eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
18هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
42 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 473 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دقت در مسائل شرعی آنقدر زیاد بود که احتمالات و مستحبات را هم جدی میگرفتند و احتیاط میکردند. مراسم صبحگاه حدود چهار ساعت طول میکشید. بچه ها را آنقدر به کوه ها کشانده بودند که نیروها در آن شرایط، هم کوهنورد شده بودند هم غواص! به قول بچه ها فقط آموزش هوایی ندیده بودند. در این میان نیروهایی هم بودند که هر چه به آنها فکر میکردم شرمنده روح بزرگشان میشدم. اصغر علی پور، مسئول گروهان غواصی، یکی از آنها بود. میدانستم مشکلات زیادی در خانواده اش دارد؛ پدر و مادر پیر و بیماری داشت که در یکی از محلات حاشیه تبریز زندگی میکردند. اصغر آقا متأهل بود و همسر و دخترش هم پیش پدر و مادرش بودند. از طرف دیگر شوهر خواهرش به تازگی از دنیا رفته بود و مسئولیت خواهر و خواهرزاده هایش هم با او بود. وقتی در سد دز بودیم اتفاقات دیگری برای خانواده اش پیش آمده بود که مجبور شد سری به خانواده اش بزند. وقتی برگشت پرسیدم که چطور شد؟ خیلی دلگرفته بود. وقتی از اوضاع خانوادهاش گفت، منقلب شدم. ـ اصغر آقا! امکان نداره تو از خیر جنگ بگذری و به اون جنگ بزرگتر که تو شهر و خانوادته برسی؟ ـ آقا سید! من همیشه وقتی با خدا حرف میزنم در همه عملیاتها از خدا خواستم منو زنده نگه داره. چون در پشت جبهه مشکلاتی دارم و اگر بمیرم خانواده ام میمونن... اما این بار نه! این بار زنده ماندنم را از خدا نمیخوام. راضی ام به رضای خدا اما دلم میخواد دیگه شهید بشم... سعی میکردم او را از آن حال دلتنگی درآورم اما اصغر آقا طور دیگری شده بود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 474 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میگفت: «سید! باور کن این بار دیگه شهید میشم.» رفتارش حتی با شلوغ های گروهان تغییر کرده بود. گاهی از دوستان شهیدش حرف میزد، میگفت: «صادق آذری، حمید بهنیان و... دوستای من بودند و شهید شدند. حالا وقتی مییام اینجا و بچه ها رو میبینم یاد دوستان شهیدم میافتم و نزدیکه دیوانه بشم!» بعضی حالات اصغر را خوب می فهمیدم، هر چند حدود دو سالی از من بزرگتر بود اما به هم نزدیک بودیم. همانطور که اصغر از مشکلاتش برای من میگفت من هم از اوضاعم برای او میگفتم اما مشکلات من کجا و زندگی او کجا؟! جنگیدن سید نورالدین کجا و جنگیدن اصغر کجا؟ گرچه بعد از دو مجروحیت شدید در کمتر از یک سال در کردستان و عملیات مسلم بن عقیل اوضاع جسمی ام هیچوقت خوب نبود و همیشه درگیر درد و عفونت زخمها بودم اما باز من تنها بودم، با خانواده ای که به نبودنم عادت داشتند و همسری که هنوز زندگی مشترکمان را شروع نکرده بودیم اما او خانواده بزرگی داشت که همه چشمشان به او و حقوق اندکش بود. آن هم در خانه کوچکی در حاشیه شهر که اگر میخواستی آنجا بروی باید حدود یک ساعت از کوچه های تنگ و سربالایی و پله ها پیاده بالا میرفتی. با همه اینها اصغر نمیتوانست در آن شرایط که میدید به حضورش به عنوان فرمانده گروهان در جبهه نیاز هست در خانه بنشیند و فقط به فکر خانواده اش باشد. جبهه «مرد» میخواست! آن روزها در سد دز برای اولین بار نامه هایی از مردم به دست ما رسید. ظاهراً نامهه ای زیادی از طرف دانش آموزان و مردم از شهرها به جبهه ارسال میشد اما برای اولین بار بود که ما چنین نامه هایی دریافت میکردیم. 👇👇👇 ✅ @telaavat
﷽ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 🖼️امروز پنج‌شنبه 11 مهرماه 1398 🌞 اذان صبح: 04:37 ☀️ طلوع آفتاب:06:00 🌝 اذان ظهر: 11:53 🌑 غروب آفتاب: 17:46 🌖 اذان مغرب: 18:04 🌓 نیمه شب شرعی23:12 @telaavat
🍃امام على عليه السلام: دادِ مردم را از خودت و خانواده ات و نزديكانت و كسانى كه به آنها گرايش و علاقه دارى، بستان و با دوست و دشمن به عدالت رفتار كن أنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِكَ و أهلِكَ و خاصَّتِكَ و مَن لكَ فيهِ هَوىً، و اعدِلْ فى العَدُوِّ و الصَّديقِ 📚غررالحكم حدیث 2403 🆔 @telaavat
🍃✼🌹✼🍃 ⏪سوره مائده آيه 100 (بسم الله الرحمن الرحیم) ⤵️قُل لَّا يَسْتَوِى الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ يَأُوْلِى الْأَلبَبِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‏ ترجمه 🔻 ⤵️(به مردم) بگو: پلید و پاك، یكسان نیست، گرچه عدد ناپاكان تو را به تعجّب وادارد. پس اى صاحبان خرد! از خدا پروا كنید، باشد كه شما رستگار شوید. ┅═══🍃✼🌹✼🍃═══┅ نکته ها🔻تفسیرنور☀️ 📿طیّب و خبیث، شامل هر نوع پاكى و پلیدى در انسان‏ها، اموال، درآمدها، غذاها و اشیاى گوناگون مى‏شود. ┅═══🍃✼🌹✼🍃═══┅ پيام ها ⚡📬 1- ملاك در ارزش‏ها، حقّ وباطل است، نه كثرت و قلّت. «ولواعجبك كثرة الخبیث» 2- «اكثریّت» و فراوانى، فریب دهنده است، مواظب باشیم. «اعجبك» (اكثریّت، نه نشانه‏ى حقّانیّت است و نه نشانه ‏ى برترى) 3- منطقِ «خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو» قرآنى نیست. «و لو اعجبك كثرة الخبیث» 4- بى ‏تقوایى، نشان بى‏ خردى است. «فاتّقوا اللّه یا اولى الالباب» 5 - شناخت پاك از ناپاك و تقوا داشتن وتسلیم موج و هیاهوى جمعیّت نشدن، تنها كار خردمندان است. «فاتّقواللّه یا اولى الالباب» 6- رستگارى علاوه بر عقل و خرد، به تقواى الهى نیاز دارد. «فاتّقواللَّه یا اولى الالباب لعلّكم تفلحون» 👇👇👇👇 🍃 @telaavat
#سفیران_کربلا 🏴کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود... ▪️حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) پس از حادثه کربلا و در هنگام اسارت، در چند موقعیت خطبه‌هایی ایراد کردند که پرده از جنایات بنی‌امیه برداشت و به تبلیغات امویان علیه امام حسین(ع) و یاغی و شورشی خواندن ایشان پاسخ گفت و تحریف قیام کربلا را برای همیشه متوقف ساخت. 💡اهمیت این خطبه‌ها که بخشی از آن در کوفه و برخی دیگر در شام ایراد شده، در این است که بسیاری از مردم فریب خورده و در خواب غفلت فرو رفته را بیدار کرد و سرآغاز بسیاری از قیام‌های بعد از کربلا شد. 🔸قسمت سوم : سخنان امام سجاد(ع) در کوفه(1) ✅ @telaavat
💠خطبه حضرت زینب سلام الله در کوفه، به صورت ترسیم نموداری #خطبه #کوفه #بنی_امیه 👇👇👇 @telaavat
پنجشنبه و ياد درگذشتگان😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏التماس دعا 🙏 با نثار شاخه 🌹 گلی و فاتحه ای... باشد تا روحشون قرین رحمت و آرامش الهی گردد 🙏 #فاتحه و #صلوات ✅ @telaavat 👆👆👆
🌸کلام امیر 💠امیرالمؤمنین عليه السلام 🔺كفاك أدَبا لِنَفسِك اِجتنابُ ما تَكرَهُهُ مِن غَيرِك 🔰براى تربيت كردن خود همين بس كه از آنچه در ديگران نمى پسندى دورى كنى. 📙نهج البلاغه، حكمت 412 🆔 @telaavat
پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردى، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى. ۸ آل عمران ✅ @telaavat
🏴شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد🏴 او سفیر ِ نهضت ِ کرب و بلاست پنجه های کوچکش مشکل گشاست ناز او را عمه جانش می خرد خنده ی او از حسین دل می برد طفل اما بر بزرگی فاطمه ست پاره قلب حسین فاطمه ست ◀️شاعر: محمد ناصری 🆔 @telaavat 👆👆👆
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴دختر اگر یتیم شود پیر میشود از زندگی بدون پدر سیر میشود 🏴هم سن و سالها همه او را نشان دهند دلنازک است دختر و دلگیر میشود 🏴اصلا رقیه نه به خدا مرد بی هوا با یک شتاب ضربه زمین گیر میشود 🏴دادند جای غسل تیمم تنش...چرا؟ خون از شکاف زخم سرازیر میشود 🏴پایش به سوی قبله کشید و به ناز گفت: امشب اگر نیایی پدر دیر میشود #رقیه_خاتون #یتیم #پدر_دختر @telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 475 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این نامه ها در ما خیلی اثر میکرد. با خواندن بعضی نامه ها اشک بچه ها درمی آمد. دختربچه ای نوشته بود: «پدر من شهید شده. او قول داده بود مرا به کربلا ببرد اما نتوانست. شما انشاءالله پیروز میشوید و به جای پدرم مرا به کربلا میبرید...» یکی دیگر نوشته بود: «من همزمان که درس میخوانم مجبورم قالیبافی کنم. وسایلی که برایتان خریده ام از دستمزد قالی بافی ام است.» یا از قول پیرزنی نوشته بودند: «من با چند روز روزه گرفتن توانسته ام برایتان نان بفرستم.» این نامه ها بین بچه ها دست به دست میگشت و هر کس میخواند متأثر میشد. بیشتر از همه وقتی فهمیدیم که بسته های پسته و کشمشی که بین ما پخش شد از طرف حضرت امام بوده، حالمان دگرگون شد و بیش از پیش احساس مسئولیت کردیم. آن روزها مثل همیشه با مشکلات جسمی ام درگیر بودم. وقتی برای آموزش برهنه میشدم و بچه ها وضعیتم را میدیدند نگاهشان عوض میشد. رفتار بچه ها خجالتم میداد. لیاقت محبتهای آنها را نداشتم و طوری که بچه ها فکر میکردند، نبودم اما بچه ها در روزهای اول با دیدن زخمهایم منقلب میشدند. آنها که صمیمی تر بودند به شوخی میگفتند: «سید! جای سالم بدنت کجاست؟ فقط پشت گوشت سالم مونده؟!» یک روز همین حرف را علی پاشایی به خنده به من گفت. جواب دادم: «عیب نداره! شاید یه روزی اونجا هم ترکش خورد!» با پیشرفت آموزش فشرده شنای نظامی دیگر نباید داخل استخری که به وسیله پلهای شناور درست شده بود شنا میکردیم، بلکه مسافتهای دویست و پانصد متری را برای تمرین در نظر میگرفتند. بچه ها به ستون وارد آب میشدند و شناکنان این مسیر را طی میکردند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 476 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ورزیدگی و مهارتمان به حدی رسید که صبح بدون جلیقه و وسایل کمکی وارد آب میشدیم و ظهر بیرون می آمدیم. گاهی شبها هم رزم شبانه برگزار میشد. روزهای آخر قسمت عمده تمرین این بود که چطور بی سروصدا حرکت کنیم؛ ستون وارد آب میشد و گاهی تا یک کیلومتر شنا میکردیم بدون اینکه صدایی از کسی بلند شود. قورباغه ای شنا میکردیم و یادمان داده بودند طوری دستمان را حرکت دهیم که کوچکترین صدایی ایجاد نشود. در کنار این آموزشهای فشرده روابط خوبی در دسته حاکم بود. در دسته ما تعدادی از بچه های کم سن وسال هم بودند. از جمله حمید غم سوار و دوستش موسی، «سعید پیمانفر» و محرم آقاکیشی پور. حمید غمسوار با اینکه سنو سال زیادی نداشت اما زبر و زرنگ بود. حرفهای بزرگ و عاقلانه ای میزد که به جثه و سن وسالش نمی خورد و ما را متعجب میکرد! حمید از السابقون جبهه بود و روحیه بالایی داشت. خیلی وقت بود که در جبهه بود و با من بیشتر درباره مسائل نظامی صحبت میکرد. محرم آقاکیشی پور هم با من شوخی داشت، میگفت: «این آقا سید هر وقت منو صدا میکنه مطمئن باشید برای خوردن صِدام نمیکنه حتماً برای یک کاری صدا میزنه. مثلاً میگه آقا محرم؟... بله... یه نفر اینجا افتاده حالش خرابه بیا اینو ببر بالا!... تا الآن سابقه نداره آقا سید مثلاً بگه آقامحرم صبحانه خوبی داریم بیا با هم بخوریم!» بعضی وقتها شلوغی اش بیشتر گل میکرد و به بچه ها میگفت: «همه اینها به کنار بعضی وقتها سید میگه محرم جای تو خالی! میگم چی شده؟ 👇👇👇 ✅ @telaavat
﷽ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 🖼️️امروز جمعه 12 مهرماه 1398 🌞 اذان صبح: 04:38 ☀️ طلوع آفتاب:06:01 🌝 اذان ظهر: 11:53 🌑 غروب آفتاب: 17:45 🌖 اذان مغرب: 18:03 🌓 نیمه شب شرعی23:11 @telaavat
🍃حضرت امام صادق عليه‌السلام : طُوبى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِاَمْرِنا فى غَيْبَةِ قائِمِنا، فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بالْهِدايَةِ. خوشا به حال كسى كه در زمان غيبت قائم ما به فرمان ما چنگ زند و قلب هدايت شده‌اش به طرف باطل متمايل نشود. 📚بحارالأنوار، ج ٥٢، ص ١٢٣ ✅ @telaavat
🍃✼🦋✼🍃 ⏪سوره مائده آيه 101, 102 (بسم الله الرحمن الرحیم) ⤵️يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَسْئَلُواْ عَنْ أَشْيَآءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِن تَسَْلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرَءَانُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ‏ ⤵️قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِّن قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُواْ بِهَا كَفِرِينَ ‏ ترجمه 🔻 ⤵️اى كسانى كه ایمان آورده‏ اید! از امورى كه اگر برایتان آشكار شود ناراحتتان مى‏ كند نپرسید، و اگر هنگام نزول قرآن از آنها سؤال كنید، برایتان روشن مى‏‌شود. خداوند از سؤال‏هاى نابجاى شما گذشت و خداوند آمرزنده بردبار است. ⤵همانا (از این گونه سؤالها) گروهى از پیشینیان نیز پرسیدند (و چون طاقت عمل نداشتند) نسبت به آن منكر و كافر شدند. ┅═══🍃✼🦋✼🍃═══┅ نکته ها🔻تفسیرنور☀️ ⭐️پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله با مردم درباره‏ى حج سخن مى ‏گفت. كسى پرسید: آیا حج، همه ساله واجب است یا در تمام عمر تنها یكبار؟ پیامبر پاسخ نداد. 🌿 او چند بار پرسید، رسول خدا فرمود: این همه اصرار براى چیست؟ اگر بگویم هر سال، كار بر شما سخت مى‏شود، تا موضوعى را مطرح نكرده ‏ام، شما هم نپرسید، یكى از عوامل هلاكت امّت‏هاى گذشته سؤال‏هاى نابجاى آنان بود. ⭐️گرچه آنچه را نمى‏ دانیم، باید از اهلش بپرسیم، «فاسئلوا اهل الذّكر ان كنتم لاتعلمون» ، امّا برخى سؤال‏هاست كه اگر جوابش روشن شود، به زیان فرد یا جامعه است، مثل سؤال از عیوب دیگران، یا اسرار نظامى. 🌿نمونه ‏ها و مصادیق🔽 *⏪ مسئولین، بعضى از مطالبى را كه مى‏‌دانند، نباید در اختیار عموم بگذارند. نظیر مسائل اقتصادى مانند كمبود گندم ویا... *⏪ صداقت خوب است، ولى صراحت، همه جا مفید نیست. *⏪ اخبار و اطّلاعات، باید رده‏بندى و طبقه ‏بندى شود. (جابرِ جُعفى، هزاران حدیث از امام باقرعلیه السلام مى ‏دانست كه حقّ گفتن آن را براى همه مردم نداشت. *⏪برخى از اخبار، نباید از رسانه ‏ها و جراید، پخش شود، چون به زیان مردم است (گاهى سكوت و بیان نكردن، عاقلانه لازم است) «ان تبدلكم تسؤكم» *⏪ معلّمان و گویندگان باید در سخن، ظرفیّت شنوندگان را حساب كنند. *⏪ در برخى موارد، باید به شیوه‏ى تقیّه، عقاید را كتمان كرد و برخى سؤال‏ها را جواب نداد. «ان تبدلكم تسؤكم» *⏪ انسان حقّ ندارد اسرار مردم و اسرار نظامى را فاش سازد. 🍃✼🦋✼🍃 🔷پيام ها 1-⁉️ دانستن هر چیزى، نه لازم است، نه مفید، بلكه باید سراغ دانش‏هاى مفید رفت. «لاتسألوا» (حسّ كنجكاوى باید تعدیل شود ونباید در پى اطلاعاتى رفت كه سبب ایجاد كدورت، مشكلات واختلال نظام جامعه مى‏ شود.) 2-⁉️ مكلّف نساختن مردم به پاره‏اى از احكام، پرتوى از عفو و گذشت الهى است. «لاتسألوا... عفى اللَّه عنها» 3-⁉️ خداوند به بندگان مهلت توبه مى‏‌دهد. «غفور حلیم» 4-⁉️ اگر مردم ظرفیّت نداشته باشند، بیان پاره ‏اى حقایق، سبب كفر آنها مى‏‌شود. «قد سألها قوم من قبلكم ثمّ اصبحوا بها كافرین» 🍃 @telaavat
#سفیران_کربلا 🏴کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود... ▪️حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) پس از حادثه کربلا و در هنگام اسارت، در چند موقعیت خطبه‌هایی ایراد کردند که پرده از جنایات بنی‌امیه برداشت و به تبلیغات امویان علیه امام حسین(ع) و یاغی و شورشی خواندن ایشان پاسخ گفت و تحریف قیام کربلا را برای همیشه متوقف ساخت. 💡اهمیت این خطبه‌ها که بخشی از آن در کوفه و برخی دیگر در شام ایراد شده، در این است که بسیاری از مردم فریب خورده و در خواب غفلت فرو رفته را بیدار کرد و سرآغاز بسیاری از قیام‌های بعد از کربلا شد. 🔸قسمت چهارم : سخنان امام سجاد(ع) در کوفه(2) ✅ @telaavat
💠خطبه حضرت زینب سلام الله در کوفه، به صورت ترسیم نموداری #خطبه #کوفه #بنی_امیه 👇👇👇 @telaavat
♦️ بی تو تمام فصل های ما زرد می گذرند ... ◀️امام زمان ( عج) مي فرمايند: ♦️«أَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الْفَرَجِ، فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم؛ ♦️براي تعجيل در فرج و ظهور من بسيار دعا كنيد، همانا اين كار براي خودتان گشايش خواهد بود». 📚( - كمال الدين / ج 2 / ص 485. ) 👉 @telaavat
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃 به رسم عاشقی میخوانیم: دعای فرج حضرت حجة ابن الحسن( عج ) بسم الله الرّحمن الرّحیم إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃 ✅ @telaavat👈
🌸کلام امیر ✍امـام علی علیه السلام: شفاى دردهاى خود را از قــــرآن بجوييد و در سختیها و گــــرفتاری هايتان از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه در آن، درمان بزرگترين دردهاست و آن درد ڪفر و نفاق و انحـــراف و گـــمراهى است. هر ڪس ڪه قرآن در روز قـــيامت برايش شفاعت كند، شفاعت میشود و هر كس كه قرآن در روز قيـامت از او شڪايت ڪند محڪوم می‌گردد. 📚خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه 🍃🌸 @telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 477 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میگه یکی از بچه ها از صخره ها افتاده بود پاش شکسته بود کاش بودی و اونو عقب می آوردی!» اتفاقاً محرم در شنا کردن کمی ضعیف بود. مدام میگفت: «سید! تو خشکی یه تیربار به من بدید هر چی بگید میکنم اما تو آب با من کاری نداشته باشید!» ما سعی کردیم او را با خودمان ببریم. وقتی بچه ها شنا میکردند او هم با جلیقه کنار ما شنا میکرد. در هر حال با اتمام آموزشها زمان مانور مشخص شد. آنجا جای جزیره مانند بود که قرار بود روی آن عمل کنیم. از قبل دوشکا و سلاحهای دیگری روی جزیره گذاشته شده بود. مانور شبانه آغاز شد. حدود ششصد متر مانده به جزیره وارد آب شدیم و حرکت آغاز شد. این مانورها برکات زیادی داشتند؛ نیروها به آتش عادت میکردند و میدیدند امکان دارد در چنین شرایطی با نیروهای دشمن درگیر شوند. بعد از مانور چادرهایمان را جمع کردیم و با اتوبوس راهی پادگان شهید باکری دزفول شدیم. صمیمیت بین بچه ها بیشتر شده بود، با اینکه عشق آشنایی نداشتم و نمیخواستم با کسی صمیمی بشوم، اما بعضی از بچه ها مثل حمید غم سوار محبت میکردند. میترسیدم صمیمی بشوم و آنها شهید بشوند و باز تنهایی و غصه دوری بچه ها عذابم دهد. آنجا قرار شد به همۀ نیروها پانزده روز مرخصی بدهند. آمدیم تبریز. طبق معمول از گردان برای طی مسیر، تدارکاتی به ما داده شده بود؛ کمپوت، نان و کشمش و پسته. من و اصغر علی پور با هم نشسته بودیم. یادم هست خرما هم به ما داده بودند. خرماهای خشک و زردرنگی که در کارتن های پنج کیلویی بسته بندی شده و خیلی خوشمزه بودند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران 📖 شماره صفحه: 478 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی به تبریز رسیدیم دو کارتن از خرماها اضافی مانده بود. گفتند هر کس میخواهد خرماها را بردارد. یک بسته را حمید برای مسجد محلشان برداشت. دیگری را هم من به قصد پایگاه برداشتم، در خانه وقتی حاج خانم از خرماها خورد خیلی خوشش آمد، گفت: «نورالدین! نه تا امروز از این خرماها خورده ام و نه از این به بعد خواهم خورد!» من هم چاشنی اش را اضافه کردم و گفتم: «آخه این خرماها از جبهه برگشتن...» طبق معمول در طول مرخصی اغلب با بچه ها بودیم. مهمانی رفتن از یک پایگاه به پایگاه دیگر متداول بود و بیشتر برای شام مهمان میشدیم. یک بار حمید غمسوار مرا به مسجد خودشان دعوت کرد. پایگاه مسجد حضرت ابوالفضل(ع) در طبقه بالای مسجد بود. بچه ها باقلا هم خریده بودند. حمید وقتی مرا به دوستانش معرفی میکرد گفت: «این برادر همان سید نورالدینه که حرفشو زدم!» من شرمنده میشدم. از آنجا که وسایل گردان در آتش سوزی کم شده بود، به ما گفته بودند وسایل مورد نیاز گروهانتان را در طول مرخصی بخرید و در بازگشت به گردان بیاورید. آمار گرفته بودیم؛ سماور، موکت، ظروف و وسایل دیگری که از ضروریات هر زندگی ای است. پول این وسایل را هم یا از جیب خودمان میدادیم یا از کمکهای مردمی. هر کس میرفت قضیه را به پدرش میگفت و بالاخره مردی که بچه اش را میدهد از دادن پولش هم در این راه دریغ نمیکند. من هم از مسجدمان کمک هایی جمع کردم. دسته ما پول خوبی جمع کرده بود. همراه فرج قلیزاده و یکی دو نفر دیگر برای خرید رفتیم، دو تا سماور بزرگ و چهل پنجاه متر سفره خریدیم. 👇👇👇 ✅ @telaavat
﷽ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 🖼️امروز شنبه 13 مهرماه 1398 🌞 اذان صبح: 04:39 ☀️ طلوع آفتاب:06:02 🌝 اذان ظهر: 11:53 🌑 غروب آفتاب: 17:43 🌖 اذان مغرب: 18:01 🌓 نیمه شب شرعی23:11 @telaavat
☘امام على عليه السلام: 👌خردمندترينِ مردم، كسى است كه به عيبهاى خويش، بينا و نسبت به عيوب ديگران، نابينا باشد أعقَلُ النّاسِ مَن كانَ بِعَيبِهِ بَصيرًا، وعَن عَيبِ غَيرِهِ ضَريرًا 📚غررالحكم حدیث 3233 🆔 @telaavat
🍃✼🌷✼🍃 ⏪سوره مائده آيه 103 (بسم الله الرحمن الرحیم) ⤵️ مَا جَعَلَ اللَّهُ مِن بَحِيرَةٍ وَلَا سَآئِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ‏ ترجمه 🔻 ⤵️ خداوند، درباره‏ى هیچ بحیره (حیوان گوش شكافته) و هیچ سائبه (حیوانى كه به خاطر زاد و ولد زیاد او را آزاد كرده‏ اند) و هیچ وصیله (حیوان نرى كه متّصل به ماده، دو قلو به دنیا آمده باشد) و هیچ حام (شتر نرى كه ده بار براى جفت گیرى از آن استفاده شده باشد) حكمى نكرده است 🐫 (و شما را از استفاده ‏ى گوشت و باركشى آن منع نفرموده و این ممنوعیّت‏ها خرافات زمان جاهلى است)، ولى كافران بر خدا دروغ مى‏ بندند و بیشتر آنان اهل تعقّل نیستند. ┅═══🍃✼🌷✼🍃═══┅ نکته ها🔻تفسیرنور☀️ ⤵️قرب به خداوند باید از راه‏هاى صحیح و معقول باشد. با هر نذرى یا از هر راهى نمى ‏توان به خدا نزدیك شد. 💠مردم جاهلى مى ‏پنداشتند با رها كردن حیوانات یاد شده، به خدا یا بتان نزدیك مى‏ شوند. نظیر این احترام به حیوانات را هنوز در كشور هند درباره‏ى گاو مشاهده مى ‏كنیم. 💠در روایت آمده است كه «بحیرة» به شترى مى‏گویند كه پنج شكم زاییده باشد، اگر پنجمى ماده بود، گوشش را چاك مى‏ زدند و خوردن گوشت آن را حرام مى‏ دانستند. 💠امام صادق‏ علیه السلام فرمود: در زمان جاهلیت اگر شتر دو قلو مى ‏زایید مى‏ گفتند: «وصلیة» و ذبح و خوردن گوشت آن شتر را حرام مى‏ دانستند و اگر شتر ده شكم مى ‏زایید مى‏ گفتند: «سائبة» است و در اینصورت سوار شدن و خوردنش را حرام مى‏ دانستند و «حام»، شترى بود كه به عنوان «فحل» از آن استفاده مى‏كردند كه ذبح آن را نیز حلال نمى‏ دانستند. ┅═══🍃✼🌷✼🍃═══┅ پيام ها ⚡📬 1-🐃 دین را باید از خرافات و بدعت‏ها پاك نمود. «ما جعل اللّه» 2-🐂 تا از سوى خدا، قانونى نسبت به تحریم حیوانات وضع نشده، اصل حلال بودن آنهاست. «ما جعل اللّه» 3-🐄 اتلاف مال و رها كردن حیوان نوعى افترا به خدا و حرام است. «یفترون على اللّه الكذب» (رها كردن و بلا استفاده گذاردن حیوان جایز نیست، چه رسد به رها شدن انسان). 4-🐫 بدعت در دین، كفر است. «لكن الّذین كفروا یفترون...» كافر، تنها كسى نیست كه منكر خدا باشد، كسانى كه خدا را قبول دارند وبه او افترا مى ‏بندند نیز كافرند. 5 -🐪 ریشه ‏ى احكام الهى مصالح واقعى است، امّا خرافات، ریشه در جهل و بى ‏عقلى دارد. «لایعقلون» 6-🐫 اگر اكثریّت جامعه اهل ‏تعقّل باشند، بدعت‏ها رشد نمى‏ كند. «اكثرهم لایعقلون» 🍃 @telaavat 👆👆👆