eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
449 دنبال‌کننده
573 عکس
248 ویدیو
105 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ روضه ☑️ از سر نیزه یا حسین محمل خواهرت ببین به زیر شلاق ستم ، پیکر دخترت ببین درون آتش جفا ، خیمه حیدرت ببین کنار نهر علقمه ، گریه مادرت ببین ****** از سر نیزه ها ببین خواهر دلشکسته را گریه کنان کنار او ، دخترکان خسته را آینه ها شکسته با سنگ جفای ناکسان میان لشکر ستم ، امام و دست بسته را چو تازیانه می زند ، عدوی کینه جو به دوش نوای بی کسی رسد ، ز نای کودکان به گوش در این هوای غمفزا ، میان بی مروتان رسیده خون عاشقان ، درون سینه ها به جوش از سر نیزه یا حسین محمل خواهرت ببین ****** هوای دیده ها شده ، هوای غصه آوری روانه گشته کاروان ، بدون یار و یاوری چه غمگنانه می نهد ، به محمل شکسته پا بدون قاسم و علی ، بدون عون و جعفری فراز چوب خیزران ، چه خوش نشسته ای حسین به خون سرخ حنجره ، نشانه بسته ای حسین بتاب امید خیمه ها ، به چهره های غمزده تو شمس آل فاطمه ، ولی شکسته ای حسین از سر نیزه یا حسین محمل خواهرت ببین ****** جدال آتش و عطش ، ربوده تاب قافله سپاه کوفه می کند ، به زور و زر معامله میان خنده های این حرامیان ددمنش رقیه غش نموده با ، دیدن شمر و حرمله به حال زینبت نگر ، نشسته در غروب غم میان محمل عزا ، شکسته سر به چوب غم کنار او یتیمه ها ، فغان و ناله می کنند چه غمگنانه ای شده ، عزای سینه کوب غم از سر نیزه یا حسین محمل خواهرت ببین ****** گرفته رنگ و روی غم ، به تابش نگاه تو کنار عمه با فغان ، صغیر بی گناه تو یکی به روی گونه ها ، یکی به سینه می زند چه ماتمی به پا شده ، حسین به قتلگاه تو حسین سر جدا به نی ، دو چشم بسته وا کند نگاهی از لوای خون ، به آل مصطفا کند دعای سروری بود ، به شعر ماتم و عزا چه می شود اگر دمی ، نگاه به حال ما کند از سر نیزه یا حسین محمل خواهرت ببین 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
☑️ با تیر سه‌شعبه سر شش‌ماه جدا شد تقدیم خدا شد دردانه من با گلـوی تشنه فدا شد تقدیم خدا شد این طفل شهید آیه‌ای از کوثر زهراست همسنگر محسن شده و در بر زهراست لبخند زد و کشته مصباح هدا شد تقدیم خدا شد این کودک لب تشنه دُرّ ناب رباب است با یاد گلویش جگر آب کباب است خون گلویش در ره دین آب بقا شد تقدیم خدا شد این طفل همان حجّت کبرای حسین است دردانه زهرا دُر دریای حسین است سرشانه بابا هدف تیر بلا شد تقدیم خدا شد تیر آمد و بر حلق علی راه نفس بست تنها نه گلوی پسرم قلب مرا خَست قربانی ایثار امام شهدا شـد تقدیم خدا شد افسوس که خون پسرم کرد خضابم خجلت زده از دیده گریان ربابم این حنجر نازک هدف تیر بلا شد تقدیم خدا شد ای کاش که با دیدۀ خونبار سکینه پیراهن او را ببرد سوی مدینه گوید که علی با جگر تشنه فدا شد تقدیم خدا شد @tavasolnameh
🌸 گر چه در پای ظهور تو بکا کافی نیست روضه و اشک نباشد که دعا کافی نیست روضه خوب است به ما ترک معاصی بدهد درس تقوا بدهد، شور و نوا کافی نیست باید این دغدغهی روز و شب ما بشود ساعتی سوختن از هجر شما کافی نیست نرسد فرصت دیدار به پابند گناه ابر باید برود آب و هوا کافی نیست عذر و توجیه و بهانه که به دردی نخورد عاشق یار شدن جز به بها کافی نیست توبه وقتی ست موثر که به همت باشد صِرف خسته شدن از خبط و خطا کافی نیست درد ما قلب سلیم است خدا میداند حاجت دنیوی و دست گدا کافی نیست باید از طایفهی عشق اطاعت آموخت زدن کوچه به نام شهدا کافی نیست آخرش پیر شدم از غم دوری حرم تا به کِی دوری از کربُ بلا کافی نیست؟ همهی عمر به جد تو اگر گریه کنم خون ببارد ز دو چشمم به خدا کافی نیست گریه ی صبح و مساءَت ز دل زینب بود علت اشک مدام تو غم زینب بود ☑️ ( فرازی اززیارت ناحیه مقدسه ) وَ أَسْرَعَ فَرَسُک َ شارِداً اسبِ سوارى‌ات با حال نفرت شتافت إِلى خِیامِک َ قاصِداً به جانب خیمه‌ها رو نمود مُحَمْحِماً باکِیاً شیهه‌کشان و گریان، فَلَمّا رَأَیْنَ النِّسآءُ جَوادَک َ مَخْزِیّاً، پس چون بانوان حرم اسب تیز پاى تو را خوار و زبون دیدند وَ نَظَرْنَ سَرْجَک َ عَلَیْهِ مَلْوِیّاً و زین تو را بر او واژگون یافتند بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ از پسِ پرده ها(ىِ خیمه) خارج شدند ناشِراتِ الشُّعُورِ در حالی‌که گیسوان برگونه‌ها پراکنده نمودند عَلَى الْخُدُودِ، لاطِماتِ بر صورت‌ها طپآن‌چه مى‌زدند الْوُجُوهِ سافِرات و نقاب از چهره‌ها افکنده بودند وَ بِالْعَویلِ داعِیات و به صداى بلند شیون می‌زدند وَ بَعْدَالْعِزِّ مُذَلَّلات و از اوج عزت به حضیض ذلت در افتاده بودند وَ إِلى مَصْرَعِک َ مُبادِرات و به سوى قتلگاه تو مى شتافتند،. . . وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، وَ مُولِغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِک شمشیر خویش را بر گلویت سیراب می‌نمود َ قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِهِ با دستى محاسن شریفت را در مشت میفشرد،، ذابِحٌ لَک َ بِمُهَنَّدِهِ (و با دست دیگر) با تیغ آخته‌اش سر از بدنت جدا مى‌کرد،، قَدْ سَکَنَتْ حَوآسُّک تمام اعضا و حواست از حرکت ایستاد،َ، وَ خَفِیَتْ أَنْفاسُک نفس‌هاى مبارکت در سینه پنهان شد ، وَ رُفِعَ عَلَى الْقَناهِ رَأْسُک َ و سر مقدست بر نیزه بالا رفت ، وَ سُبِىَ أَهْلُک َ کَالْعَبیدِ اهل و عیالت چون بردگان به اسیرى رفتند ، 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
🏴بمناسبت سالروز حضرت 🏴 یگانه حامی قرآن و پیغمبر ابوطالب به ایمانت سلام از خالق داور ابوطالب سلام‌الله بر اخلاص و صدق و دین و توحیدت كه ایمانت بود از كوه سنگین‌تر ابوطالب تو آن دریای نور استی كه پروردی به دامانت همانند امیرالمؤمنین گوهر ابوطالب سزد خاك رهت را توتیای دیده گردانم كه عمّ المصطفایی و ابوالحیدر ابوطالب عجب نبود شفاعت گر كشد ناز تو را فردا چو آیی با علی در عرصه محشر ابوطالب تو در امواج سختی یار گردیدی محمد را تو بودی مصطفی را بهترین یاور ابوطالب رسول‌الله خُرسندت، ولی‌الله فرزندت عروست حضرت صدیقه اطهر ابوطالب كیم من تا كنم وصف تو را ای حامی احمد تو را باید خدا گردد ثنا گستر ابوطالب وفات تو است عام الحزنِ شخص اول خلقت ز بس بودی گرامی نزد پیغمبر ابوطالب به غیر از تو كه چون جان پرورش دادی محمد را نگردد كس در این عالم علی پرور ابوطالب سرم خاك كف پایت كه در یاری پیغمبر ز یاران بودی ای پاكیزه طینت سر ابوطالب تو از قرآن و از اسلام و از پیغمبر اكرم حمایت كرده‌ای تا لحظه آخر ابوطالب نه تنها خود، كه شد یار محمد چار فرزندت عقیل و طالب و مولا علی، جعفر، ابوطالب سزد كافرترم خوانند از هر كافری فردا نخوانم دشمنانت را اگر كافر ابوطالب رسول‌الله دشمن شاد شد با رفتنت آری غمت زد بر دل ختم رسل آذر ابوطالب تو تا رفتی علی گرد یتیمی ماند بر رویش ز جا خیز و بگیر او را چو جان در بر ابوطالب تو گویی جان برون شد از تن اصحاب پیغمبر كه بودی جمله را چون روح در پیكر ابوطالب اگر چه نیست قبرت را رواق و قبّه و صحنی مزارت شهر دل ها راست روشنگر ابوطالب عجب نی گر محمد در كنار تربت پاكت فشاند اشك ماتم از دو چشم‌تر ابوطالب سزد در سوز هجرانت بسوزد آن چنان میثم كه سوزد در عزایت صفحه و دفتر ابوطالب 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
قسمت اول ✅بند اوّل مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا جام اشگ و خون گرفتم از سبوی کربلا با وجود نهر جاریِ فرات و علقمه خون ثارالله شد آب وضوی کربلا اشگ چشم زینب و خون حسین بن علی گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا گه کشد در قتلگه گاهی به سوی علقمه گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند دوّم از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه بشنوم در گوشه ی مقتل صدای فاطمه دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل اشگ ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه دین من دنیای من عقبای من باشد حسین نه به خُلدم حاجت است و نه زنارم واهمه دیده بستم از همه عالم، دلم در کربلاست بر لبم دائم بود این بیت زیبا زمزمه «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند سوّم کربلا ای حُرمتت بالاتر از بیت الحرام تا به کی از دور گویم بر شهیدانت سلام تا به کی از دور گردم دور نهر علقمه تا به کی فراتت خون دل ریزم به جام آه از من گر نسوزم لحظه لحظه بر حسین وای بر من گر شود بی کربلا عمرم تمام کربلا! یک لحظه از آب فرات خود بپرس مِهر زهرا از چه شد بر زاده ی زهرا حرام کربلا! فریاد زن با مردم عالم بگو کوفیان با سنگ از مهمان گرفتند احترام بس که می گردد دلم بر گرد آن شش گوشه قبر بس که مشتاق حسین و کربلایم صبح و شام «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند چهارم من کجا از دلبرم یک لحظه دل بر داشتم پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک از برای گریه بر آن جسم بی سر داشتم پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین مهر او را در دل از دامان مادر داشتم شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک بر گلوی تشنه ی شش ماهه اصغر داشتم پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم پاره های دل بر آن صد پاره پیکر داشتم مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند پنجم عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین هم دلم برده با خود در کنار قتلگاه هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشگ و زدم بر سینه، گفتم یا حسین غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین من که از روز ولادت کربلایی بوده ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست از حسینم در حسینم با حسینم با حسین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند ششم خاک را در قتلگه گِل کردم از اشگ دو عین ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین اشگ من بر یوسف زهراست، دین و دِین من گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین دوست دارم مثل زینب سر به محمل بشکنم خون فشانم از جبین و اشگ ریزم از دو عین در نظر می آورم گلدسته ی عبّاس را چون کنم از قصر شیرین رو به شهر خانقین از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند هفتم قطره قطره آب شو ای دل چو شمع انجمن گریه کن ای دیده بر آن کشته ی صد پاره تن یک بیابان خار و یک صحرا خزان یک برگ گل یک هزار و نهصد و پنجاه زخم و یک بدن یوسف زهرا تنش با چنگ گرگان چنگ چنگ پیرهن از تن، تن او پاره تر از پیرهن کاش بودم روز عاشورا کنار قتلگاه ناله از دل می زدم کی شمر! زینب را نزن کاش می گفتم به دشت کربلا با زائرین بوریایی شد تن فرزند زهرا را کفن گر چه از آن تربت شش گوشه دور افتاده ام کربلا باشد به من نزدیک تر از جان من «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
قسمت دوم ✅بند هشتم ناله در دل، اشگ بر رخسار، بغضم در گلوست عضو عضوم با حسین فاطمه در گفتگوست نامه ی اعمال من این چشم گریان من است اشگ من بر صورت من خوش تر از آب وضوست هر کجا پا می نهم انگار نهر علقمه هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست اشگ از سوز عطش خشکیده در چشم رباب کودک شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست مکتب من خیمه ی عبّاس و درسم یا حسین دین من آیین من تا صبح محشر عشق اوست با حسین و کربلا یک عمر عادت کرده ام کربلایم کربلایم کربلایم آرزوست «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند نهم کربلا یعنی خدای کعبه را بیت الحرم کربلا خاکی است کز خون خدا شد محترم کربلا یعنی سرشک دیده و هُرم عطش پیکر صد چاک و دست خالی و مشک و علم غنچه ای از ضرب سیلی گشته رخسارش کبود لاله ای از تازیانه کرده اندامش ورم نونهالی حنجرش خشکیده از سوز عطش سرو اندامی زخون چسبیده لب هایش به هم نوجوانی تشنه ی آب دم شمشیرها شیر خواری شیر خورده از دم تیر ستم در طواف کعبه گفتم با خداوند حرم کی خداوند حرم حتّی کنار این حرم «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند دهم زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان آفتاب گرم و هرم تشنگی، داغ جوان سنگ، مُهر و قتلگه سجّاده، خون آب وضو ذکر بر لب، تیر بر دل، اشگ بر صورت روان داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان آفتاب فاطمه افتاد بر روی زمین بر تن عریان او خورشید گشته سایبان بارالها دیده ای تا خون بگریم روز و شب سیل اشگم را به قبر یوسف زهرا رسان هر کجا پا می گذارم، هر طرف رو آورم از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند یازدهم طایران دیدند از صیّادها آزارها لاله ها لب تشنه جان دادند زیر خارها دختران فاطمه دامانشان آتش گرفت از هجوم دشمنان و از شرارا نارها خون زگوش دختر شیر خدا جاری شده گوشواره اوفتاده در کف خونخوارها کربلا معجر بپوشان تا نبیند فاطمه داغ گرما، نقش سیلی، بر گل رخسارها کاش می شد صورت خود را نهم بر روی خاک در مسیر کربلا، در مقدم زوّارها خوانده ام از خوردسالی روز و شب این بیت را بارها و بارها و بارها و بارها «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ✅بند دوازدهم کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد قصّه ی ذبح عظیم و آیه ی قالوا بلا آیه ی قرآن نیفتاد از لب خشک حسین از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا جان فدای کشته ای که با سر ببریده اش بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا سال ها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل خوانده اند این بیت را با یکدگر اهل ولا «تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا» «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
🌺السلام علیک یا ابا عبد الله 🌺 🌸به تو از دور سلام به سلیمان جهان از طرف مور سلام به تو از دور سلام دل من واسه زیارت میزنه شور سلام به تو از دور سلام به حسین از طرف وصله‌ی ناجور سلام همه دنیام حسین ➖➖➖➖➖➖➖ 🔵يزيد دستور داد زنها و بچه هاي امام حسين عليه السلام را درحالي كه به ريسمان بسته شده بودند، وارد مجلس كنند آنگاه سر مقدس ابي عبداللّه علیه‌السلام را مقابل خود گذاشت و با چوب خيزران به دندانهاي حسين علیه‌السلام مي زد ابوبرزه اسلمي گفت: واي بر تو اي يزيد! به لب و دنداني چوب مي زني كه خودم مرتب مي ديدم پيامبر صلی‌الله‌علیه و آله آن لبها را بوسه مي زد». این سر که می‌زنی ز جفا چوب بوسیده بارها لب او را پیغمبرش خواهی اگر تو چوب زنی در خفا بزن این جا مزن که پاره شود قلب دخترش لب‌های اوزفرط عطش پینه بسته است ای خیره سر مزن تو دگر چوب بر سرش 🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲 کنارطشت طلاست فاطمه مهمان من چوب مزن ای یزید!برلب و دندان من من پسر فاطمه، سفینه ی رحمتم اشک رسول خدا ریخته بر صورتم گریه کند چوب تو بر من و بر غربتم طشت شده طشت خون، ز اشک چشمان من کنارطشت طلاست،فاطمه مهمان من چوب مزن ای یزید،برلب و دندان من مادر من فاطمه است شرم کن از مادرم به دست و چوبت بُوَد نظاره ی خواهرم بزن ولیکن نزن برابر دخترم حذر کن ای سنگدل! ز آه طفلان من کنارطشت طلاست،فاطمه مهمان من چوب مزن ای یزید،برلب و دندان من ز کربلا تا به شام دیده ام آزارها بر سر نی بوده ام راهی بازارها رسیده بر فرق من سنگ جفا بارها بوده کلام خدا بر لب عطشان من کنارطشت طلاست،فاطمه مهمان من چوب مزن ای یزید،برلب و دندان من ظالم بیدادگر! شراب خوار حقیر! مزن زکفر و نفاق به قلب اسلام تیر دختر تو در حفاظ، دختر زهرا اسیر حکم کند بین ما داور سبحان من کنارطشت طلاست،فاطمه مهمان من چوب مزن ای یزید،برلب و دندان من به اشک زهرا قسم،به خون حیدر قسم به فرق اکبر قسم، به حلق اصغر قسم به خون انصار من، به ذات داور قسم خلل نیفتد دمی به عهد و پیمان من کنارطشت طلاست،فاطمه مهمان من چوب مزن ای یزید،برلب و دندان من اگر چه لب تشنه شدسرم جدا ازبدن اگر چه شد پیکرم پاره تر از پیرهن اگر سرا پا شدم باغ گل از زخم تن بود عیان تا ابد فتحِ نمایان من کنارطشت طلاست،فاطمه مهمان من چوب مزن ای یزید،برلب و دندان من 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
گه فراز نیزه ها گه به کنار قتلگه می نگرم به روی تو می شنوم صدای تو وای وای وای وای آقام حسین ... میوه ی قلب مادرم چنین نبود باورم که بین دشمنان تو گریه کنم برای تو ماه به خون خضاب من همیشه آفتاب من از چه به خاک خفته ای چشم من است و جای تو نیزه شکسته ها همه دور تو گرم زمزمه مانده هنوز در گلو ذکر خدا خدای تو وای وای وای وای آقام حسین ... بهر زیارت تنت آمده ام به قتلگه کوفه روم به دیدن راس ز تن جدای تو زائر پیکر تو ام همسفر سر تو ام هم ره نیزه دارها می دوم از قفای تو وای وای وای وای آقام حسین ... 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را صداکن خدای سریع الرضا را الهی به حق رسول امینت امانی بده بنده ی بینوا را الهی به حق علی شاه مردان مگیر از دل من صفای ولا را الهی به حق بتول شهیده بیا با من رو سیه کن مدارا الهی به حق الحسن از کرامت بگردان کریما قضا و بلا را الهی به حق الحسین از عنایت فزون کن به قلبم غم کربلا را الهی به زینب به حق رقیه مسوزان دل بندۀ مبتلا را الهی به حق اباالفضل العباس عطا کن به چشمان تارم حیا را الهی به سجاد و باقر به صادق به من هدیه کن سوز و آه و بکاءرا الهی به زندانی عشق کاظم مرانی ز کویت اسیر بلا را الهی به شمس الشموس ولایت رضاکن ز دستم نگاه رضا را الهی به حق جوادالائمه بده رزق پاک و فراوان گدارا الهی به هادی... علی چهارم هدایت بفرما به میخانه ما را الهی به حق الحسن باب مهدی بیا واکن از لطف باغ لقا را الهی بحجه الهی بحجه بده اذن دیدار آن دلربا را الهی به حق تمام قسمها ببخش این سیه چهره ی بی وفا را *مجتبی روشن روان 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
☑️ یاكاشف الكرب عن وجه الحسین اكشف كربنا بحق اخیك الحسین علیه السلام بر لب آبم و از داغ لبت می میرم هردم از غصه جانسوز تو آتش گیرم مادرم داد به من درس وفاداری را عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم یادم نمیره ، همون روز اول قنداقه ام رو هی دور سر تو می چرخوند آقام،هی میگفت بچه ام فدای حسین،اصلاً من برا همین به دنیا اومدم كه فدای تو بشم. اكبرت كشته شد و نوبتم آخر نرسید سینه ام تنگ شد از بس كه بود تأخیرم کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام شد در این قبله عشاق دوتا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم امشب باید یه جور دیگه بگی،دستت رو بیار بالا،عین پرچم تكونش بده،شب علمداره سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل بچه ها همه دست هم رو گرفتند، دور عمو می گشتند.این جوری دل عمو رو بردند سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل،اباالفضل دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود حجّ من و تقدیرم وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود بی رکوع است نماز من و این تکبیرم یه بیت،عاطفی ها،اونهایی كه دل عاطفی دارن بدنم را به سوی خیمه اصغر نبرید که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم حسین.......... 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
شیعیان ابن‌الرضا جان داده مظلوم هادی آل محمد گشته مسموم وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت گلشن عمر امامم شد خزانی چون پدر جان داده در سن جوانی وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت ماتم نور دل باب‌المراد است حضرت هادی علی‌بن‌الجواد است وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت در عزای آن گل باغ امامت سامره گردیده صحرای قیامت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت بار دیگر حق پیغمبر ادا شد در جوانی حضرت هادی فدا شد وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت عسکری ای لاله باغ امامت در غم بابا سرت بادا سلامت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت سامرا را هاله ماتم گرفته آفرینش را غبار غم گرفته وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت شد خراب از جور دشمن تربت او گریه کن ای شیعه بهر غربت او وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت وامصیبت مرآت ولایت 4 – غلامرضا سازگار
بعد از حسین هیچ امامی به وقت مرگ مثل تو ای ولیِ خدا تشنه جان نداد...