فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشکی می پوشم گرم چاووشم
Mohammad Fosouli _ Meshki Miposham(320).mp3
7.95M
مشکی میپوشم گرم چاووشم
محمد الجنامی
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «#واعظ_شهیر»
✍️ مناسبت روز: سیم تیرماه مقارن با سالروز درگذشت شهادتگونه حجت الاسلام والمسلمین احمد #کافی (ره) است لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند این شخصیت کم نظیر و عاشق دلباخته حضرت ولی عصر (عج) آغاز مینمائیم:
احمد کافی در سال ١٣١۵ شمسی در مشهد، در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود؛ و از ده سالگی به تحصیل علوم دینی نزد پدرش پرداخت و سپس در نجف و در ادامه در شهر مقدس قم از محضر علمای بزرگی همچون حضرات آیات خویی، تبریزی، مدنی و راستی کاشانی (ره) بهرهها برد؛
وی در سال ١٣۴٢ شمسی به خاطر درخواستهای مکرر مردم تهران و نیاز شدید آن شهر به تبلیغ دین و روشنگری در برابر رفتارهای فاسد رژیم شاهنشاهی، به پایتخت عزیمت نمود و همزمان با سخنرانیهای مذهبی، در منزل خود نیز جلسات آموزش قرآن و مراسم دعای کمیل و ندبه را تشکیل داد؛
✍️ فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی:
او علاوه بر تبلیغ و تبیین سیره اهلبیت (ع)، خود نیز با الگوگیری از این ساحت مقدس، خدمات فرهنگی و اجتماعی فراوانی را در تهران و سپس در ایلام، محل تبعید خود انجام دارد که در این مجال کوتاه به برخی از آنها اشاره مینمائیم:
1️⃣ ساخت مهدیه تهران:
استقبال گستردهی مردم از جلسات سخنرانی و مراسم دعای کمیل و ندبه مرحوم کافی، باعث شد که ایشان به فکر ساخت مهدیهای برای تهران بیفتد و با فروش منزل خود و کمک چهار تن از بازاریان خوشنام تهران، قطعه زمین چهار هزار متری در خیابان ولیعصر خریداری کرد و ساختمان اولیه مهدیه را احداث نمود که پانزده هزار نفر را در خود جای میداد؛
2️⃣ ساخت درمانگاه:
او همچنین یک واحد درمانی مجهز نیز در مجاورت ساختمان مهدیه بنا نمود، که علاوه بر درمان نيازمندان، داروهایی لازم را نیز به رایگان در اختیار آنها قرار میداد؛
3️⃣ ایجاد صندوق قرضالحسنه و خیریه برای کمک به نیازمندان:
مرحوم کافی با همکاری خیرین و با ایجاد یک صندوق قرضالحسنه و خیریه، به شیوههای گوناگون به خانوادههای بیسرپرست و محروم کمک میکرد و صدها خانواده بی بضاعت را تحت پوشش قرار داده بود؛
لوله کشی آب برای منازل مستمندان، تأمین کفش و لباس و... برای آنها از جمله خدمات ایشان در این زمینه بود، که البته بعدها ساواک به جرم همین کمکها تحت عنوان کمک به خانوادهی خرابکاران و مخالفان حکومت شاهنشاهی، ایشان را دستگیر و زندانی، و سپس به ایلام تبعید نمود؛
4️⃣ خدمات در تبعید:
تأسیس حوزه علمیه، ساخت مسجد و مدرسه، و ساخت حمام در شهرها و روستاهای محروم ایلام از جمله خدمات مرحوم کافی در دوره تبعید است؛
5️⃣ خدمات در عربستان:
این عالم عامل حتی در عربستان سعودی نیز که هر سال برای حج به آنجا میرفت، به فعالیتهای اجتماعی مختلفی پرداخته و مساجد، مدارس و چاههای متعدد آب در مناطق شیعه نشین عربستان ایجاد نمود.
6️⃣ بنیانگذاری ٧٢ مهدیه در کشور:
ایشان همچنین در شهرهای مختلف بنای ٧٢ «مهدیه» را با کمک اهالی و خیرین، پیریزی کرد؛ چنانچه آیتالله مرعشی نجفی (ره) فرمودند: «در تاریخ به یاد ندارم کسی همانند مرحوم کافی، نام حضرت ولیعصر (عج) را اینچنین زنده کرده باشد»؛
✍️ فعالیتهای سیاسی:
مرحوم کافی علاوه بر خدمات عظیم مذهبی، فرهنگی و اجتماعی، فعالیتهای سیاسی مؤثری داشت و در به نتیجه رسیدن انقلاب اسلامی نقش مهمی را ایفا نموده و با شکلدهی جریانهای متکی به مذهب، به منزلهی جاری نمودن خون اصلی در رگهای انقلاب عمل نمود؛
ایشان در زمان اختناق شاهنشاهی همواره از حضرت امام (ره) نام میبرد، چنانچه در یکی از سخنرانیها میگوید: «حضرت آیت اللَّه العظمی خمینی! بزرگ مرجع شیعه! افتخار قرآن! افتخار اسلام! افتخار اهل بیت! افتخار روحانیت! مدافع اسلام و شیعه! با شما هستم آقا! قربانتان بشوم آقا! کنار قبر جدّتان امیرالمؤمنین (ع) بفرمائید آقایمان کی میآید؟!»
البته امام راحل نیز بارها نسبت به جلسات مهدیه اظهار علاقه کرده و ایشان را به ادامه راه تشویق میکردند؛
مرحوم کافی که بارها بهدلیل حمایت از نهضت و نام بردن از حضرت امام (ره) دستگیر شده بود، پس از ترور منصور، نخست وزیر وقت ایران نیز به جرم همدستی با گروه شهید بخارایی، شش ماه زندانی شد، و در حادثه ١۵ خرداد نیز برای چندمین بار دستگیر شد و بالاخره در ۴٢ سالگی در سحرگاه سیمین روز از تیر ماه سال ١٣۵٧ شمسی در اثر یک تصادف مشکوک، در چند کیلومتری مشهد، دفتر زندگی پربرکت شیخ احمد کافی (ره) برای همیشه بسته شد؛ اما مویههای جانگداز او در فراق امام زمان (عج) هنوز در گوش عاشقان آن حضرت، طنین انداز است و هرگز مردم ایران، مرگ طبیعی ایشان را باور نکردند.
https://eitaa.com/ROOZBARG
غزل مرثیه
#مقتل نوشته...
#روضه سنگین
#ارباب بی کفن
#یازینب(س)
مقتل نوشته است تو را بی هوا زدند
سنگی به بوسه گاه نبی ازجفا زدند
آه از دقایقی که جوانان برابر
چشم ترت ،به لجه ی خون دست و پا زدند
مقتل نوشته خواهرتو دیده روی تل
درقتله گاه راس تورا ازقفا زدند
مقتل نوشته عده ای ازپیرمردها
از روی بغض بر بدنت با عصا زدند
گیرم قرار بود سرت را جدا کنند
پس نیزه را میان گلویت چرا زدند
آن ده نفر که بر تن تو اسب تاختند
آتش به قلب حضرت خیرالنساء زدند
مقتل نوشته روبه روی چشم خواهرت
هجده سربریده برآن نیزه ها زدند
پربود قلبشان همه ازبغض مرتضی
آنان که چوب برلب خون خدا زدند
انگار آسمان سر زینب خراب شد
تا دختر تو را به کنیزی صدا زدند
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
4_5882132371012061888.mp3
5.87M
.
#واحد
#نوحه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سبک_کنار_قدمهای_جابر
به حمله به طعنه به غارت ، به آل علی شد جسارت
بیا روضه خوان از برامان ، بخوان روضه های اسارت
بخوان روضه از نیزه و سر ، ز چشمان ِ از غم شده تر
ز کعب نی و تازیانه ، ز سوز دل آل حیدر
اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت
امان از اسارت ، امان از اسارت
یاحسین یابن الزهرا
---------
اگرچه به گودال غمها ، شده از جفا بی برادر
چه زیبا بُود در ره دین ، علمداری دخت حیدر
اگر چه خمیده ولیکن ، کجا میکند عجز و لابه
کند سرنگون کاخ فتنه ، به اعجاز نطق و خطابه
محبت به عالم ، نموده تجلی ، ز نور کلام ِ رأیتُ جمیلاً
یاحسین یابن الزهرا
-----
خدایا با سالار زینب ، تو ما را دچار ولا کن
همیشه دل عاشقان را ، اسیر غم کربلا کن
کمک کن به ما سینه زنها ، قسم بر غم شاه بی سر
شویم اهل امر ِ به معروف ، شویم اهل نهی ِ ز منکر
به راه ولایت ، حسینی بمانیم
فدایی راه ، خمینی بمانیم
یاحسین یابن الزهرا
#اسارت#هفده_محرم
#استادمجیدطاهری 🎤
4_5956420577790001503.ogg
122.3K
نوحه ی شب هفت امام حسین ع
(سبک:همه جا کربلا...)
😭😭😭😭😭
از سماواتیان ، میرسد این پیام
تشنه لب کشته شد سبط خیرالانام
این ندا میرسد شب هفت امام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
یاحسین یاحسین (۲)
شب هفت امام بر سر و سینه زن
بهر خون خدا آن شه بی کفن
اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن
از زمین و زمان میرسد این پیام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
یاحسین یاحسین (۲)
شب هفت امام آید این زمزمه
ساقی افتاده است تشنه درعلقمه
میرسد از جنان حضرت فاطمه
با دل پر ز خون برلبش این سلام
یابن الزهرا حسین السلام السلام
یاحسین یاحسین (۲)
ای خدا حاجت ما همه کن روا
باهمین اشک و آه با همین نوحه ها
اربعین اربعین دست جمع کربلا
بر لب ما بود روز و شب این کلام
یابن الزهرا حسین، السلام السلام
یاحسین یاحسین(۲)
😭😭😭😭😭
یوسف حق پرست اشتهاردی (غریب)
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س) , [۲۱.۰۷.۲۴ ۱۵:۴۷]
.
صلی الله علیک یا اباعبدالله
اَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفانٍ.
سلام بر دفن شدگان بى كفن.
اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدانِ .
سلام بر سرهاى جدا شده از بدن ها .
بر روی نی ماهم تویی ، آیینه ی آهم تویی
آن چه که می خواهی شدم ، آن چه که می خواهم تویی
افتاده قلبم بر رهت ، بر اوج نی روی مه ات
یک قافله دل همرهت ، محبوب دلخواهم تویی
افتاده جسمت روی خاک ، ماندم به قلبی چاک چاک
گشتم ز دوری ات هلاک ، هجران جانکاهم تویی
تو روی نیزه در نماز ، من با تو در راز و نیاز
بی تو پر از سوز و گداز ، سوز من و آهم تویی
من پیرو تو زینبم ، از دوری ات جان بر لبم
آه ای هلال هر شبم ، مهرم تویی ماهم تویی
رخسار ماه کامل و ، جاری شده خون دل و
من در میان محمل و ، بر نیزه همراهم تویی
لحظه به لحظه هر گذر ، در دیر راهب ، تشت زر
در جای جای این سفر ، نور شبانگاهم تویی
یار دل آرامم تویی ، نجوای هر گامم تویی
صبحم تویی شامم تویی ، سالم تویی ماهم تویی
ای آتش دیرینه ام ، چون شعله ای در سینه ام
ای عشق ای آئینه ام ، معراج هرگاهم تویی
سروم همیشه سر فراز ، قرآن بخوان ای دلنواز
با نغمه و صوت حجاز ، محبوبِ اَلله ام تویی
قرآن بخوان از نیزه ها ، تا آن که گردد جمع ما
از چشم نامحرم رها ، از غصه آگاهم تویی
ره می روم با کعب نی ، با ضربه های پی ز پی
بنگر مرا از روی نی ، ذکر قدگاهم تویی
#محمدعلی_شهاب✍️
.
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
ا#گه_دلت_پر_از_غمه_دلت_گرفته_از_همه
اگه گره به کارته / بیا به اذن فاطمه
با یه دل شکسته ای/رو کن به سمت علقمه
حرف بزن با کسی که / گره گشای عالَمه
بریم سراغ آقایی/ که میر بحر کَرَمه
پناه لشکر حسین /صاحب مَشک و عَلَمه
باب الحوائجی که شد/ پشت و پناه عالمین
قوت قلب زینب و / میر و علمدار حسین
تا اینکه راه آب رو/ بستن رو لشکر حسین
سخت شد آوردن آب / برا برادر حسین
روز دهم آبی نبود / توی تموم خیمه ها
واعطشا واعطشا / افتاد میوون بچه ها
مشک و رو دوش خود گذاشت/ ساقی طفلان حسین
اومد به محضر داداش /بگیره فرمان حسین
راهی دریا شده بود / میر وعلمدار جوان
حسین و زینب ،روی تَلّ / ایستاده بودن نگران
تا اینکه عباس رسید / نشست بر لب فرات
دست به زیر آب برد / شروع شد تب فرات
مشکشو پر کرد وسپس /دستشو زیر آب برد
دستشو پر کرد ولی /قطره ای ازآب نخورد
یادش اومد تشنگی و/گریه کودک رباب
آب کف دستشو ریخت/ با خجالت به روی آب
نهیب زد به آب که / وقتی که تشنه ان همه
میخوای که آبروی من/ بره به نزد فاطمه
شیر وفا شیر ادب /گرفته از اُمّ بنین
تا که بشه فداییِ /حسین زهرا، شَه دین
دور شد ازآب فرات /تا بره سمت خیمه ها
یه وقتی از پشت کمین /اومد هجوم نیزه ها
به تنهایی افتاده بود /میوون چند صد نفر
بین اونا کسی نبود /حریف این قرص قمر
دیدن توو جنگ تن به تن /حریف عباس نمیشن
کمین گرفتن بتونن /دستاشو ازتن بگیرن
باضرب شمشیر عدو /دست یَلِ شیر خدا
جدا شد ازپیکر او / افتاد رو دشت نینوا
مشک و به دندونش گرفت/ زیر بغل زد علمو
اما نذاشتن که بره / سقای اهل حرمو
تا تیرهای بی امان /به مشک عباس رسید
آب زمین ریخت وشد /امید سقا نا امید
حال دیگه نه مشکی و/ نه دستی مونده به بدن
آب وبه خیمه ببره /تا همه سیراب بشن
دیگه علمدار حسین /تنها و بی پناه بود
دور و برش یه لشکر از /گرگای روسیاه بود
می بارید از دور وبرش /بارون تیر و نیزه ها
می زدن ازهر جهتی /برتن او تیر جفا
امان از اون لحظه ای که /حرمله زانو زد زمین
سه شعبه شد رها وخورد /به چشم ماه بی قرین
هرچی تکون داد سرشو /تیر ولی جدانشد
بدون دست ،حریف اون / ضربه ی بی هوا نشد
توو اوج غربتش زدن /عمود آهنین به سر
به یاد غربت حسین /کشید آه پر شرر
باصورت افتاد رو زمین /ماه منیر علقمه
رسیده بود بالا سرش/ پهلو شکسته فاطمه
زدشت پاک علقمه /عطر گل یاس رسید
مادر قدخمیده ای /به داد عباس رسید
گفت به سقا، پسرم /منتظره برادرت
صدا بزن تا برسه /برادرت بالا سرت
پیچید صدای یا اَخا /به گوش زینب وحسین
رسوند به نهر علقمه /خودش رو شاه عالمین
پیکر عباسشو دید /گم شده زیر نیزه ها
دو دستای برادرش /شده ز پیکرش جدا
یکی یکی روی زمین /دستای عباسشو دید
اون دستای بریده رو /به روی صورتش کشید
بوسه میزد به دستایی /که می گرفتن علمو
چطور به خیمه ببره /این آقای با کَرَمو
سر برادر و گذاشت /غریبونه رو زانوها
صدای غربت حسین/ پیچید توو دشت کربلا
چشماتو واکن اومدم /بالا سرت ،پناه من
ای تکیه گاه بچه هام /دلخوشی سپاه من
هنوز دارم می سوزم از/ داغ علی اکبرم
برادرم ،با رفتنت /شکسته شد این کمرم
پاشو نذار خنده کنن /به غربت برادرت
الهی من فدای این / زخمای روی پیکرت
پاشو دیگه آب نمیخوان /همه میگن عمو بیاد
دیگه صدای ناله ی / اصغرم هم در نمیاد
چاره کار من تویی /نمونده چاره ای برام
الهی طاقتم بده /رفتن همه برادرام
با هر اذیتی که بود/ یه حرفی رو زد به حسین
برای اولین دفعه / باحیا رو زد به حسین
تو رو به جان مادرت / منو نبر سمت حرم
که خیلی شرمنده ام از/ لبای خشک اصغر
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
✍️رقیه سعیدی (کیمیا)
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
فرقی ندارد كه جهنم یا بهشت است
هرجا كه میگویم حسین، آنجا بهشت است
هر روز از این روضه به آن روضه دویده
حق دارد آنكه گفته این دنیا بهشت است
چشمی كه از داغت نمیبارد جهنم
چشمی كه از داغت شود دریا بهشت است
ششگوشه را از ششجهت دیدیم و گفتیم
از هر جهت این كعبهی زیبا بهشت است
بالا و پایینی ندارد خانهی تو
بالای سر فردوس و پایین پا بهشت است
با جبر، ما را عاشق خود كن كه فردا
در اختیار حضرت زهرا بهشت است
گفتند زهرا زائر شبهای جمعه است
گفتیم زیر پای مادرها بهشت است
::
خیمه به خیمه سوخت دست و پای طفلان
در آتشی كه شعلههایش تا بهشت است
✍️ #سعید_پاشازاده
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
چه میخواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی
چه میخواهد شکستهدل به غیر از چشم گریانی
توکل بر توسل کن توسل بر توکل کن
در این دنیای حیرانی، در این دریای طوفانی
اگر تا شام میخندی، اگر تا صبح میخوابی
تو از مردن چه میفهمی، تو از برزخ چه میدانی
اگر آشفتهات کردند یعنی لایق وصلی
به او نزدیکتر هستی زمانی که پریشانی
نیاز مستمندان را بنه بر دیدهی منت
مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی
خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا
مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی
من و پروانه در آغوش هم تا صبح میسوزیم
که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی
مرا هر وقت میدیدی گریبان پاره میدیدی
از اول نیز میآمد به من پاره گریبانی
به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه
بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی
به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمیگیرد
خطایش را زلیخا کرد، یوسف گشت زندانی
اگر چه گریهی هجران، شکسته میکند ما را
ولی از آب پیشانیست بهتر چین پیشانی
به لطف گریه کار طفل بهتر راه میافتد
چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی
گرههاییست در عالم که بی تو وا نخواهد شد
نمیآید به کارِ این گرهها هیچ دندانی
دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد
گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی
پشیمان میشود آن که برای تو نمیمیرد
”چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی“
در باغ شهادت را به آه نیمه شب وا کن
اگر خون جگر خوردی، تو هم جزو شهیدانی
::
خبر داری که تو رفتی، به کوچه گردی افتادم
به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی
همه با دامن آتش گرفته رو به گودالاند
عجب شام غریبانی، عجب شام غریبانی
سر پیراهن تو گریهی ما را در آوردند
میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی ؟
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e