غریبانــه از تــو جــدا کردنــد
علی! حلالم کن
گریه به حالم کن
ای به رخت جاری اشک عزای من
در دل شب قـرآن بخـوان برای من
علی! حلالم کن
گریه به حالم کن
☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆
❣️﷽❣️
🔳 #زمزمه_حضرت_زهرا_س
🔳 #سبک خیمه ها میسوزد و
🔳 #سبک بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
( بعد از شهادت )
دیده بستی از جهان و بعد تو در غربتم
بهر دیدار رخ چون ماه تو در حسرتم
🔳ای گل یاس علی۲
فاطمه جان رفتی و بعد از تو من تنها شدم
در غم هجران تو من مونس غم ها شدم
🔳ای گل یاس علی۲
بعد تو یا فاطمه گردیده حیدر خونجگر
سوز داغت فاطمه بر جان حیدر زد شرر
🔳ای گل یاس علی۲
ای صفای خانه ام خانه شده غمخانه ام
گرد قبرت فاطمه هر شب چنان پروانه ام
🔳ای گل یاس علی۲
بی تو ای یار علی هر روز من چون شب شده
نور عین تو حسین همناله با زینب شده
🔳ای گل یاس علی۲
رفتی و خون شد دلم از داغ تو نور دو عین
سوزد و نالد به یاد سوز غم هایت حسین
🔳ای گل یاس علی۲
حامی دین و ولایت جان فدای صبر تو
خون دل ریزم ز دیده در کنار قبر تو
🔳ای گل یاس علی۲
#رضا_یعقوبیان🦋🦋🔳🔳🔳🔳🦋🦋🦋
محمد حسین حدادیاننماهنگ حلالم کن.mp3
زمان:
حجم:
3.5M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
🌴التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه
🎙 #محمدحسین_حدادیان
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔یا فاطمه من عقدهی دل وا نکردم ...
🎙مداحی بسیار دلنشین زنده یاد حاج سلیم موذن زاده بمناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه 🏴🖤🏴
#فلسین_کلیدواژه_ظهور
#ظهور_بسیار_نزدیک_است
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقا موسی بن جعفر یه روایتی رو از پیغمبر اکرم نقل کردند ،فرمودند پیغمبر اکرم اینجوری فرمودند :"أَلا إنَّ فاطِمَة َبَیْتَها بَیْتی وَ بابها بابی فَمَنْ هَتَکَهُ فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللهِ"
سالها پا منبر و روضه بزرگ شدید،نیازی به ترجمه ندارید ،ای مردم خونه ی زهرا خونه ی منه ، در خونشم در خونه ی منه ، چرا اینجوری فرمود ؟! چون تو سوره ی احزاب فرمود : "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ " اگه خونه ی زهرا ،خونه ی پیغمبره، ما یه سوال داریم چرا بدون اجازه ی صاحب خانه وارد شدن.....؟ بعد راوی میگه موسی ابن جعفر به اینجا که رسید، "فبکی ابوالحسن بکاء الطویلا" شروع کرد گریه کردن ، مدت مدیدی گریه کرد ، بعد دیدن وسط گریه ها سه مرتبه میگه :
"هتک والله حجابک"
"هتک والله حجابک"
"هتک والله حجابک"
یعنی حرمت مادر ما رو نگه نداشتن ، شب معراج که پیغمبر به معراج رفتند ، وقتی نوبت رسید به مصائب اهل بیت ، مصائب حضرت زهرا رو اینجوری بیان کردن: "و اما ابنتک ؛ فتظلم و تحرم و یؤخذ حقّها" به دخترت ظلم میشه ، حقش رو میبرن ، اونو از ارثش محروم میکنن؛ "و یدخل علیها حریمها بغیر إذن" بدون اجازه وارد خونش میشن ، "ثم یمسها حوانن و ظل" یعنی وقتی وارد خونه میشن ، فاطمه مانع میشه ،اجازه نمیده اینا وارد شن ، چه میکنن؟! "تَموت مِن ذلِک الضَّرب تُضرَبُ و هیَ حامِلٌ ..." الله اکبر ، از همون شب معراج به پیغمبر اکرم خبر دادن ، دخترت وقتی بارداره ، کتکش میزنن ، این ضربه کاری می کنه که دخترت با همین ضربه از دنیا میره ، الله اکبر.... آخ بمیرم ، شب جمعه ست "همه ی روضه ها باید به کربلا منتهی بشه ، فاطمه رم مهمان کنیم ، یاری کن فاطمه رو با گریه ی بر ابی عبدالله... ابوبصیر رسید خدمت امام صادق علیه السلام حضرت فرمود : "اما تحب أن تکون ممن یسعد امی فاطمه" آیا دوست نداری مادرم زهرا رو یاری کنی ؟!! آماده ای یا نه ، ابوبصیر میگه من گریه کردم ، با خودم تعجب ، که من زمان مادر شما نبودم چه جوری میتونم مادرتو یاری کنم ، فرمود ابابصیر از روز عاشورا تا قیامت مادرم بر حسینش گریه میکنه ، میخوای فاطمه رو یاری کنی ؟ گریه ی من و تو یاری فاطمه ست ...السلام علیک یا اباعبدالله .....شب زیارتی ارباب بی کفنه،آماده ای بریم کربلا یا نه....؟!
مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم
آی حسین......
مادرت گفت بنی دله ما ریخت بهم
چقدر نام تو غوغاست اباعبدالله ...
*دیگه چی...جمله ی آخر و التماس دعا*
مادرت گوشه ی گودال تماشا می کرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله....
*سر چی دعوا میکردن؟ اخنس می گفت عمامش برا منه ، بجدل می گفت انگشتر و انگشتش مال منه، خولی می گفت سر بریدش مال منه.....آی حسین......
نمیدانم چرا امشب، به سر خوف و خطر دارم
چه خواهد بر سرم آید، که من از آن حذر دارم
من از این حسِ غم امّا، ز عمقِ جان پریشانم
گمانم تیغِ ظالم را، من امشب پشتِ در دارم
خداوندا امانم ده، مرا از چنگِ بد خواهان
چه مکر و حیله در پیش و که و من از آن خبر دارم
الها تو به جانم ده، فقط صبر و شکیبایی
تو میدانی که من امشب، دلی پُر از شرر دارم
عدو در پشتِ در آمد، ولیکن من هراسانم
بسویش می روم امّا، قدم آهسته تر دارم
نمیدانم چه شیّادی، به پشتِ در کمین آمد
مگر ظالم نمی داند، که من داغِ پدر دارم؟
دلی پُر از عدو دارم، ولی لب مُهرِ خاموشم
که از این واهمه بر او، فقط نفرین و شَر دارم
به پهلو می فشارد در، به سینه می گدازد میخ
چه سازم بیتِ بابا را ، در آتش شعله ور دارم
پدر جان دخترت زهرا، میانِ درب و دیوار است
که یک دستم شده زخمی، یکی را بر کمر دارم
چنان با ضربِ پا کوبد، عدو بر کتف و پهلویم
گلِ نشکفته محسن را، به خونم غوطه ور دارم
صدای ناله ی طفلان، همی پیچیده در گوشم
شدم آواره ی کوچه، وَ در خون بال و پر دارم
چنان شیون کنان زینب، پی ام می آمد و میگفت
مزن ظالم تو مادر را، چو حیدر من پدر دارم
من و این سینه ی زخمی، ز دردِ بازو وُ پهلو
دلم میسوزد از این غم، چو خون در چشمِ تَر دارم
چگونه کنده ام آخر، ز سینه میخِ سوزان را
به روی سینه ام زخمِ ، نشان از میخِ در دارم
مرا با چادرِ خونین، به مسجد می برند امّا
دو دستِ بسته حیدر را، فقط در پشتِ سر دارم
دلِ شیدای من امشب ، پُر از آوای تنهایست
که از نامردیِ دشمن، به سر خوف و خطر دارم
پدر جان سیرم از دنیا، بگو کی وقتِ دیدار است؟
ز بعدِ رفتنت بابا، منم عزمِ سفر دارم
هلاکم من از این غمها، دگر شد طاقتم تاریک
مناجاتِ شبانگاهان، توسل بر سحر دارم
من از داغِ فراقِ تو، فقط در بیت الاحزانم
که بی تو آخر ای بابا، بسی خونین جگر دارم
چه دیدم پشت در بابا، چه محنتها کشیدم آه!
که من از گفتنِ آنان، دگر صرفِ نظر دارم!
#هستی_محرابی
ای گل پرپر شدة باغ من
تازه شد از رفتن تو داغ من
خیز وببین خانه خاموش من
ناله طفلان سیه پوش من
در وسط کوچه تورا می زدند
کاش به جای تو مرا می زدند
گوشه چشم تو چرا شد کبود
فاطمه جان جرم تو آخر چه بود
خیز وبیا رو بسوی خانه کن
گیسوی طفلان مرا شانه کن
جای مناجات ودعای شبت
می شنوم زمزمه زینبت
عمر علی در گرو صبر توست
اشک علی دسته گل قبر توست
وای من ووای من وای من
میخ در وسینه زهرای من
بر سر قبر تو علی پیر شد
بعد تو از جان وجهان سیر شد
داغ پیامبر کمرم را شکمست
مرگ تو رکن دگرم را شکست
ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی
بال و پر علی چقدر زود می روی
بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه
هم سنگر علی چقدر زود می روی
ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب
ای لشکر علی چقدر زود می روی
شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات
ای یاور علی چقدر زود می روی
دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش
غم پرور علی چقدر زود می روی
نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر
ای همسر علی چقدر زود می روی
بد جور زندگی علی را به هم زدند
ای دلبر علی چقدر زود می روی
خیری که نیست بعد تو در زندگی من
ای کوثر علی چقدر زود می روی
وحید محمدی