eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.9هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
44 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 تقویم روز 👇👇👇 🔸 چهارشنبه 🔸 ۳۰ خرداد سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی 🔸 ۶ شوال سال ۱۴۳۹ هجری قمری 🔸 ۲۰ ژوئن سال ۲۰۱۸ میلادی ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا حی یا قیوم» 🗒 مناسبت ها: 🔻انفجار بمب در حرم مطهر امام رضا (ع) توسط منافقین کوردل در عاشورای حسینی (1373 ش) 🔻درگیری منافقین با مردم و نیروهای انقلابی (1360 ش) 🔻ارتحال علامه "سید سعید اختر رضوی" مبلّغ بزرگ اسلام در قاره آفریقا (1381 ش) 🔻سینمای ری تهران آتش گرفت و کلیه ساختمان و تأسیسات آن سوخت. (1349 ش) 🔻اخذ آراء برای نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا انجام گرفت (1354 ش) 🔻اردویی به فرماندهی احسان الله خان کلاردشت و چالوس را تصرف کردند (1300 ش) 🔻وفات "ابن بَردَس" شاعر و محدث مسلمان (786 ق) 🔻امضای معاهده‌ی سوم ابریشم بین ایران و عثمانی در آذربایجان (1027 ق) 🔻شکست "حافظ محمد پاشا" سردار عثمانی از "شاه عباس صفوی" در جنگ بغداد (1033 ق) 🔻کشف ویتامین توسط "کازیمیر فونک" دانشمند لهستانی (1912 م) 🔻آغاز انقلاب کبیر فرانسه (1789 م) 🔻فرار "لویی شانزدهم" پادشاه فرانسه در جریان انقلاب این کشور (1791 م) 🔻آغاز سلطنت طولانی "ملکه ویکتوریا" بر انگلستان (1837 م) 🔻تصرف جزیره اوکیناوا در اقیانوس آرام توسط ارتش ژاپن (1875 م) 🔻آغاز قیام مردم چین معروف به "بوکسورها" علیه استعمار انگلستان (1900 م) 🔻درگذشت "احمد سوکارنو" بانی استقلال اندونزی و اولین رئیس‌جمهور این کشور (1970 م) 👇👇👇 ✅ @telaavat
امام على عليه السلام: دغلكار، زبانش شيرين است و دلش تلخ الغَشُوشُ لِسانُهُ حُلوٌ و قَلبُهُ مُرٌّ 📚 غررالحكم حدیث 1575 👇👇👇 ✅ @telaavat
🔻🔻 🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸 🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷 🗯ربِّ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَاباً(37) 🍁جزء 30 سوره نبأ 🍂 ✅ ترجمه 💭(پروردگار تو) پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست مىباشد، او سر چشمه رحمت است. (با این وصف) كسى را یاراى خطاب با او نیست. 🔢پيام ها 🔢 1⃣ تدبیر اداره امور همه هستى براى خدا یكسان است. آسمان و زمین و آنچه میان آنهاست، براى او تفاوتى ندارد. «ربّ السموات و الارض و مابینهما» 2⃣ پیامبر اكرم مقام بس والائى دارد. گویا او در یك كفّه و تمام هستى در كفّه دیگر است. «ربّك... ربّ السموات و الارض» 3⃣ ربوبیّت الهى بر اساس رحمت است. «ربّ - الرحمن» 4⃣ حق گفتگوى خودسرانه و معترضانه در قیامت نیست. «لا یملكون منه خطاباً» 👇👇👇 ✅ @telaavat
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تخریب بارگاه ائمه بقیع علیهم السلام به دست وهابیون سعودی در هشتم شوال ۱۳۴۴ق (۱۳۰۶ش) 🏴 بمناسبت سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع) 👇👇👇 ✅ @telaavat
💠معناى توحيد💠 🌀علامه حسن زاده عاملی نقل می کند که : شب دوشنبه 23 ربيع الاول سال 1387 هجرى يكى از اساتيدم (حضرت آيت الله حاج شيخ محمد تقى آملى ) را در خواب ديدم كه رساله سير و سلوكى را به من داده ، فرمود: التوحيد اءن تنسى غيرالله يعنى : ((توحيد اين است كه غير خدا را فراموش كنى )). وقتى نزد ايشان رفتم و آن چه در خواب ديده بودم ، بيان نمودم فرمود: 🌹نشانى داده اندت از خرابات🌹 🌹كه التوحيد اسقاط الاضافات🌹 و اين ، بيتى است از گلشن راز شبسترى 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌺🍃ﺣﮑﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺕ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ؟ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﮔﻔﺖ: ﭼﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺯﻭﺭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﮐﻮﺯﻩ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺳﯿﺼﺪ ﺳﺎﻟﻪ ﯼ ﺍﺟﺪﺍﺩﻡ ﺑﻮﺩ را ﺑﻔﺮﻭﺷﻢ ﻭ ﻧﺎﻧﯽ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﻨﻢ. ﺣﮑﯿﻢ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺳﯿﺼﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻲ میکنی؟ 👇👇👇 ✅ @telaavat
#یادی_از_شهدا 🌷 شهید میثمی: توان ما به اندازه‌ی امکاناتِ در دستِ ما نیست، توان ما به اندازه‌ی اتّصال ما با خداست...🌷 #شهید_عبدالله_میثمی 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌺🌺 ای عزیزانم اولا گناه نکنید، اگر به گناه افتادید، دست از نماز بر ندارید و این رشته باریک بین خود و خدا را پاره نکنید و این یک درِ آشتی با خدا را برای خود باز نگه دارید. 👇👇👇 ✅ @telaavat
کوهنوردی که خیلی به خود ایمان داشت، قصد بالا رفتن از کوهی را کرد.  تقریباً نزدیک قله کوه بود که مه غلیظی سراسر کوه را گرفت.  در این هنگام از روی سنگی لغزید و به پایین سقوط کرد. کوهنورد مرگ را جلوی چشمانش دید و در حال سقوط از صمیم قلب فریاد زد: «خدایا کجایی!» ناگهان طناب ایمنی که او را نگه می‌داشت، دور کمرش پیچید و او را بین زمین و هوا معلق نگه داشت. مه غلیظ بود و او جایی را نمی‌دید و نمی‌توانست عکس‌العملی انجام دهد. پس دوباره فریاد زد: «خدایا نجاتم بده!» صدایی از آسمان شنید که می‌گفت: «آیا تو ایمان داری که من می‌توانم نجاتت دهم؟» کوهنورد گفت: «بله.» صدا گفت: «طناب را ببر!» کوهنورد لحظه‌ای فکر کرد و سپس طناب را محکم دو دستی چسبید.  صبح زمانی که گروه نجات برای کمک به کوهنورد آمدند چیز عجیبی دیدند؛ کوهنورد را دیدند که از سرمای هوا یخ زده بود و طنابی که به دور کمرش بسته شده بود را دو دستی و محکم چسبیده بود ولی او با زمین فقط یک متر فاصله داشت...! "خدایا  ما را ببخش که طناب ایمان مان به نازکی یک نخ شده است !  خودت نظر کن تا دوباره ریسمانی قطور چنانچه لایق خدای بزرگی چون توست ، گردد. 👇👇👇 ✅ @telaavat
قسمت :صدوشانزدهم صمد نشست کنار باغچه، دستش را روی صورتش گذاشت. انگار طاقتش تمام شده بود. های های گریه می کرد. دلم برایش سوخت. صدیقه ضجّه می زد و التماس می کرد: «آقا صمد! مگر تو فرمانده ستار نبودی. من جواب بچه هایش را چی بدهم؟! می گویند عمو چرا مواظب بابامان نبودی؟!» جمعیتی که توی حیاط ایستاده بودند با حرف های صدیقه به گریه افتادند. صدیقه بچه هایش را صدا زد و گفت: «سمیه! لیلا! بیایید عمو صمد آمده. باباتان را آورده.» دلم برای صمد سوخت. می دانستم صمد تحمل این حرف ها و این همه غم و غصه را ندارد. طاقت نیاوردم. دویدم توی اتاق و با صدای بلند گریه کردم. برای صمد ناراحت بودم. دلم برایش می سوخت. غصه بچه های صدیقه را می خوردم. دلم برای صدیقه می سوخت صمد خیلی تنها شده بود. صدای گریه مردم از توی حیاط می آمد. از پشت پنجره به بیرون نگاه کردم. صمد هنوز کنار باغچه نشسته بود. دلم می خواست بروم کنارش بنشینم و دلداری اش بدهم. می دانستم صمد از هر وقت دیگر تنهاتر است. چرا هیچ کس به فکر صمد نبود. نمی توانستم یک جا بایستم. دوباره به حیاط رفتم. مادرشوهرم روبه روی صمد نشسته بود. سرش را روی پاهای او گذاشته بود. گریه می کرد و می پرسید: «صمد جان! مگر من داداشت را به تو نسپردم؟!» صمد همچنان سرش را پایین انداخته بود و گریه می کرد. مردها آمدند. زیر بازوی صمد را گرفتند و او را بردند توی اتاق مردانه. جلو رفتم و کمک کردم تا خواهرشوهر و مادرشوهرم و صدیقه را ببریم توی اتاق. از بین حرف هایی که این و آن می زدند، متوجه شدم جنازه ستار مانده توی خاک دشمن. صمد با اینکه می توانسته جسد را بیاورد، اما نیاورده بود. به همین خاطر مادرشوهرم ناراحت بود و یک ریز گریه می کرد و می گفت: «صمد! چرا بچه ام را نیاوردی؟!» آخر شب وقتی خانه خلوت شد؛ صمد آمد پیش ما توی اتاق زنانه. کنار مادرش نشست. دست او را گرفت و بوسید و گفت: «مادر جان! مرا ببخش. من می توانستم ستارت را بیاورم؛ اما نیاوردم. چون به جز ستار جسد برادرهای دیگرم روی زمین افتاده بود. آن ها هم پسر مادرشان هستند. آن ها هم خواهر و برادر دارند. اگر ستار را می آوردم، فردای قیامت جواب مادرهای شهدا را چی می دادم. اگر ستار را می آوردم، فردای قیامت جواب برادرها و خواهرهای شهدا را چی می دادم.» می گفت و گریه می کرد. تازه آن وقت بود متوجه شدم پشت لباسش خونی است. به خواهرشوهرم با ایما و اشاره گفتم: «انگار صمد مجروح شده.» ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
💠دعا کننده برای فرج حضرت مشمول برکات زیر می‌شود: 👈۱- اطاعت از امر مولایش کرده است، که فرموده‌اند: "و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است." 👈۲- این دعا سبب زیاد شدن نعمت ها میشود. 👈۳- اظهار محبت قلبی است. 👈۴- نشانه انتظار است. 👈۵- زنده کردن امر ائمه اطهار علیهم السلام است. 📚 مکیال المکارم 💐الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَــرج 👇👇👇 ✅ @telaavat